زمان و مکان قیامت!
قیامت چه موقع بر پا میشود؟ یا جای قیامت کجاست؟ آیا در زمین است؟ در یکی از کرات آسمانی است؟ آنجائی که خداوند عزّ وجلّ، بهشت و جهنّم را برای مؤمنین و کافرین قرار داده کجاست؟ محلّش کجاست؟ زمانش کی خواهد بود؟ برای پاسخ مقدّمهای را ذکرمی نمائیم، و پس از بیان این مقدّمه معلوم میشود که زمان قیامت کی میباشد و مکان بهشت و جهنّم کجاست.
کما اینکه از پیغمبر أکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) سؤال میکردند: قیام ساعت چه موقع است؟ قیامت کی بر پا میشود؟ این وعده که شما میدهید کی میرسد؟ و در اذهان مردم و عامّة طبقات همینطور این سؤال از آن زمان هست.
و آن مقدّمه اینست:
این عالمی که ما در آن زیست میکنیم، عالم مادّه و طبیعت است. یعنی موجودات این عالم دارای مادّه هستند و دارای طبایع مختلف. و لازمة عالم مادّه، زمان و مکان است. یعنی هیچ مادّهای که خارج از زمان و مکان باشد وجود ندارد، و زمان و مکان از عوارض لاینفک این جوهر مادّی است.و لذا اسم این عالم را جهان طبع و مادّه گذاردهاند.
یک عالم دیگر داریم که در آن مادّه نیست، وآن عالم مثال و برزخ است که در آنجا حقیقت و ملکوت موجودات بسیار قویتر و عجیبتر و شریفتر و عالِمتر و قادرتر است؛ و آن جهان بطور کلّی از این جهان بسیار قویتر است از تمام جهات.
ولی آن عالم بر این عالم احاطه دارد؛ دنبال این عالم نیست که این عالم طبع و مادّه سپری شود؛ و چون سپری گردد، آن زمانی که بدنبال این زمان است عالم برزخ و مثال باشد.
از عالم مثال و برزخ بالاتر، عالم نفس است که در آنجا موجودات خیلی عجیبتر و قویترند. علمشان، ادراکشان، قدرتشان بیشتر از عالم برزخ است.
و آن عالم نیز دنبال عالم برزخ نیست که بگوئیم در زمانی که عالم برزخ سپری شود در آن زمان عالم قیامت طلوع میکند؛ چون اصولاً عالم قیامت زمانی نیست، مافوق زمان است.
بنابراین عالم قیامت که ظهور تجلّیات نفس است احاطة بر عالم برزخ دارد.عالم برزخ احاطه بر این عالم دارد؛ و عالم قیامت احاطه بر عالم برزخ. بنابراین الآن، عالم برزخ و قیامت موجود است. باز کردن این موضوع در الفاظ فلسفی ممکن است برای شما عزیزان سنگین و از حوصله شما خارج باشد پس ادامه بحث را در مثالی پی میگیریم امید است که مفید واقع شود .
تمثیل حجاب بین عالم طبیعت با عالم قیامت به دیوار طولانی
و با یک مثال شاید این مسأله خوب روشن شود:
شما میدانید مثلاً ما فعلاً که اینجا نشستهایم حال در هر محلّی است مثلا مسجدی،. فرض کنید: در پشت این محلّ و این مسجد یک باغ است آنطور که برای ما از باغ های برزخی شرح دادهاند؛ از بهشت برزخی یا جهنّم برزخی. و این دیوار، دیواری است طولانی، یعنی این دیوار که بین ما و این باغ و یا این گلستان و جهنّم فاصله دارد طولانی است.
به ما میگویند: شما باید از اینجا حرکت کنید و بروید در آن باغ! و این سیری است که تمام افراد بشر بدون استثناء باید بکنند؛ همه باید وارد عالم برزخ گردند.
عالم طبیعت و عالم برزخ و عالم قیامت در طول همدیگر قرار دارند به طوری که هریک که بالاتر است عالم پایین تر از خود را در بطن دارد.
اگر انسان در اثر تعلیمات الهیه و متابعت از دستورات خدا، تزکیة نفس کرد و به مقام طهارت رسید و سرّش را پاک کرد، بطوریکه بتواند موجودات عالم ملکوت را در اینجا ببیند؛ او همینطوریکه در این مکان نشسته است یکسره به سراغ دیوار میرود، و دیوار را با کلنگی و با چکشی میزند، میزند، میزند تا بالاخره آنرا سوراخ میکند، و کمکم سوراخ را توسعه میدهد بطوریکه بتواند از داخل آن وارد باغ شود.
در دنیاست، و لیکن به برزخ رسیده است. و راهش، راه مجاهدة با نفس است؛ که آنچه را که خدا میگوید پیروی کند، و آنچه را که نفس امّاره امر میکند انسان از آن پرهیز نماید. و راه از میان بر داشتن دیوار همین مجاهدات است.
مثل این میماند که در بعضی از کارخانجات ریلی روی زمین میسازند و سپس چند چرخ با تسمه حرکت میکند و دائماً به روی این ریل میگردد. و اگر یک صندلی و یک صندوق یا چیز دیگری را بخواهند به آخر کارخانه ببرند روی این ریل میگذارند، و حرکت تسمه و چرخ ها از سقف کارخانه که به این ریل متّصل است موجب حرکت این چیز خواهد شد تا به انتهای کارخانه برسد.
شما خود را روی این ریل ببینید که در کنار دیوار زمان و به موازات آن کشیده شده است. و این تسمة عالم غیب، چرخ های زمان را به حرکت در آورده و بالنّتیجه صندلی شما را که بر روی آن نشستهاید حرکت میدهد و پیوسته به جلو میآورد.
و دائماً پیوسته بدون اختیار و اراده شما جلوتر میرود ؛ دائماً این چرخ ها در حرکت است و انسان را خواهی نخواهی به جلو میبرند، تا هنگامیکه مرگ انسان فرا رسد و دیوار به پایان رسد و به نقطة آخر کارخانه منتهی گردد. این دیوار سدّ بین ما و شما و بین عالم برزخ است.
بنابراین، برزخ در پشت این دیوار زمان موجود است. حورالعین در پشت این دیوار حاضرند، درختها، آبها، نسیمها، ارواح طیبه و طاهره، و عذابها و نقمتها همه حاضرند؛ امّا یک دیوار هست، یک حجاب هست، یک پردهای است که مانع از رؤیت میشود.
آن مردانی که در راه خدا به امر خدا حرکت میکنند، وارد میشوند؛ افرادی که حرکت نمیکنند وارد نمیشوند تا اینکه مرگ آنها فرا رسد؛ و آنان نیز راه به برزخ را طی کردهاند تا به زمان مرگ رسیدند.
و مرگ در حقیقت آنان را به مرگ نرسانده است، بلکه موجب اطّلاع آنان از احوالات برزخ شده است؛ کما اینکه الآن برزخ هست و اطّلاعی ندارند، دیوار فاصله است. این راجع به برزخ.
و اما قیامت:
فرض کنید آن کسانی که وارد برزخ شدهاند، پشت آنها باز هم باغی است به نام قیامت، به نام تجلّیات نفس؛ ولی باز هم بین آن باغ و بین این باغ برزخی، دیواری فاصله است.
اگر آن کسانی که در عالم مثال وارد شدهاند بتوانند با تزکیة نفس و مجاهدة با نفس امّاره (قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکاهَا) خود را از لَوث عالم ماده پاک کنند و سرّ خود را تطهیر نمایند، و غیر خدا را در عالم وجود خود داخل نکنند و تمام کارها و افکار و حرکات و سکنات آنها طبق امر خدا باشد، آن حجاب قیامتی هم از جلوی چشم آنها برداشته میشود، و با اینکه در دنیا هستند و روی زمین طبع و عالم زمان زیست میکنند، از برزخ وارد عالم نفس و قیامت شده و آن بهشتهائی که در عالم قیامت وعده داده شده است همه در نزد آنان حاضر و مشهود است.
افرادی که این کار را نمیکنند، رفتهاند در برزخ؛ امّا نمیتوانند بروند در قیامت؛ آنان باز هم باید آن دیواری که در جلوی آنان قرار دارد و بین آنان و قیامت فاصله شده است را طی کنند تا برسند به زمانی که در نفخ صور در عالم قیامت حاضر شوند.
بنابراین، قیامت در عرض برزخ نیست؛ در طول آنست. ولیکن انکشاف عالم قیامت و معرفت بر خصوصیات و احوال و خواصّ و آثار آن عالم متوقّف بر از بین رفتن صور مادی و جذب در عالم برزخ است.برزخ و قیامت انسان در خود اوست و میتواند در دنیا به آن برسد
بنابراین افرادی که در دنیا هستند، میتوانند هم به برزخ برسند و هم به قیامت، و مشاهده کنند که عالم برزخ بر این عالم طبیعت احاطه دارد، و عالم قیامت بر عالم برزخ و دنیا هر دو احاطه دارد.
پس از بیان این مطلب که به عنوان مقدّمه یادآور شدیم، معلوم میشود که اگر از ما سؤال کنند که زمان قیامت چه موقع است؟ جواب آن چیست.
اگر انسان در اثر تعلیمات الهیه و متابعت از دستورات خدا، تزکیة نفس کرد و به مقام طهارت رسید و سرّش را پاک کرد، بطوریکه بتواند موجودات عالم ملکوت را در اینجا ببیند؛ او از همین جا ودر این دنیا سیرش را به سمت غایت(کمال) آغاز کرده.
جواب آن اینست که قیامت حاضر است، حاضر! از یک چشم بههم زدن به انسان نزدیکتر است. و رضوان خدا از یک چشم به هم زدن به انسان نزدیکتر است. چون برزخ انسان در خود انسان است، و چون قیامت انسان در خود انسان است.
نفس انسان احاطه بر عالم مثال و صورت انسان دارد و مثال و صورت احاطه بر بدن دارد، و بنابراین از همه چیز به انسان حتّی از یک چشم بر هم نهادن هم نزدیکتر، همان برزخ و قیامت انسان است.
غایة الامر برای رسیدن و ادراک کردن این معنی، این دیوار باید طی شود، آن دیوار برزخی باید طی شود، باید در صور دمیده شود.اینها برای طول مسافت است نه بُعد راه.
کسیکه نمیتواند الان این دیوار را بشکافد و فوراً به مقصود برسد، طول این دیوار را باید طی کند. حالا این دیوار در چه مدّت طی میشود؛ پنجاه سال، شصت سال، هفتاد سال، صد سال؛ باید زندگی کند تا بفهمد برزخ چیست.
بعد میرود در برزخ؛ فوراً که نمیتواند برود در قیامت، چون اسیر عالم مثال و صورت است. باید برود دنبال آن دیواری که بین برزخ و قیامت است، آنقدر راه برود تا برسد به آخر آن دیوار. درحالیکه اگر بتواند فوراً دیوار را بشکافد و به رضوان خدا و آن نعمتهائی که خداوند عزّوجلّ در قیامت وعده داده است برسد، دیوار را میشکافد و خود را در قیامت میبیند.
میپرسند: قیامت کجاست؟ و چه موقع است؟
بین برزخ و قیامت، حجاب صورت فاصله است از یک چشم بر هم نهادن نزدیکتر.
«وَ لِلَّهِ غَیبُ السَّمَـ"وَ " تِ وَ الاْرْضِ وَ مَآ أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ کلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَهَ عَلَی" کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ.» [1] ؛ غیب آسمانها و زمین اختصاص به خدا دارد. و امر قیام ساعت قیامت نیست مگر یک چشم بر هم زدن یا نزدیکتر. خداوند بر هر چیزی تواناست.
خدا همه جا هست، و ملکوت و غیب آسمان ها و زمین نیز همه جا هست؛ پس غیب آنها در دست خدا و با خدا و برای خداست. چقدر طول میکشد انسان به قیامت برسد؟ از یک چشم به هم زدن سریعتر و نزدیکتر؛ چون هستی و واقعیت نفس انسان، به انسان از یک چشم بر هم زدن نزدیکتر است. إِنَّ اللَهَ عَلَی" کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ؛ میتواند شما را به یک چشم بر هم نهادن یا سریعتر از آن به قیامت برساند.
پس قیامت چه موقع برپاست؟ نمیشود گفت: اکنون. برزخ چه موقع برپاست؟ نمیشود گفت: اکنون. ولی میشود گفت: قیامت و برزخ هر دو بر پا هستند و هر دو موجودند.
چه موقع انسان به برزخ میرسد و آثار آن عالم را ادراک میکند؟ وقتی که از عالم طبیعت قدم بیرون گذارد، و سلسله اسباب و مسبّبات را محکوم در دست خدا ببیند.
چه موقع از عالم برزخ بیرون میآید و عالم قیامت را ادراک میکند؟
وقتی که عالم صورت را مضمحلّ کند و از آن بگذرد، آن وقت وارد عالم قیامت میشود. هر چه زودتر، زودتر؛ و افرادی که نمیتوانند، دیرتر.
بنابراین افرادی که در دنیا هستند، میتوانند هم به برزخ برسند و هم به قیامت، و مشاهده کنند که عالم برزخ بر این عالم طبیعت احاطه دارد، و عالم قیامت بر عالم برزخ و دنیا هر دو احاطه دارد.
مؤمنین زودتر از کفّار، و کفّار دیرتر. و برای بعضی در عبور از عَقَبات، برزخشان خیلی طول میکشد، و برای رسیدن به قیامت مشکلات بسیاری در پیش دارند، ولیکن برای بعضی آسان است.
برای ائمّة طاهرین علیهم السّلام و اولیای خدا بسیار آسان است. آنها در دنیا برزخ و قیامت را پیمودهاند، حساب و کتاب و صراط و میزان و عدل و بهشت و جهنّم، همه را دیده و عبور کردهاند؛ و به مقام فناء در ذات حضرت احدیت رسیده و سپس به این عالم رجوع کرده و برای ما خبر آوردهاند.
از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم میپرسند: مَتَی" هَـ"ذَا الْوَعْدُ؟ «وعدة قیامت را که خدا داده است کی میرسد؟»
«وَ یقُولُونَ مَتَی" هُوَ قُلْ عَسَی"´ أَن یکونَ قَرِیبًا.»[2] ؛ و میگویند: چه زمانی است آن؟ ای پیامبر! بگو: امید است که نزدیک باشد.
آنهائی که از پیغمبر سؤال میکردند چه میفهمیدند این معانی چیست؟
آن شخصی که مشرک بوده و تازه ایمان آورده، یا آن مشرکی که هنوز ایمان نیاورده، و از رسول الله صلّی الله علیه وآله وسلّم سؤال میکند: قیامتی را که وعده میدهی، چه موقع بر پا میشود؟ رسول اکرم در جواب او چه بگوید؟ چگونه متوجّهش سازد که هم اکنون تو در آتش میسوزی! سراپایت را آتش فرا گرفته است امّا ادراک نمیکنی! الآن قیامت تو با تست، ولی نمیفهمی! باید این دنیا را سپری کنی! بروی در برزخ! از آن عذابهای سخت برزخی، آنقدر بچشی تا برسی به قیامت! در صور دمیده شود، تو را در محشر حاضر کنند، اوّلین و آخرین حاضر شوند در روزی که پنجاه هزار سال به طول میانجامد، این مراحل همه باید طی شود تا بفهمی که قیامت چگونه است!
غیر از این پیغمبر نمیتواند بگوید. و چقدر عالی و صحیح و حساب شده و طبق واقع جواب داده است، و چقدر نیکو فرموده: قُلْ عَسَی أَن یکونَ قَرِیبًا. بگو: شاید نزدیک باشد، امید است نزدیک باشد.
دیگر از این جمله بهتر و عالیتر چه گفتاری است؟
«وَ یقُولُونَ مَتَی" هَـذَا الْوَعْدُ إِن کنتُمْ صَـادِقِینَ * قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَهِ وَ إِنَّمَآ أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ * فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِی´ـَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کفَرُوا وَ قِیلَ هَذَا الَّذِی کنتُم بِهِ تَدَّعُونَ.» [3] ؛ و میگویند: این وعدهای که شما میدهید، میگوئید: بهشتی و جهنّمی هست، جهنّم محلّ کافران و بهشت محلّ مؤمنان است، اگر راست میگوئید، وقتش را معین کنید و بگوئید چه موقع برپا میشود.
ای پیامبر! به آنها بگو: این است و غیر از این نیست که علمش در نزد خداست. من آمدهام شما را از عواقب وخیم کفر و شرک و نفاق و کردار زشت بترسانم. و من به وضوح و روشنی شما را از این خطر بر حذر میدارم. شما بروید خودتان را اصلاح کنید! شما چکار به وقتش دارید؟ اطّلاع وقت آن دردی از شما دوا نمیکند، خود را درست کنید که گرفتار نشوید؛ این مهمّ است!
وقتی ببینند که قیامت نزدیک شده است، چهره و سیمای کسانیکه کافر بودند سیاه و تباه و خراب و بد میگردد. آن وقت به آنها خطاب میشود که اینست همان قیامتی که شما بطلان و عدم آن را میپنداشتید، و بر عقیدة خود که نبودِ آن بود صحّه مینهادید!
شما قیامت را مسخره میکردید که چه موقع میآید؟ چگونهزمین از بین میرود؟ کرات سَماوی فرو میریزد؟ دیدید که از یک چشم به هم زدن به شما نزدیکتر بود! ادراک نمودید که قرب آن از چه قرار بود!
منبع : معاد شناسی جلد 5. مؤلف : علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی
فرآوری : فاطمه محمدی - گروه دین واندیشه تبیان
پی نوشت :
1 ـ سوره نحل آیه 77.
2 ـ سوره اسرا آیه 51.
3 ـ سوره ملک آیات 25-27.
مدیر تالار مهدویت
مدیر تالار فلسفه و کلام
id l4i: hoosianp_rasekhoon
mail yahoo: hoosianp@yahoo.com
ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب