شب گذشته در حمله رزمندگان نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران به سكوهاي «البكر و الاميه»، تعداد 10 نفر از نيروهاي دشمن را به هلاكت رساندند و 10 نفر را به اسارت گرفتند. در اين درگيري يك فروند از ناوچههاي مدرن عراقي منهدم شد.»
اين، بخشي از اطلاعيه شماره 320 ستاد مشترك ارتش بود كه در روز هفتم آذرماه سال 1359 منتشر شد، اين روز پاياني بود بر عمليات "مرواريد" و آغازي بر محبوس شدن بازماندههاي توان دريايي ارتش عراق.
عمليات مرواريد يكي از بزرگترين و مهمترين عملياتهاي دوران هشت سال جنگ تحميلي به شمار ميآيد. اين عمليات با محوريت ناوچه پيكان از سوي نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران و با همكاري نيروي هوايي ارتش انجام شد كه طي آن بيش از دو سوم توان دريايي ارتش عراق منهدم و باقي مانده آن نيز در شمال خليجفارس و در منطقه "ام القصر" محبوس شد.
در عمليات مشترك دريايي و هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران كه از بامداد روز هفتم آذر 1359 تا بعدازظهر آن روز ادامه داشت، خسارات جبرانناپذيري به ارتش عراق وارد شد. در اين عمليات كه به منظور جلوگيري از استقرار نيروهاي دشمن در سكوي نفتي "البكر" واقع در منطقه "فاو" انجام شد، شش فروند از ناوچههاي دشمن شامل چهار فروند ناوچه مدرن موشكانداز "اوزا" و دو فروند ناوچه اژدرافكن منهدم شد و تعدادي از موشكهاي پرتاب شده از ناوچههاي دشمن نيز در هوا مورد هدف قرار گرفته و نابود شدند. در اين عمليات ضمن پاكسازي سكوي نفتي "البكر" و اسارت تعدادي از نيروهاي عراقي مستقر در آن، سه فروند "ميگ" عراقي توسط ناوهاي نيروي دريايي و هواپيماهاي جنگنده نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران سرنگون شد.
با انجام عمليات مرواريد، خسارات انساني و مالي فراواني به ارتش عراق وارد شد ولي آنچه اهميت اين عمليات را بيشتر ميكند، قطع خطوط مواصلاتي عراق و جلوگيري از تجارت دريايي اين كشور است كه در همان روزهاي ابتدايي جنگ صورت گرفت چرا كه بدين ترتيب ضربه اقتصادي مهلكي به عراق وارد شد آنچنانكه به گفته دريادار سياري فرمانده نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران، اگر كمكهاي مالي كشورهاي ديگر نبود، عراق نميتوانست بيش از شش ماه جنگ را ادامه دهد.
تجارت از طريق آبهاي آزاد و واردات و صادرات كالاهاي مختلف به وسيله كشتيهاي غول پيكر تجاري از جمله مهمترين شاهراههاي اقتصادي كشورها به حساب ميآيد و كارشناسان، يكي از عوامل تاثيرگذار در توسعه كشورها را به ميزان دسترسي آنها به آبهاي آزاد وابسته ميدانند.
بر همين اساس، عراق كه تنها راه ارتباطياش با آبهاي آزاد به "خورعبدالله" محدود ميشد، يكي از اهداف اصلي حمله خود به ايران را گسترش ارتباط با اقيانوس ميدانست بنابراين در همان روزهايي ابتدايي جنگ قصد از كار انداختن نيروي دريايي ارتش ايران را داشت ولي با اتخاذ تاكتيكهاي مناسب از سوي نيروي دريايي كشورمان و انجام عملياتي همچون مرواريد، طي 68 روز نه تنها بيش از دو سوم توان دريايي خود را از دست داد بلكه با محصور شدن در منطقه "امالقصر" و كنترل خليجفارس و تنگه هرمز توسط نيروي دريايي ايران، صادرات نفت خود را از دو سكوي نفتي استراتژيك "البكر" و الاميه" از دست رفته ديد.
* "مرواريد" به روايت كاربر مخابرات عمليات رادار ناوچه پيكان
ناوسروان مجتبي مسيحي، كاربر مخابرات عمليات رادار ناوچه پيكان در عمليات مرواريد، در گفتوگو با خبرنگار ايسنا، درباره روزهاي عمليات مرواريد در سال 59 ميگويد: پنجم مهرماه سال 59 به ما امريه دريانوردي دادند كه به دريا برويم. يك روز بعد به ما پيام دادند كه سكوي الاميه توسط پرسنل ويژه تكاور پاكسازي شده است و گفتند كه حدود 10 نفر را هم به اسارت گرفتهاند. بدين ترتيب سمت جنوب سكوي الاميه پاكسازي شد و ما به آن منطقه رفتيم.
در همين حين من دو هدف را بر روي صفحه رادار مشاهده كردم. بلافاصله به شهيد همتي فرمانده ناوچه پيكان اين مساله را اطلاع دادم و سپس به سمت آن دو هدف حركت كرديم. چون نميخواستيم با موشك درگير شويم، با توپخانه درگير شديم و هر دو هدف را مورد اصابت قرار داديم و سپس به اسكله برگشتيم. اسيراني كه توسط تيم ويژه گرفته شده بودند به ناوچه منتقل شدند. وقتي آخرين نفر به ناوچه آمد من دو هدف ديگر بر روي رادار مشاهده كردم و باز هم بلافاصله به همتي خبر دادم. منطقه جنگي اعلام كرديم و به سمت دو هدف جديد حركت كرديم؛ يكي از آنها را با توپخانه از بين برديم و يكي هم به سمت خود عبدالله فرار كرد و به گل نشست.
تقريبا ساعت 4 يا 5 صبح بود كه يك هدف ديگر را مشاهده كردم كه به سمت اسكله البكر ميرفت. وقتي به اسكله رسيد، غواصاني كه در آنجا حضور داشتند را سوار كرد و هنگام برگشت به سمت "خورعبدالله" به طرف آن حركت كرديم و آن را مورد اصابت قرار داديم و بدين ترتيب يك ناوچه ديگر عراق هم از بين رفت.
مسيحي از نور شديدي كه در آن زمان بر روي رادار ديده بود سخن گفت و افزود: در حال برگشت به اسكله بوديم كه نور بسيار شديدي بر روي صفحه رادار مشاهده كردم كه با سرعت زياد به سمت ما ميآمد. بلافاصله با توپ 76 ميليمتري آن هدف نوراني كه يك موشك بود را هدف قرار داديم و آن موشك را بر روي هوا منهدم كرديم. يكي از بچهها به نام ناواستوار پيرسياهكل كه كنار شيشه مخابره بود به دليل شكستن شيشه بر اثر انفجار موشك بر روي هوا، به شدت زخمي شد فرمانده به او گفت كه با هليكوپتر به منطقه دوم اعزام شود ولي او گفت من با همين ناوچه آمدم و با همين ناوچه برميگردم. هميشه بچههاي ناوچه پيكان اين ازخود گذشتگي را نشان ميدادند.
در همين حال بوديم كه موشك ديگري بر روي صفحه رادار مشاهده كردم و به شهيد همتي خبر دادم. به دستور وي، اسكله را دور زديم و موشك آنها به اسكله عراقيها اصابت كرد. سپيده دم از پست شنود به ما خبر دادند كه 5-6 هواپيما به سمت ما حملهور شدهاند. بلافاصله همتي منطقه جنگي اعلام كرد و نفرات پشت توپ قرار گرفتند و سه فروند از هواپيماهاي جنگي دشمن را هدف قرار دادند. تقاضاي پشتيباني هوايي كرديم و نقطه طول و عرض جغرافيايي 5 هدف موجود بر روي رادار را به عقابهاي تيز پرواز نيروي هوايي داديم و آنها اهداف مورد هدف هواپيماهاي خودي قرار گرفتند.
حدود ظهر بود كه عمليات ما تمام شد و به سمت منطقه دوم دريايي برميگشتيم پنج مايل كه از سكوي الاميه جدا شديم، همتي فرمانده ناوچه پيكان من را صدا زد و پس از تشكر به خاطر موفقيتآميز بودن عمليات، دستور برگشت داد. در حال گفتوگو بوديم كه بچهها داد زدند: موشك، موشك. موشك اول به پاشنه ناوچه اصابت كرد و شفت، موتور و پروانه ما از كار افتاد و به يك هدف ثابت براي ناوچههاي عراقي تبديل شديم.
وي ادامه داد: موشك دوم به بدنه ناوچه برخورد كرد ما به درون آب افتاديم وقتي در آب بوديم، ميگهاي عراقي بر روي ما رگبار بستند بچهها از نيروهاي شنود شنيده بودند كه عراقيها گفته بودند بايد به هر طريق ممكن، ناوچه پيكان و پرسنل آن را از بين ببريم. ناوچه عراقي كه ما را هدف قرار داده بود به سمت ما آمد كه ما را دستگير كند كه توسط يكي از عقابهاي تيز پرواز نيروي هوايي هدف قرار گرفت و از بين رفت. بدين ترتيب جنگ هوايي ادامه داشت و ما از درون آب ميديديم كه ميگهاي عراقي توسط نيروهاي ما از بين ميروند.
مسيحي در مورد نجات يافتن خود و برخي همرزمانش ميگويد: پس از پاكسازي منطقه توسط هواپيماهاي f14 خودي، هليكوپترهاي نيروي دريايي ما را از آب گرفتند و من هم آخرين نفر نجات پيدا كردم. از آنجايي كه چشم راست من به شدت مجروح شده بود، شب در بيمارستان خوابيدم و صبح به تهران منتقل شدم. به دليل سنگين بودن جراحت چشم راست، هشت ماه در بيمارستان نيروي دريايي بستري بودم و پنج بار مورد عمل جراحي قرار گرفتم.
وي به نقش نيروي دريايي ارتش در جنگ تحميلي اشاره كرد و افزود: نيروي دريايي ارتش ايران، نيروي دريايي عراق را در همان اوايل جنگ منهدم كرد به طوري كه نيروي دريايي عراق در ادامه جنگ نتوانست عرضاندام كند و كاملا فلج شد و منطقه خورموسي و خورعبدالله در بالاي خليجفارس و نيز تنگه هرمز كاملا در اختيار نيروي دريايي بود.
* شهيد همتي بزرگ، استثنايي، عاشق و آزادمرد بود
برادر شهيد محمدابراهيم همتي فرمانده ناوچه پيكان در عمليات مرواريد در سال59 هم ميگويد: هر كسي با هر نژاد و مذهبي كه باشد وقتي براي رسيدن به هدفش از جان خود ميگذرد و خود را قرباني ميكند، اين مايه شگفتي و حيرت است.
حميدرضا همتي در گفتوگو با خبرنگار ايسنا، درباره ويژگيهاي برادر شهيد خود ميگويد: ويژگيها و خاطرات شهيد همتي فراموش شدني نيست. او انساني بزرگ، استثنايي، عاشق و آزاد مرد بود.
وي به روزهاي آغاز جنگ و حضور داوطلبانه شهيد همتي در عمليات مرواريد اشاره كرد و گفت: در آن زمان ما در تهران بوديم و برادر من در مرخصي بود و به طور داوطلبانه براي انجام عمليات عازم بوشهر شد. ما در تهران منتظر بوديم كه با توجه به موفقيتآميز بودن عمليات، برادرم برگردد.
كوچكترين برادر شهيد همتي از لحظه شنيدن خبر شهادت برادر خود سخن گفت و افزود: ما در تهران منتظر او بوديم و يك مراسم مهماني برگزار شده بود تا اينكه خبر شهادت برادرم به ما رسيد و در آن مهماني قيامتي به پا شد.
حميدرضا همتي درباره زمان اعزام شهيد همتي به جبهه اظهار كرد: زماني كه جنگ شروع شد، برادرم، من و پسر عمويم را به پارك برده بودند ظهر كه به خانه رسيديم، سفره ناهار پهن بود كه به او پيغام دادند كه از بوشهر تماس گرفتهاند يادم هست كه شهيد همتي همانجا با ناراحتي گفت: بالاخره جنگ شروع شد و بعد هم ناهار نخورده به سمت بوشهر حركت كرد و با توجه به اينكه پروازي صورت نميگرفت، خود را با اتوبوس به شيراز و از آنجا به بوشهر رساند.
* هفتم آذر، روز انهدام نيروي دريايي بعثي عراق است
يكي از بازماندگان ناوچه پيكان نيز درباره عمليات مرواريد در آذر سال 59 معتقد است كه روز هفتم آذر يعني روز نيروي دريايي، همان روز انهدام نيروي دريايي بعثي عراق است.
دريادار دوم ناصر سرنوشت در گفتوگو با خبرنگار ايسنا، گفت: وقتي صدام اعلام كرد كه سكوهاي نفتي ايران را مورد اصابت قرار داده و تمام بنادر ما را تسخير كرده، بلافاصله يك تيم هفت نفره كه من هم جزو آنها بودم با هليوكوپتر بر روي سكوهاي نفتي البكر و الاميه پياده شديم و ضمن به اسارت گرفتن تعداد زيادي از نيروهاي عراقي، توانستيم با همكاري نيروهاي دريايي و هوايي، تعداد زيادي از هواپيماهاي دشمن، واحدهاي شناور، ناوچههاي "اوزا" و نيروبرهاي دشمن را منهدم كنيم يا به اسارت در بياوريم.
وي افزود: اين حركت موجب شد كه بتوانيم تسلط خود را بر شمال خليجفارس اعلام كنيم و با انهدام دو سكوي نفتي «البكر» و «الاميه» دشمن ساقط شد به طوري كه عراق ديگر نتوانست در طول جنگ از اين دو سكو نفت صادر كند و بدين ترتيب نتوانست بسياري از عملياتهاي خود را سازماندهي كند و در تمام هشت سال دفاع مقدس سعي كرد كمبود نيروي دريايي خود را با استفاده از خلبانان مزدور، هواپيماهاي "****اتاندارد" و هليكوپترهاي "**** فرئون" جبران كند كه در اين زمينه هم موفق نشد.
سرنوشت با بيان اينكه در تمام مراحل جنگ، نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران سيادت دريايي خود را حفظ كرد، يادآور شد: اين سيادت دريايي را مرهون شهيدايي ميدانيم كه با فدا كردن جان خود يعني عزيزترين مايه هستي خود موجب بقاي ما شدند و اين حقايق هميشه جاويد آنچنان خود را نشان دادند كه آرامش و صلح امروز منطقه خليجفارس مديون از خودگذشتگي اين عزيزان است.
اين بازمانده عمليات مرواريد بر تدريس دروس تخصصي در زمينه نيروي دريايي در دانشكدههاي دريايي كشور تأكيد كرد و افزود: تدريس اين دروس ميتواند يك مبنا و حركت بزرگ در منطقه باشد. امروز از نظر دريايي در منطقه بر تمام كشورهاي همجوار خود برتري كامل داريم و توانستهايم اين شرايط حياتي را هميشه باز نگه داريم.
