عقل رحمانی یا نفسانی؟
در ادامه بررسی رابطه عقل و دین در جهت تحقق دانشگاه اسلامی بایستی منظور از عقل را نیز معیّن کنیم. بر این اساس مراد خود از عقل را بیان می داریم:
2. تعریف عقل
عقل در این مبحث به معنای نیروی ادراكی ناب است كه از گزند وهم و خیال و قیاس و گمان مصون است و پیش از هر چیز اصل تناقض را به خوبی میفهمد و در سایه آن گزارههای بدیهی را كاملاً ادراك مینماید.
عقل واژهای است كه بار ارزشی دارد و همگان مدّعی داشتن آنند.
گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد به خود گمان نبرد هیچ كس كه نادانم(1)
لذا معنا و موارد اطلاق آن نزد اصحاب مكاتب متعدد، متفاوت است. كلمه عقل همانند واژه درخت، زمین یا ستاره و سپهر نیست كه نزد همگان یكسان باشد. نیز نظیر واژه چشم و گوش یا دست و پا از اعضای ادراكی و تحریكی بدن انسان نیست تا در بینش همه به یك معنا باشد.
داوری توده مردم درباره افرادی كه منافع دنیا و اغراض مادی و اهداف گذرای طبیعی را به خوبی و با سرعت تشخیص میدهند ولی در تمیز معارف والا، مطالب معنوی و اهداف اخروی و جاودان ناتوانند چنین است كه آنها از عقل خوبی برخوردارند.
چنانچه تمایلات نفس بر عقل غالب شود و عقل و خرد را تحت سیطره خود درآورد و از آن در مسیر فسق و فجور و فتنه و نیرنگ و پلیدی استفاده كند « عقلانیت نفسانی » نامیده می شود.
در حالی كه این گروه نزد اولیای الهی گرفتار و مبتلا به شیطنتند. همان طور که امیرالؤمنین علی(ع) در نهج البلاغه می فرماید: « معاویه زیرک تر از من نیست بلکه حیله می زند و ظلم می کند و اگر کراهت من نسبت به حیله زنی نبود قطعاً از زیرک ترین مردم بودم.» (2) در واقع در معارف اسلامی به همان میزان كه عقل و خرد مورد تمجید قرار گرفته و از آثار و بركات ارزشمند آن سخن به میان آمده است از خطر سلطه نفس بر عقل نیز هشدار داده شده است و به این ترتیب می توان به وضوح دریافت كه همه تمجیدها از عقل و برشمردن آثار بزرگ و راهگشا و كمال رسان آن در صورت تحقق در انسان « عقلانیت رحمانی » نام می گیرد و چنانچه تمایلات نفس بر عقل غالب شود و عقل و خرد را تحت سیطره خود درآورد و از آن در مسیر فسق و فجور و فتنه و نیرنگ و پلیدی استفاده كند « عقلانیت نفسانی » نامیده می شود.
این سخن از امیرمومنان (ع ) است كه می فرماید :
« كم من عقل اسیر عند هوی امیر ؛ چه بسیار عقلی كه در برابر فرمانروایی خواهش های نفسانی اسیر و مقهور است . » (3 )
به كلام حضرت علی (ع ) خوب دقت كنید. امام (ع ) رابطه بعضی از عقل ها و نفس ها را رابطه اسیر و امیر می داند. یعنی عقل ها « اسیر » هستند و نفس ها « امیر » . در چنین حالتی نفس كه امیر و فرمانرواست دستور می دهد و عقل كه اسیر و مقهور است اطاعت می كند! و این همان « عقلانیت نفسانی » است كه همه دانستنی ها و آموختنی ها و كیاست ها و راهنمایی های عقل در خدمت نفس درمی آید و انسان نفس پرست عقل و خرد خویش را برای دست یابی به خیانت ها و فتنه گری و فریبكاری ها به بهره برداری می رساند.(4)
كلمه عقل همانند واژه درخت، زمین یا ستاره و سپهر نیست كه نزد همگان یكسان باشد. نیز نظیر واژه چشم و گوش یا دست و پا از اعضای ادراكی و تحریكی بدن انسان نیست تا در بینش همه به یك معنا باشد.
امّا عقل در این مبحث به معنای نیروی ادراكی ناب است كه از گزند وهم و خیال و قیاس و گمان مصون است و پیش از هر چیز اصل تناقض را به خوبی میفهمد و در سایه آن گزارههای بدیهی را كاملاً ادراك مینماید. پس مقصود از عقل در این سلسله مباحث، فقط عقل محضی نیست كه در فلسفه و كلام به کار می رود. عقلی که برهان و استدلال می آورد. بلكه گستره آن بسیار وسیع است و 1- «عقل تجربی» را كه در علوم تجربی و انسانی ظهور مییابد، 2- «عقل نیمه تجریدی» را كه عهدهدار ریاضیات است و 3- «عقل ناب» را كه از عهده عرفان نظری بر میآید نیز دربرمیگیرد. بنابراین در مقام تعیین ارزش و جایگاه عقل در معرفت دینی بر آنیم كه نسبت هر چهار قسم عقلِ را با دین مشخص کنیم.
اختلاف عقل محض فلسفی و عقل ناب عرفان را میتوان در سروده مولوی یافت:
عقل گوید شش جهت حدّ است و بیرون راه نیست عشق گوید راه هست و رفتهام من بارها
عقل بازاری بدید و تاجری آغاز كرد عشق دیده زان سوی بازار او بازارها(5)(6)
پی نوشت ها
1- گلستان سعدی، باب هشتم، ص538، شماره 30.
2- «ما كان معاویة بأدهی منّی... » نهج البلاغه، خطبه 198.
3ـ غررالحكم ج 1 ص 86.
4- روزنامه جمهوری اسلامی 21/07/1387 صفحه عقیدتی
5 ـ كلیات دیوان شمس، ص56، شماره 132.
6- آیت الله جوادی آملی، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، تلخیص صص 33-19.
رادفر
کارشناس فلسفه اسلامی
مدیر تالار مهدویت
مدیر تالار فلسفه و کلام
id l4i: hoosianp_rasekhoon
mail yahoo: hoosianp@yahoo.com
ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب