ردیبهشت ماه چند سالیست یاد آور اندوهیست که به این زودی ها و به این راحتی ها از دل ها نمی رود. ماهی که در آن یکی از بندگان خالص خدا و یکی از عارفان سترگ معاصر جسم نحیف خود را گذاشت و جان قوی خود را تقدیم حضرتش کرد. بهجت را کمتر کسی بود که نشناسد هم او که بسیار تلاش می کرد تا نشناسندش!
![](http://bookroom.ir/part,showAttachment/id,5013/preview,standard/)
استادی چون سید علی قاضی را شاگردی چون محمد تقی بهجت می زیبد. که روزی خطاب به وی گفت:« اشهد انک فاضل» و از آن پس او را فاضل گیلانی نامید. استاد اخلاق بود و عرفان، از نوجوانی صاحب کمالاتی بود و شاید کسی در پایان عمرش همپای او نبود در کمالات و کرامات اما چه احتیاج به گفتن و چه احتیاج به خودنمایی؟!
سلطان عارفین زمان خودش بود، همه بدنبال گرفتن رهنمود از او بودند اما پاسخ غالبا یکی بود:« انجام واجب و ترک معصیت» لازم نبود برای آدم شدن و بندگی کردن دستورالعملهای شاقی انجام داد، کافی بود به انجام واجبات و ترک محرمات بپردازی تا خود راهنمایت شود. و البته همیشه می گفت همه می دانند چه چیز خوب است و چه چیز بد اگر هم گاهی ندانستند کافیست بنا بر احتیاط انجام ندهند.
اردیبهشت چند سالیست یاد آور اندوهیست، مردمان شهر دلشان برای عرفان ناب لک زده است. برای نفس های قدسی مردی که هنوز رفتنش نشتر به دلهاشان می زند. محراب مسجد فاطمیه اما از همه دلتنگ تر است.
محمدی ری شهری
انتشارات دارالحدیث
http://abimordegan.blogfa.com/