وي با يادآوري ياد و خاطره شهداي جنگ تحميلي به ويژه نيروي دريايي گفت: دريادلاني كه جان خود را در اين دريا فدا كردهاند هميشه براي ما عزيز بوده و هستند و ما هم از خانوادههاي آنها متشكر هستيم كه اين عزيزان را طوري پرورش دادهاند كه در آغاز جنگ در حد بسيار ممتازي وحدت خود را حفظ كرده بودند.
سرنوشت با بيان اينكه همواره عظمت خداوند را در دريا ميبينيم، اظهار كرد: ما همواره با علم و دانش نسبت به دريا هميشه توانستهايم برتري خود را در دريا حفظ كنيم چرا كه از جذر و مد استفاده ميكنيم كه هر روز اتفاق ميافتد و از تمام وضعيت دريا اطلاع كامل داريم. ما در دريايي حركت ميكنيم كه غروب آفتاب آن به همان اندازه زيباست كه طلوع آن زيباست.
* وظيفه نيروي دريايي ارتش، حفاظت و باز نگهداشتن خطوط مواصلاتي ايران
به گزارش ايسنا، فرمانده اسبق منطقه دوم دريايي بوشهر، وظيفه نيروي دريايي ارتش در سواحل بوشهر و آبهاي جنوب را حفاظت و باز نگهداشتن خطوط مواصلاتي ايران دانست و گفت: در عمليات مرواريد حضور دشمن از صحنه خليجفارس به طور كامل محو شد و منابع عمده اقتصادي خود يعني سكوهاي "البكر" و "الاميه" از بين رفت.
اميردريادار علي پورحسينزاده در ادامه اظهار كرد: عليرغم اينكه جزيره خارك به طور مداوم زير آتش عراق بود ولي هيچگاه صدور نفت از ايران قطع نشد و اين يكي از افتخارات بزرگ نيروي دريايي ارتش است.
وي همچنين از اينكه كمتر در رسانهها به نقش ارتش پرداخته شده است انتقاد كرد.
* افتخار نيروي دريايي ارتش اين است كه مسئوليت خود را به بهترين شكل انجام داد
فرمانده منطقه دوم دريايي بوشهر در زمان عمليات مرواريد (1359) نيز با تقدير از رشادتهاي سربازان نيروي دريايي در ابتداي جنگ تحميلي عنوان كرد: با شروع جنگ تحميلي تمام اختلافها كنار گذاشته شد و همگي با فداكاري در آمادگي صددرصد و آماده انجام عمليات بودند.
دريادار غلامعلي رزمجو همچنين گفت: يكي از افتخارات نيروي دريايي ارتش اين است كه مسئوليت حفظ و حراست از خليجفارس را به عهده داشت و اين مسئوليت را به بهترين شكل ممكن انجام داد.
وي ادامه داد: تا روز ششم آذر 59 بخش قابل توجهي از توان دريايي ارتش عراق از بين رفت و متاسفانه در روز هفتم آذر پس از انجام عمليات مرواريد، ناوچه پيكان توسط موشكهاي ناوچههاي دشمن مورد هدف قرار گرفت كه البته آن ناوچه عراقي بلافاصله توسط تيزپروازان ارتش ايران نابود شد.
دريادار سياري فرمانده نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران معتقد است كه عمليات مرواريد ضمن وارد كردن ضربههاي انساني و اقتصادي بر پيكره دشمن، روح اعتماد به نفس و روحيه توانمندي و غرور را در كالبد نيروهاي مسلح ايران دميد.
در پايان اطلاعيه شماره 320 ستاد مشترك ارتش كه در هفتم آذرماه سال 1359 منتشر شده بود، پس از ذكر خسارات وارد شده به ارتش عراق آمده است: « ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران ضمن تقدير از فرد فرد پرسنل رزمنده و با كفايت نيروي دريايي و هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران، كه با هماهنگي كامل عمليات مزبور را با پيروزي صددرصد پايان دادند، موفقيت لشكريان اسلام را به ملت مسلمان و مبارز ايران تبريك ميگويد.»
عملیات دریایی غرورآفرین مروارید در هفتم آذر سال 1359 توسط دریادلان جان برکف نداجا در شمال خلیج فارس و علیه نیروی دریایی دشمن انجام گرفت و در این عملیات ضربات سنگین و جبران ناپذیری بر پیکر دشمن وارد شد. این عملیات را می توان مهم ترین جنگ دریایی در پهنه خلیج فارس دانست .
براساس طرحی از پیش تهیه شده به طور روزانه و مستمر منطقه شمال خلیج فارس توسط بالگردهای نداجا مورد گشت و بررسی در دو نوبت صبح و بعدازظهر قرار می گرفت . ناوچه های موشک انداز نیروی دریایی ارتش ج .ا.ا نیز ماموریت داشتند تا با حضور در این منطقه علاوه بر مراقبت از سکوی نفتی ایران در صورت حضور یگان های دریایی دشمن نسبت به انهدام آن ها اقدام نمایند. در دو ماه نخست جنگ نبردهای دشمن به وقوع پیوست که با پیروزی ناوچه های موشک انداز نیروی دریایی و انهدام یا فرار واحدهای دشمن خاتمه یافت . در نتیجه این نبردها یگان های دریایی دشمن از رویارویی با ناوچه موشک انداز ا.ج .ا.ا. پرهیز نموده و به مخفی گاه های خود خزیده بودند. در آبان ماه سال 1359 با اجرای دو عملیات اشکان و شهید صفری علیه سکوهای البکر والامیه که ترمینال های بزرگ نفتی دشمن برای صدور نفت آن کشور می باشد تاسیسات سکوهای مذکور منهدم شدند. به این ترتیب دشمن از امکان صدور نفت از طریق این سکوها محروم و از نظر اقتصادی در تنگنا قرار گرفت .
منطقه عملیات
عملیات مروارید به مدت 10 روز (از تاریخ 1359 9 1 ) در منطقه ای به طول تقریبی 400 کیلومتر و به عرض 50 کیلومتر (به مساحت 20000 کیلومترمربع ) از شمالی ترین نقطه خلیج فارس تا محدوده عملیاتی نیروی رزمی 421 در منطقه دوم دریایی بوشهر را دربرمی گرفت .
وضعیت دشمن
در مدت سه هفته پس از انجام عملیات موفقیت آمیز شهید صفری که بر روی ترمینال های نفتی البکر و الامیه انجام گرفت دشمن تلاش مضاعفی را در جهت به کارگیری و بهره برداری مجدد از سکوهای یاد شده به عمل آورده بود و تعدادی از نظامیان عراق جهت حفاظت از سکوها و اقدامات شنودی بر روی آن ها مستقر شده بودند به طوری که تحرکات نیروهای دریایی عراق روبه افزایش نهاده بود اما به دلیل وارد شدن خسارت سنگین به تاسیسات سکوها نیروهای عراقی نیاز به پشتیبانی آمادی بیشتری داشتند که به دلیل ناامنی منطقه این کار با دشواری انجام می شد و روحیه دشمن نیز بسیار متزلزل گردیده بود.
وضعیت خودی
بارزترین مشخصه نیروهای خودی روحیه ایثارگری و شهادت طلبی بود که به واسطه انجام موفقیت آمیز 2 عملیات گسترده توسط نیروهای خود تقویت هم شده بود . نیروی رزمی 421 مستقر در بوشهر هماهنگی لازم جهت انجام یک عملیات برون منطقه ای مشترک با نهاجا را به عمل آورده بود و تمرینات لازم هم که در این رابطه پیش بینی شده بود به توسط f 4 e اجرا درآمد و در عمل موجب موفقیت در به کارگیری کنترل و هدایت 13 فروند هواپیمای جنگنده واحدهای شناور نداجا و در نتیجه اجرای یک عملیات منسجم گردید.
به کارگیری هم زمان نیروهای تکاور واحدهای شناور و یگان های پروازی نهاجا و نداجا به صورت گسترده ناشی از آمادگی قابل توجه نیروها و مناسب بودن طرح ریزی ها در زمان اجرای عملیات بود.
اهداف عملیات
نابودی بخش قابل توجهی از نیروی دریایی عراق .
محبوس نمودن باقیمانده نیروی دریایی دشمن در بندر ام القصر.
اعمال سیادت دریایی جمهوری اسلامی ایران در تمام خلیج فارس .
جلوگیری از صدور نفت عراق به منظور اختلال در نظام اقتصادی دشمن .
قطع ارتباط دریایی دشمن و مسدود نمودن خطوط مواصلاتی بین المللی آن کشور.
محروم بودن کشور عراق در بهره برداری از سکوهای مذکور به عنوان یک نقطه آفندی علیه واحدهای سطحی و هوایی جمهوری اسلامی ایران .
ایجاد پست دیده بانی در سکوی البکر برای نیروی خودی جهت اعمال کنترل بر ترددهای احتمالی و آتی دشمن .
علل انتخاب منطقه عملیات
جهت وارد نمودن ضربه اساسی و قطع کامل خطوط مواصلاتی دریایی و به ویژه قطع صدور نفت کشور عراق و نظر به تمرکز قوای نیروی دریایی دشمن در منطقه شمال غرب خلیج فارس که دربرگیرنده حساس ترین و حیاتی ترین تاسیسات کشور عراق در دریا یعنی ترمینال های نفتی البکر و الامیه می گردید علت اصلی انتخاب این منطقه جهت انجام عملیات مروارید بود.
آغاز عملیات
نیروی دریایی ارتش ج .ا.ا. به منظور خارج ساختن یگان های دشمن از پناه گاه و انهدام آن ها اقدام به طراحی عملیات مروارید نمود. در این طرح عملیاتی برنامه ریزی شده بود که یک تیم عملیات ویژه توسط بالگردهای نداجا بر روی سکوی البکر پیاده شده و آن را تسخیر کنند. پیش بینی شده بود که حمله دلاورمردان نیروی دریایی ارتش ج .ا.ا به این سکوها برای بار سوم پس از عملیات اشکان و شهید صفری و آن هم در کمتر از یک ماه برای حکام رژیم بعثی قابل تحمل نخواهد بود. لذا برای مقابله با آن دست به اقدامات عجولانه خواهند زد و یگان های دریایی و هوایی خود را به صحنه خواهند فرستاد.
تیم عملیات ویژه شامل فرمانده تیم افسر اطلاعات افسر مخابرات و 4 نفر تکاوران زبده دریایی در شامگاه مورخه ۶ آذرماه ١٣۵٩ توسط بالگرد بر روی سکوی البکر پیاده شده و بلافاصله با نیروهای مستقر بر روی سکو درگیر شدند. یک نفر از نیروهای دشمن مستقر بر روی سکو به همراه 9 نفر دیگر از آنان به اسارت نفرات تیم عملیات ویژه درآمدند . بقیه نفرات دشمن با جنگ و گریز به قسمت شمالی سکو گریخته و از آنجا توسط یک فروند شناور فرار کرده و به سکوی الامیه رفتند.
نبرد قهرمانانه ناوچه پیکان
پس از تسخیر سکو توسط تیم عملیات ویژه دو فروند ناوچه موشک انداز دشمن که در حال خروج از خورعبدالله بودند بر صفحه رادار ظاهر شدند ناوچه پیکان از سکو جدا و برای انهدام آنها به طرف شناورهای دشمن حرکت کرد. اولین ناوچه دشمن را با شلیک یک فروند موشک سطح به سطح منهدم و سپس به سوی ناوچه دوم تغییر جهت داد. ناوچه عراقی که شاهد انهدام ناوچه اول بود بلافاصله بازگشته و با سرعت زیاد از منطقه خارج و به داخل خورعبدالله گریخت . ناوچه قهرمان پیکان به طور مکرر با یگان های دشمن درگیر و تعدادی یگان شناور و هواپیمای جنگنده نیروهای خصم را منهدم نمود زیرا همان گونه که قبلا پیش بینی شده بود دشمن یگان های خود را یکی پس از دیگری برای مقابله با ناوچه پیکان بیرون می فرستاد. اما هماهنگی بین نیروهای دریایی و هوایی ارتش ج .ا.ا. موجب گردید که تعداد زیادی از هواپیماهای جنگنده و یگان های شناور دشمن دراین عملیات منهدم گردند. نیروی هوایی در عملیات مروارید همدوش نیروی دریایی حضوری چشمگیر و موثر داشت و چندین شناور دشمن را به قعر آبهای نیلگون خلیج فارس فرستاد .
ناوچه پیکان علاوه بر درگیری مستقیم نیروهای دشمن با هدایت هواپیماهای تیزپرواز نیروی هوایی ارتش ج .ا.ا. بر روی واحدهای دشمن موجب انهدام تعداد دیگری از آنها شد. در ظهر روز هفتم آذر خاتمه عملیات توسط فرماندهی عملیات اعلام گردید.
هدف قرار گرفتن پیکان
براساس گشت هوایی انجام شده بر فراز منطقه نبرد آن منطقه خالی از یگان های دشمن اعلام و ناوچه قهرمان پیکان عازم بازگشت به پایگاه خود گردید. پس از طی چند مایل یک فروند ناوچه موشک انداز دشمن که در زیر سکوی الامیه مخفی شده بود از مخفی گاه خود خارج و سه فروند موشک پیاپی به طرف ناوچه پیکان شلیک می کند به دلیل مانور سریع ناوچه پیکان موشک اول به آن اصابت ننمود و در نزدیکی ناوچه در آب منفجر شد لیکن بلافاصله موشک دوم به پاشنه ناوچه اصابت و نیروی محرکه آن را از بین می برد.
متعاقبا موشک سوم نیز به ناوچه اصابت و موجب غرق شدن ناوچه و شهید شدن تعداد زیادی از کارکنان ایثارگر و حماسه آفرین آن می گردد. پس از مدت کوتاهی ناوچه دشمن که ناوچه پیکان را هدف قرار داده بود نیز توسط یک فروند هواپیمای نهاجا هدف قرار گرفته و منهدم شد. فرماندهی ناوچه پیکان را در این عملیات شهید محمد ابراهیم همتی بر عهده داشت که همراه با پیکان در دل آبهای گرم خلیج فارس آرام گرفت.
نتایج عملیات
نتیجه این عملیات انهدام بخش اعظم توان دریایی رژیم بعثی و از بین رفتن تعداد زیادی از هواپیمای دشمن بود و موجب گردید سیادت دریایی ج .ا.ا. در خلیج فارس به طور کامل کسب و تا پایان جنگ استمرار یابد. دشمن بعثی که متوجه شد دیگر امکان مقابله با دلاورمردان نیروی دریایی ج .ا.ا. را از طریق یگان های سطحی خود ندارد تغییر تاکتیک داده و برای تهدید خطوط مواصلات دریایی جمهوری اسلامی ایران به استفاده از یگان های هوایی و موشک های هوا به سطح و ساحل به دریا روی آورد که ایثارگران نداجا در طول مدت دفاع مقدس دشمن را در استفاده از این روش نیز ناکام گذاردند.
ضربات و تلفات وارده به دشمن
در طول عملیات غرورآفرین مروارید تعداد زیادی از نیروهای دریایی و هوایی کشور عراق به کلی منهدم گردیدند. خسارات و تلفات وارده به دشمن به شرح زیر می باشد :
ناوچه موشک انداز اوزا :5 فروند
مین جمع کن : 1 فروند
نیروبر : 1 فروند
ناوچه تندرو : 3 فروند
یگان صدمه دیده : 3 فروند
شناورهای متفرقه : 2 فروند
تعدادی از نفرات و کارکنان دشمن مستقر در سکوها و شناورهای منهدم شده نیز به اسارت نیروهای خودی درآمد که به سرعت از منطقه عملیات تخلیه شدند.
روایتی از عملیات مروارید از زبان امیر دریادار دوم ناصر سرنوشت
ما به طور داوطلبانه یک تیم ویژه هفت نفره که اکثراً هم دوره و هم درجه بودیم تشکیل دادیم. با استفاده از گشت هایی که با هلیکوپتر انجام دادیم، تمام اطلاعات مورد نظر را جمع آوری کردیم. طرح عملیاتی را نوشتیم و به تصویب رساندیم. در این عملیات شهید ناوسروان محمود کوشا نیز حضور داشت. ما بر روی سکوهای البکر و الامیه رفتیم تا آن ها را منهدم کنیم.
خوشبختانه این کار را انجام دادیم و از هفت نفری که رفتیم دو نفر دیگر با ما برنگشتند و شهید شدند. در این عملیات غرورآفرین ما از تیزپروازان و دلیر مردان نیروی هوایی نیز کمک گرفتیم. نفوذ ما در این عملیات، در ساعت 14 روز پنجم آذر بود. ما نقطه کور نفوذ را پیدا کرده بودیم و مسیری که هلیکوپترهای عراقی می آمدند و گشت می زدند را شناسایی کردیم با هلیکوپتری که یکی از خلبانان آن ناوسروان حشمت معتمدی و یکی دیگر امیر حسین آشتیانی بود با همه تجهیزات به سکوها رفتیم.
پس از ورود به سکو توانستیم با پرتاب یک گلوله آرپی جی توسط تکاوری که همراه ما بود به نام رحمن الفتی، مقر فرماندهی را که آنتن های مخابراتی را هم شامل می شد، مورد اصابت قرار دهیم و ارتباط سکو را قطع کنیم. بعد از ورود به اتاق فرماندهی تمام فرکانس های مخابراتی را از روی دستگاه ها یادداشت کردم و در نهایت بعد از در اختیار گرفتن کنترل سکو، آمادگی جهت پهلو گرفتن ناوچه پیکان که به عنوان پشتیبان ما بود، به مرکز فرماندهی اعلام کردیم.
ناوچه پیکان در مسیر حرکت به سمت سکو با یک ناوچه عراقی درگیر می شود. بعد از انهدام ناوچه عراقی به ناوچه پیکان جهت پهلو گرفتن در قسمت جنوبی سکوی البکر موقعیت داده شد. در این زمان من که یک پرچم ایران به همراه داشتم از دکل مخابراتی بالا رفتم و پرچم ایران را در بالای سکو به اهتزاز در آوردم. در این زمان سکوی الامیه را که در فاصله حدود سه کیلومتری سکوی البکر قرار داشت دیدم و متوجه شدم که در کنار آن یک ناوچه دشمن پهلو گرفته است. همزمان هواپیمای نیروی هوایی به سکو نزدیک شده بود. به سرعت از سکو پایین آمدم و با ناوچه پیکان و با افسر نیروی هوایی که رابط عملیات در داخل ناوچه پیکان بود تماس گرفتم و مخفی شدن ناوچه دشمن در سکوی بالایی را اطلاع دادم که پس از آن با درگیری که انجام شد این ناوچه منهدم شد.
روز بعد ناوچه دیگری آمد تا پشت این ناوچه منهدم شده پهلو بگیرد. این ناوچه ای بود که روز بعد ما را مورد اصابت قرار داد. در صبح روز دوم با روشن شدن هوا ناوسروان محمود کوشا در برج دیدبانی سکو بود که فریاد زد دود، موشک! به سمت خور عبدالله که نگاه کردیم موشک را دیدیم. این چهارمین موشک sty[مشاهده فقط برای اعضا امکان پذیر است . برای ثبت نام اینجا کلیک کنید ...]
بود که آن روز به سمت ما شلیک شده بود. بعد از آنکه من برای پناه گرفتن به بخش پایین سکو پریدم، اصابت موشک به زیر برج دیده بانی را دیدم! به سمت دیده بان دویدم خوشبختانه سلامت بود. این شخص داوطلبانه وارد تیم ویژه ما شده بود در لحظات آخر عملیات ما بعد از آنکه ناوچه پیکان مورد اصابت قرار گرفت، در اثر ورود یک ترکش به جمجمه سر دچار خونریزی مغزی شده بود. در آن لحظه روی دستان من بدون حرکت و شناور بود، با تلاش زیاد با اولین هلیکوپتر به بوشهر منتقل شد، اما متأسفانه در مسیر به شهادت رسید.
پس از اصابت موشک به سکو درگیری ها آغاز شد در بالای سکو هواپیماها خودی و عراقی بودند. حوالی ظهر به ما اطلاع دادند که مرحله آخر عملیات را که شامل تخریب، انهدام و تخلیه است اجرا کنید. بعد از جمع آوری مدارکی که به لحاظ اطلاعاتی دارای اهمیت بود از سکو وارد ناوچه پیکان شدیم. علت این فرمان اطلاع یافتن از تصمیم عراق به باز پس گیری این سکو و ارسال دو ناو نیرو بر عراقی به همراه دو اژدر افکن به سمت ما بود. دو ناو نیروبر توسط هواپیماهای ما در مسیر آمدن به تأسیسات منهدم شد. بعد از فاصله گرفتن از دو سکوی منهدم شده در فاصله حدود 8 مایلی دو موشک به سمت ناوچه پیکان شلیک شد. مانور به موقع ناوسروان حفیظی باعث شد اولین موشک styx در فاصله سه متری وارد آب شد. دومین موشک مسیر خود را با ناوچه اصلاح کرد و در کنار پاشنه در آب منفجر شد و تقریباً می توان گفت یک سوم ناوچه از بین رفت. ما سعی کردیم با استفاده از تیربار ام ژ3 موشک های بعدی را هدف قرار بدهیم و در لحظه آخر به آب بپریم. در این حین دو موشک بعدی شلیک شد که با انفجار موشک سوم و چهارم من در حال پریدن به داخل آب بودم که یک تکه از روکش توپ سینه به سمت راست صورت من پرت شد و من بیهوش به داخل آب پرت شدم.
در اثر خنکی آب به هوش آمدم و احساس کردم کور شده ام. عمق آب در آن منطقه در حدود دوازده متر بود. به دلیل تجهیزات سنگینی که داشتم به زیر آب رفته بودم، با استفاده از آموزش های غواصی که در دوره زیردریایی دیده بودم پاهای خودم را باز کردم تا بدنم جهت بگیرد و با تمام تلاش خودم را به بالا رساندم. متوجه شدم چشم سمت چپ من بینایی خودش را حفظ کرده و از نوری که دیدم متوجه شدم زیر ناوچه هستم. به روی آب رسیدم و برخی از افرادی که توانسته بودند خود را نجات دهند، پیدا کردم. چون من جلیقه نجات نداشتم با استفاده از چاقویی که از سعید کیوان شکوهی گرفتم بندهای پوتین ام را که خیلی سنگین شده بود بریدم .
وقتی شنا می-کردم متوجه شدم مجرای هر دو گوش من باز شده و از آن ها آب به درون معده ام وارد می شود. با جهت یابی که انجام دادم سعی کردم به سمت چراغ دریایی و در نهایت به سمت سکوی نوروز حرکت کنیم. بقیه نیروها را فرماندهی کردم. با ذکر یا علی (ع) و مدد از وی و سالار شهیدان حسین بن علی (ع) با قیمانده نفرات را که بیش از 13 نفر بودند، تشویق به شنا و حرکت بطرف اولین بویه1 نمودم.
در نزدیکی چراغ دریایی هلیکوپترها آمدند. در حین بالا فرستادن مجروحان و نفرات، میگ عراقی وارد صحنه شد، از شدت حملات هوایی هر دو نفری که با یک هلیکوپتر اعزام می شدند، هلیکوپترها به دلیل تهدید راکت و موشک های میگ های عراقی مجبور به ترک منطقه می شدند. آخرین هلیکوپتر به دلیل تشدید حملات و غروب آفتاب منطقه را ترک نمود و همه نیروها بجز من و یک اسیر عراقی که یک افسر دریایی تحصیل کرده انگلیس بود ماندیم. در خلال شب تصمیم گرفتم همراه اسیر عراقی شنا کنان به پشت ادامه مسیر بدهم، به دلیل وجود خطر حمله کوسه و سرمای شدید برای بیدار نگه داشتن خودم مجبور بودم به طور مداوم شنا کنم. در مسیر با اسیر عراقی هم صحبت می کردم و در نهایت در غروب روز بعد به لطف خدا توسط هلیکوپتر گشتی نجات پیدا کردیم.
هیچگاه نواخت تیر شهید ناو سروان حسین حفیظی را فراموش نمی کنم. نواخت تیر این افسر سه گلوله بود. یک گلوله بالای هدف، یک گلوله تصحیح هدف و یک گلوله روی هدف. دشمن همیشه می دانست، زمانیکه سه گلوله در حال آمدن است، باید شناور خود را ترک کند. در جایی این واحد موشک انداز، واحد دشمن را در کانال خورموسی ردگیری و تعقیب می کرد بعد از آنکه نفرات دشمن به آب می پریدند، واحد رو منهدم می کرد و جالب اینکه بعد از انهدام واحد، نفرات دشمن را جمع و از غرق شدن آن ها جلوگیری می کرد. این شجاعت و ایثارگری در وجود تمام اعضای این ناوچه به حدی رسیده بود که زبانزد عام و خاص شده بود. وقتی که این ناوچه در عملیاتش موفق ظاهر شد، دو ماه بیشتر از جنگ نگذشته بود. زمانی ناوچه پیکان مورد اصابت قرار گرفتن بقیه ناوچه ها بلا استثناء تبدیل شدند به p22 و رقم آخر خود را رنگ آمیزی کردند. در عکس های زمان جنگ اگر دقت شود این مسئله مشخص است. دشمن هر جا وارد می شد، یک ناوچه موشک انداز پیکان را در آنجا آماده می دید، و پیکان بود که جاوید شد.