0

رابطه راهها و شهرها

 
alizare1
alizare1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 6234
محل سکونت : یزد

رابطه راهها و شهرها

وابستگي متقابل ميان شهرها و راههاي ارتباطي، در برخورد نخست، به مراتب گسترده‌تر از روستاها به نظر مي‌رسد، زيرا كه نقش شهر، وجود يك اقتصاد مبادلاتي را ايجاب مي‌كند و راه خود يك وسيله مبادله تلقي مي‌گردد. به عنوان مثال مي‌توان به شهرهايي كه در محل تلاقي راهها زاده شده‌اند اشاره كرد. غالباً راه خود به صورت محور شهر در مي‌آيد و تنها زماني كه پديده انسداد و تنگي جا از حد فزوني مي‌گيرد، مركز بازرگاني شهر در كنار راه جديدي كه به مقتضاي وضع موجود ساخته شده است از راه قديم فاصله مي‌گيرد.

واقعيت آن است كه بسياري از راهها، پس از پيدايش شهرها كشيده شده‌اند و اين كه در هر تقاطع راهي، لزوماً نطفه شهري بزرگ منعقد نمي‌شود. مثلاً تقاطع زيبايي كه محل تلاقي دو رودخانه سن و اواز بوده است محل استقرار پاريس نشده است، بلكه تنها مركز جمعيتي محقري چون كونفلان را پديد آورده است. هم چنين شهر نانسي را در انتخاب مقر، نظر عنايتي به جانب محل تلاقي موزل- مورت نگردانيده است.
   در حقيقت شهر در جايي رو به توسعه مي‌گذارد كه وقفه‌اي ناگزير در امر آمد و شد حاصل آيد؛ مدت زماني كه مثلاً مي‌تواند صرف جايگزيني وسيله‌اي با وسيله ديگر باشد. در سده هيجدهم، در اطراف ايستگاههاي پستي، مراکزي از كانونهاي جمعيتي، مركب از منازل مسكوني، مسافرخانه‌ها و مغازه‌هاي مخصوص زين‌سازان، نعلبندان و ارابه سازان متدرجاً شكل مي‌گرفته است. يك شهر زماني بختي بيشتر براي توسعه دارد كه امكان ديگري براي انتخاب نقاط بين راه پيش روي نباشد؛ مثلاً جايي كه در بخش وسيعي از يك ساحل، تنها يك بندر به صورت توقفگاه تجهيز شده باشد (مانند بندر سنگاپور). برعكس هرگاه رفت و آمدي متراكم در جاده‌اي، سبب ايجاد توقفگاههايي بسيار در بين راه شود مانند مراكز توزيع بنزين در كشورهايي كه استفاده از اتومبيل در آنها رواجي تمام گرفته است- به روشني نمي‌توان پيش‌بيني كرد چگونه يكي از اين توقفگاهها مي‌تواند نقطه حركتي براي ايجاد يك شهر بوده باشد.
   شهر همچنين در نقاطي كه وسيله نقليه‌اي جاي خود را به وسيله نقليه ديگري مي‌دهد (مثلاً جايي كه كشتيراني دريايي جاي خود را به كشتيراني رودخانه‌اي وا‌مي‌گذارد) به راه توسعه مي‌افتد و يا جايي كه وجود موانعي، عبور از محلي را اجتناب ناپذير مي‌سازد، نظير عبور از رودخانه‌اي و يا تنگنايي كه جاده‌ها را به سوي خود مي‌خواند؛ نمونه شهرهايي كه در كنار پل قرار گرفته‌اند گرونوبل و نمونه شهرهايي كه در كنار گردنه‌اي واقع شده‌اند لانسلبورگ است.
   در سرزمينهاي نوبنياد كه در آنها شهرنشيني بي‌سابقه بوده است، شهرها غالباً بيش از سرزمينهاي قديمي در نقطه تلاقي راهها مستقر مي‌شوند، مانند نووسيبريسك، شهر ميليوني، كه در جايي ايجاد شده است كه راه‌آهن توركسيب به راه‌آهن ماورا سيبري ملحق مي‌شود؛ در حالي كه در اروپاي غربي كانونهاي جمعيتي واقع در كنار راههاي آهن، مانند كرو و لاروش ميژن به زحمت جمعيت‌شان از چند هزار تن تجاوز مي‌كند.

راهها در امر افزايش جمعيت برخي از نواحي، از چنان اعتباري برخوردار بوده‌اند كه گاه نام خود را بر سراسر يك ناحيه بخشيده‌اند: نظير اميليا در ايتاليا كه نام خود را از راهي به نام اميلين گرفته است. و تراكم وسائط نقليه در جاده جديد و تزاحم ناشي از آن موجب شده است تا رفت و آمد در نواحي دوردست از ترافيك شهري تفكيك گردد. پس از آن كه بافت شهري شكل گرفت، شبكه راههاي آهن و بزرگراهها در حاشيه خارج از شهر، سازمان مي‌يابد و ميان رفت و آمد در شهر و رفت و آمد بين شهرها، ارگانيسمهاي گذرا و يا انتقال از وسيله‌اي به وسيله ديگر، به وجود مي‌آيد. قلمرو ترافيكهاي بزرگ، خود را به تدريج جدا مي‌كنند، همان گونه كه شبكه عروق از عضلات و اعضا قابل تميز است. نام پارك‌وي، كه به برخي از بزرگراههاي آمريكا اطلاق مي‌شود و به معني جاده حصار كشي شده است، از اين حيث نمادين است

وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است .

******

پنج شنبه 2 تیر 1390  2:29 PM
تشکرات از این پست
alizare1
alizare1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 6234
محل سکونت : یزد

پاسخ به:رابطه راهها و شهرها

بهره‌برداري از راهها
   راه، اقتصاد يك كشور را دگرگون مي‌كند. اين حكم به ويژه درباره كشورهاي نوبنياد و كشورهاي تحت سلطه استعمار، صادق است: كشورهايي كه احداث راه در آنها با آن چنان دگرگونيهايي همراه است كه مي‌توان در اين باب از خلق يك اقتصاد سخن به ميان آورد. بدين سان با احداث راههاي آهن در اين كشورها، مي‌توان يك اقتصاد ساده را كه همٌ آن تنها مصروف تامين معيشت جامعه است، به يك اقتصاد مبادلاتي مبدل كرد. راهها به ويژه در سرزمينهاي خالي از جمعيت ولي قابل كشت و زرع به صورت ابزار مهاجرتهاي انساني و فعاليتهاي زراعي درآمده‌اند. مثالهاي عمده در اين باب را مي‌توان در غرب ايالات‌متحده آمريكا و پره‌ري كانادا، سيبري با راه‌آهن ماورا سيبري، منچوري و پامپاي آرژانتين بازجست.

     بهره‌برداري از طريق احداث راهها مي‌تواند يا خود به خود صورت گيرد و يا با مداخله شركتهاي راه‌آهن، سازمان يابد. جمعيت، ابتدا در جوار ايستگاههاي قطار گرد مي‌آيد و آن را مبدل به شهري مي‌سازد؛ سپس مدتي نمي‌گذرد در ميان روستاها پراكنده مي‌شود. نوارهاي زمينهاي زراعي، كه بدين سان پديد مي‌آيند، هر قدر زمينها حاصلخيزتر باشند و بهتر بتوانند هزينه حمل فرآورده‌هاي كشاورزي تا ايستگاههاي قطار را تحمل كنند توسعه‌اي بيشتري مي‌يابند؛ به طوري كه در غرب ايالات‌متحده، طول اين اراضي بين 8 تا 100 كيلومتر تغيير مي‌كند.
   شركت راه‌آهن، با احداث راه، مي‌تواند امتياز بهره‌برداري از خاك را در حريم راه، به خود اختصاص دهد: وضعي كه در ايالات‌متحده و در منچوري اتفاق افتاده است. درايالات‌متحده، دولت فدرال، در بدو تاسيس راههاي آهن، از اعطاي كمكهاي مالي به شركتهاي احداث كننده راه، امتناع ورزيد؛ ولي در مقابل، نواري از اراضي واقع بر دو جانب راه را به عرض 8 تا 10 ميل (13 تا 16 كيلومتر)، به نام (كمربند راه‌آهن) به آنها واگذار كرد. در كانادا شركت (كانادين پاسفيك) از اين رهگذر به بزرگترين مالك اراضي، در سراسر كشور مبدل شد. شركتهاي آمريكايي، پس از آن كه تملك (كمربند راه‌آهن) را براي خود مسلٌم ساختند، به نسق‌بندي املاك خويش پرداختند و پس از قطعه‌بندي كردن آنها و به راه‌ انداختن يك موج وسيع تبليغاتي، تمام و يا بخشي از اين اراضي را به (كولون)هايي كه به ويژه از شرق ايالات‌متحده فرا مي‌رسيدند به فروش رسانيدند. بسياري از كولونها، به نوبه خود به باز فروش زمينهاي خريداري شده روي آوردند و بدين سان موج سفته‌ بازي سراسر غرب امريكا را فرا گرفت. باري، شركت راه‌آهن، از آن پس به فروش و انتقال زمين پرداخت، فروش فرآورده‌ها را سازمان بخشيد و با تثبيت نرخها، كشاورزان را زير نفوذ خويش گرفت و اين وضع دست كم تا زماني كه كاميونها پا به عرصه رقابت ننهاده بودندادامه يافت.

. در كشورهاي قديمي، عملكرد شركتهاي راه‌آهن از بازتاب كمتري برخوردار بوده است. اقتصاد در اين كشورها، گرايش به گشايش و بازشدن داشته است؛ ولي نه آن كه دوباره خلق شود. با اين حال بسياري از اقدامات مربوط به آباد كردن زمينها، تنها به يمن وجود خطوط آهن صورت تحقق به خود گرفت. بدين طريق، در سرزمين لاندها واقع در غرب فرانسه، در سال 1856، يعني سال احداث خط آهن بوردو- بايون، تاسيس 10 راه فرعي به راه‌آهن (ميدي) واگذار شد. خط آهن، مصالح لازم براي سنگريزي راهها را به مقصد مي‌رسانيد و در مقابل، راههاي بايستي عناصر ترافيك را در اختيار خط آهن قرار دهند.
   همين شركت، يعني شركت راه‌آهن جنوب بود كه كشت درختان ميوه را در درٌه گارون متداول ساخت. اين شركت بدين هدف كه بتواند حمل و نقل كالا را در تمامي اوقات سال براي خود تضمين كند، تا بدان جا پيش رفت كه نهال درختان ميوه را به طور رايگان در اختيار كشتكاران قرار داد. در آمريكاي مركزي، يك شركت راه‌آهن، براي آن كه بتواند يك ترافيك از پاي افتاده كاسد را دوباره احيا كند، در 1827 دست به احداث موزكاري زد. بدين ترتيب يكي از دو شركتي، كه پس از اختلاط در 1899، تراست يوناتيد فروت كمپاني را ساختند، به وجود آمد؛ شركتي كه از آن پس به صورت يك مؤسسه غول‌آساي كاشت و توزيع ميوه درآمد. باري به همان قياس كه استفاده از وسايل جديد حمل و نقل، موجبات اشاعه كشتهاي جديد را فراهم آورد، در مقابل مسبب تنزل كشتهاي سنتي شد؛ كشتهايي كه نوعي خود‌بسندگي را تضمين مي‌كردند. بسياري از موكاريها در عرضهاي شمالي، بسياري از كشتزاران غلات در نواحي كوهستاني، ادامه حيات خود را مديون حمايتي بودند كه هزينه‌هاي گزاف حمل و نقل سنتي از آنها به عمل مي‌آورد. ظهور راههاي آهن و سپس راههاي زميني، ناقوس مرگ آنان را به صدا درآورد.
   به طور كلي، در شرايطي كه نوسازي و به عبارت اولي، استقرار راههاي ارتباطي بتواند به كاهش بهاي كالاهايي كه به اطراف عرضه مي‌كند بيانجامد، اصلاح و بهبود امكانات ترافيك قادر است به ايجاد فعاليتهاي جديد، مددي برساند. كارخانه‌ها در جوار آن جوانه مي‌زنند، همچنان كه براي کانال‌هاي آلبرت‌وسي‌واي واقع در كنار رودخانه سن‌لوران، اتفاق افتاد و اين خود سبب مي‌شود تا سرمايه‌گذاريهاي لازم براي ساخت و نوسازي راهها، فعال شوند؛ تا آن جا كه مي‌توان از عوارض القايي سخن به ميان آورد

وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است .

******

پنج شنبه 2 تیر 1390  2:30 PM
تشکرات از این پست
alizare1
alizare1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 6234
محل سکونت : یزد

پاسخ به:رابطه راهها و شهرها

 قطبي شدن يا همشكل شدن فضا
   راههاي ارتباطي، شرط وجود شهرها هستند؛ زيرا كه جمعيت در آنها مقيد به انجام كار و نقل مكان است. به ويژه توسعه حومه‌ها، بدون تاسيس شبكه‌اي از اتوبوسها، ترامواها، قطارهاي ويژه حومه و حتي خطوط مترو قابل تصور نيست. شعاع نفوذ شهرها نيز بسته به امر حمل و نقل است؛ يعني به شعاع عمل كاميونهاي عمده فروشان و به تكميل شبكه اتوبوسراني. شاهد اين مدعا آنست كه هرگاه اقدامي براي ساختن تاسيساتي به منظور عبور از مانعي صورت پذيرفته، شعاع نفوذ شهرها تغيير كرده است. احداث پل تانكارويل بر روي دهانه رودخانه سن، موجب افزايش شعاع عمل بندر لوهارو شده است؛ زيرا بخشي از سرزمينهاي واقع در جنوب رودخانه را كه تا پيش از احداث پل متوجه شهرهاي روآن و كن بوده‌اند، در حوزه نفوذ لوهارو قرار داده است. البته لازم است عوارضي كه معمولاً به هنگام استفاده از اين قبيل زير ساختها وصول مي‌شود چندان زياد نبوده باشد

وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است .

******

پنج شنبه 2 تیر 1390  2:30 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها