عالم ارواح یکی شده!
پس از نفخ صور و برپایی قیامت وسطی، روح انسانی به مرتبه عقلانی وارد میشود. در این مرتبه روح از قید ماده و محسوس رها می شود و وجود روحانی معنوی پیدا میکند. فقط و فقط خدا و مظاهر او را می بیند. یعنی به تجرد کامل میرسد. به تعبیر صدرالمتألهین فیلسوف اسلامی به سکون عقلی میرسد.(1) این مرتبه، مرتبهای است که با صعود نفس بدان، دیگر از آن به روح تعبیر میشود.یعنی نفس از این پس روح نامیده می شود.
روح به مقام فناء رسیده است و فقط خدا را می بیند و بس! دیگر در آن جا من و تویی نیست. همه موجودات خاکسار درگاه برترین وجودند.
روح به تعبیر قرآن متعلق به عالم امر است: «قل الروح من أمر ربی»(2) ؛"بگو ای پیامبر روح متعلق به عالم امر است." حال سؤالی مطرح است و آن اینکه عالم امر چه عالمی است؟! باید گفت عالم امر مرتبه ای است که دیگر در آن کثرت نفوس وجود ندارد بلکه روح همه یکی می شوند. چون همه به وجود الهی وجود پیدا کرده اند. آنچنان که قرآن کریم میفرماید:و ما امرنا إلا واحده کلمح البصر ؛ "و امر ما نیست مگر واحد مانند چشم بر هم زدنی."(3) در واقع روح به مقام فناء رسیده است و فقط خدا را می بیند و بس! دیگر در آن جا من و تویی نیست. همه موجودات خاکسار درگاه برترین وجودند. البته روح هنوز هم به همان مقام اولیه که از آن نزول نموده بود نرسیده است. اگر روح بتواند در سیر اشتداد وجودی به کمالات خود بیفزاید در آن صورت به مرتبه بالاتری صعود مینماید. آن مرتبه بالاتر تحقق قیامت کبرای اوست. روحی که قیامت کبری برایش برپا میشود قوس صعود را کامل گردانیده و به همان فطرت اولی که از آن نزول نموده بود بازگشته است. یعنی با تحقق قیامت کبری انسان صغیر به انسان کبیر مبدل میشود. چون از عالم مادی و مثالی و عقلانی می گذرد. مقامی که در این مرتبه احراز میشود رتبه انسان کامل و حقیقت محمدیه نامیده میشود.(4) به ویژگی ها و خصوصیات خاص این رتبه در مقاله های بعدی بیشتر خواهیم پرداخت.
ادامه دارد...
پی نوشت
1. صدرالدین شیرازی(ملاصدرا)، اسرارالآیات،ص94
2. سوره مبارکه اسراء آیه شریفه 85
3. سوره مبارکه قمر آیه شریفه 50
4. صدرالدین شیرازی(ملاصدرا)، اسرارالآیات،ص166
ن- رادفر
کارشناس فلسفه اسلامی
مدیر تالار مهدویت
مدیر تالار فلسفه و کلام
id l4i: hoosianp_rasekhoon
mail yahoo: hoosianp@yahoo.com
ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب