0

آیت الله سید عبدالله بهبهانی

 
rezamzd
rezamzd
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 1848
محل سکونت : تهران

آیت الله سید عبدالله بهبهانی

 

.... ..

                      

پنج شنبه 11 تیر 1388  9:52 AM
تشکرات از این پست
rezamzd
rezamzd
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 1848
محل سکونت : تهران

پاسخ به:آیت الله سید عبدالله بهبهانی

http://www.rasekhoon.net

نام سيدعبدالله بهبهاني همواره يادآورنقش روحانيت در هدايت نهضت مشروطه است. عبدالله بهبهاني كه نقش مؤثري در مبارزه با استبداد حكومت قاجار در سالهاي پاياني عمر اين سلسله داشت، در كشاكش نهضت مشروطيت به شهادت رسيد.

ولادت:

سيد عبدالله بهبهاني فرزند سيد اسماعيل بود. جد اعلاي سيد اسماعيل، از مشاهير علماي عصر خويش و از جمله مجتهدان اماميه، در روستاي غُرَيفه بحرين زند‌گي مي‌كرد و اعقابش به آل بلادي و آل غُرَيفي مشهور بودند. سيد عبدالله در نجف به دنيا آمد. برخي تولد او را در 1256 يا 1257 ق، بعضي حدود 1260 ق و برخي 1262 ق دانسته‌اند.

 

تحصیلات:

وي پس از تحصيلِ مقدمات علوم شرعي، راهي نجف اشرف گرديد و در حوزه‏ي درس آيات عظام شيخ مرتضي انصاري، ميرزا محمد حسن شيرازي و سيد حسين كوه‏كمري شركت جُست. سيد عبداللَّه پس از اخذ اجتهاد، در سال 1295 ق به تهران مراجعت كرد و بعد از درگذشت پدرش جانشين و وارث مناصب ديني و نفوذ وي شد.

به نظر برخي، با اينكه سيد عبدالله همرديف علماي بزرگ تهران نبود، اما مناسبات نزديك او با اولياي دولت سبب ورود وي به امور سياسي شد و در رديف علماي طراز اول تهران قرار گرفت. در مقابل، برخي نيز بر مراتب علمي او، از جمله تأليف بيست و پنج رساله فقهي، تأكيد ورزيده‌اند.

 

آغاز فعالیت های سیاسی:

بنابر گزارش‌هاي تاريخي، كه تقريباً نسبت به اصل آنها اتفاق نظر وجود دارد، بهبهاني تنها روحاني نامدار تهران بود كه در واقعه «تحريم تنباكو» با ساير علما همراهي كامل نداشت. به نوشته مورخان معاصر بهبهاني، در نخستين مجلس مذاكره علماي تهران با نمايندگان دولت، بهبهاني نيز به نمايندگي از ملت حضور داشت. در اين مجلس مقرر شد كه امين‌السلطان به وكالت از علما براي فسخ قرارداد اقدام كند. در مجلس دوم كه چند روز بعد در منزل نايب‌السلطنه كامران ميرزا تشكيل شد، برخي از علما از جمله بهبهاني حضور داشتند كه چون اقدامات دولت از نظر آنان كافي نبود، در اين مجلس توافقي حاصل نشد. مرحله جدي مبارزه علما و مردم با دولت در پي حكم غير‌رسمي تبعيد ميرزاي آشتياني آغاز شد. اعتماد‌السلطنه تصريح مي‌كند كه علما در مجلس دوم قليان نكشيده بودند «بلكه اجازه هم ندادند كه [قليان] وارد كنند.» با اين همه، به نوشته اصفهاني كربلايي، [درتاريخ دخانيه] بهبهاني در اين مجلس در جلب موافقت علما و دفاع از مقامات دولت كوشيد كه با اعتراض يكي از علما روبرو شد. برخي به او نسبت داده‌اندكه حتي در هنگام تحريم تنباكو، قليان نيز كشيده بود. در هر صورت، اين رفتار بهبهاني با انتفاد بسيار مواجه شده و حتي شيخ حسن اصفهاني كربلايي به رغم بي‌طرفي در گزارش تحريم تنباكو، از موضع بهبهاني تلويحاً انتقاد كرده است.

در 1321 ق، عين‌الدوله به جاي امين‌السلطان به صدر اعظمي منصوب شد. گرچه بهبهاني از صدرات او ناراضي بود، اما مخالفت علني از خود نشان نمي‌داد . در مقابل، عين‌الدوله كه بهبهاني را طرفدارامين‌السلطان مي‌دانست، سعي كرد كه با ايجاد اختلاف ميان بهبهاني و همتايان او (شيخ فضل‌الله نوري و سيد ابوالقاسم امام جمعه) بهبهاني را منزوي كند.

نخستين برخورد ميان بهبهاني و عين‌الدوله متعاقب درگيري بين طلاب مدارس محمديه و صدر تهران پيش آمد. در اين واقعه، بهبهاني كه محرك طلاب مدرسه محمديه را در خانه خود پناه داده بود، مورد حمله برخي از طلاب مدرسه صدر قرار گرفت. با تقاضاي طرفداران بهبهاني،‌چهارده نفر از افرادي كه در اين حمله شركت داشتند به دستور عين‌الدوله دستگير شدند، ولي كيفر و تنبيهي كه نسبت به ايشان روا شد به حدي شديد بود كه توهين به روحانيت تلقي شد. وساطت بهبهاني در حق ايشان نيز، به نحوي بي‌ادبانه، با مخالفت عين‌الدوله مواجه گرديد و رنجش بهبهاني از صدر اعظم شدت يافت.
 
 

 

.... ..

                      

پنج شنبه 11 تیر 1388  9:54 AM
تشکرات از این پست
rezamzd
rezamzd
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 1848
محل سکونت : تهران

پاسخ به:آیت الله سید عبدالله بهبهانی

http://www.rasekhoon.net
انتشار عکس از میسو نوز با لباس روحانیون
در محرم 1323 ق، به دنبال انتشار عكسي از مسيو نوز بلژيكي، وزير كل گمركات ايران، در يك مجلس بالماسكه با لباس روحانيون، بهبهاني واكنش شديد نشان داد و خواستار اخراج وتنبيه او شد.

عدم رضايت تجار از عملكرد نوز كه او را به تبعيض به نفع تجار غير مسلمان متهم مي‌كردند، در تشديد اين مخالفت مؤثر بود و متعاقب سخنراني‌هاي تند بهبهاني، در مجالس و محافل ديني و اجتماعي، خطابه‌هايي در اعتراض به عمل توهين‌آميز نوز نسبت به زمامداران ايراد شد. هر چند همراهي نكردن برخي از علما با بهبهاني در اين ماجرا موجب شد كه عين‌الدوله، به ويژه به انگيزه مخالفت با بهبهاني، به اين حوادث توجهي نكند، اما شاه از ترس آشوب شخصاً در شب عاشورا نامه‌اي محبت‌آميز به بهبهاني نوشت و به او وعده داد كه خواسته‌هايش را برآورده سازد، اما به وعده خود عمل نكرد و تجار در اعتراض به نوز در حرم حضرت عبدالعظيم (ع) تحصن كردند.

همزمان با اين وقايع، مظفرالدين شاه سفر سوم خود را به اروپا آغاز كرد. محمد‌علي ميرزا، وليعهد كه براي تصدي امور به تهران آمده بود، به دلجويي از بهبهاني و مذاكره با تجار پرداخت و از آنها درخواست كرد تا زمان مراجعت شاه آرامش پايتخت را حفظ كنند و قول داد كه پس از بازگشت شاه، خود ، نوز را عزل كند. با اين تدبير، تحصن تجار خاتمه يافت.

از اين پس بهبهاني مبارزه تمام عيار را با حكومت استبدادي تدارك ديد و با ارسال پيام‌هايي براي چهار مجتهد تهران از آنها ياري خواست كه از ميان ايشان، فقط سيد محمد طباطبايي دعوت او را پذيرفت و چندي بعد در 25 رمضان 1323 ق در منزل طباطبايي پيمان همبستگي و همراهي اين دو مجتهد با يكديگر استوار شد. اهميت اين پيمان به حدي بود كه كسروي آن را آغاز جنبش مشروطه خوانده است.

 

زمینه های انقلاب مشروطیت

حوادثي كه پس از بازگشت شاه از سفر به اروپا رخ داد، زمينه‌هاي اعتراض مردم و روحانيت را نسبت به دولت گسترش داد كه به انقلاب مشروطه انجاميد. از جمله اين وقايع، گران شدن قند و تنبيه تجار بود كه ابتدا باعث تجمع اعتراض‌آميز مردم به رهبري بهبهاني و طباطبايي در مسجد شاه و سرانجام به مهاجرت به حرم حضرت عبدالعظيم (ع) و تحصن در آنجا منجر شد .

اقدامات عين‌ الدوله در ممانعت از تحصن بي‌نتيجه ماند و روز به روز تعداد مهاجران افزايش يافت. اين مهاجرت، به رغم تلاش‌هاي عين‌الدوله ادامه يافت و سرانجام با وساطت سفير عثماني،‌مهاجران تقاضاهاي خود را كه از جمله،‌ ايجاد عدالتخانه بود به مظفرالدين شاه رساندند.

در پي اعلام موافقت شاه با درخواست‌هاي ايشان در 16 ذيقعده 1323 ق، بهبهاني به همراه طباطبايي و ديگر علما در ميان استقبال پر شور مردم،‌ پيروزمندانه به تهران بازگشتند. از اين پس، بهبهاني و طباطبايي كه منزلت اجتماعيشان بيش از پيش افزايش يافته بود، همراه با هم و در كنار هم بودند، به طوري كه به «سيديْن سَنَديْن» شهرت يافتند.

كارشكني‌هاي عين‌الدوله در برابر تأسيس عدالتخانه باعث فشار روز افزون مردم به بهبهاني و طباطبايي شد. آنان، همراه عده‌اي از روحانيون و آزاديخواهان، مجمعي را به نام «حوزه اسلامي» تأسيس كردند. اما به دنبال ملاقات بهبهاني با عين‌الدوله، شايع شد كه اين دو با يكديگر سازش كرده‌اند و همين شايعات، بهبهاني را ناگزير به سوگند خوردن كرد كه براي منافع عمومي و تحصيل عدالتخانه جانبازي خواهد كرد.

چندي بعد، در جريان سوء قصد به سلطان عبدالحميد، پادشاه عثماني، سفير عثماني از علماي تهران از جمله بهبهاني، درباره كيفر چنين اعمالي استفتا كرد و بهبهاني در پاسخ، سوء قصد به سلطان مسلمانان را در حكم فساد و مُفسد را مستحق مرگ دانست. از طرفي، طرفدران عين‌الدوله، براي تخريب شخصيت بهبهاني نيز نزد شاه، اين گونه القا كردند كه سؤال سفير طوري تنظيم شده بوده است كه عامل سوء قصد را مظفرالدين شاه معرفي مي‌كند. بهبهاني به محض اطلاع از نيت عين‌الدوله، به سفارت عثماني رفت و ورقه پاسخ خود را گرفت و پاره كرد و عين‌ الدوله را ناكام گذاشت.

امتناع از تأسيس عدالتخانه، به درگيري بين حكومت و مردم و كشته شدن يكي از طلاب انجاميد. در پي اين رويداد،‌ جمعيت زيادي در كنار بهبهاني،‌طباطبايي و حاج شيخ فضل‌الله نوري در مسجد شاه تحصن كردند و خواسته خود را براي تأسيس عدالتخانه با جديت بيشتر پي‌گيري كردند. در 20 جماد‌ي‌الاول 1324 ق سربازان، به سوي مردم عزادار در بازار، آتش گشودند و تعداد زيادي را كشتند.

گزارش‌هاي تاريخي درباره اين واقعه حاكي از آن است كه بهبهاني در آن روز شهامت و شجاعت قابل تحسيني از خود نشان داده بود. در پي فشار دربار، بهبهاني و طباطبايي تنها با خروج مردم از مسجد موافقت كردند و سپس خود نيز به علت عملي نشدن تقاضاهايشان خواستار سفر به عتبات شدند. با پذيرفته شدن اين پيشنهاد، علما در 23 جمادي‌الاول 1324 ق به سوي عتبات هجرت كردند اما در قم موقتاً ساكن شدند. در اين هجرت كه به «هجرت كبري» مشهور است، حضور حاج شيخ فضل‌الله در كنار سيدين سندين، ضربه بزرگي به عين‌الدوله وارد ساخت.

به هر حال تلاش علما و مردم به بار نشست و علاوه بر كنار رفتن عين‌الدوله و انتخاب مشيرالدله به صدر اعظمي، شاه در 14 جمادي‌الثاني 1324 ق، فرمان مشروطه را صادر كرد و در 24 همان ماه نيز علما با دست يافتن به پيروزي، در كمال احترام به تهران بازگشتند و چندي بعد در18 شعبان نيز نخستين مجلس شورا تأسيس شد و در انتخابات مجلس اول، بهبهاني وكيل گرديد..



 

 

.... ..

                      

پنج شنبه 11 تیر 1388  9:59 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها