0

سلسله مقالات جامعه و مهدویت

 
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

سلسله مقالات جامعه و مهدویت

سلام علیکم

در این پست به خواست خدا قصد داریم ابعاد اجتماعی جامعه مهدوی را مورد بررسی قرار دهیم امید است با شناخت وظایف اجتماعی خود گام موثری در شناخت حضرت مهدی (ع)  و انجام تکالییف شرعیه برداریم و خود راآماده جامعه آرمانی در آخر زمان گردانیم . 

اندکی صبر سحر نزدیک است ...........

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 28 خرداد 1390  7:22 PM
تشکرات از این پست
mahdiya14 javid1000 nodehi78
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:سلسله مقالات جامعه و مهدویت

بعد فرهنگى

منظور از بعد فرهنگى نگهبانى و حراست فرهنگ دينى در جامعه و ميان جوانان است و اينكه فرهنگ اسلامى و دينى با مشخصات و ويژگي هايى كه قبلاذكر آن رفت در ميان جوانان وجامعه زنده بماند و نقش آفرين و جهت بخش باشد.
امروز، همين فرهنگ اسلامى و دينى مورد تهاجم بيگانگان و دشمنان دين قرار گرفته است. دشمن سعى دارد با حذف فرهنگ دينى و اسلامى در جامعه اسلامى و دور كردن جوانان از مفاهيم فرهنگ دينى، سلطه فرهنگى خود را در جامعه اسلامى گسترش دهد و بر حذف آن تاكيد مى كند. تهاجم فرهنگى چيزى جز حذف و به ابتذال كشانيدن فرهنگ دينى در جامعه اسلامى عصر غيبت نمى باشد.
امروز آنچه در جامعه اسلامى عصر انتظار ضرورت دارد تقويت جبهه فرهنگى است. ديروز مسئله نظامى مطرح بود ولى امروز نبرد فرهنگى.
در اين جبهه فرهنگى جوانان بخصوص جوانان تحصيلكرده نقش مهمى را بازى مى كنند و رسالت سنگينى را بر عهده دارند.
جدايى و بيگانگى اين قشر از جامعه از فرهنگ اسلامى و دينى ضررهاى جبران نا پذيرى را متوجه اسلام و مسلمانان مي كند.
بديهى است كه تحقق ظهور مهدى(عجل الله تعالي فرجه ) در گرو حفظ ارزش هاى اسلامى و فرهنگ متعالى دينى در جامعه و پايبند بودن جوانان به عنوان اصحاب آن امام در عصر ظهور به اين فرهنگ اسلامى و استمرار آن تا زمان ظهور حجت حق مى باشد.
صيانت از اين فرهنگ يكى از راه هاى مبارزه با تهاجم فرهنگى دشمنان دين در عصر غيبت از جانب جوانان مى باشد.
جوانان مى توانند با مطالعه و پژوهش و كاوش در مفاهيم عميق فرهنگ اسلامى و دينى در نشر اين فرهنگ و شناساندن آن به جهانيان نه تنها بر غنا و پويايى آن بيافزايند بلكه مى توانند از اين طريق اسلام حقيقى را به جهانيان معرفى كنند و زمينه جذب فرهنگ هاى ديگر را به دين مبين اسلام فراهم سازند. مبارزه فرهنگى كار فرهنگى مى خواهد.
بنابراين در مبارزه با تهاجم فرهنگى بايد ابزار فرهنگى را به خدمت گرفت. گسترش فرهنگ اسلامى در سطح جامعه و حتى در فراسوى مرزهاى جامعه اسلامى گامى موثر در اين راستا مى باشد.
نوشتن مقالات تحقيقى پيرامون فرهنگ اسلامى و مقايسه آن با فرهنگ هاى الحادى معاصر، برگزارى نشست هاى علمى فرهنگى در زمينه تبيين فرهنگ متعالى اسلامى، برگزارى سمينارهاى علمى، تشكيل انجمن هاى علمى و تحقيقى در زمينه معارف اسلامى و حتى بر پايى مجالس مناظره فرهنگى با شركت گروه هاى مختلف و دعوت از صاحب نظران علوم دينى و مسائل فرهنگى از سوى جوانان از جمله اقداماتى است كه مى تواند در شناسايى و ترويج فرهنگ اسلامى در جامعه عصر غيبت موثر بوده و جامعه اسلامى را در برابر هجمه فرهنگى بيگانگان محافظت نمايد.
بخاطر داشته باشيم كه در تهاجم فرهنگى دشمنان با سرمايه گذاري هاى فراوان سعى مى كنند در مسلمانان عقده حقارت و خود كم بينى ايجاد كنند كه صاحب فرهنگ مترقى نيستند و اينكه فرهنگ اسلامى فرهنگى متروك و كهنه است.
لذا مى توان با معرفى فرهنگ اسلامى و نماياندن كاربرد آن در زندگى بشرى عملا به دشمنان فهماند كه فرهنگ اسلامى بالاتر از آن چيزى است كه آنها مى پندارند جوانان از طريق تمسك به فرهنگ اسلامى بهتر مى توانند خوديابى و خودشناسى كنند.
يكى از نمونه هاى ايمان به غيب و امام غايب همين تمسك به فرهنگ دينى و اسلامى است.
ايمان به قيام مهدى(عجل الله تعالي فرجه ) در گرو ايمان به فرهنگ اسلامى و ارزش هاى دينى است كه امروز همين فرهنگ مورد هجوم دشمنان دين قرار گرفته است. بدليل اهميت اين فرهنگ است كه دشمنان از هر سو تلاش مى كنند آن را زير سؤال ببرند.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 28 خرداد 1390  7:23 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:سلسله مقالات جامعه و مهدویت

بعد ديندارى جوانان

از مهمترين ابعاد تكليف و مقاومت در عصر غيبت و انتظار، مقاومت در بُعد ديندارى است. يعنى هر كس بكوشد تا دين خود را در اعتقاد و عمل حفظ كند، مبانى اعتقادى و عقيدتى خويش را با تفكر و تامل و كسب آگاهي هاى سودمند و شناخت هاى صحيح استوار سازد.
نيز به اعمال تكليفى دين عمل نمايد تا خويش را به عنوان فردى مؤمن و صديق نگاه دارد و در جامعه به عنوان يك انسان متدين متعهد، حضور داشته باشد.
در زمان حاضر كه دشمنان اسلام تلاش مى كنند تا با سست كردن مبانى اعتقادى جوانان و ايجاد شبهه در ذهن جوانان، پايه هاى اعتقادى و دينى آنها را متزلزل كنند حفظ دين و روحيه ديندارى در جوانان از نخستين وظايف ايشان در عصر غيبت به شمار مى رود.
به عبارت ديگر، يكى از ابعاد عظيم تكليف حساس و بزرگ جوانان در عصر غيبت و انتظار، حفظ دين و نگهبانى مرزهاى عقيدتى و حراست از باورهاى مقدس است.
در زمان غيبت امام(عجل الله تعالي فرجه ) ممكن است شبهه هايى در ذهن بيايد يا عواملى به سست كردن پايه هاى اعتقادى جوانان برخيزند كه بايد در برابر اين شبهات مقاومت كرد.
در اين راستا جوانان مى توانند با مطالعه كتاب هاى دينى، شركت در مجالس مذهبى و آشنايى بيشتر با مفاهيم اسلامى و پژوهش و شناسايى ارزش هاى اصيل اسلامى، دين خود را در برابر هجمه دشمنان دين حفظ نمايند. از سنگين ترين
رسالت هاي جوانان مومن در حفظ دين اينست كه به اهل بيت (عليهم السلام) و سيره آنها تمسك جويند تا از لغزش هاى دينى و اعتقادى در امان باشند.
در احاديث و تعاليم ائمه (عليه السلام) تاكيد شده است بر اينكه در عصر غيبت راه امامان را بپيمايند و از تعاليم و احكام آنها پيروى كنند، به تولاى آنان چنگ زنند و از دشمنان و مخالفان آنان و قرار گرفتن در خط مخالفان آنها تبرا جويند.
جوانان مومن و منتظر در عصر غيبت باسر مشق قرار دادن و الگو گرفتن از تعاليم انبياء مى توانند بعد ديندارى و دين آموزى خويش را تقويت و اعتلاء بخشند و شناخت و بصيرت خود را در زمينه هاى مختلف عقيدتى سياسى اجتماعى و فرهنگى افزايش دهند و اين خودگامى است در اصلاح و پيشبرد اهداف عاليه جامعه اسلامى و مبارزه با تهاجم فرهنگى تبليغى بيگانگان.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 28 خرداد 1390  7:24 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:سلسله مقالات جامعه و مهدویت

بعد پارساي

دوران جوانى مرحله اى است كه انسان بيشتر در معرض لغزش ها و انحرافات اخلاقى قرار دارد و در واقع احساس بر عقل چيره مى گردد و چه بسا انسان به همين خاطر از انجام عمل صالح غافل بماند. از حساس ترين دوران زندگى انسان، دوران جوانى است كه مراقبت از خود در اين مرحله از عمر بسيار مهم و حايز اهميت فراوان است.
پيشه كردن تقوى الهى، تدين و پارسايى در اين دوره از زندگى (دوران جوانى) از برجستگى خاصى برخوردار مى باشد و شايد كمى مشكل باشد ولى با تمرين و ممارست مى توان اين بعد را تقويت نمود.
داشتن اين بعد از ابعاد تكليف در عصر انتظار از سوى جوانان مهم و قابل توجه است.چرا كه در جوانى پاك بودن شيوه پيغمبرى است.
در دوره جوانى زاهد و پارسا بودن مطلوب زندگى بشرى است. بخصوص در عصر غيبت جوانان از طريق زهد و تقوى مى توانند در زمره ياران شايسته امام زمان(عجل الله تعالي فرجه) قرار گيرند و زمينه و شرائط ظهور آن امام همام را به بهترين وجه ممكن فراهم سازند. و در گسترش عدل و داد در سراسر گيتى و احقاق حقوق مستضعفان مؤثر واقع شوند.
وقتى جوان عصر انتظار به لباس تقوى آراسته شود فساد در وى هرگز راه نمى يابد و القائات شوم فرهنگى دشمنان در وى اثر بخش نخواهد بود.
براى مبارزه با فساد در عصر غيبت داشتن اين صفت (پارسايى و تقوى) از سوى جوانان يك ضرورت است.
با وجود جوانان مؤمن با خصوصيات فوق در صحنه هاى مختلف جامعه اسلامى، مظاهر فساد در جامعه از بين رفته و جامعه در مسير سعادت و كمال انسان ها حركت خواهد كرد.
همين جوانان هستند كه ياران مهدى(عجل الله تعالي فرجه ) در عصر ظهور مى باشند و ثبات و تداوم حكومت جهانى ولى عصر(عجل الله تعالي فرجه ) به حضور و مشاركت جوانان متعهد و وارسته نيازمند است و از تعرض دشمنان در امان خواهد بود.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 28 خرداد 1390  7:25 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:سلسله مقالات جامعه و مهدویت

شناخت امام زمان عليه السلام

يكى از مهم‏ترين و اساسى‏ترين اصولى كه از اركان اصلى مكتب تشيع محسوب مى‏شود، مساله امامت و آشنايى با امام هر عصر عجل الله تعالي فرجه است. به اعتقاد شيعه، در هيچ برهه از زمان، زمين خالى از حجت و انسان بدون امام معصوم نخواهد بود. چرا كه هدايت و رهبرى صحيح و همه جانبه انسان بر اساس تعاليم الهى تنها از طريق پيروى از رهنمودها و روشنگرى‏هاى امامى ممكن است كه علاوه بر آشنايى با سنت‏هاى حاكم بر نظام هستى، از تمامى مصالح بشر و حقايق تعليمات پيامبران الهى آگاه باشد.
با توجه به اين حقيقت، يكى از وظايف مهم آحاد جامعه، به‏ويژه قشر جوان آن است كه در هر عصرى، نسبت‏به امام و حجت الهى موجود در آن زمان به گونه‏اى شناخت پيدا كنند كه بر تعاليم مسؤوليت‏هاى خود آگاهى پيدا كرده و بر اساس آن عمل نمايند.
اهميت‏شناخت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه ) در هر عصرى به گونه‏اى است كه در برخى روايات، عدم كسب معرفت لازم از امام هم‏رديف، بلكه مساوى با كفر و بى‏ايمانى شمرده شده است. پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله در همين زمينه مى‏فرمايند:
«هركسى كه بميرد و امام زمان خودش را نشناسد به مرگ جاهليت از دنيا رفته است.» و يا در يكى از ادعيه كه بر آن نيز بسيار سفارش شده است. به همين مساله اشاره شده است: پروردگارا حجت‏خودت را به من بشناسان چرا كه اگر حجتت را به من نشناسانى من از دين و آئينم گمراه مى‏شوم.
مضمون اين‏گونه روايات زمانى بهتر روشن خواهد شد كه به پيامدهاى مثبت و منفى يك جامعه، در اثر برخوردارى و عدم برخوردارى جامعه از امام و رهبرى شايسته توجه و دقت‏بيشترى شود. در طول تاريخ، چه بسيار بوده‏اند حركت‏ها و يا نهضت‏هاى عظيم مردمى كه به دليل فقدان رهبر شايسته با شكست مواجه شده‏اند و يا پس از پيروزى به جهت افتادن زمام امور در دست زمامداران بى‏كفايت‏به انحراف و اضمحلال كشيده شده‏اند...
البته، كم و كيف شناخت امام‏عليه السلام با توجه به نياز و توانايى و ظرفيت افراد متفاوت است. مهم اين است كه اين شناخت‏به گونه‏اى باشد كه در صورت مواجه افراد با تهديدها و شبهه‏افكنى‏هاى دشمنان و بدخواهان، در تشخيص راه صحيح و شيوه درست از دچارشدن به گمراهى و انحراف آنها را نجات دهد. و گرنه شناخت كامل و همه جانبه حجت‏هاى الهى براى افراد عادى با توجه به محدوديت استعدادها و توانايى‏هاى فكرى غيرممكن است.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 28 خرداد 1390  7:26 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:سلسله مقالات جامعه و مهدویت

دعا براى تعجيل فرج

با توجه به نقش و جايگاه مهمى كه دعا در تفكر اسلامى دارد، اگر دعا با شرايط لازم انجام گيرد همچون ساير علل و عوامل موثر در نظام هستى، مى‏تواند در امور تكوينى تغيير ايجاد نمايد. در بخشى از روايات پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله و ائمه اطهارعليهم السلام توصيه شده است كه براى فرج امام زمان‏عليه السلام زياد دعا كنيد و از خود حضرت بقية‏الله (عجل الله تعالي فرجه ) نقل شده است كه آن حضرت فرمودند:
«اكثروا الدعا بتعجيل الفرج فان ذلك فرجكم‏» براى تعجيل در فرج و ظهور، زياد دعا كنيد چرا كه اين‏كار موجب فرج و خوشحالى شماست.
بنابراين، از ديگر تكاليف عاشقان امام زمان (عجل الله تعالي فرجه ) درخواست تعجيل فرج آن حضرت است. البته، توجه به اين نكته نيز ضرورى است كه اولا، دعا زمانى به مرحله اجابت مى‏رسد كه دعا كننده شرايطى را در خود ايجاد نموده باشد كه دعاى او شرايط استجابت را داشته باشد. ثانيا، بايد توجه داشت كه دعا هرگز جاى عمل به وظايف ديگر را نمى‏گيرد بلكه دعا در صورتى مفيد است كه همراه با عمل به ساير تكاليف دينى باشد.
علاوه بر موارد فوق، پايدارى در راه ولايت اهل‏بيت‏عليهم السلام، استقامت در برابر مشكلات و نارسايى‏ها، كمك و مساعدت به هم نوعان، تحصيل علم و به دست آوردن تخصص‏هاى لازم، احياء شعائر اسلامى و پاسدارى از ارزش‏هاى اصيل و... از جمله مسائلى هستند كه اهتمام به آنها سعادت و سلامت جامعه، به ويژه نسل جوان را تضمين مى‏كند.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 28 خرداد 1390  7:27 PM
تشکرات از این پست
masoud12341
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:سلسله مقالات جامعه و مهدویت

خودسازى و تهذيب نفس

اصلاح نفس و ترك گناهان و آراستن به فضايل اخلاقى در همه احوال ضرورت دارد. ولى خودسازى و اصلاح نفس در دوره غيبت، كه زمينه لغزش و انحراف و آلوده گشتن به رذايل اخلاقى بيشتر است، از اهميت زيادى برخوردار است.
امام صادق‏عليه السلام در اين زمينه مى‏فرمايند: «صاحب‏الامرعليه السلام غيبتى خواهد داشت اگر كسى در آن دوره بخواهد ديندار بماند، سخت در مشقت‏خواهد بود. بنده خالص خدا در آن شرايط بايد تقواى الهى پيشه كند و دو دستى به دين خود بچسبد.»
به علاوه، چون فراهم شدن زمينه ظهور امام زمان‏عليه السلام از يك نظر وابسته به وجود افراد خودساخته و آراسته به فضايل اخلاقى است و جز از طريق تهذيب نفس و پيدا كردن پرورش اسلامى نمى‏توان در سلك ياران و زمينه‏سازان حضور آن حضرت قرار گرفت.
بنابراين، يكى از وظايف افراد تلاش در راه خودسازى و تهذيب نفس است. بر اين اساس، امام صادق‏عليه السلام مى‏فرمايند: «من سره ان يكون من اصحاب القائم فلينتظر و ليعمل بالورع و محاسن الاخلاق ... هر كس دوست دارد از ياران حضرت قائم‏عليه السلام باشد بايد در انتظار ظهور آن حضرت باشد و در اين حال، به پرهيزكارى و اخلاق نيكو رفتار نمايد» و حتى در توقيعى كه امام زمان‏عليه السلام آن را به مرحوم شيخ مفيد نوشته‏اند چنين آمده است كه اعمال ناشايست و گناهانى كه از شيعيان سر مى‏زند، يكى از عوامل طولانى شدن دوره غيبت و محروميت آنها از ديدار امام‏عليه السلام است.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 28 خرداد 1390  7:27 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:سلسله مقالات جامعه و مهدویت

جامعه‏سازى

از آنجا كه يكى از شرايط مهم رشد ارزش‏ها و فراهم شدن زمينه حاكميت احكام الهى، اصلاح وضع عمومى جامعه است لذا در تعليمات روشنگرانه اسلام اهتمام به وضع جامعه و مبارزه با نارسايى‏هاى اجتماعى و فساد و كجروى‏ها از طريق امورى چون امر به معروف و نهى از منكر مورد تاكيد قرار گرفته است. به گونه‏اى كه حتى انسان‏هاى بى‏توجه به امور اجتماعى و مشكلات ساير مردم، خارج از زمره مسلمانان محسوب مى‏شود: «من اصبح و لا يهتم بامورالمسلمين فليس بمسلم‏»

علاوه بر اين‏كه بر اساس روايات اهل‏بيت‏عليهم السلام تا آمادگى‏هاى لازم فكرى و فرهنگى و... در احاد جامعه براى پذيرش و يارى امام زمان‏عليه السلام پيدا نشود، ظهور حضرت محقق نخواهد شد. از سوى ديگر، تحصيل آمادگى‏هاى لازم نياز به بستر سالمى دارد كه افراد در سايه آن بتوانند به كسب مهارت‏ها و كمالات لازم بپردازند.
اين بسترسازى مشروط به احساس مسؤوليت همگانى و مشاركت همه جانبه تك تك افراد در پاكسازى فضاى عمومى جامعه است كه براى انجام كامل و به موقع اين امر نيز مكانيزم‏هاى زيادى پيش‏بينى شده است كه مهمترين آنها، اقامه فريضه امر به معروف و نهى از منكر است. يعنى همه افراد جامعه اسلامى موظفند از طريق تحصيل آشنايى كامل با شرايط و احكام آن، به اصلاح نارسايى‏هاى اجتماعى و حفظ سلامت فضاى جامعه بپردازند تا از اين طريق، اولا: شرايط لازم براى ظهور آن حضرت فراهم گردد و ثانيا، امكان زندگى براساس احكام نورانى اسلام در دوره غيبت، ولو به صورت ناقص، بوجود آيد.


 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 28 خرداد 1390  7:29 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:سلسله مقالات جامعه و مهدویت

پيروى از نائبان امام زمان عليه السلام

در دوره غيبت كبرى، فقهاى جامع‏الشرايط به نصب امام زمان‏عليه السلام مسؤوليت نمايندگى عام امام‏عليه السلام را در استمرار حركت‏حيات‏بخش امامت و پاسدارى از احكام و مقررات اسلامى برعهده دارند. بر اين اساس، يكى از وظايف افراد در عصر غيبت، پيروى از رهنمودهاى فقهاى عادل است. چرا كه فقها به دليل آشنايى با شيوه‏هاى صحيح استنباط احكام از منابع اصيل دينى، قادرند تا به پرسش‏هاى مختلف مردم در زمينه مسائل دينى پاسخ دهند. امام صادق‏عليه السلام در اشاره به چنين امر مهمى فرمودند: «فقها از سوى ما منصوب شده‏اند تا به سؤالات شما پاسخ دهند و شما نيز مؤظف هستيد در شرايطى كه به ما دسترسى نداريد به آنها مراجعه كنيد و بر اساس نظر آنان در چهارچوب احكام الهى عمل كنيد و هرگز حكم آنها را كه براساس موازين شرعى ارائه مى‏شود، رد ننماييد. چون رد نظر آنان، به منزله رد حكم و نظر ماست و رد نظر ما، به منزله رد نظر و حكم خداوند است.» (4)
در همين باره زمانى كه از حضرت مهدى (عجل الله تعالي فرجه ) سؤال كردند كه در دوران غيبت كبرى كه به شما دسترسى نداريم جواب احكام و مسائلى را كه با آنها مواجه مى‏شويم چگونه به دست آوريم؟ آن‏حضرت در پاسخ فرمودند: «در پيشامدها و حوادثى كه رخ مى‏دهد به آشنايان با احاديث ما (يعنى مجتهدان جامع‏الشرايط كه متخصصان متون دينى و احاديث اهل‏بيت‏عليهم السلام هستند) مراجعه كنيد و آنها حجت من براى شما و من حجت‏خدا بر آنان هستم.» (5) پس، برخلاف نظر نادرست‏برخى افراد ناآشنا به معارف اسلامى، مسلمانان در دوران غيبت كبرى بدون راهنما نمانده‏اند كه مجبور باشند با شيوه‏هاى ناصواب متكى به انديشه‏هاى ناقص بشرى و نظريه‏هاى غيرعلمى به حل مشكلات اقدام كنند و در نتيجه، گرفتار معضلات فرهنگى و اقتصادى و اجتماعى فراوان گردند. بلكه در دورانى كه بنابر مصالحى امام معصوم‏عليه السلام در دسترس همگان نيست مردم موظفند كه به فقهاى عالم و عادل مراجعه كنند و آنان نيز موظفند بدون كوتاهى و سهل‏انگارى بر اساس موازين شرعى از طريق مراجعه به آيات قرآن و روايات اهل‏بيت‏عليهم السلام به همه سؤالات و نيازهاى فكرى و اعتقادى و فقهى و فرهنگى و سياسى و... آنها پاسخ‏هاى مناسبى ارائه دهند.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 28 خرداد 1390  7:30 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:سلسله مقالات جامعه و مهدویت

مشخصات انتظار بزرگ

1. خوشبيني به آينده ي بشريت

درباره ي آينده بشريت نظرها مختلف است؛ بعضي معتقدند که شر و فساد بدبختي جزو جدايي ناپذير حيات بشري است و بنابراين زندگي بي ارزش است و عاقلانه ترين کارها خاتمه دادن به حيات و زندگي است.1 بعضي ديگر اساساً حيات بشر را ابتر مي دانند؛ معتقدند که بشر در اثر پيشرفت حيرت آور تکنيک و ذخيره کردن انبارهاي وحشتناک وسايل تخريبي، رسيده به مرحله اي که به اصطلاح با گوري که با دست خود کنده يک گام بيشتر فاصله ندارد. راسل در اميدهاي نو مي گويد: «…اشخاصي هستند –و از آن جمله اينشتين- که به زعم آنها بسيار محتمل است که انسان دوره ي حيات خود را طي کرده باشد و در ظرف سنين معدودي موفق شود با مهارت شگرف علمي خود، خويشتن را نابود سازد.» بنابراين نظريه، بشر در نيمه راه عمر خود بلکه در آغاز رسيدن به بلوغ فرهنگي، به احتمال زياد نابود خواهد شد. البته اگر تنها به قرائن و شواهد ظاهري قناعت کنيم، اين احتمال را نمي توان نفي کرد. نظريه ي سوم اين است که شر و فساد، جزو جدايي ناپذير طبيعت بشر نيست. شر و فساد و تباهي معلول مالکيت فردي است. تا اين ام الفساد هست، شر و فساد هم هست. مالکيت فردي معلول درجه اي از تکامل ابزار توليد است و خواسته ي انسان ها. اين ام الفساد از بين نمي رود، ولي تکامل ابزار توليد و جبر ماشين روزي ريشه ي اين ام الفساد را جبراً خواهد کند. پس آن چه مايه و پايه ي خوشبختي است تکامل ماشين است. نظريه ي چهارم اين است که ريشه ي فسادها و تباهي ها نقص روحي و معنوي انسان است. انسان هنوز دوره ي جواني و ناپختگي را طي مي کند و خشم و شهوت بر او و عقل او حاکم است. انسان بالفطره در راه تکامل فکري و اخلاقي و معنوي پيش مي رود. نه شر و فساد لازم لاينفک طبيعت بشر است و نه جبر تمدن فاجعه ي خودکشي دسته جمعي را پيش خواهد آورد. آينده اي بس روشن و سعادت بخش و انساني که در آن شر و فساد از بيخ و بن برکنده خواهد شد در انتظار بشريت است. اين نظريه الهامي است که دين مي کند. نويد مقدس قيام وانقلاب مهدي موعود در اسلام در زمينه ي اين الهام است. 2. پيروزي نهايي صلاح و تقوا و صلح و عدالت و آزادي و صداقت بر زور و استکبار و استعباد و ظلم و اختناق و دجل (دجّالگري و فريب). 3. حکومت جهاني واحد.

4. عمران تمام زمين در حدي که نقطه ي خراب و آباد ناشده باقي نماند.

5. بلوغ بشريت به خردمندي کامل و پيروي از فکر و ايدئولوژي و آزادي از اسارت شرايط طبيعي و اجتماعي و غزايز حيواني.

6. حداکثر بهره گيري از مواهب زمين. 7. برقراري مساوات کامل ميان انسان ها در امر ثروت. 8. منتفي شدن کامل مفاسد اخلاقي از قبيل زنا، ربا، شرب خمر، خيانت، دزدي، آدم کشي و غيره، و خالي شدن روان ها از عقده ها و کينه ها. 9. منتفي شدن جنگ و برقراري صلح و صفا و محبت و تعاون. 10. سازگاري انسان و طبيعت.

هرکدام از اينها نياز به تجزيه و تحليل و استدلال دارد؛ اميدوارم که در آينده ي نزديکي اين مهم را انجام دهم. در اين جا منظور ما صرفاً شناساندن ماهيت اين نويد و آرمان اسلامي است.
دو نوع انتظار:

آن چه بايد اميد و آرزو داشت و آن چيزي که تقدير الهي، نظام جهان را پوينده به سوي آن قرار داده، آن بود که اشاره کرديم. اکنون بايد برگرديم به اول سخن و آن اين که انتظار فرج دو گونه است: انتظاري که سازنده است، تحرک بخش است، تعهدآور است، عبادت بلکه با فضيلت ترين عبادت است، و انتظاري که ويران گر است، بازدارنده است، فلج کننده است و نوعي «اباحيگري» محسوب مي شود. و گفتيم که اين دو نوع انتظار معلول دو نوع برداشت از ظهور عظيم تاريخي مهدي موعود (عليه السلام) است و اين دو نوع برداشت به نوبه ي خود از دو نوع بينش درباره ي تحولات تاريخ ناشي مي شود. اکنون به تشريح اين دو نوع انتظار مي پردازيم و از انتظار ويران گر آغاز مي کنيم.
انتظار ويران گر:

برداشت بخشي از مردم ازمهدوّيت و قيام و انقلاب مهدي موعود اين است که صرفاً ماهيت انفجاري دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها و تبعيض ها و اختناق ها و حق کشي ها و تباهي ها ناشي مي شود؛ نوعي سامان يافتن است که معلول پريشان شدن است. آن گاه که صلاح به نقطه ي صفر برسد، حق و حقيقت هيچ طرف داري نداشته باشد، باطل يکه تاز ميدان گردد، جز نيروي باطل نيرويي حکومت نکند، فرد صالحي در جهان يافت نشود، اين انفجار رخ مي دهد و دست غيب براي نجات حقيقت –نه اهل حقيقت، زيرا حقيقت طرف داري ندارد- از آستين بيرون مي آيد. عليهذا هر اصلاحي محکوم است، زيرا هر اصلاح يک نقطه ي روشن است؛ تا در صحنه ي اجتماع نقطه ي روشني هست دست غيب ظاهر نمي شود. برعکس، هر گناه و هر فساد و هر ظلم و هر تبعيض و هر حق کشي، هر پليديي به حکم اين که مقدمه ي صلاح کلي است و انفجار را قريب الوقوع مي کند رواست، زيرا «اَلغاياتُ تُبَرِّرُ المَبادي» (هدف ها وسيله هاي نامشروع را مشروع مي کنند.) پس بهترين کمک به تسريع در ظهور و بهترين شکل انتظار، ترويج و اشاعه ي فساد است. اين جاست که گناه، هم فال است و هم تماشا، هم لذت و کام جويي است و هم کمک به انقلاب مقدس نهايي. اين جاست که اين شعر مصداق واقعي خود را مي يابد:

در دل دوست به هر حيله رهي بايد کرد طاعت از دست نيايد گنهي بايد کرد

اين گروه طبعاً به مصلحان و مجاهدان و آمران به معروف و ناهيان از منکر با نوعي بغض و عداوت مي نگرند، زيرا آنان را از تأخيراندازان ظهور و قيام مهدي موعود (عجّل الله تعالي فرجه) مي شمارند. برعکس، اگر خود هم اهل گناه نباشند، در عمق ضمير و انديشه با نوعي رضايت به گناه کاران و عاملان فساد مي نگرند، زيرا اينان مقدمات ظهور را فراهم مي نمايند.
شبه ديالکتيکي:

اين نوع از برداشت از آن جهت که با اصلاحات مخالف است و فسادها و تباهي ها را به عنوان مقدمه ي يک انفجار مقدس، موجه و مطلوب مي شمارد بايد «شبه ديالکتيکي» خوانده شود، با اين تفاوت که در تفکر ديالکتيکي با اصلاحات از آن جهت مخالفت مي شود و تشديد نابساماني ها از آن جهت اجازه داده مي شود که شکاف وسيع تر شود و مبارزه پيگيرتر و داغ تر گردد، ولي اين تفکر عاميانه فاقد اين مزيت است؛ فقط به فساد و تباهي فتوا مي دهد که خود به خود منجر به نتيجه ي مطلوب بشود. اين نوع برداشت از ظهور و قيام مهدي موعود و اين نوع انتظار فرج که منجر به نوعي تعطيل در حدود و مقررات اسلامي مي شود و نوعي «اباحيگري» بايد شمرده شود، به هيچ وجه با موازين اسلامي و قرآني وفق نمي دهد.
انتظار سازنده:

آن عده از آيات قرآن کريم –که هم چنان که گفتيم ريشه ي اين انديشه است و در روايات اسلامي بدان ها استناد شده است- در جهت عکس برداشت بالاست. از اين آيات استفاده مي شود که ظهور مهدي موعود حلقه اي است از حلقات مبارزه ي اهل حق و اهل باطل که به پيروزي نهايي اهل حق منتهي مي شود. سهيم بودن يک فرد در اين سعادت موقوف به اين است که آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد. آياتي که بدان ها در روايات استناد شده است نشان مي دهد که مهدي موعود (عجل الله تعالي فرجه الشريف)مظهر نويدي است که به اهل ايمان و عامل صالح داده شده است، مظهر پيروزي نهايي اهل ايمان است:
وَعَدَاللهُ الَّذينَ امَنوا [مِنکُم] وَ عَمِلوا الصّالِحاتِ لَيَستَخلِفَنَّهُم فِي الاَرضِ [کَمَا استُخلَفَ الَّذينَ مِن قَبلِهِم] وَ لَيُمَکِّنَنَّ لَهُم دينَهُمُ الَّذِي ارتَضي لَهُم وَ لَيُبَدِّلَنَّهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم اَمناً يَعبُدونَني لا يُشرِکونَ بي شَيئاً…2

خداوند به مؤمنان و شايسته کاران [شما] وعده داده است که آنان را جانشينان زمين قرار دهد [هم چنان که پيشينيان را قرار داد]، ديني که براي آنها آن را پسنديده است مستقر سازد، دوران خوف آنان را تبديل به دوران امنيت نمايد (دشمنان آنان را نابود سازد)، بدون ترس و واهمه خداي خويش را بپرستند و اطاعت غيرخدا را گردن ننهند و چيزي را در عبادت يا طاعت شريک حق نسازند. ظهور مهدي موعود منّتي است بر مستضعفان و خوارشمرده شدگان، و وسيله اي است براي پيشوا و مقتدا شدن آنان، و مقدمه اي است براي وراثت آنها خلافت الهي را در روي زمين:
وَ نُريدُ اَن نَمُنَّ عَلَي الَّذينَ استُضعِفوا فِي الاَرضِ وَ نَجعَلَهُم اَئِمَّهً وَ نَجعَلَهُمُ الوارِثينَ.3

ظهور مهدي موعود، تحقق بخش وعده اي است که خداوند متعال از قديم ترين زمان ها در کتب آسماني به صالحان و متقيان داده است که زمين از آنِ آنان است و پايان تنها به متقيان تعلق دارد:
وَ َلَقَد کَتَبنا فِي الزَّبورِ مِن بَعدِالذِّکرِ اَنَّ الاَرضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحونَ.4 اِنَّ الاَرضَ لِلّهِ يُورِثُها مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ وَ العاقِبةُ لِلمُتَّقينَ.5

حديث معروف که مي فرمايد:
«يَملَأُاللهُ بِهِ الاَرضَ قِسطاً وَعَدلاً بَعدَ ما مُلِئَت ظُلماً وَ جَوراً»

نيز شاهد مدعاي ماست نه بر مدعاي آن گروه. در اين حديث نيز تکيه بر روي ظلم شده است و سخن از گروه ظالم است که مستلزم وجود گروه مظلوم است و مي رساند که قيام مهدي براي حمايت مظلوماني است که استحقاق حمايت دارند. بديهي است که اگر گفته شده بود:
«يَملَأُاللهُ بِهِ الاَرضَ ايماناً وَ تَوحيداً وَ صَلاحاً بَعدَما مُلِئَت کُفراً وَ شِرکاً وَ فَساداً»

مستلزم اين نبود که لزوماً گروهي مستحق حمايت وجود داشته باشد. در آن صورت استنباط مي شد که قيام مهدي موعود براي نجات حقِ از دست رفته و به صفر رسيده است نه براي گروه اهل حق ولو به صورت يک اقليت. شيخ صدوق روايتي از امام صادق (عليه السلام) نقل مي کند مبني بر اين که اين امر تحقق نمي پذيرد مگر اين که هر يک از شقي و سعيد به نهايت کار خود برسد. پس سخن در اين است که گروه سعدأ و گروه اشقيأ هر کدام به نهايت کار خود برسند؛ سخن در اين نيست که سعيدي در کار نباشد و فقط اشقيأ به منتهي درجه ي شقاوت برسند. در روايات اسلامي سخن از گروهي زبده است که به محض ظهور امام به آن حضرت ملحق مي شوند. بديهي است که اين گروه ابتدا به ساکن خلق نمي شوند و به قول معروف از پاي بوته ي هيزم سبز نمي شوند. معلوم مي شود در عين اشاعه و رواج ظلم و فساد، زمينه هايي عالي وجود دارد که چنين گروه زبده را پرورش مي دهد. اين خود مي رساند که نه تنها حق و حقيقت به صفر نرسيده است، بلکه فرضاً اگر اهل حق از نظر کمّيت قابل توجه نباشند از نظر کيفيت ارزنده ترين اهل ايمانند و در رديف ياران سيدالشهدأ عليه السلام . از نظر روايات اسلامي، در مقدمه ي قيام و ظهور امام يک سلسله قيام هاي ديگر از طرف اهل حق صورت مي گيرد. آن چه به نام قيام يماني قبل از ظهور بيان شده است، نمونه اي از اين سلسله قيام هاست. اين جريان ها نيز ابتدا به ساکن و بدون زمينه ي قبلي رخ نمي دهد. در برخي روايات اسلامي سخن از دولتي است از اهل حق که تا قيام مهدي (عجّل الله تعالي فرجه الشريف) ادامه پيدا مي کند و چنان که مي دانيم بعضي از علماي شيعه که به برخي از دولت هاي شيعي معاصر خود حسن ظن داشته اند، احتمال داده اند که دولت حقي که تا قيام مهدي موعود ادامه خواهد يافت همان سلسله دولتي باشد. اين احتمال هرچند ناشي از ضعف اطلاعات اجتماعي و عدم بينش صحيح آنان نسبت به اوضاع سياسي زمان خود بوده، اما حکايت گر اين است که استنباط اين شخصيت ها از مجموع آيات و اخبار و احاديث مهدي اين نبوده که جناح حق و عدل و ايمان بايد يک سره درهم بشکند و نابود شود و اثري از صالحان و متقيان باقي نماند تا دولت مهدي ظاهر شود، بلکه آن را به صورت پيروزي جناح صلاح و عدل و تقوا بر جناح فساد و ظلم و بي بند و باري تلقي مي کرده اند. از مجموع آيات و روايات استنباط مي شود که قيام مهدي موعود )عجل الله تعالي فرجه الشريف) آخرين حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق و باطل است که از آغاز جهان بر پا بوده است. مهدي موعود تحقق بخش ايده آل همه ي انبيأ و اوليأ و مردان مبارز راه حق است.
پي نوشت ها:
1. رجوع شود به کتاب جدال با مدعي، اسماعيل خوبي.
2. نور/ 55.
3. قصص/ 5.
4. انبياء/ 105.
5. اعراف/ 128.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 28 خرداد 1390  7:31 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:سلسله مقالات جامعه و مهدویت

انتقال معارف مهدوى

سخن از تعليم معارف مهدوى است. خيلى چيزها بايد به كودكانمان بياموزيم. يكى از آنها احاديثى است كه در مورد حضرت است. انتقال اينها به كودكان بسيار كارساز است. من به‏طور تجربى اين مسئله را درك كرده‏ام.
در دوران كودكى من، شخصى بود كه هيأت تشكيل داده بود و بچه‏هاى كوچك‏تر را دعوت مى‏كرد. هر وقت مى‏رسيديم مى‏گفت، حديث نماز را بخوانيد. همه ما دسته‏جمعى مى‏خوانديم: »من ترك الصلوة متعمداً فقد كفر...» و خودش ترجمه مى‏كرد: «هر كس نماز را عمداً ترك كند كافر است«.
گويا از آن زمان، از آن جلسه، من همين جمله يادم مى‏آيد. چقدر در دوران جوانى و نوجوانى، به فريادم رسيد؛ آنگاه كه با غرايز، شبهات و مسائل گوناگون مواجه مى‏شدم.
لازم است اين فرازها را براى بچه‏ها توضيح دهيم. برخى چيزها را گزيده انتخاب كنيم تا بچه‏ها تكرار كنند و حفظ كنند اينها نگهدارنده آنهاست.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 28 خرداد 1390  7:32 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:سلسله مقالات جامعه و مهدویت

فضاسازى

اولين و مهمترين نكته كه بايد تحقق پيدا كند، اين است كه فرد از اطرافيانش ياد بگيرد كه وجود امام زمان(عليه السلام ) مسئله‏اى جدى است؛ شوخى‏بردار نيست و سستى و سهل‏انگارى در آن راه ندارد. از نظر من، تربيت يعنى فضاسازى.
ما در تربيت نمى‏توانيم آدم ها را تك به تك تربيت كنيم؛ اگر تربيت صحيح خواسته باشيم، بايد فضا ايجاد كنيم. افراد وقتى در فضاى خاصى قرار بگيرند، مطابق آن فضا حركت خواهند كرد.
خيلى از چيزها احتياج به ارائه كار مستقيم ندارد.
يكى از دوستان پاكستانى را دعوت كرديم براى وليمه حج؛ ايشان گفتند: غذاهاى شما خيلى بدمزه است؛ يعنى غذاهاى شما فلفل ندارد؛ طعم ندارد. من به اين موضوع فكر مى‏كردم كه چطور شده ما به چنين غذاهايى عادت كرده‏ايم و پاكستاني ها و هندي ها به آن غذاهاى تند عادت كرده‏اند. اين سؤالى است كه خيلى از روانشناسان پرسيده‏اند.
اينها يك تعليم و تربيت پنهان است كه از طريق فضاهايى كه ايجاد مى‏شود، شكل مى‏گيرد. بعضى پدر و مادرها، در مورد درس خواندن بچه‏هاى‏شان مشكل دارند.
هر چه آنان را امر به اين كار مى‏كنند، آنان سرباز مى‏زنند. مشكل اينجاست كه آنان مى‏خواهند بچه را بطور مستقيم وادار به درس خواندن كنند. يكى از راه ها اين است كه حالت خانه را مثل كتابخانه كنند؛ كارى كه خود بنده سال ها است كه در زندگى انجام مى‏دهم. ساعت شش بعد ازظهر، ناگهان چهره خانه عوض مى‏شود و هيچ‏كس بلند حرف نمى‏زند.
تلويزيون و راديو خاموش است و هر كس گوشه‏اى مى‏نشيند و كتاب مى‏خواند و هر كس وارد شود، گويى فضا به او مى‏گويد كه آقا كتاب دستت بگير و برو وبنشين بخوان. تنها كارى كه در اينجا انجام مى‏دهم، مديريت است. به احدى نمى‏گويم بخوان.
اگر كارى خلاف خواندن انجام دهد، به او مى‏گويم ساكت؛ الان هنگام بلند حرف زدن نيست و... اين فضا واقعاً بچه را مجبور به درس خواندن مى‏كند. در تربيت، فضا سازى مهم‏تر از كار مستقيم فردى است. فضاها با انسان صحبت مى‏كنند.
در مسئله تربيت نسل منتظر نيز اين نكته بسيار مهم است؛ بسيار مهم‏تر از پيام هاى مستقيمى است كه مى‏خواهيم به افراد بدهيم. يكى از فاكتورهاى مهم در فضاسازى اين است كه وجود مبارك حضرت را جدى بگيريم و كوچك‏ترين شوخى و سهل‏انگارى به اين موضوع وارد نكنيم؛ مانند مسئله قرائت قرآن. دستور الهى به ما مى‏گويم:
»و إذا قرى‏ء القرآن فاستمعوا له...«
هنگامى كه قرآن خوانده مى‏شود، به آن گوش فرا دهيد...
به محض شروع تلاوت، مثلاً در تلويزيون، انسانى كه مى‏خواهد ديگران را تربيت كند، خودش بايد ساكت باشد و با همه وجود به قرآن گوش فرا دهد. ديگر احتياج نيست كه ديگران را امر به گوش دادن كنيم. اين مسئله بسيار مؤثر است. از اين طريق، در حقيقت احترام به قرآن به وجود مى‏آيد. اين مطلب در مورد خيلى چيزها بايد سارى و جارى باشد.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 28 خرداد 1390  7:34 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:سلسله مقالات جامعه و مهدویت

گوشزد كردن اهميت مسأله

شوخى و خنده جزء زندگى ما است؛ حتى در مسائل دينى نيز بعضى موقع شوخى مى‏كنيم. در بعضى چيزها به هيچ‏وجه نبايد شوخى كرد؛ از جمله قرآن و قيامت. نام قيامت كه بيايد، بايد اشك جارى شود. يكى از استادان ما تعريف مى‏كرد كه در تهران برادرى داشتم كه شيطنت مى‏كرد. مى‏آمد قم و مى‏گفت دلم برايت خيلى مى‏سوزد. توى شهرى زندگى مى‏كنى كه يك سينما ندارد و بعد مى‏گفت كه همه تكنسينها و مهندسان به جهنم مى‏روند و شما به بهشت. ولى آنها آتش جهنم را به وسيله علمشان خاموش مى‏كنند.
مسئله قيامت طورى در قرآن بيان مى‏شود كه هيچ جاى شوخى نمى‏گذارد. در مورد قيامت نبايد شوخى كرد. در نانوايى خانمى را ديدم كه دستش با سنگ داغ سوخت.
اعتراض كرد كه چرا اين را به من دادى. من گفتم اين سوختن ها خيلى زود التيام پيدا مى‏كند و بايد از آتش جهنم برحذر باشيم. گفت: اينجا من نسوزم، جهنم هر چه مى‏خواهد بشود، بشود. اين حرف عين حماقت و نادانى است كه بر يك شخص، حاكم است.
اگر بخواهيم نسل منتظر بار بياوريم، با بعضى چيزها نبايد شوخى كنيم. با نام امام زمان(عليه السلام ) نمى‏توان شوخى كرد.
اگر بخواهيم نسل منتظر تربيت كنيم، بايد با شنيدن نام ولى عصر(عليه السلام ) حالمان دگرگون و چهره‏مان متغير شود. اين تغيير چهره تأثير خودش را مى‏گذارد. اگر بچه‏اى گوشه چشم تر ما را ببيند، از هزاران آموزش مستقيم بهتر است. آن بچه مى‏بيند و در اعماق وجودش اثر مى‏گذارد. نشان دهيم كه ما درباره يك انسان مهم و بزرگ حرف مى‏زنيم كه سر سوزنى سهل‏انگارى در او وارد نمى‏شود.
نام امام زمان(عليه السلام ) كه مى‏آيد برمى‏خيزيم و دست روى سر مى‏گذاريم. اين كارى بوده كه امام رضا(عليه السلام ) قبل از تولد امام زمان(عليه السلام ) انجام مى‏داده؛ اين تكريم ها در عمل بايد نشان داده شود و مهم‏ترين تربيت نسل منتظر اين است كه نشان دهيم سخن از شخص بسيار مهمى است.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 28 خرداد 1390  7:35 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:سلسله مقالات جامعه و مهدویت

جهانى شدن

از ويژگى كه براى نسل منتظر مى توان در نظر گرفت اين است كه انسان از خويشتن و از خودش بيرون بيايد و جهانى شود. اصلا يكى از ويژگى هاى انتظار اين است كه انسان ها را از درون خودشان بيرون بياورد و از اين كه به مسائل جزئى و زندگى خودشان بپردازند، دورى كنند. خود محورى براى جامعه بسيار خطرناك است.
كسى كه درخت را از خيابان مى كند و در منزل خويش مى كارد، انديشه ى اين آدم در حقيقت، از خودش و خانه ى خودش فراتر نمى رود.
و خود محورى يعنى اين كه خود را در حد خودش و خانه ى خودش ببيند. هر چيزي،در خانه ى او معنا دارد،در درون خانه ى او ارزش دارد، فراتر از خانه ى خودش نمى انديشد، به شهر نمى انديشد، به كشور نمى انديشد، انگار فقط همين نسل است و بس.
انتظار انسان را از خانه ى خود بيرون مى آورد و جهانى مى كند. اصلا ما مى خواهيم نسل منتظر را تربيت كنيم،نه فقط يك شهروند.
اگر بخواهيم يك نوجوان را تربيت كنيم بايد بتوانيم او را با انتظار و مفهوم آن آشنا كنيم. بايد به او بفهمانيم كه تو براى خودت و در چارچوبه ى خودت زندگى نمى كنى، بايد به جهان بينديشى، به حكومتى كه بر جهان حاكم است.
خوش بختانه در رگه هايى كه با عنايت خود امام (عجل الله تعالي فرجه ) در وجود جوانان، به وجود آمده، كاملا ديده مى شود كه مثلا دانش جوى مهندسى اين گونه مى انديشد كه من بايد پاسخ گوى امام زمانم باشم، امامى كه حكومت جهانى برقرار خواهد كرد.
حال اگر ايشان را درك كردم كه به مقصود رسيده ام، در غير اين صورت نيز باز پاسخ گوى او هستم و براى تحقق حكومتش تلاش كرده ام. او از عمل و حاصل عمل ما آگاه است.
و از آن طرف متإسفانه در دستگاه ها و ادارات ما برخى از افراد، گويا با همين رييس كه بالاى سرشان است مواجه اند. مثلا مى گويند ))آقا تا وقتى در اين اداره وضعيت اين گونه است، من مانند شمعك كار مى كنم.)) يعنى شعله ور نمى شوم.

اين حرف در حقيقت حرف آدمى است كه گويى رييسش همين كسى است كه بالاى سرش است. نسل منتظر نبايد اين گونه باشد. او بايد پاسخ گوى امام زمانش باشد، يعنى هر كس كه منتظر است: كارمند، دانشجو، طلبه، پزشك و ... بايد امام زمان(عجل الله تعالي فرجه ) را بالاى سرش ببيند، نه رييس و وزير و رييس جمهور و ... را.
علاوه بر مسئله ى پيش گفته، مسئله ى نياز به ولى و مرشد است. كسى كه به او عشق بورزيم و او را از صميم دل دوست بداريم و به گونه اى عمل كنيم كه گويى ذره ذره ى عمل ما با هدايت او انجام مى گيرد.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 28 خرداد 1390  7:37 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:سلسله مقالات جامعه و مهدویت

انديشيدن به آينده

از ويژگى هاى انسان منتظر اين است كه به واقعه اى كه در آينده اتفاق خواهد افتاد, ايمان دارد. اين موضوع را اگر شما با اين رويكرد ملاحظه كنيد كه اگر در وجود انسان اين قابليت بود كه بتواند وقايع آينده را پيش بينى كند، چه مى شد. يا مثلا در امريكا اگر عده اى مى دانستند چنين اتفاقى خواهد افتاد، خودشان را آماده ى اين اتفاق مى كردند.
خداوند دو هديه ى بزرگ به ما كرامت فرموده است: نخست اين كه قيامت را وعده داده است و در آينده اتفاق خواهد افتاد، دوم اين كه موعودگرا است.
آينده اى را به نام عصر ظهور پيش بينى كنيم كه در آن شيعيان منتظر دوازدهمين حجت الهى حضرت مهدى عجل الله تعالي فرجه هستند. بنابراين يكى از ويژگى هاى تربيتى انسان منتظر اين است كه به آينده اى با وقايع و ويژگى هاى خاص مى انديشد.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 28 خرداد 1390  7:38 PM
تشکرات از این پست
javid1000 pooriya
دسترسی سریع به انجمن ها