0

کودکان فلج مغزي

 
alizare1
alizare1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 6234
محل سکونت : یزد

کودکان فلج مغزي

 
 

قسمت اول
کودک فلج مغزي يک کودک استثنايي است. او نيز مانند همه کودکان ديگر در مجموعه اي بسيار منحصر به فرد از نقاط قوت و ضعف ، و شخصيتي کاملا مخصوص به خود به دنيا آمده است.
فلج مغزي يکي از انواع معلوليت هاي جسمي - حرکتي است که براي ناميدن مجموعه اي از ناهنجاري هاي گوناگون که در توانايي حرکت ، حفظ وضعيت و تعادل کودک تاثير مي گذارد به کار مي رود . اين ناهنجاري ها در اثر يک ضربه مغزي که پيش از تولد ، در حين تولد ، و يا در نخستين سال هاي زندگي کودک حادث مي شود پديد مي آيد . از آنجا که فلج مغزي بر رشد کودک نيز تاثير مي گذارد ، آن را معلوليت رشدي نيز مي نامند . در بيشتر اوقات اتفاق مي افتد که کودکان فلج مغزي افزون بر معلوليت هاي حرکتي به عوارض ديگري که رشد و فراگيري آنها را نيز محدود مي کند دچار مي شوند . به اين دليل که همان ضربه مغزي که باعث بروز مشکلات در کشيدگي (تون) عضلاني يا حرکات غيرعادي مي شود، در ايجاد اختلالاتي همچون عقب ماندگي ذهني ، حمله ، تشنج ، اختلالات يادگيري ، بينايي و شنوايي نيز مي تواند موثر باشد . اين عوارض همچنين مي تواند قدرت يادگيري ، گفتار و زبان و مهارت هاي ديگر را دشوار سازد .

تعريف فلج مغزي
حالتي است که با خصوصياتي نظير ، فلج ، ضعف ، عدم هماهنگي ، و نابهنجاري هاي حرکتي همراه است .
فلج مغزي يک اصطلاح کلي است که شامل گروهي از ضايعات مزمن مي شود که کنترل حرکتي فرد را مختل مي کنند. اختلال حرکتي ناشي از اين ضايعه در سال هاي اوليه زندگي ظاهر مي شود. اين بيماري به دليل نقصان تکامل يا آسيب به مناطق حرکتي مغز بوجود مي آيد که در نتيجه آن اين مناطق قادر به کنترل حرکتي و وضعيت بدني فرد نمي باشند .
فلج مغزي يک اختلال حرکتي ناشي از ضايعه يا نقيصه اي غيرپيشرونده در مغز است که پيش از تولد ، حين تولد و يا در اوايل شيرخواري رخ مي دهد .
فلج مغزي بيماري يا مرض واگيردار نبوده ، وخيم تر نمي شود ، اما در طول زندگي با کودک مبتلا همراه است و باعث اختلال در عملکرد ماهيچه ها و حتي صحبت کردن ، غذا خوردن ، بازي کردن او مي گردد .

درجه شيوع
آمارهايي وجود دارد که نشان مي دهد ، از هر 1000 کودکي که متولد مي شوند ، در حدود 2 مورد از آنها به فلج مغزي دچار هستند . اين رقم معادل 15 درصد کل جمعيت کودکان است .
آمارها نشان مي دهند هر سال حدود 6500 کودک پيش دبستاني در ايالات متحده به عنوان فلج مغزي تشخيص داده مي شوند .
در حدود 500/000 نفر از مردم آمريکا به درجاتي از فلج مغزي مبتلا هستند .

علائم فلج مغزي
علائم فلج مغزي از يک فرد به فرد ديگر متفاوت است و با گذشت زمان ممکن است تغيير نکنند. بعضي از افراد مبتلا به فلج مغزي ممکن است به مشکلات گفتاري (يا ديس آرتريا ، يعني ناتواني در کنترل و هماهنگ کردن ماهيچه هاي مورد نياز جهت صحبت کردن) يا بيماري هاي ديگري از قبيل تشنج ، آسيب ذهني ، اختلال يادگيري و تاخير رشدي نيز مبتلا باشند .
با وجود اينکه فلج مغزي يک ضايعه پيشرونده نيست ، اثرات فلج مغزي ممکن است در طي زمان تغيير نمايد ، گاهي اوقات تعدادي از اين علائم بهبود مي يابد . براي مثال کودکي که اندام هاي فوقاني يا دست هاي او دچار اختلال است ممکن است توانايي لازم را براي نوشتن و پوشيدن لباس بدست آورد ، در حالي که در بعضي از کودکان ممکن است سختي عضلات منجر به بروز مشکلاتي در لگن و ستون فقرات شود که نيازمند جراحي ارتوپدي باشد .
در صورت عدم مراقبت توانبخشي و انجام تمرينات صحيح ، بالا رفتن سن کودکان مبتلا به فلج مغزي مي تواند منجر به ايجاد مشکلات و عوارضي از قبيل اشکال در غذا خوردن ، کنترل ضعيف ادرار و مشکلات تنفسي و زخم هاي بستر در آنان شود .
علائم اوليه فلج مغزي معمولا قبل از 3 سالگي ظاهر مي شوند. نوزاد مبتلا به فلج مغزي اغلب در مقايسه با کودکان عادي کندتر به مراحل رشدي خويش از قبيل غلتيدن ، نشستن ، چهار پا رفتن ، لبخند زدن و ... دست پيدا مي کنند.
برخي از اين علائم عبارتند از :
- سفتي عضلات
- حرکات غير طبيعي
- اشکال در مهارت هاي حرکتي درشت از قبيل راه رفتن يا دويدن
- اشکال در مهارت هاي حرکتي ظريف از قبيل نوشتن يا باز و بسته کردن دکمه هاي لباس
- اشکال در مهارت هاي ادراکي و حسي (نظير اختلال در بينايي و شنوايي)
- عدم تعادل گردن
- مشکلات بلع
- جاري شدن دائم آب دهان
- درگيري عضلات گردن و فک

وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است .

******

پنج شنبه 2 تیر 1390  9:41 AM
تشکرات از این پست
alizare1
alizare1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 6234
محل سکونت : یزد

پاسخ به:کودکان فلج مغزي

قسمت دوم

انواع فلج مغزي
 1- فلج اسپاتيک :
شايع ترين نوع فلج مغزي است و معمولا نيمي از افراد مبتلا از اين نوع هستند . عضلات کودک اسپاتيک ، سفت ، منقبض و متشنج مي باشند و در مقابل کشش به شدت مقاومت مي کنند. اين عضلات هنگامي که به کار گرفته مي شوند، بيش از اندازه فعال مي شوند و حرکات زمخت و خشکي را ايجاد مي کنند .
در حالت طبيعي عضلات به صورت جفت کار مي کنند. براي مثال وقتي يک گروه منقبض مي شود گروه مخالف شل مي شوند تا امکان ايجاد حرکت آزادانه را در راستاي مورد نظر فراهم سازند. اما در عضلات کودک استپاتيک هر گروه عضلاني به طور همزمان منقبض مي شوند و حرکات را متوقف مي سازند ، به اين حالت انقباض همزمان گفته مي شود.
سفتي عضلاني ممکن است در حالت خفيف فقط تعداد محدودي حرکت را مختل نمايد و يا اينکه در حالت شديد تما حرکات بدن را دچار مشکل سازد . مقدار سفتي عضلاني معمولا با گذشت زمان تغيير مي کند . توانبخشي ، جراحي و استفاده از بعضي از داروها و وسايل کمکي و تطبيقي مي تواند به کنترل و مهار سفتي عضلاني کمک کند . معمولا آسيب به قشر مغز باعث بروز سفتي عضلاني مي شود .
فلج اسپاتيک بر اساس تعداد اعضاي درگير (دست ها و پاها) ، به پنج طبقه تقسيم مي شود :
- اسپاتيک کوادري پلژي : در اين نوع هر چهار اندام کودک درگير است .
- اسپاتيک داي پلژي : در اين نوع هر چهار اندام کودک درگير است . اما درگيري پاها (اندام تحتاني) شديدتر از دستهاست (يا دو دست يا دو پا درگيرند).
- اسپاتيک همي پلژي : در اين نوع يک طرف بدن درگير است . معمولا دست بيشتر از پا درگير است .
- اسپاتيک تراي پلژي : در اين نوع سه اندام کودک درگير است . معمولا دو دست و يک پا.
- اسپاتيک منوپلژي : در اين نوع فقط يک عضو کودک درگير است . معمولا يک دست.

 2- فلج آتتوئيد :
فلج مغزي آتتوئيد عبارتست از اشکال در کنترل و هماهنگي حرکات . اين افراد معمولا مشکلات گفتاري نيز دارند .
مشخصه خاص اين نوع فلج ، لمسي عضلاني ، حرکات پيچشي تکراري ، غيرارادي و مداوم در کودکان است . مشکل اصلي آنها در قسمت مفاصل است . زيرا حرکات غيرارادي به طور غيرمنظم از مفاصل سرچشمه مي گيرد.آنها براي برخورداري از يک وضعيت ثابت و مناسب به هنگام قدم زدن يا نشستن مشکل دارند. آنها به لحاظ حرکات غيرارادي ممکن است قادر به نگاه داشتن مسواک ، چنگال و يا مداد نباشند.
حرکات غيرقابل کنترل آنها معمولا در طول زمان هاي پراسترس افزايش يافته و در موقع خواب ناپديد مي شود .
از دلايل بروز آن مي توان به آسيب وارده به مخچه و افزايش زياد مقدار بيليروبين در خون نوزاد تازه متولد شده (به دليل فاکتورهاي ژنتيکي ، مصرف داروهاي خاص ، عفونت ها و فاکتور RH) و... اشاره کرد .
در حدود يک چهارم افراد مبتلا به فلج مغزي از اين نوع هستند.

 3- فلج آتاکسيک :
فلج مغزي نوع آتاکسيک نادرترين نوع فلج مغزي (حدود 10 درصد از مبتلايان) است. افرادي که مبتلا به اين نوع فلج هستند ، دچار يک آشفتگي و نقص در حس تعادل و ادراک عمق مي باشند. توان عضلاني اين افراد پايين بوده و عضلات آنها شل مي باشد. به حالت تلوتلو خوردن راه مي روند و اندام هاي فوقاني آنها در حالت راه رفتن بي ثبات مي باشد. به عبارت ديگر اين نوع فلج به فقدان هماهنگي و کنترل ضعيف تعادل و حرکت اطلاق مي شود . حفظ وضعيت عمودي و کنترل واکنش هاي تعادلي در اين حالت دشوار است .
اين کودکان بسيار لرزان و سست به نظر مي رسند . آنها همچون افراد مسني که رعشه دارند، لرزش دارند. به خصوص وقتي که آنها سعي مي کنند چيزي بنويسند يا صفحه کتابي را ورق بزنند يا با قيچي چيزي را ببرند .
کودکان مبتلا به اين فلج دچار ناهماهنگي عضلاني هستند . اين کودکان مشکلات ادراکي و تکلمي نيز دارند . احتمالا در کار اعصاب سمپاتيک و پاراسمپاتيک آنان اختلال ايجاد شده است.
از دلايل بروز آن مي توان به عفونت ، محروميت اکسيژن و فاکتور RH و ... اشاره کرد . همچنين مطالعات اخير نشان داده اند که پايين يا بالا بودن وزن (به طور غيرعادي) به هنگام تولد با فلج اتاکسيک ارتباط دارد.

4- فلج مختلط:
در اين نوع از فلج ، حرکات توصيف شده در چهار نوع فلج قبلي عموما در ترکيب با هم اتفاق مي افتند .
اين فلج به خصوص زماني رخ مي دهد که کشيدگي يا تون ماهيچه در برخي عضلات بسيار پايين و در برخي ديگر بسيار بالا است . در حدود يک چهارم افراد مبتلا به فلج مغزي از اين نوع هستند .

وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است .

******

پنج شنبه 2 تیر 1390  9:41 AM
تشکرات از این پست
alizare1
alizare1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 6234
محل سکونت : یزد

پاسخ به:کودکان فلج مغزي

اختلال شنوایی در کودکان فلج مغزی

مقاله زير در مورد روشهاي خاصي است كه مي توان به وسيله آن به يك كودك C.P كه تؤاما مشكلات شنوايي هم دارد كمك كرد. سبب شناسي هاي مختلف، مداخلات درماني متفاوتي را هم مي طلبند.

اوتيت گوش مياني يك بيماري شايع است كه مي تواند هم بر كودكان ناتوان و هم بر كودكان سالم تأثير بگذارد. اكثر كودكان طبيعي مي توانند به خاطر اين شرايط دچار تأخيرات تكاملي شوند. اوتيت گوش مياني، عفونت گوش مياني است كه مي تواند تأثيري عميق بر شنوايي كودك داشته باشد. (به علت توليد يك مايع چسبناك در گوش مياني) اين قضيه در نوزادان نارس تاحدي نسبت به نوزادان با زمان طبيعي به دنيا آمدن رايج تر است. كودكان C.P ممكن است مشكلات طولاني مدت تري را به خاطر آسيب مغزي شان تجربه كنند. از طرفي ديگر، اوتيت گوش مياني هم مي تواند رخ دهد. اوتيت گوش مياني جدا از آسيب مغزي مي باشد. از طرفي ديگر، اوتيت گوش مياني هم مي تواند پيامدهايي طولاني مدت و ناتوان كننده اي داشته باشد. اگر شما نمي توانيد صداهاي محيطي تان را تشخيص دهيد و جهت صدا را نمي توانيد تشخيص دهيد اين مي تواند خيلي نااميد كننده باشد. خيلي مشكل است كه شما بتوانيد راهتان را از ميان ماز پيچيده تكامل حتي بدون در نظر گرفتن پيچيدگي هاي يك عفونت قابل درمان پيدا كنيد.

خيلي مهم است كه كودكي كه هم C.P است و هم عفونت گوش مياني دارد مرتب چك شود و تحت نظر باشد. دستگاههاي پيچيده اي وجود دارند كه مي تواند با استفاده از آن شرايط را چه از لحاظ درمان و چه از لحاظ تشخيص كنترل و مديريت كرد.

شرايط وقتي سخت مي شود كه نياز باشد از حلقه هاي فلزي (grommets) استفلده شود. برخي والدين و متخصصين معتقدند كه حلقه هاي فلزي بايد به عنوان آخرين راه حل در نظر گرفت، چرا كه معتقدند اين حلقه ها ممكن است احتمال عفونت را افزايش دهند و برخي فعاليتها را مانند شنا كردن محدود كنند.

"اگر كودكتان آسيب حسي- عصبي دارد، توانايي بالقوه خوبي براي درمان و بهبودي دارد." صداها نقش مهمي در تمام فعاليتها دارند.

  • مطمئن شويد كه محركات شنيداري ارائه شده به كودك با يك سري سرنخهاي بينايي يا حسي همراهند. اسباب بازي هايي كه هم صدا دارند هم مي لرزند (ارتعاش دارند) مي تواند بسيار مفيد باشد. اگر شما دستانتان را روي يك بلندگو بگذاريد مي بينيد كه صداها ارتعاش لرزشي دارند. اگر شما با يك طبل بازي كنيد ارتعاش آن را به خوبي صداي آن، درك و احساس مي كنيد.
  • كم كردن تدريجي صداي بخشي از موسيقي مي تواند هم به عنوان تحريك كردن شنوايي كودك مفيد باشد و هم مي‌تواند از لحاظ قضاوت كردن و حدس آن قسمت مفيد باشد. شنيدن براي رشد مهارتهاي زباني بسيار مهم است. در يك نوزاد يا كودك حتي يك آسيب شنوايي خفيف هم مي تواند در تكامل مهارتهاي زباني تداخل ايجاد كند. از آنجايي كه 5 تا 15 درصد بچه هاي C.P، آسيب شنوايي هم دارند. بسيار مهم است كه هر چه زودتر و چند وقت يكبار شنوايي كودكتان را ارزيابي كنيد.
  • در نقش يك والد، شما بايد نشانه هاي افت شنوايي را به دقت بررسي كنيد، كودكان با افت شنوايي خفيف تا متوسط به صداها در زمانهاي مختلف، به طور متفاوتي واكنش نشان مي دهند. به نظر مي رسد كه گاهي آنها چيزي نمي شنوند. كودكان با افت شنوايي شديد تا عميق اغلب اوقات به صداها واكنش نشان نمي دهند. علاوه بر اين، آنها به سرنخهاي محيطي بينايي يا لمسي پاسخ مي دهند. براي مثال ديدن لباس خواب را آنها اينطور تعبير مي كنند كه وقت خواب است؛ غذاي روي ميز يعني غذا آماده است و آنها به اين پيامها پاسخ مناسبي مي دهند.

كودكان C.P ممكن است هر دو نوع آسيب شنوايي را داشته باشند: حسي- عصبي يا انتقالي. هر دو نوع سطح و آستانه دريافت و درك صداها را براي كودك كاهش مي دهد. و صداهاي گفتاري را براي وي نامشخص و نامفهوم مي كند و هر دو نوع آسيب از خفيف تا عميق مي تواند گسترده باشد.

افت شنوايي حسي- عصبي ارثي مي تواند خيلي زود خود را در دوران نوزادي يا در دوران كودكي نشان دهد. در حدود 1% كودكان C.P ممكن است اين نوع كم شنوايي را داشته باشد.

افت شنوايي انتقالي در كودكان C.P بيشتر رايج است. افت شنواي انتقالي مي تواند به خاطر بيماريهاي گوش مياني (مانند عفونتهاي گوش) و يا ناهنجاريهاي آناتوميكي مانند شكاف كام و لب و يا بدشكل گيريهاي گوش ايجاد شود.

يك شكل رايج عفونت گوش كه مي تواند افت شنوايي ايجاد كند، عفونت ويروسي يا باكتريايي گوش مياني است.(اوتيت گوش مياني) علايم اوتيت گوش مياني شامل درد گوش، تب يا تحريك پذيري به همراه پرده صماخ متورم و ملتهب است. مايع گوش مياني (اوتيت گوش مياني شديد) كه ممكن است همراه با سرماخوردگي يا آلرژي شود مي تواند باعث افت شنوايي انتقالي شود. بسته به سن كودكتان، يك شنوايي شناس (اديولوژيست)، با استفاده از تستهاي مختلف شنوايي كودك شما را ارزيابي مي كند، براي مثال، براي ارزيابي شنوايي نوزادان زير 6 ماه، اديولوژيست مي تواند روشهاي ارزيابي رفتاري را به كار برد. در اين وضعيت صدا را به نوزاد ارائه مي دهد و سپس پاسخهايي مانند تكان خوردن، پلك زدن يا چرخاندن سر را مشاهده مي كند. براي كودكان بزرگتر مي توان شنوايي آنها را در هنگام بازي ارزيابي كرد. سپس اديولوژيست مي تواند ببيند كه آيا كودك به وسيله تغييراتي در فعاليت و روند بازي به صدا پاسخ مي دهد يا خير.

كودكان با افت شنوايي حسي- عصبي ممكن است به سمعك براي تقويت كردن صداها نياز داشته باشند. براي بهبود پاسخهاي يك كودك به صداها هم اديولوژيست و هم گفتار درمانگر آن كودك بايد به منظور بهره وري هر چه بهتر سمعك وي با يكديگر كار كنند.

مهارتهاي زباني مي تواند به وسيله خدمات گفتار درماني و ديگر خدمات تحصيلي خاص يا مداخلات اوليه افزايش يابد.

غربالگري افت شنوايي:

خطوط راهنمايي وجود دارد كه مي توان با استفاده از آن افت شنوايي را در كودكان C.P تشخيص داد. يك سايت جايي است كه افراد C.P با افت شنوايي مي توانند با يكديگر آشنا شوند و از تجربيات يكديگر بهره ببرند.

افت شنوايي يكي از نقايص رايج دوران تولد است كه از هر 1000 كودك 3 نفر مبتلا هستند. كودكاني كه C.P هستند ممكن است يك سري شرايط را علاوه بر نقص عملكردهاي حركتي شان هم تجربه كنند كه اين ممكن است شامل فلج مغزي به همراه افت   شنوايي و بينايي باشد.

شواهدي وجود دارد كه هم شنوايي و هم بينايي با افزايش سن ممكن است بدتر شوند. بنابراين ارزيابيهاي دوره اي و منظم لازم مي باشد.

ترجمه: الهام مختاري

وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است .

******

پنج شنبه 2 تیر 1390  9:45 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها