کانالهاي جانبي
به منظور پيشگيري از سرعت زياد رود و ممانعت از مخارج فوقالعاده احداث سد، ميتوان به ايجاد يك راه آبي مصنوعي در طول رودخانه روي آورد كه آنرا «کانال جانبي» مينامند. احداث کانال ژوليانا در هلند و كانال درياي سن لوران در كانادا، تا اندازهاي پاسخگوي اين نياز بوده است «کانال بزرگ آلزاس» در فرانسه، كه در ضمن يك راه آبي قابل كشتيراني نيز هست، توسط آب بندهايي، سدهاي مولد برق را دور مي زند. کانالهاي جانبي را غالباً در زمينهاي رسوبي نرم، ميتوان احداث كرد و تغذيه آنرا بدون دشواري عمده و با استفاده از آب رودخانه اصلي و يا شعبات آن، تأمين كرد.
مخارج زماني رو به فزوني مينهد كه ناچار بايستي کانال را توسط پلهاي معلق از بالاي رودخانههاي فرعي عبور داد.
کانالهاي جانبي با اين حال چندان پر شمار نيستند، زيرا امتيازاتي را كه از يك استرامبو بدست ميآيد نميتوان از آنها انتظار داشت. کانالهاي جانبي جديد عموماً وسيلهي تأمين آب براي مراكز عمده توليد برق محسوب ميشوند. و اما کانالهاي اتصالي به همان نسبت كه پر شمار تر از کانالهاي جانبي هستند، مشكلات فني بيشتري را پيش ميآورند. از جمله عبور آنها، از انترفولوو هاست كه غالباً به كمك تونلها صورت ميگيرد؛ وضعي كه در سلسله كوههاي پناين در انگليس و يا در گدارهاي فوگ و ساورن در فرانسه پيش آمده است. آب اين کانالهاي اتصالي را غالباً با برگردانيدن مسير رودخانههاي كوهستاني تامين ميكنند. مثلاً آب کانال ميدي در فرانسه را، با احداث مخازن آب در سنفراول و لامپي، مستقر در «كوههاي سياه »، واقع در جنوب ماسيف سانترال، تامين ميكنند. ولي با همه اين هزينهها، باز احداث کانالهاي اتصالي به لحاظ اقتصادي بيش از همه مقرون به صرفه است، زيرا به جاي آنكه با رودخانه به رقابت برخيزد، به عكس موجب بهبود امكانات رودهايي ميشود كه اتصال آنها را بر عهده گرفته است. با اين حال، اين کانالها، از اواسط سده نوزدهم، ناگزير شدهاند تا عوارض نگرانكننده رقابت با راههاي آهن را بپذيرند..
كشتيراني داخلي جديد
كشتيراني داخلي،از مقامي خاص در جغرافياي انساني كشورهاي صنعتي برخوردار است البته بدان شرط كه با شرايط و الزامات روز انطباق يافته باشد.در بريتانيا كه رقابت راههاي آهن موجب شده است تا آمد و رفت بر روي آبهاي داخلي متروك بماند، بسياري از کانالها به سبب نارسايي ظرفيت خود، براي پذيرش كشتيهاي رودخانه پيماي جديد، رها و متروك ماندهاند؛ اين کانالها، تنها رفت و آمدهاي محلي ميان معدودي حوضههاي صنعتي را تأمين ميكنند و بخشهاي ديگر به فعاليتهاي جهانگردي اختصاص يافتهاند.
|
انطباق اين نوع كشتيراني با شرايط جديد در بسياري از كشورها، مشروط به سود آور بودن بهرهبرداري از آن بوده است. حمل مسافر با استفاده از راههاي آبي داخلي، به استثناي پارهاي از كشورهاي كمرشد، در بقيه نقاط عالم تقريباً منسوخ شدهاست. در مواضع ديگر، مظاهري از آن به صورت مسافرتهاي جهانگردي بر جاي ماندهاست (از جمله بر روي رودخانه راين در آلمان و رودخانه دانوب در اتريش). راههاي آبي داخلي، اساساً به حمل كند آهنگ كالاهاي وزين اختصاص دارد. چنين بر آورد شدهاست كه ميزان بار يك كشتي كوچك رودخانهپيما، معادل يك قطار كوچك باري است. حمل و نقل توسط راههاي آبي، بطئيتر از راههاي آهن است، ولي بر حسب وزن واحدي از بار، نيروي كششي 30 بار كمتر از آن چه براي حمل و نقل زميني مورد نياز است مصرف ميشود.
به منظور افزايش ميزان سود آوري، لازم است بدون اختصاص مبالغي هنگفت به مواد نيرو زا، بر ميزان سرعت اين وسايل به نحوي افزودهشود كه آهنگ استفاده از آن رو به فزوني نهد و بر ميزان گنجايش بار هر كشتي افزوده شود زيرا كه مخارج، به نسبتي متناسب با ميزان بار، رو به افزايش نميگذارد. غرض از سرعت، نه تنها شتاب حركت در سرعت است، بلكه علاوهبر آن، كاهش زمان از دست رفته بر اثر ازدحام فوق العاده در راههاي آبي و يا انجام مقررات و يا انتظار براي بار گيري وارد محاسبه ميشود. امر نو سازي كشتيراني دريايي، چنان كه به آن اشارت خواهد رفت، نه تنها شامل زير ساختها، بلكه همچنين شامل ملزومات و عمليات نيز ميشود؛ بدان جهت كه ملزومات و زير ساختها به يكديگر وا بستهاند و اندازه يك راه با مصالحي كه در ساختمان راه به كار گرفته ميشود مشخص ميگردد.
حمل و نقل به وسيله رودخانه، در مقايسه با کانال، از امتياز بيشتري برخوردار است، زيرا كه در رودخانهها ميتوان كالاها را به سرعت بيشتري حمل كرد، در حالي كه ميزان سرعت حمل كالا در کانالها، به منظور پيشگيري از وارد آمدن خسارت به جدارهاي جانبي، توسط سازمان مديريت، تحت ضوابطي معين قرار ميگيرد. در عوض ميزان انرژي مصرف شده در حمل كالا توسط کانالها، به نحوي محسوس كمتر است. از سوي ديگر جريان سريعتر آب رودخانهها، موجب كندتر شدن حركت در مسيري خلاف جهت رود ميشود، بي آن كه بتوان به هنگام بازگشت، زمان از دست رفته را جبران كرد.
امر آمايش، تنها منوط به تنظيم اندازه راههاي آبي نيست، بلكه ضمناً لازم است تا در عبور از آب بندها نيز تسريعي به عمل آيد؛ زيرا زماني كه به اين ترتيب به هدر ميرود، در پارهاي از کانالها نظير سنكانتن موجب ازدحام كشتيها و در نتيجه ايجاد راهبندان در كانال ميشود.
كشتيهاي رودخانهپيما، از انواع مختلف هستند. اين كشتيها كه سابق براين چوبي بودهاند، امروزه بيش از پيش از آهن ساخته ميشوند، تا بر ميزان مقاومت آنها در برابر ضربه و بر ميزان طول و بر توان حفظ بار آنها افزوده شود. برخي از آنها را يدك ميكشند و برخي ديگر را به جلو ميرانند و بالاخره پارهاي خود مجهز به موتور هستند. ظرفيت آنهايي كه يدك كشيده ميشوند بيشتر است، ولي حركت آنها كند بوده و فاقد انعطاف لازم در حركت هستند. كشيدن كشتيها از ساحل توسط انسان و حيوان و حتي وسايل مكانيكي تقريباً يكسره منسوج شده است. عمل كشش را به كمك يدككشها و يا وسايل به جلو راننده به انجام ميرسانند. يدككشها كه به صورت وسايل كلاسيك در رودخانه درآمدهاند، در مواضعي كه حركت آب سريع است بايد از قدرت كشش فوقالعادهاي برخوردار باشند. استفاده از وسايل جلوبرنده كه به پشت و يا به پهلوي وسيله حمل و نقل رودخانهاي متصل ميشوند در آبهاي آرام، مقرون به صرفهتر است و در ايالاتمتحده استفاده از آن رواجي تمام دارد و رفت و آمد داخلي بندر نيويورك را تامين ميكند
. باري راههاي آبي داخلي ممكن است توسط دولت و يا شركتهاي خصوصي مورد بهرهبرداري قرار گيرد. درازاي استفاده از اين گونه راهها، ممكن است عوارضي دريافت داشت و يا آن كه اين امر به طور رايگان صورت پذيرد. حمل كالا ممكن است به صورت خصوصي صورت گيرد، يعني وسائط حمل و نقل متعلق به شركتي باشد كه تنها به حمل كالاهاي خود اشتغال دارد (مثلاً شركت سولوه، تنها به حمل سود و نمك خود مبادرت ميورزد) و يا آن كه مؤسسه حمل و نقل كالاهاي ديگران را نيز حمل كند.
به هر منوال راههاي آبي داخلي بيشتر در حمل مواد سنگين، كه در مخاطره فسادپذيري چنداني فرار ندارند به كار ميآيند. كالاهاي فاسدشدني را در نهايت ميتوان در حركت به جانب پايين دست رود و يا در کانالهايي مانند كانال سريع آلبر كه كثرت آببندها، مزاحمت چنداني براي كشتيها فراهم نميآورد، حمل كرد. بنابراين حمل اين قبيل كالاها را در جهت مخالف جريان رود و يا در کانالهايي كه حركت كشتيها در آنها به آرامي صورت ميگيرد (مانند کانالهاي واقع در شرق و در غرب فرانسه) بايد منتفي دانست. باري عمدهترين كالاهايي كه به وسيله راههاي آبي داخلي حمل ميشوند عبارتند از (مصالح ساختماني، كانيهاي آهن، مواد سوختني جامد، هيدروكربورها كه بيشتر توسط نفتكشهاي ويژه حمل ميشوند) و غلات