8.مدیریت دانش به ایجاد توان از طریق دانش میپردازد
آموزش تنها یک فرایند واکنشپذیر نیست که از دانش و تجارت گذشته استفاده نماید بلکه سازمانهای آموزشی واقعی تنها از طریق کارمندانی که از مهارتهای شغلی بالایی برخوردارند، و همچنین کارمندانی که در حال آمادهسازی، پیشبینی، تحت تأثیر قرار دادن و شکل دادن به فرصتهای شغلی آینده هستند، با آینده مواجه میشوند. در حالی سازمانهای تجاری سنتی چالشهای کاری روزانه را از طریق سازمانهایی که براساس دانش و آموزش هستند حل میکنند. از وجه مشخصه ساختار سازمانی، سازمانهایی که براساس دانش هستند میتوان به مکانهای ملاقات، عرصههای مبادله دانش و خلاقیت و نیز ایجاد شبکه در آن سوی مرزها اشاره کرد. سازمانی که براساس چنین ساختارهایی ایجاد میشود توانایی بیشتری را در حل چالشهای پیچیدهتر که در آینده نزدیک با آن مواجه میشود خواهد داشت. مفهوم مدیریت دانش فعالانه به ایجاد یک پایه استراتژیک برای یک گروه یا ساختار سازمانی شبکهای کمک میکند.
9.مدیریت دانش به ایجاد توان از طریق دانش میپردازد
اجرای یک استراتژی برای مدیریت دانش دلالت دارد بر پرسش در مورد مسائلی که به فرآیندها و روشهای کنونی کار مربوط میشود. اما بطور فزاینده نه تنها پرسش بلکه شناسایی روشهای مؤثرتر و جدید را نیز در انجام کار دربرمیگیرد. با انجام این کار، همانطور که قبلاً نیز مشاهده نمودهایم شما عقاید مرسوم در مورد فرهنگ گروهی، رفتار مورد قبول در میان کارمندان، نظامهای ارزشی و غیره را لمس میکنید.
گرچه از ابتدا تأکید بر انتظاراتی که در مورد مزایایی شغلی، نحوه ارزیابی نتایج بالقوه اجرا و همچنین تصمیمگیری در مورد نحوه اجرای مطلوب مدیریت دانش وجود دارد از اهمیت ویژهای برخوردار است. بدون تردید یک سازمان رشدیافته تقاضاهای جدید برای پیشرفت و تغییر را بسیار آسانتر از دیگر سازمانهایی که رشد کمتری دارند بررسی میکند.
مدیریت دانش پایه سازمان آموزشی را ایجاد میکند، ما سالها سرگرم درگیری، تبادل نظر و بحث درباره سازمان آموزشی بودهایم. بنابراین باید کار خود را بهبود بخشیم و با قدرت هرچه بیشتر کار کنیم و نباید کند عمل نمائیم، اینها عباراتی بودهاند که به ما منتقل شدهاند. بدون تردید بسیاری از این مسائل عناصر اصلی برای ایجاد سازمان آموزشی واقعی هستند. از طرف دیگر سازمان آموزشی الگو یا ساختار سازمان نیست بلکه بطور کلی شکلی جدید از به اجرا درآوردن مدیریت دانش است که برجستهترین مشخصههای آن ارتباطات، رفتارهای متقابل و عملکردهای انسانی است.
10.مدیریت دانش به تکنولوژی نمیپردازد…
درک این حقیقت برای اجرای مدیریت دانش لازم و ضروری است، که مدیریت دانش راهحل اجرای یک تکنولوژی اطلاعرسانی نیست و تنها نشان دادن اینکه هم اکنون یک سازمان دانش بنیاد هستیم کافی نیست. پیش از این بسیاری از فروشندگان سیستم فنآوری اطلاعات، توانایی بازار را در دستهبندی تولیدات و خدمات خود میدیدند و من مطمئن هستم که شما نیز با این مسئله سروکار داشتهاید. به همان صورت که یک سیستم بایگانی، یک سیستم پست الکترونیکی یا دیگر سیستمها ، بطور خودکار فایلهای اسناد شما را سازماندهی نمیکنند و یا بازیابی آنها را تسهیل نمیکنند و کارآیی آن را نیز بهبود نمیبخشند یا هرآنچه را که انتظار دارید حل نمیکنند، این نوع سیستم مدیریت دانش نیز مشکلات اصلی شما را حل نمیکند.
11.تکنولوژی نیز اهمیت دارد
اما از طرف دیگر باید توجه داشته باشیم که مدیریت دانش فنآوری بسیار قوی دارد که جزء لاینفک آن است. امروزه ایجاد سازمانهای کاری مؤثر با حذف فنآوری اطلاعات مانند آن است که به آینده پشت کرده باشید. در واقع مدیریت دانش یک مدیریت استراتژیک است. و لازمهاش نیز آن است که مدیریت عالی منحصراً از فرصتهای ارائه شده توسط فنآوری اطلاعات برای اهداف کاری بهرهبرداری کامل را بنماید. همچنین به این امر باور داشته باشید که، تمامی رقیبان شما از پیش اقدام به این کار میکنند و این امر برای مدیران کاری یک سازمان یک نیاز بشمار میرود. از سوی دیگر براین باوریم که تکنولوژی اطلاعرسانی تنها بعنوان ابزار حمایتی برای فرآیندها و فعالیتهای کاری یک استراتژی ضعیف است. فرصتهای جدید ارائه شده توسط فنآوری اطلاعات نیازمند بهرهبرداری گسترده است و این امر نیز نیازمند آن است که فنآوری اطلاعات به طور کامل بعنوان جزء اصلی در فرآیندهای کاری گنجانده شود. مدیران کاری نسبت بر این مسئله آگاهی دارند که این فنآوری اطلاعات با اجرای مدیریت دانش در سازمان فواید استراتژیک به دنبال خواهد داشت.
12.مدیریت دانش نیازمند رهبری مدرن است
شرط لازم جهت اخذ نتایج موفقیتآمیز در اجرای روند مدیریت دانش آن است که مدیریت سطح بالا دارای انگیزه و پیشرو، در کار باشد و این موضوع اغلب در مدیریت که باید فرآیند را هدایت و راهنمایی کند بیان میشود، اما در مورد مدیریت دانش همانطور که قبلاً شرح دادیم در وجود پیکره سازمان نفوذ میکند و شالودههای مدیریت دانش بر همه فرآیندهای کار، رفتار، فرهنگ و ارزشها غلبه میکند و این عوامل مذکور کارمندان را در همه سطوح و قسمتهای متنوع سازمانی را دربرمیگیرد. بنابراین ضرورت و لزوم وجود مدیریت سطح بالا در یک سازمان و نظام یافته بدان معناست که ضعفها و شکافهایی که به طور آشکار در یک سازمان وجود دارد و نمود پیدا میکند بیدرنگ باید نسبت به حل عوامل مذکور اقدام گردد و در سازمان امکان این که اعمال یا دیدگاهها بر ضد تغییر برانگیخته شوند وجود دارد. در واقع کارمند انعطافپذیری که مایل به تغییر و تحول سازنده در ساختار کلی نظام مذکور است کارمندی است که انگیزههای او برانگیخته شود و مورد تشویق قرار گیرد در این صورت استفاده از توان بالقوه وی آشکارتر میگردد و این به معنای قبول حق مسئولیتپذیری در انجام وظایف محوله و شناخت عمقی بهینه در اجرای پروژه کار اداری است و باعث توسعه بیشتر در کار میگردد. به عبارت دیگر تصمیمات باید در زمان معین و سطح مقتضی اتخاذ گردد. در واقع نظامهای رسمی آنچنان که ما امروزه از آنها شناخت داریم موقعیت و قدرت را متزلزل میکند. بدین ترتیب نظامهای مشوق و براساس پاداش که باید مورد استفاده قرار گیرند از اهمیت زیادی برخوردار میشوند. البته لزوماً این طور نیست اما واضح است که این حقایق میتواند منجر به ایجاد یک فلسفه مدیریت کاری کاملاً متفاوت شود و همچنین ممکن است این شیوه مدیریت جدید، گونهای متفاوت از کارمندان را نسبت به آنچه که ما امروزه، اغلب شاهد آن هستیم بطلبد. این مبحث مسئلهای در خور توجه و تفکر برای هر فردی است که درحال حاضر فرآیند انتخاب یک استراتژی مدیریت دانش است.
13.مدیریت دانش مناسب تمام مشاغلی است که میخواهند بهترین باشند
ما مکرراً با این پرسش مواجه میشویم که آیا حقیقتاً مدیریت دانش میتواند مناسب با نوع کار و شرکت باشد؟ بررسیهای بعمل آمده نشان میدهد که میزان دانش و مهارت اغلب کارها طی ۲۰ سال گذشته به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. حتی تولیدات سنتی و شرکتهای وابسته به صنعت در اروپا نیز شاهد چنین افزایشی به میزانی بالغ بر ۳۰ تا ۷۰ درصد بودهاند. گروه گارتنر بیان کرده است که مدیریت دانش با روش استاندارد در اداره یک شرکت تجاری متناسب خواهد بود. با اطمینان میتوان گفت که پایه و اساس مدیریت دانش در یک دوره کوتاهمدت به بهرهبرداری بهتر از اطلاعات و منابع دانش در دسترس یک شرکت منجر خواهد شد. در دورههای بلندمدت نیز میتواند پایه جدیدی جهت پیشرفت و توسعه در منافع تجاری باشد و مهارتها را برای آینده مطمئن تقویت کند. در حقیقت میتوان گفت مدیریت دانش برای همه شرکتهایی که خواهان ارتقاء پیشرفت هستند به عنوان یک نیاز استراتژیک مطرح میگردد. به هر حال مدیریت دانش در دو وجه به نظر میرسد و قابل تأمل است.
14.وجه اول: خیلی ساده است
ما قبلاً شاهد این قضیه بودهایم که مدیریت دانش در موارد ذیل بعنوان یک استراتژی تجاری مطرح میگردد:
- با ایجاد قدرت رقابتی از طریق بهرهبرداری پیشرفته از آنچه که پیش از این در تجارت شناخته شده است.
- مهار تغییر یا بهبود مستمر و مداوم روش کار (بهترین شیوهها) و کیفیت کالاها و خدمات.
- ارائه خدمات بهتر به مشتریان و بازار با استفاده از نیروی انسانی و همه منابع ساختاری در دسترس.
- آموزش مستمر در همه سطوح از جمله فردی، گروهی و سازمانی.
15.وجه دوم: بسیار مشکل نیز هست
اگرچه مدیریت دانش بسیار ساده به نظر میرسد اما شرکتهایی که سعی دارند تا به شرکتهایی دانش بنیاد تبدیل شوند با مشکلات اساسی روبرو هستند. نخست اینکه پاسخ صحیحی برای همه مشکلاتی که با آن مواجه هستند وجود ندارد و همچنین علاوه براین دستورالعمل خاصی نیز جهت اجرای روشها و مفاهیم مدیریت دانش موجود نمیباشد. بعنوان یک استراتژی برای توسعه و پیشرفت تجارت، باید در ساختارها و ارزشهای اساسی سازمان تغییر ایجاد شود تا رقیبان متمایز شوید. لازم به ذکر است که مدیریت دانش جهت اجرا نیازمند عوامل ذیل میباشد.
- درک و پذیرش ارزش اطلاعات و دانش بعنوان یک ابزار استراتژیک.
- داشتن یک گروه مدیریتی که نسبت به اجرای مدیریت دانش وفادار باشند.
- داشتن قابلیت و تمایل به تغییرات
- داشتن انگیزه و علاقه جهت بهتر شدن
- تمایل به درگیر کردن کارمندان در فرآیند کار
- اعتقاد به این امر که کارمندان از توانایی خود بطور کامل بهرهبرداری نکردهاند
- پذیرش یک سیستم باز با توجه به سهیم شدن در اطلاعات و دانش.
پینوشتها:
۱/ Knowledge management as a business strategy.
2. Knowledge management is all about continuous improvements.
3. Knowledge management is about building a new culture.
4. اصطلاح آلفا و امگا ضریب موفقیت و شکست در یک محیط کاری و یا فرهنگ کاری و تجاری است.
۵/ Knowledge management is about information…
۶/ … and knowledge management is about people.
7. Knowledge management is about learning to learn.
8. Knowledge management is about building strength from within.
9. Knowledge management is about mastering change.
10. Knowledge management isnot about technology…
۱۱/ … but- technology is important too.
12. Knowledge management requires new leadership.
13. Knowledge management suits all those businesses that wish to be best.
14. So simple…
۱۵/ …and at the same time so difficult.
*Kalseth, karl (1999) knowledge management from a business strategy perspective journal of FID review. vol.1, No, 37-41.
منبع:
نوشته: کارل کالست
ترجمه: صدیقه احمدی فصیح
کارشناس ارشد کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران