ارتباطات از راه دور
حمل و نقل تنها اشياء داراي وزن را در برميگيرد؛ ولي برق، صوت، كلام و تصوير نيز با سرعتي تقريبا آني، منتقل ميشوند. وسايل انتقال بسيارند: كابلهاي تلفني و تلگرافي، راديو و تلويزيون از آن زمرهاند. انتقال توسط كابلها، نه تنها مستلزم تأسيس مراكز فرستنده و گيرنده است، بلكه هم چنين خطوطي را شامل ميشوند كه به ويژه به هنگام عبور از دريا، تحت سيطره شرايط جغرافيايي قرار دارند و از اين جا ميتوان به اهميت تأسيساتي نظير خطي كه جنوب استراليا را به شمال آن، يعني به پرت داروين متصل ميساخت و از آنجا از طريق هند به اروپا ميرسيد پي برد. كابلهاي تلفني و تلگرافي، در واقع ابزار دست امپرياليسم بوده است و به ويژه امپراطوري بريتانيا، يك شبكه جهاني از آنرا در اختيار داشته است.
تلفن نه تنها به عنوان يك ابزار كار، بلكه هم چنين به عنوان يك وسيله رفاه به حساب ميآيد كه در ارتباط با گونهاي از سطح زندگي و سطح تمدن مادي قرار دارد. تراكم دستگاههاي تلفن در كشورهاي توسعه يافته به حداكثر خود ميرسد: در ممالك اسكانديناوي، در ايالاتمتحده و در كانادا، هر خانواده يك دستگاه تلفن در اختيار دارد. اروپاي غربي به سرعت در اين مسير گام برميدارد، امري كه مساله تجهيزات را بصورت امري عاجل مطرح ميسازد.
تلكس، كه پيامها را ميان مشتركين مبادله ميكند، به صورت وسيلهاي رايج براي موسسات اقتصادي درآمده است كه انتقال دستورات براي آنها، امري روزمره محسوب ميشود. تراكم شمار مشتركين ميتواند در ارزيابي فعاليتهاي بخش خدمات (سومين گروه شغلي) در يك شهر مورد استفاده قرار گيرد و تحليل جريانهاي مربوط به آن ميتواند اطلاعاتي در باب مناسبات ميان شهرها و يا ناحيه در اختيار قرار دهد.
راديو و تلويزيون نيازي به نصب سيم ندارد، ولي در عوض استفاده از آنها مستلزم ايجاد تاسيسات پخش نيرومندي است كه وجود دكلها، در واقع تظاهر خارجي آن به حساب ميآيند. تلويزيون، به ويژه از اجسام غير شفاف عبور نميكند. بنابراين يك شبكه تلويزيوني، خواهان بازتاب امواج برروي اقمار زميني و يا رابطهاي (رلههاي) متعددي است كه بر روي نقاط بلند قرار گرفته باشند. در كشورهاي كم رشد، برجهاي پخش برنامه، تنها شهرهاي بسيار بزرگ را زير پوشش خويش دارند، زيرا در روستاها، سطح نازل زندگي امكان خريد دستگاههاي تلويزيوني و ساختمان رله را توجيه نميكند و تنها در ناحيههايي كه سطح زندگي در آنها بالاست شبكه تلويزيوني ميتواند تمامي سرزمين را در برگيرد.
تلويزيون بيش از راديو توانسته است نحوه استفاده از اوقات فراغت و انتشار تبليغات را دگرگون سازد. (تبليغات سياسي را هم لازم است وارد اين محاسبه كرد، به نحوي كه تلويزيون به صورت يكي از مؤثرترين ابزار حكومت درآمده است) تا آنجا كه وجود آن از نوعي از سطح زندگي انعطاف پذير مينمايد