آینه های شکسته!!
استادی می گفت کسی پرسید: "چرا نمی توان خدا را دید؟"
ظریفی آینه ای بزرگ به دستش داد و گفت چه می بینی؟
گفت:" خودم را."
چرا نمی توان خدا را دید؟
ظریف آینه را گرفت و آن را شکست. آینه هزاران تکّه شد...تکّه هایی بسیار کوچک...
ظریف این بار تکّه کوچکی از آینه شکسته را به دستش داد. دوباره پرسید: چه می بینی؟
گفت: "هیچ. آن قدر آینه اش کوچک است که دیگر خودم را هم نمی بینم! "
ظریف گفت: اگر آینه دلت هم بزرگتر بود حتماً خدا را در آن می دیدی!
سایت تبیان
ن- رادفر
کارشناس فلسفه اسلامی
مدیر تالار مهدویت
مدیر تالار فلسفه و کلام
id l4i: hoosianp_rasekhoon
mail yahoo: hoosianp@yahoo.com
ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب