«متی. تو یه دختر کوچولویی. اما هیچ کس یه دختر کوچولو یا یه پسر کوچولو باقی نمیمونه. یه دفعه دخترای کوچولو، روژ لب میزنن، یه دفعه پسرای کوچیک صورتشونو تیغ میزنن و سیگار میکشن. برای همین بچه بودن، خیلی کوتاهه. امروز تو ده سالته، برای دیدنم توی برف میدوی. اماده ای، کاملا اماده ای که با من تا پایین خیابون اسپرینگ سورتمه سواری کنی. فردا تو بیست ساله ای و با چند نفر توی اتاق نشیمن نشستی و منتظری که ببرنت بیرون. یه دفعه مجبور میشی به باربر انعام بدی، به خاطر لباسای گرون نگران میشی، دخترا رو موقع ناهار میبینی، با خودت فکر میکنی چرا نمیتونی یه نفرو که دقیقا مال خودته ببینی. همه ی اینا اتفاق می افته. اما به نظر من ، متی- اگه نظری داشته باشم، متی- اینه که: يه جورایی سعی کن به بهترین شکلی که میتونی، زندگی کنی. چیزی به مردم بگو که فکر کنن بهترین حرف دنیاس... »
جی دی سلینجر. اصولا این اسم همه رو به شوق میندازه. دلیلش مشخصه. همه ی نوشته های سلینجر به دل ادم میشینه بس که سادست. انگار داره توی تاکسی( ارادتمند یسنا یوسفی) برات یه اتفاقی که تازه براش افتاده رو تعریف میکنه. نمیدونم خود سلینجرم ادم ساده ای هست یا نه اما به نظرم بهترین و ساده ترین تعریف براش اینه که :ادمهایی مثل سلینجر رو خدا افریده که فقط داستان بنویسن.
اما یادداشتهای شخصی یک سرباز. مجموعه داستانی شامل ده داستان که قبلا در نشریات ادبی مختلف امریکا به چاپ رسیده. خود داستان یادداشتها.. به نظرم ضعیف ترین داستان مجموعست و بهترین اخرین روز از اخرین مرخصی. داستانی که گویا سلینجر در ان قهرمان محبوب مخلوقش، هولدن کالفیلد را دوباره زنده کرده. این در مقدمه گفته شده ولی معلوم نیست که نظر شخصی مترجم است یا گفته ی خود سلینجر. اما نظر من اینه که وینستون کالفیلد هولدن کالفیلد نیست. مگر این که گذشت زمان و جنگ جهانی هولدن رو عوض کرده باشه. تمام داستانها در زمان جنگ جهانی دوم نوشته شده اند و اکثرا در فضای داستانها و خود شخصیتها تاثیر زیادی دارند.
ترجمه کتاب خیلی جالب نیست البته ساده نویسی نویسنده تا حدود زیادی ضعف ترجمه را جبران کرده و کمتر جایی این ضعف احساس میشود.
این کتاب توسط انتشارات سبزان به چاپ رسیده و مترجم قول جلد دوم مجموعه داستانهای سلینجر را داده است. کاری که انتشارات نیلا ان را انجام داده.
http://bookclub.blogfa.com/8708.aspx