توضیحات:
برخي کتاب ها طوري شروع مي شوند که در يک چشم به هم زدن مي بيني تمام شان کرده يي. انگار با تمام شدن کتاب، ماجرا تازه در ذهن خواننده آغاز مي شود و ادامه مي يابد.اين، البته گاه هيچ ربطي به شهرت اثر و نام نويسنده ندارد. نمونه اش همين رمان «ابريشم» آله ساندرو باريکو است. «باريکو» نويسنده يي است که چندي پيش با انتشار ترجمه کتاب «نووه چنتو»، نامش قدري در ايران بر سر زبان ها افتاد. هر چند «ابريشم» او هم با ترجمه «دل آرا قهرمان» و توسط انتشارات «بهجت» تاکنون دو بار منتشر شده است….
.
«ابريشم» رماني است نه چندان بلند، درباره يک تاجر «ابريشم» به نام «هروه ژنکور». رمان اين گونه آغاز مي شود:«هر چند پدرش مايل بود که او در ارتش به مقامي بالابرسد، هروه ژنکور موفق شده بود به طريقي نامانوس زندگي خود را تامين کند، شغل او با طنزي خاص بي ارتباط به خطوط دوست داشتني و اندکي زنانه چهره او نبود.براي تامين معاش هروه ژنکور به خريد و فروش کرم ابريشم مي پرداخت. سال 1861 بود. گوستاو فلوبر در حال نوشتن سالامبو بود، روشنايي الکتريکي هنوز يک فرضيه بود و آبراهام لينکلن، در آن سوي اقيانوس، جنگي را آغاز کرده بود که خود پايانش را نمي ديد. هروه ژنکور سي و دو سال داشت. او مي خريد و مي فروخت کرم هاي ابريشم را.» )ص 3(. رمان، لحني موجز و طنزآميز دارد. ماجراي اصلي آن با سفر «هروه ژنکور» به ژاپن شکل مي گيرد. بيماري هاي مسري «بيش از پيش به کرم هاي اروپايي حمله مي کردند». اين دليل سفر «هروه ژنکور» به ژاپن است. او بايد برود و از ژاپن تخم هاي سالم کرم ابريشم را در ازاي طلاخريداري کند. اين کار، در ژاپن ممنوع است. قاچاق تخم هاي کرم ابريشم، به ماجرايي عاشقانه مي انجامد.و ….
نویسنده : آله ساندرو باریکو
مترجم : دل آرا قهرمان
منبع : www.irtanin.com
پسورد : www.irtanin.com