حكمت غيبت مهدي موعود (عج)
غيبت امام مهدي (عج) تقديري
است كه از جانب خداوند مقدر شده و البته حكمتهايي دارد. شايد يكي از
دلايل غيبت، مساعد نبودن موقعيت زماني باشد، همانطور كه پيامبران براي
ارشاد امت خود قيام كرده ولي به علت جهالت آنان با خطرهاي جدي مواجه شدند و
بالاجبار از امت خويش دوري گزيدند.
در تمام تاريخ
هدايت و ارشاد بشريت توسط انبياء و اولياء كه هدفشان به اجرا گذاشتن قانون
الهي بوده است، هنگام پيش آمدن شرايط حساس ايجاد شده توسط دشمنان
يكتاپرستي، براي حفظ جان خود سعي ميكردند تا در زمان مناسب به اهداف خود
دست پيدا كرده و سپس تسليم سرنوشت شوند.
حضرت ادريس (ع) را ميتوان از نمونههاي بارز و اثباتي اين مرد دانست.
اين پيامبر الهي كه در كتابهاي شريف قرآن، عهد عتيق و عهد جديد از او نام
برده شده است، مدت بيست سال از ترس امت گمراه خود كه دعوت او را رد كرده
بودند، غيبت كرد.
همچنين حضرت موسي(ع) نيز مدتي را دور از امت خويش سپري كرد به اميد آن
كه فرصتي پيش آيد تا بتواند حق را احقاق كرده و باطل را ريشه كن كند.
خداوند متعال نيز حضرت مهدي (عج) را براي ريشه كردن هر نوع ظلم و ستم
حاكم نگهداري كرده و منجي آخرالزمان را تا فرا رسيدن اجل حتمي از بلا محفوظ
خواهند داشت و بر خلاف گذشته، ستمگران كوچك و بزرگ فرصتي نخواهند يافت تا
خدشهاي به وجود حجت عالم وارد سازند.
اما دليل ديگري كه ميتوان براي غيبت امام مهدي (عج) قايل شد، كثرت
گناه و عدم اتحاد و انسجام در ميان مسلمانان جهان است. همچنين عدم شناخت و
نداشتن اطلاعات لازم در مورد مهدي موعود كه سبب تأخير در ظهور ميشود و علت
ديگري كه ميتوان در مورد غيبت در نظر گرفت، عدم شايستگي و توبه عدهاي از
افراد و طلب نكردن آن حضرت از جانب خداي منان است. در واقع هر حركت سويي،
سبب تأخير در ظهور ميشود.
علت ديگر براي غيبت حضرت مهدي (عج) آزمايش همگان است كه خداوند براي
دوست و دشمن قرار داده است و بدون شك غيبت آن حضرت تا پايان آزمايشات الهي و
احقاق نتيجه باقي خواهد ماند.
در روايات آمده است كه خداوند مرگ و حيات را قرار داده تا مردم را
امتحان كند و معلوم شود كدام يك از بندگان از حيث عمل بهتر هستند. بايد
توجه كرد كه بر سر دوراهيها و ترديدها، آن كه مخالف هواي نفس و نزديك به
رضاي الهي است، انتخاب شود؛ زيرا امتحان، سنت الهي است و همه در دنيا
امتحان ميشوند؛ حتي بندگان خوب خدا.
اميرالمؤمنين علي (ع) در اين باره مي فرمايد: «و حتي لا يبقي منكم الا
كالكحل في العين!. هيهات، هيهات، لا يكون فرجنا حتي يذهب الكدر و يبقي
الصفو» (تا از شما باقي نباشد جز به مقدار سرمه در چشم! هيهات، هيهات كه
فرج ما واقع نميشود مگر بعد از آن كه تيرهها از بين بروند و فقط صافها
بمانند)
امام جواد(ع) در جمع برخي از اصحاب خود فرمود: «امام بعد از من، پسرم
(امام هادي) است كه امر او، امر من و گفته او، گفته من و اطاعت او، اطاعت
من است و امام بعد از او پسرش حسن (عسكري) است كه امر او، امر پدرش، گفته
او، گفته پدرش و اطاعت او، اطاعت پدرش است.» در اين زمان امام جواد سكوت
كردند. اصحاب پرسيدند: اي فرزند رسول خدا! امام بعد از حسن كيست؟ امام جواد
به شدت گريست و فرمود: «بعد از حسن، پسر او قائم و منتَظر است.» سؤال
كردند: چرا به او «قائم» گفته ميشود؟ فرمود: «زيرا او بعد از آنكه يادش از
بين ميرود، قيام ميكند و پس از آن كه بيشتر قايلان به امامتش از اعتقاد
خود بازگردند او ظهور ميكند.» گفته شد: چرا به او «منتَظر» ميگويند؟
فرمود: «زيرا براي او غيبتي طولاني هست كه مؤمنان مخلص، ظهور او را انتظار
ميكشند و صاحبان شك او را انكار مي كنند و منكران نام و ياد او را مسخره
ميكنند.» و سپس فرمود: «بدانيد هر كس وقت تعيين كند دروغ ميگويد، هركس
شتاب كند هلاك ميشود، هركس تسليم اراده خدا شود، نجات مييابد.»
طبق آنچه از احاديث معصومين (ع) به دست ما رسيده است، امام مهدي (عج)
شش نشانه از شش پيامبر (حضرت نوح، حضرت ابراهيم، حضرت موسي، حضرت عيسي،
حضرت ايوب و حضرت محمد) را دارد. نشانهاش از حضرت نوح، طول عمر اوست.
نشانهاش از حضرت ابراهيم، تولد پنهان و گوشهگيري او از مردمان است.
نشانهاش از حضرت موسي، مخفي بودن ولادت و غيبت اوست. نشانهاش از حضرت
عيسي، اختلاف مردم در حق اوست. نشانهاش از حضرت ايوب، فرج بعد از شدت و
گشايش بعد از گرفتاري است. نشانهاش از حضرت محمد(ص) نيز خروج او با شمشير
است.
اما حضرت قائم (عج) در نامهاي به سفيرش محمد بن عثمان درباره حكمتهاي
غيبتش مينويسد: «اما در مورد علت غيبت. خداي تبارك و تعالي ميفرمايد: اي
كساني كه ايمان آوردهايد! هرگز نپرسيد از مسايلي كه اگر فاش شود شما را
اندوهگين سازد ... هر يك از پدران من، بيعتي از طاغوتهاي زمان به گردن
داشتند ولي به هنگامي ظهور خواهم كرد كه بيعت احدي از طاغوت ها به گردنم
نباشد.
اما كيفيت انتفاع مردم از وجود من در زمان غيبت همانند انتفاع آنان از
خورشيد است؛ هنگامي كه ابرهاي تيره آن را بپوشاند، من امان براي اهل زمين
هستم، همانطور كه ستارگان امان براي اهل آسمان هستند.
در مورد مسائلي كه به شما سودي نخواهد داشت، پرسش نكنيد و در مورد آنچه
براي شما بيان شده، خود را به زحمت نيندازيد و در رابطه با تعجيل فرج،
بسيار دعا كنيد كه فرج شما نيز به آن بسته است و سلام بر كسي كه از هدايت
پيروي كند.»
چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا 2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا 3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا 4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا
پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com
تالارهای تحت مدیریت :
مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه
جمعه 21 خرداد 1389 12:24 PM
تشکرات از این پست