«یک جا در یکی از کارهای عالیجناب یونگ خواندم که میگفت نوشتن مثل اعتراف کردن نزد کشیش، یا صحبت و درددل با روانکاو است. آدم با نوشتن خودش را خالی میکند، و با اعتراف به خصوصیات مرموز و زیر و بمهای حسی و عقیدتی خود، یه جوری خودش را تطهیر و شفاف میسازد، لااقل برای خودش. البته به شرط آن که عقل و شعور دریافت این قضایا را داشته باشد...»(ص ۸۴-۸۵)
به خاطر یک فیلم بلند لعنتی / داریوش مهرجویی / نشر قطره / 248 ص / 4000 تومان / چاپ چهارم
خلاصه : به خاطر یک فیلم بلند لعنتی" روایتی شیرین، صریح، روان و بازیگوش از جوانی بیست و سه ساله است در تهران امروز که دغدغه فیلمسازی دارد و کم کم ساختن فیلم بلند در زندگیش بدل به بخشی غیر قابل چشم پوشی می شود و همه آدمها و احساسات و آینده اش را تحت تاثیر خود قرار می دهد.
برای خوندن کتابی از خالق "هامون" و "لیلا" خیلی کنجکاو بودم. شاید انقدر تحت تاثیر دو سه تا فیلم دوست داشتنی این نویسنده قرار گرفته بودم و سطح توقعم بالا رفته بود که کتاب اونطور که باید جذبم نکرد. و با کمی اکراه پیش می رفتم. هر چندکه این کتاب کاملا به شیوه روایی موردعلاقه من نوشته شده بد. یعنی ساختاری کاملا غیر خطی ، که در قالب تداعی خاطرات هر از گاه نقبی به گذشته می خورد و هیجان انگیز تر اینکه در این امر، ترتیب اتفاق افتادن در بازخوانی ذهنی شان، رعایت نمی شد. گاهی به یک موضوع چند بار ( آنهم کوتاه ) اشاره می شد و وقتی خوب ، خواننده را حریص دانستن موضوع نگاه می داشت ؛ در زمان مناسب به بازگویی کامل آن خاطره می پرداخت.
موقع خوندن " به خاطر یک فیلم بلند لعنتی" به نوعی کتاب "جامعه شناسی خودمانی" بیادم می اومد. شاید بخاطر این بود که این کتاب هم درگیر نوعی جامعه شناسی بی پرده و عریان بود. که گاه در قالب مذاکراتی بین راوی داستان و دوست صمیمی ، اما متفکرش اتفاق می افتاد و گاه در قالب غرغرهای قهرمان داستان.... ( به شدت توصیه می کنم لینک وب سایت سرو رو در اینجا (+) حتما حتما حتما مطالعه کنید . نویسنده این وب سایت با ارائه تمام فکت های دقیق از خود داستان و ذکر صفحه ، به نقد و بررسی کامل کتاب پرداخته ؛ که برای شخص من خیلی جالب و دوست داشتنی بود )
نمی دونم چرا با تمام سعیم در همذات پنداری با شخصیت اصلی داستان ، اما احساس نمی کردم راوی شخصی باشد از جنس من و حتی از نسل من… و مدام تصور شخصی با سن و سال خود آقای مهرجویی نویسنده را داشتم که از خاطرات خود تعریف می کرد . ( یعنی با این حساب وقایع 30، 40 سال پیش... ) برای همین اطلاعات داستانی برام نامتعارف می نمود. قطعا این مشکل از اشتباه جا افتادن داستان به دلیل شباهت شغلی نویسنده رمان و شخصیت اصلی داستان است ، آنهم درست از همان ابتدای آن !!!!!!! شکل گرفته بود.
کتاب سرشار است از اظهار نظرات اجتماعی، فرهنگی و تاریخی از دید آسیب شناسانه در قالب غر و لند های قهرمان داستان.... یجورایی ناکامی های "سلیم" در این کتاب ، من رو بیاد "حمید هامون" و مشکلاتش می انداخت. و سادگی زبان گفتاری آن ، "مهمان مامان" رو برام تداعی می کرد. هر چند که بدون در نظر گرفتن عنوان کتاب ؛ به شدت با پایانش مشکل داشتم. اما وقتی کتاب رو با نامش توجیه می کنم به نتیجه می رسم که همه ی سطور از صفحه اول تا به آخر در خدمت شرح و تفصیل عنوان کتاب هستند.
از دید من که بعضی از فیلمهای مهرجویی واقعا یک شاهکار محسوب می شوند ، این کتاب راضی کننده و مطلوب به معنای واقعی نبود. هر چند که نگاه اجتماعی مهرجویی در این کتاب هم مانند اکثریت فیلمهای درخشان وی ( چون اجاره نشینها ، هامون ، مهمان مامان و حتی سنتوری ضعیف .... ) باز هم ستودنیو قابل تحسین بود.
در هر حال خوندنش خالی از لطف نیست ، علی الخصوص در جستجویی که بین سایتهای معتبر داشتم ، تعداد افرادی که این کتاب رو یک شاهکار دونسته بودند اصلا کم نبود و یجورایی دراکثریت هم بودند.....
نقد کامل و جامع کتاب "بخاطر یک فیلم بلند لعنتی" به نقل از وبلاگ سرو