موسيقي در استان گيلان
استان گيلان يکي از غني ترين گنجينه هاي فرهنگ موسيقي را داراست. دکتر اميراشرف آريانپور در کتاب گيلان مي نويسد: اين گنجينه غني فرهنگ موسيقي، برخلاف بسياري از مناطق ايران از وحدت سبک برخوردار نيست. به اين معنا که نقاط مختلف گيلان چه از نظر تنوع آوازها و چه از لحاظ خصوصيات ملودي و ريتم از سبک هاي متفاوتي برخوردارند و اين تفاوت سبک به خصوص بين موسيقي مردم توالش با موسيقي محلي مناطق ديلمان و اسپيلي و ساير نواحي گيلان به چشم مي خورد.
به طور کلي مردم تالش سه نوع آهنگ دارند: قديم دستان، تالش دستان و تازه دستان. آهنگ هاي گيلان به ويژه در سياهکل و ديلمان از طبيعت الهام گرفته اند و غالباً به صورت بکر و دست نخورده باقي مانده اند.
در سال 255هـ. ق احمد بن توکل، نديم خليفه عباسي معتمد علي الله، در کتابي تحت عنوان "الموسيقي العراقيه" که بخشي از آن درباره موسيقي ديلمان بود آورده است: "آوازخواني مردم خراسان با زنج است که داراي هفت سيم است و زخمه آن مانند زخمه چنگ است و آوازخواني مردم ري و طبرستان و ديلمان با تنبورهاست...".
ابونصر فارابي نيز در کتاب "الموسيقي" (339 هـ. ق) از تنبور گيلاني نام برده است: "تنبور خراساني داراي دو سيم است و گونه اي ديگر تنبور جيلي (گيلاني) است. شيوه کوک تنبور گيلاني از شيوه کوک خراسانيان جداست".
با توجه به مقاله مرحوم عبداله ملت پرست، نام و مشخصات برخي از موسيقي هاي بومي و آوازهاي محلي گيلان را مي آوريم:
1- خره: نام آهنگي است که به عنوان خرلنگ معروف است.
2- کشتي مقام: با سرنا و نقاره و مراسم کشتي محلي اجرا مي شود.
3- عروس بران: هر مرحله جشن عروسي موسيقي ويژه خود را دارد.
4- ورزا جنگ: در مايه ابوعطا و دشتي از مقام شور است و در جنگ گاوهاي نر به کار مي رود.
5- پهلوي خواني: دوبيتي گيلاني است که در هنگام چيدن برگ چاي خواند مي شود.
6- بجارسري: ترانه هايي است که وقت کار در شاليزار خوانده مي شود.
7- گلن کشي: اين قطعه به صورت در آمد آواز دشتي در مناطق کوهستان اجرا مي گردد.
8- گوسفند دوخوان (فراخواندن گوسفند): اين آهنگ از نظر کيفيت ملوديک و ساختار موسيقي با استفاده از فواصل گوناگون گام شور ترکيب بسيار زيبايي يافته است و جمله بندي موسيقي آن با توجه به فضاي فولکلوريک فوق العاده متنوع است.
9- آبکناري: نوعي آواز در آمد دشتي است.
10- زرد مليجک (گنجشک زرد): يکي از آشناترين آوازهاي بومي گيلان است که به همت استاد صبا به گنجينه موسيقي ملي ايران افزوده شده است.
11- شرفشاهي: چهار دانه هاي شرفشاه از عرفا و شعراي معروف قرن هفتم گيلان که در دستگاه شور خوانده مي شود.
تصنيف براي کوچک خان
در ادبيات شفاهي مردم گيلان، تصنيفي است که مردم به هنگام مبارزات جنگلي ها براي ميرزا کوچک خان جنگلي سروده اند. اين تصنيف در مناطق مختلف به شکل هاي ويژه اي خوانده مي شود:
چقدر جنگلا خوسي، ملت واسي خستا نبوسي، مي جان جانانا
ترا گوما ميرزا کوچيک خانا
خدا دانه که من نتانم خفتن از ترس دشمن، مي ديل آويزانا
ترا گوما ميرزا کوچيک خانا
چرا زودتر نايي، تندتر نايي تنها بنايي، گيلان ويرانا
ترا گوما ميرزا کوچيک خانا
بيا اي روح روان، تي ريش قربان به هم نوانان، تي کاس چومانا
ترا گوما ميرزا کوچيک خانا
اما رشت جغلان، ايسيم تي قربان کنيم امي جانا، تي پا جير قربانا
ترجمه:
چقدر در جنگل براي مردم مي خوابي، خسته نشدي/ جان جانانم، با توام اي ميرزا کوچک خان/ خدا مي داند که من نمي توانم از ترس دشمن بخوابم/ دلم آويزان است، با توام اي ميرزا کوچک خان/ چرا زودتر نمي آيي، تندتر نمي آيي، تنها گذاشتي/ گيلان ويران را، با توام اي ميرزا کوچک خان/ بيا اي روح روان، قربان ريشت/ چشمان کاست را نبند، با توام اي ميرزا کوچک خان/ اما بچه هاي رشت، قربانت مي رويم/ جانمان را زير پايت قرباني مي کنيم.
موسیقی تالش
مقدمه:
موسیقی بخشی از سرشت آدمی است و از نخستین نیاز های انسانی و وسيله اي براي ارضاء و تلطيف روحي بشر به شمار می آید. موسیقی هر ملت تجلی سیر تکاملی دقت، هوش، چگونگی مشاهده و استنباط و عواطف روحی آن ملت در طول تاریخ است. موسیقی هر قوم ضمن آنکه به توصیف زندگی آنان می پردازد، زبان دل ، مظهر عواطف و احساسات لطیف و موزون آنان نیز محسوب می گردد. عوامل متعددی از جمله شرایط متنوع جغرافیایی ، وقایع تاریخی ، سنت، فرهنگ و باورهای جمعی هر ملت یا قوم بر موسیقی تاثیر گذار هستند. براین اساس موسیقی قوم تالش نیز در گذر تاریخ از دستخوش چنین تغییراتی مصون نمانده است. وقایع مختلف تاریخی در تالش سبب گردیده که مرزهای جغرافیایی و سیاسی شکافهای فرهنگی قابل ملاحظه ای را بر بنیادهای فرهنگی این قوم تحمیل نماید. بطوری که امروزه موسیقی قوم تالش در حوزه قلمرو کشور های ایران و آذربایجان قابل بررسی می باشد.
تقسیم بندی انواع موسیقی تالش در ایران:
1- دستو نها:
دستونها بخش مهم و معرف جنبه عام موسیقی تالش هستند. معنی لغوی دستون، « دستان » پارسی است که در فرهنگ ها، نغمه، افسانه و آواز معنا شده است. آواز تالش ( دستون ) مبتنی بر فرم دوبیتی است.
دستون ها در هر نقطه ای از دیار تالش دارای رنگ و حس ویژه ای هستند و از نقطه ای به نقطه دیگر فاصله محسوسی میان آنها احساس می شود. مثلاً دستون شاندرمن و ماسال با دستون و تالشدولابی، اسالمی و کرگانرودی متفاوت است. منشا این تفاوتهای ملودیک را می توان در نحوه زندگی و نگرش معیشتی – فرهنگی و تفاوت گویشها جستجو نمود. همچنین شرایط متفاوت جغرافیایی که همجواری و تعامل فرهنگی با سایر اقوام و تیره های قومی را به ارمغان آورده است، از جمله مهمترین عوامل تاثیر گذار بر این تفاوتهای ملودیک به شمار می آید.
2- ترانه ها ( تصنیف ها):
علیرغم تنوع چشمگیر ( از نظر کیفی) ترانه ها در سر تا سر منطقه تالش ، تعداد ترانه هایی که تا کنون شناخته شده اند ، محدود می باشند. این ترانه ها از نظر لحن و مضنون در گروههای زیر قرار می گیرند:
الف) نغمه های حماسی و رزمی:
این گروه ترانه ها به داستان یا روایتی از سرگذشت یک قهرمان ( پهلوان نامی) اشاره دارند که نماد هایی از ارزشهای مثبت اخلاقی را یادآروی می کنند. از جمله این ترانه ها می توان به لدوبه، كَلَ ورزاپردَ و محمود به اشاره نمود. مثلاً در ترانه محمود به ، قهرمان داستان محمود است که به دلاوری و جوانمردی در منطقه شهرت داشته و روزی گروهی از راهزنان از کوهستانهای اطراف خلخال به قبیله و خاندان او دستبرد می زنند. محمود و برادرش که برای شکار یا جمع آوری هیزم به جنگل رفته اند از این ماجرا بی خبر هستند. راهزنان ضمن گسیل داشتن گوسفندان و مال و منال محمود به سوی مقصدشان، خواهر محمود را نیز سوار بر اسبی نموده و با خود همراه می برند.
خواهر محمود نیز سوار بر اسب ، نی « لَلَ» خود را بر می دارد و در آن می دمد و توسط نغمه هایی که طنین آن در کوهستان و جنگل می پیچد محمود را متوجه می سازد که راهزنان به آنها هجوم آورده اند و از این طریق محمود مطلع می گردد و به نبرد با راهزنان می پردازد و آنان را متواری می سازد و مال و منال و خواهر و خود را باز می گرداند.
ب) نغمه های کار:
این نغمه ها خود به خود به دو گروه تقسیم می شوند نغمه هایی که در مزارع توسط مردان و زنان خوانده می شوند. معمولاً زنان از این نغمه ها بیشتر استفاده می کنند و نقش این نغمه ها در موزون نمودن حرکات جمعی کار ، رفع خستگی و کاهش سختیهای همراه با کار، ایجاد روحیه مناسب کارگران و سعی در مطلوبیت محیط کار می باشد.
از نمونه این نغمه ها می توان به ترانه های آمانه لیله، کوکو بخونه و کاربشیمون نه نه اشاره نمود. مضامین ترانه ها از توصیفهای عاشقانه تا اشاره به نحوه کار و یاد آوری زیبایی های طبیعی محیط پیرامون مانند سر سبزی و نشاط جنگلها و مزارع تا صدای پرندگان را شامل می شود.
گروه دوم نغمه های مربوط به فعالیتهای رایج در منازل است از جمله این فعالیتها می توان به نخ ریسی، شیردوشی و بافت فرآورده های آن، بافندگی جوراب ، سجاده و سایر پوشاک رایج در این مناطق اشاره نمود.
در این نغمه ها که معمولاً زنان نقش محوری کارها را به عهده دارند، ارتباط مستقیم با طبیعت و محیط پیرامون به حدی شگفت انگیز است که زنانی که گاوهایشان را برای چرا به محیط بیرون از روستاها می برند با سردادن نغمه هایی و اسامی ای که برای هر یک از گاوها انتخاب کرده اند، آنها را صدا می زنند و خواسته هایشان را به آنان ابراز می دارند و هر یک ار حیوانات مورد نظر نیز به خواسته ها جامه عمل می پوشانند. این خواسته ها می توانند دور نشدن حیوان از محل مورد نظر یا ایستادن در صفی منظم هنگام بازگشت به خانه و ... را شامل گردند.
پ) نغمه های عارفانه:
این نغمه ها به وسیله دراویش پیرو طریقه قادریه و نقشبندیه در اعیاد و مراسم مذهبی و اغلب به شکل گروهی اجرا می گردد. قطعاتی چون « بابا طاهری»، « مولود نامه » و « زیارتنامه » که توسط صوفیان در خانقاه اجرا می گردد به این گروه تعلق دارند.
ت) نغمه های بزمی:
این نغمه ها در مراسم عروسی و شادمانیها در قالب ترانه هایی مانند« هیارهیار»، « مبارک با» و « آمان آمان» اجرا می گردند.
3- هوا (پرده) :
گسترده ترین بخش موسیقی تالش ، نغمات بدون کلام یا «هوا» ها و پرده ها هستند. این بخش از موسیقی تالش نیز بر حسب مضمون به گروههای مختلفی چون وصفی، رزمی ، بزمی و ... تقسیم می شود. «نی» یا «لله» رایج ترین سازی است که این بخش از نغمه ها را ایفا می نموده ، لیکن امروزه از نوازندگان این ساز اثری باقی نمانده است.« نی لبک» نیز در برخی از مناطق وظیفه اجرای این نغمه ها را به عهده دارد. در منطقه تالش « هوا» های مختلفی شنیده می شود که عناوین برخی از آنها به این شرح است: « ریه پرده»، «شتره زنگ» یا « شتر زنگی» ، « پاییزه هوا»، « ورزا جنگ»، «دوشه هوا»، « کیجه پرده» و ...
4- ساز های رایج:
سرنا، تنبوره، نی(لله)، دایره و لبک ( نی لبک) از جمله سازهایی هستند که طی نیم قرن کذشته در مناطق تالش نشین رایج بوده اند. امروزه از سرنا و تنبوره اثری دیده نمی شود. نی(لله) و دایره را می توان از جمله سازهای رایج امروز در مناطق تالش نشین ایران دانست که به انتظار نشسته اند تا زمان انقراض آنها نیز برسد. نواختن لبک را نیز می توان یا آوری شیوه ای از نوازندگی لله توسط نوازندگان کهنسالی دانست که دیگر توانایی دمیدن در لله را ندارند و ایام پایانی عمر خود را با لبک مشغولند.
موسیقی تالش در کشور آذربایجان:
رواج زبان و موسیقی آذری در مناطق تالش نشین و شرایط اجتماعی- اقتصادی دوران قبل ( نظام سوسیالیستی) و زمان حاظر سبب گردیده اند تا لگام اجرایی موسیقی از دست مردان گرفته شود و به زنان تفویض گردد. مردان تالشی به دلیل رفع مشکلات معیشتی که طی هفتاد سال گذشته جز لاینفک زندگی آنان محسوب می شده، همواره از مناطق سکونت خود به صورت کارگران مهاجر به شهر های مرکزی مهاجرت نموده اند و برای خانواده هایشان هزینه های گذران زندگی را تامین می کرده اند.
هم زمان با آنان زنان نیز با کار در منزل( کارهای دستی از قبیل بافندگی، قالیبافی و...) و درمزارع ( شالیکاری، دامداری و...) با همسران خود همراه بوده اند و نغمه های موسیقی قومی خود را در هنگام کار زمزمه می کرده اند.
1- تقسیم بندی انواع موسیقی تالش در کشور آذربایجان:
عمده ترین بخش موسیقی تالش در آن سوی مرزها را نغمه های کار، لالایی مادران، تصنیف های عاشقانه و مراسم عروسی تشکیل می دهد.
برخی از نغمه ها نیز در دلتنگی ها و فراق از عزیزان مورد استفاده قرار می گیرند. علیرغم آنچه که « میر طاهر تالشی» ( ادیب و پژوهشگر شهیر تالشی، ساکن لنکران) به نقل از رشید بهبود داف( موسیقیدان برجسته آذری ) بیان می دارد؛ « رشید بهبود داف زمانی نزدیک به ده سال را در فصل تابستان در کنا مزارع تالشی ها به جمع آوری نغمه های آنان مشغول بود و از ملودیهای تالش بهره های بسیار جست، روزی شخصی از وی سوال می کند که پس از این مدت مدید و طولانی آیا دیگر نغمه های تالشی به پایان نرسیده اند و او در پاسخ اظهار می دارد که هرگاه ماهی در میان دریاها به اتمام رسیدند، نغمه های تالش نیز به پایان خواهند رسید.» امروزه تعداد نغمه های تالشی بسیار محدود هستند و مجموعه آنها شاید از تعداد انگشتان دو دست فراتر نرود و این نغمه ها را فقط معدود زنان سالخورده در تالش می دانند و به طور کلی مردان از موسیقی قوم تالش بی اطلاع هستند.
2-سازهای رایج در مناطق تالش نشین:
با کمال شگفتی و تاسف باید اذعان نمود: « دایره» تنها سازی است که امروزه در مناطق تالش نشین آذربایجان همراه و یاور زنان هنرمند این خطه می باشد. علیرغم وجود ساز ملودیک در این ناحیه، ملودیهای محدود ترانه ها در نهایت سادگی و زیبایی خلق شده اند و اجرای گروهی آنها توسط زنان روستایی تحرک و پویایی کم نظیری را به شنوندگان القا می کند.
3-شرح کلی ریتم و ملودی در موسیقی مناطق تالش نشین آذربایجان:
نغمه های تالشی در کشور آذربایجان دارای این ویژگی ها می باشند.
1- اجرا کنندگان این نغمه ها فقط زنان هستند.
2- تنها سازی که در این مناطق وجود دارد «دایره» می باشد که توسط خوانندگان زن نواخته می شود.
3- کلیه نغمه های شادمانی و کار به صورت گروهی( گروه کر) توسط زنان اجرا می شود، اجرای جز لاینفک موسیقی تالش است و آنها معتقدند، استفاده از کر در موسیقی آذری متاثر از تاثیر گذاری فرهنگی آنها بر قوم آذری بوده است.
4- هنگام اجرا، خوانندگان در دو گروه مقابل یکدیگر می ایستند و هر گروه مصرع یا یک بیت از شعر را می خوانند. در پایان مصرع دوم آخرین هجا را که معمولاً به « نت شاهد» دستگاه مورد نظر ختم می شود؛ در حد چند میزان ادامه می دهند و همزمان با آن گروه دوم ادامه شعر و ملودی را می خوانند.
5- در بسیاری از موارد اشعار به صورت بداهه می باشند. در فاصله مدت زمانی که گروه نخست به اجرای خوانندگی می پردازند، گروه دوم شعرهای مورد نظرشان را با یکدیگر در میان می گذارند و اجرا می کنند.
6- نغمه های حزین و شادمانی در قوم تالش دو سوی مرز کاملاً با یکدیگر متفاوت هستند و هیچ یک از آنها نغمه های سایر تیره های قومی در سرزمین مجاور را اجرا نمی کنند. دلایل این تفاوت فرهنگی را علاوه بر جدایی جغرافیایی طی هفتاد سال گذشته در این قوم، باید در درون گرایی آنان و تاکید بر تیره های قومی جستجو نمود که مانع از آن می گردد که موسیقی یا فرهنگ تیره مجاور را مورد استفاده قرار دهند.
7- اکثر نغمه های تالش در آذربایجان نیز مانند نغمه تالش ایران در گام شور و ابوعطا ساخته شده اند و در این میان نغمه هایی مانند «دونه مروارید» نیز یافت می شوند که در گام ماهور ساخته شده اند. همچنین نغمه هایی مانند« آنا» نیز منطبق بر فرهنگ موسیقیایی سرزمین هند می باشند که اینگونه نغمه ها در مناطق تالش نشین ایران وجود ندارند.
4- معرفی و آوانگاری نغمه های تالشی در کشور آذربایجان:
این گروه از ترانه ها توسط شش خواننده زن که در حومه لنکران زندگی می کنند و با یکدیگر رابطه خویشاوندی – شش خواهر- دارند، اجرا گردیده و در سفری که نگارنده به آن سوی مرز نموده، ضبط و ثبت گردیدند. لازم به ذکر است که در شهر باکو نیز این گروه – خواهران تالشی- را معتبر ترین رواریت کنندگان موسیقی تالشی می دانستند.
مبارک با ( نوروز نامه) :
مبارک با ، مبارک با ، مبارک mebarak mebarak ba mebarak ba
مبارک با تازه سال رون مبارکmebarak ba taza sale ron mebarak
به حق حرمت سوره تبارک be haqqe hormate suraye tabarak
الاله در چمن و شکفته تازه alala dar caman vaskafta taza
همه اش امر خدای یی نیازه hama as amre xedaye bi niyaza
ترجمه:
مبارک باشد ، مبارک باشد، مبارک ّاشد
مبارک باشد، سال نو مبارک
به حق حرمت سوره تبارک
گل و لاله در چمن تازه شکفته
همه به امر خدای بی نیاز است
1- ویه مبارک ببا (vaya mebarak beba)
«ترانه » « تلفظ»
ویه مبارک به vaya mebarak beba
حُنچَه مبارک به با honca mebarak beba
هنه سیو چشه کینه Hana cio casa kina
هنه قند کینه Hana qanda kina
ترجمه:
عروسیت مبارک باد
خنچه ات مبارک باد
دخنر سیاه چشم مادر
دختر قند مادر
در این ترانه اشعاری خوانده می شود که نمایانگر سخنان مادر ، خواهران و پدر داماد در توصیف زیباییهای عروسشان است. همچنین اشعاری که مبین تعاریف مادر، پدر، خواهران و برادر عروس از دامادشان می باشد.
منبع :http://www.taleshan.com