اريخچه
در اتريش بر اساس سنت قديمي انسان دوستانه، نوعي سيستم آموزشي ايجاد شد كه همانند اكثر كشورهاي اروپاي غربي مختص آموزش به معلولان مي باشد. قديمي ترين مدارس اين سيستم عبارتند از : مدرسة كرو لال ها كه در سال 1779 تاسيس شد و نيز مدرسة نابينايان كه در سال 1804 تاسيس شد. هر دو مدرسه در وين ايجاد شدند. در اوايل قرن بيستم مدارسي براي كودكان معلول ذهني ايجاد شد. با اصلاح اساسي آموزش در سال 1962 مدارس آموزش استثنايي مخصوص معلولان توسط قانون پذيرفته شدند. در حاليكه در گذشته پذيرش دانش آموز و مراجعه به مدارس استثنايي با توجه به نوع معلوليت و نوع مدرسه صورت مي پذيرفت. اما در15 سال گذشته اين الگو تغيير كرده است. گرايش به رفع احتياجات تربيتي و آموزش كودكان معلول در سيستم يكپارچه و بطور مشترك با كودكان سالم بيشتر شده و در مقررات قانوني نيز تاثير گذارده بود. بر اساس اصلاحيه هاي قانون آموزش سال 1993كه اجراي سيستم آموزشي يكپارچه را تنها به مدارس ابتدايي محدود كرده بود ؛ قوانين و شيوه هاي مراقبتي مجدداً برنامه ريزي شدند. بخصوص مراكز آموزش استثنايي نقش كليدي در مراقبت هاي يكپارچه از دانش آموزان معلول را ايفا كردند. براي يكپارچه سازي دانش آموزان نيازمند حمايت هاي تربيتي ويژه در مرحله ي اول تحصيلات ثانويه ( دانش آموزان 10 تا 14 ساله ) در اصلاحيه هاي قانون آموزش سال 1996 مباني قانوني مرتبط ايجاد گرديده است. براي مدارس استثنايي مربوط به كودكان با معلوليت بالا (نيازمند به حمايت هاي تربيتي آموزشي بالا)، پس از دوره هاي آزمايشي متعدد بالاخره در سال 1996 يك طرح آموزشي خاص ايجاد گرديد. منظور از اين برنامه آموزشي اصلاح شده بهبود و گسترش امكانات آموزشي براي كودكان داراي چند معلوليت مي باشد. در سال 1998 با ايجاد يك اصلاحيه در قانون برنامه ريزي آموزشي مدارس، تصميم به ايجاد يك مقطع آموزشي مهم در مدارس استثنايي با عنوان كلاس آمادگي براي كار گرفته شد. با توجه به اهميت آمادگي براي بازار كار، همچنين دورة اجباري كارآموزي و راهنمايي شغلي در مدارس استثنايي از كلاس هفتم ايجاد گرديد. همچنين امكان ايجاد دوره هاي آموزشي يكپارچه براي دانش آموزان معلول نيازمند به حمايت هاي آموزشي تربيتي بالا، در قالب دوره هاي آزمايشي در مدارس پلي تكنيك نيز وجود دارد.
مباني قانوني
مبناي قانوني سيستم آموزش استثنايي اتريش دستاورد قانون آموزش سال 1962 مي باشد. در آن قانون اساسي و بنياد سيستم آموزش استثنايي با برنامه امروزي پايه ريزي شد. در اين زمينه اصلاحيه پانزدهم قانون برنامه ريزي آموزشي در سال 1993 و نيز هفدهمين اصلاحيه اين قانون در سال 1996 و همچنين اصلاحيه هاي قانون آموزش اجباري ؛ قانون مواد درسي و قانون اصولي نگهداري مدارس اجباري كه با اين امر مرتبط هستند، از اهميت برخوردارند. از طريق اين اصلاحيه هاي قانوني يك جهت گيري نوين ايجاد شد كه باعث پيدايش شيوه هاي جديد برنامه ريزي و امكانات هماهنگ سازي در مراقبت هاي تربيتي و پرورشي ويژه براي كودكان معلول در مدارس اجباري آموزشي عمومي و سطوح پايينتر مدارس عالي آموزش عمومي گرديد. برخي از مقررات اين اصلاحات تغييرات زير را در نظر دارند:
مأموريت آموزشي مدرسة اجباري آموزش عمومي در رابطه با يكپارچگي اجتماعي كودكان معلول افزايش مي يابد. براي مطابقت داشتن آموزش ها با احتياجات ويژه معلولين مي توان برنامههاي آموزشي مدارس استثنايي را مطابق با توانايي آموزشي، آموزش داد تا با نيازهاي دانشآموزان هماهنگي ايجاد شود. با اين روش مي توان اطمينان حاصل كرد كه دروس ويژه معلولين تدريس مي گردد. همچنين مي توان امكانات همكاري هاي سازماني بين مدارس ابتدايي عمومي و مدارس استثنايي موجود را پيش بيني و فراهم كرد تا ميزان و چارچوب همكاري ها به معلمان شركت كننده در طرح واگذار گردد. در قانون هيچ سقفي براي تعداد دانش آموزان معلول نيازمند به حمايت هاي تربيتي – آموزشي خاص در كلاس هاي يكپارچه و مركب تعيين نشده است. اما به شوراهاي آموزشي اجازه و اختيار داده شده تا در تعيين تعداد دانش آموزان كلاس ها به سقف تعداد دانش آموزان معلول و نيز نوع و نسبت معلوليت توجه داشته باشند. تدريس بر طبق برنامه هاي آموزشي مختلف در مدارس استثنايي نيز در نظر گرفته شده است. ديدگاه انعطاف پذيري برنامه هاي آموزشي ارائه شده در مدارس استثنايي نيز كاربرد دارد. براي تضمين سيستم يكپارچه ارائه شده يك تناسب و نظم منطقه اي بين اقدامات آموزشي – تربيتي خاص نياز است. براي اين منظور مراكز آموزشي – تربيتي ويژه كه معمولا در مدارس استثنايي ايجاد شده اند؛ مسئول هستند. محدوده وظايف اين مراكز عبارتند از : انتقال و واگذاري مسئوليت هاي آموزشي استثنايي ؛ تضمين كيفيت خدمات آموزش استثنايي؛ راهنمايي و حمايت معلمان و اولياء كودكان استثنايي و فراهم كردن منابع مادي و پرسنل براي حمايت و پشتيباني از مدارس اجباري آموزش عمومي كه كودكان نيازمند به حمايت هاي ويژه آموزشي را بپذيرند.
ساختار آموزشي
يك مدرسه استثنايي هشت مقطع و در صورت محاسبه مدرسه پلي تكنيك و يا يك مقطع آموزشي آمادگي براي بازار كار9 مقطع آموزشي را در بر مي گيرد. تقسيم بندي كلاس ها بر اساس سن و توانمنديهاي يادگيري دانش آموزان صورت مي گيرد. در اين جا قوانين مربوط به مدارس ابتدايي ؛ راهنمايي و مدرسه پلي تكنيك از لحاظ مفهومي تا جايي امكان پذير و قابل اجراست كه مسئوليت مدرسه استثنايي اجازه مي دهد. اگر دانش آموزان در يك مقطع معين در دروس آلماني و رياضي بطور هماهنگ پيشرفت نكردند؛ امكان انتقال آن ها در يك كلاس بالاتر و يا پايين تر وجود دارد. مدارس استثنايي را مي توان بصورت شبانه روزي نيز اداره نمود.
سازماندهي مدارس استثنايي
مدارس استثنايي بر اساس مقتضيات مكاني به صورت زير اداره مي شوند :
الف ) يا مدارس مستقلي هستند
ب ) يا مدارس استثنايي هستند كه با يك مدرسه ابتدايي يا راهنمايي و يا پلي تكنيك و يا يك مدرسه استثنايي ديگر مرتبط هستند.
اقسام مدارس استثنايي زير مورد توجه هستند :
الف – مدارس استثنايي عمومي ( براي كودكان كم توان ذهني و كودكان داراي قدرت يادگيري ضعيف)
ب – مدارس استثنايي براي كودكان داراي معلوليت هاي جسمي
ج – مدارس استثنايي براي كودكان داراي اختلالات گفتاري
د – مدارس استثنايي براي كودكان داراي اختلالات شنوايي
ه – مدارس استثنايي براي كودكان ناشنوا
و – مدارس استثنايي براي كودكان داراي ضعف و اختلالات بينايي و كم بينا
ز – مدارس استثنايي براي كودكان نابينا
ح – مدارس استثنايي تربيتي ( براي كودكان داراي اختلالات و مشكلات تربيتي )
ط – مدارس استثنايي براي كودكان داراي معلوليت بالا ( چند معلوليتي ها )
در بيمارستانها و موسسات مشابه مي توان براي كودكان واجب التعليم با توجه به شرايط بهداشتي و سلامتي كودكان، كلاس و يا دوره آموزشي بر اساس برنامه آموزشي مدارس ابتدايي؛ راهنمايي؛ مدرسه پلي تكنيك و يا مدرسه استثنايي ايجاد كرد. در صورت وجود تعداد متناسبي از اين نوع كلاس ها و دوره ها امكان تشكيل ( مدارس بيمارستاني ) نيز وجود دارد. تعداد دانش آموزان در يك كلاس در مدرسه استثنايي كودكان نابينا ؛ مدرسه كودكان ناشنوا و مدرسه كودكان چند معلوليتي از 8 نفر ؛ تعداد دانش آموزان يك كلاس در مدرسه استثنايي كودكان كم بينا مدرسه استثنايي كودكان كم شنوا و مدارس بيمارستاني از 10 نفر و تعداد دانش آموزان يك كلاس در ساير مدارس استثنايي از 15 نفر نبايد تجاوز كند. اصلاحيه هاي قانون آموزش در سال 1993 روش ها و مقاصد نويني را براي انجام اقدامات يكپارچه سازي ايجاد كرد كه زمينه امكانات گسترده اي را در مقاطع ابتدايي براي دانشآموزان نيازمند به حمايت هاي آموزشي – تربيتي خاص فراهم نموده است. قوانين آموزشي سال 1996 امكان ادامه تحصيل تا مقطع اوليه دوره متوسطه را نيز فراهم كرده است. بجاي روند تعيين و اثبات نيازمندي به استفاده از مدارس استثنايي در حال حاضر روند آگاهي سازي و اثبات نياز به حمايت هاي آموزشي – تربيتي خاص صورت مي گيرد. شرط اساسي اين امر وجود نقص جسمي يا روحي و اثبات عدم توانايي در دنبال كردن دروس بدون حمايت هاي آموزشي – تربيتي خاص در نتيجه اين نقص مي باشد. اين نكته حائز اهميت است كه حق انتخاب بين مراقبت از كودك معلول در يك مدرسه ابتدايي يا مقطع اوليه دوره متوسطه با امكانات متناسب و يا مدرسه استثنايي براي والدين كودك پيش بيني شده و وجود داشته باشد. شوراي مدارس حوزه بايد والدين را در مورد مناسبترين مسير آموزشي راهنمايي كند كه در آن قاعدة نزديكي محل سكونت به مدرسه مورد توجه و رعايت قرار گرفته شده باشد. شوراي مدارس حوزه بايد خواسته هاي والدين را شنيده و در صدد رفع مشكلات آن ها بكوشد. (با تشكيل گروه هاي آموزشي؛ بكار گيري معلمان و غيره) اگر مدرسه اي كه نياز به حمايت هاي آموزشي – تربيتي خاص كودك را برآورده سازد، وجود نداشته باشد و يا امكان ايجاد آن وجود نداشته باشد؛ كماكان مدارس استثنايي اجباري راه حل خواهند بود. در كلاس بندي هايي كه در آن ها به صورت يكپارچه تدريس مي شود ؛ تعداد كودكان نيازمند به حمايت آموزشي – تربيتي خاص و نيز نوع و نسبت معلوليت آن ها بايد مورد توجه قرار گيرد. شوراي آموزشي حوزه بر اساس نظريات كارشناسي آموزشي و تربيت استثنايي بايد تصميم بگيرد كه كودكان نيازمند به حمايت هاي آموزشي – تربيتي خاص بر اساس يك برنامه ريزي آموزشي ديگر تحصيل كنند يا خير. شوراي مدرسه وظيفه دارد در مورد يك دانش آموز نيازمند به حمايت آموزشي – تربيتي خاص تصميم گيري كند كه وي در يك درس خاص بر اساس برنامه آموزشي مقطع ديگري تحصيل كند يا خير. در گزارش ها و كارنامه هاي مدرسه بايد تفاوت برنامه آموزشي رايج در آن مدرسه و مقطع تحصيلي دانش آموز ذكر گردد. شوراي مدرسه مي تواند مستقل از برنامه آموزشي كه دانش آموزي بر اساس آن تحصيل مي كند نسبت به ارتقاء يك دانشآموز نيازمند به حمايت هاي آموزشي – تربيتي خاص به مقطع خاصي تصميم گيري كند. ميتوان جلسات ويژه اي براي بررسي نياز به ايجاد و اجراي سيستم يكپارچه تشكيل داد. در اين جلسات اظهارنظرها و و مشاوره ها درباره مشكلات تحصيل مشترك بين كودكان بدون نياز و كودكان نيازمند به حمايت هاي آموزشي- تربيتي خاص بايد مطرح شوند.
پذيرش تحصيلي
شرايط پذيرش ؛ تشخيص و مشاوره هاي تحصيلي مربوط به مقررات در مورد( حضور در مدرسه در صورت نياز به حمايت هاي آموزشي – تربيتي خاص) مي گردند.
سطوح آموزشي
در سيستم آموزش استثنايي حال حاضر كودكان معلول با توجه به گروه هاي سني و نوع معلوليت گروه بندي و مقطع بندي مي شوند. در كلاس هاي يكپارچه ممكن است دانش آموزان نيازمند به حمايت هاي آموزشي- تربيتي خاص در صورت اظهار نظر منفي درمورد بازدهي در كلاس موجود باقي بمانند. البته دراين مورد بايد اصل يكپارچگي اجتماعي نيز مورد توجه قرار گيرد.
اهداف آموزشي
وظيفه مدارس استثنايي : وظيفه انواع مدارس استثنايي كمك به پيشرفت كودكان داراي معلوليتهاي جسمي و روحي، متناسب با نوع معلوليت آن ها ؛ ايجاد امكان تحصيل در مقاطع متناسب ابتدايي، راهنمايي يا مدرسه پلي تكنيك و فراهم كردن امكان ورود آن ها به بازار كار و زندگي شغلي مي باشد. مدارس استثايي كه با توجه به برنامه آموزشي مقطع راهنمايي اداره مي شوند وظيفه دارند با توجه به علاقه ؛ تمايل ؛ استعداد و توانايي دانش آموزان امكان ارتقاء دانش آموزان به مدارس متوسطه و بالاتر را فراهم كنند.
برنامه هاي آموزشي
برنامه هاي آموزشي و تحصيلي هر كدام از انواع مدارس استثنايي با توجه به توانايي ياد گيري دانش آموزان و با استفاده از قوانين آموزشي دربارة برنامه تحصيلي مدارس ابتدايي ؛ راهنمايي و مدارس پلي تكنيك وضع و اجرا مي شود. علاوه بر اين، دروس متناسب با معلوليت دانش آموزان و نيز تمرينات درماني و عملي بايد پيش بيني شوند. براي مدارس استثنايي عمومي ( كودكان عقب مانده ذهني )، مدارس استثنايي چند معلوليتي ها ( معلوليت هاي رواني ) و مدارس استثنايي كودكان نابينا و ناشنوا نيز برنامه هاي تحصيلي مخصوص وجود دارد. تا جايي كه براي هر نوع از مدارس استثنايي برنامه تحصيلي مختص آن مدرسه اعلام مي گردد ؛ بايد در اين مدارس پيش بيني شود كه دانش آموزان بتوانند دروس ارائه شده بر اساس برنامه هاي مدارس ابتدايي، راهنمايي و پلي تكنيك را بدون انتظار بيش از حد اوليا ياد گرفته و به اهداف آموزشي دست يابند.
دروس اجباري آموزش ترافيك : به ميزان هشت ساعت در سال تحصيلي ميباشد كه بايد در چارچوب برنامه كلي تحصيلي، تك تك دروس مورد توجه و استفاده قرار گيرند. از اينرو تعداد ساعات كلي هفتگي تغيير نمي كند. درس راهنمايي و جهت يابي شغلي در كلاس هاي هفتم و هشتم به ميزان 32 ساعت در سال تحصيلي مي باشد. اين ساعت ها بايد بصورت يكپارچه در ساعت تدريس دروس اجباري ارائه شود. براي سال تحصيلي آمادگي براي بازار كار ( مقطع نهم تحصيلي ) يك برنامه مخصوص تحصيلي ارائه شده است. وظيفه اين برنامه آماده ساختن دانش آموزان داراي نياز هاي تربيتي خاص براي انتخاب مسير شغلي خود حتي الامكان بصورت شخصي و با توجه به استعداد ها و علايق آنها ميباشد. در اين راه بايد توانايي هاي دانش آموزان در زمينه هاي شخصي، تئوري و علمي تعميق و گسترش يابد.بر اساس اصل آزادي روشهاي تدريس، شيو ه هاي متنوع آموزشي توسط معلمان مدارس استثنايي بكار گرفته مي شوند كه مناسب يك معلوليت هستند و با روشهاي متداول تعيين مي كنند كه در شيوه تدريس يكپارچه چه نكاتي بايد مورد توجه قرار گيرد. در اصول آموزش همگاني برنامه ريزي تحصيلي و دورة آماده سازي براي بازار كار ؛ اصول زير پيش بيني شده اند :
مناسب بودن براي كودكان و توجه به شرايط يادگيري آن ها – آموزش و ياد گيري اجتماعي و گروهي – ارتباط با زندگي عادي و وضوح برنامه ها – تمركز آموزش – تناسب و هماهنگي ـ تحريك فعاليت ها و ايجاد انگيزه – تنوع و احترام به شخص – برنامه هاي كمك آموزشي خاص – تضمين و نظارت بر برنامه هاي كمك آموزشي – تمرينات درماني و عملي ( كاربردي )
ارزيابي تحصيلي
تعيين بازدهي و اظهار نظر در مورد بازدهي كودكان معلول و استثنايي براساس همان اصولي صورت ميگيرد كه درباره ساير مدارس اجباري آموزش عمومي در قانون تدريس مدارس و دستورالعمل آزمون امتحانات مدارس تعيين گرديده است. امكان اين كه كودكان نيازمند به حمايت هاي آموزشي- تربيتي خاص درمدارس استثنايي و هم به صورت يكپارچه در ساير مدارس بر اساس برنامه هاي آموزشي متفاوت سطح بندي شوند ؛ مورد آموزش قرار گيرند و مورد امتحان واقع شوند در كارنامه هاي آموزشي و درسي با ذكر يك بند تشريح مي گردد.مسئول تصميمات متناسب در اين زمينه معلمان مدرسه ؛شوراي مدرسه و درصورت تعيين سطح برنامة آموزشي،شوراي مدارس حوزه مي باشند. بازرسان ويژه نظارت برمدارس(بازرسان ايالتي مدارس آموزش و پرورش استثنايي)حمايت كننده ؛راهنما وكنترل كننده جهت تضمين ارائه خدمات كيفي مناسب ويژه معلولين ميباشند.قوانين ومقررات مربوط به كارنامه هاي تحصيلي درمورد مدارس استثنايي همانندقوانين مربوط به سايرمدارس اجباري آموزش عمومي ميباشد.براي دانش آموزان نيازمند به حمايتهاي آموزشي- تربيتي خاص كه براساس برنامه هاي آموزشي مختلف يا مقاطع آموزشي متفاوت آموزش داده ميشوند، نكات مناسب و لازم تحت عنوان بند توضيح دركارنامه ها ذكر مي شود.
امكانات دستيابي به اشتغال
در سطح مدرسه اي در چارچوب دروس عادي و تخصصي و نيز با ارائة درس غير اجباري (راهنمايي شغلي ) و درس اجباري (راهنمايي شغلي ) در كلاس هاي هفتم و هشتم پيشنهادات مناسبي براي آماده سازي دانش آموزان براي بازار كار صورت مي گيرد.علاوه بر اين(مشاوران مدرسه) دانش آموزان و اولياي تربيتي آن ها را در كلاس هاي پاياني مقطع تحصيلي با اطلاعات مربوط و مناسب در زمينه امكان ادامه تحصيل و يا ورود به بازار كار راهنمايي مي كنند و معلوليت آن ها را نيز مورد توجه قرار مي دهند. جدا از بخش آموزش اجباري، مؤسسات دولتي و خصوصي متعددي با مشاوره و ميانجيگري حاميانه در خدمت فارغ التحصيلان مدارس استثنايي هستند.
اطلاعات آماري
تعداد مدارس ؛ تعداد كلاس ها و تعداد دانش آموزان در مدارس استثنايي ( در سال 2002/2001 )
تعداد مدارس مستقل و مدارس و كلاس هاي مرتبط با بخش آموزش عمومي402 تعداد كلاس ها 1904تعداد دانش آموزان 13337
نسبت دانش آموزان نيازمند به حمايت هاي آموزشي – تربيتي خاص در مدارس ابتدايي (سيستم يكپارچه ) در سال تحصيلي 2002 / 2001 :
نسبت دانش آموزان در 1636 مدرسه : 4/47 درصد
نسبت دانش آموزان در 2933 كلاس : 6 /14 درصد
نسبت دانش آموزان به كل 6492 دانش آموز : 6 /1 درصد
نسبت دانش آموزان استثنايي در مدارس راهنمايي ( يكپارچه ) در سال 2002/2001
نسبت دانش آموزان در 820 مدرسه : 6/70 درصد
نسبت دانش آموزان در 2032 كلاس : 5/18 درصد
نسبت دانش آموزان در كل تعداد 6740 دانش آموز : 8/2 درصد
نسبت دانش آموزان استثنايي در مدارس پلي تكنيك (سيستم يكپارچه ) در سال 2002/2001
نسبت دانش آموزان در 76 مدرسه : 1/32 درصد
نسبت دانش آموزان در 107 كلاس : 2/16 درصد
نسبت دانش آموزان به كل تعداد 275 دانش آموز : 2 درصد