0

حکایت جالبی از مدارای پیامبر

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

حکایت جالبی از مدارای پیامبر

علی بن ابراهیم از پدرش از ابن ابی عمیر از ابن اذینه از زراره از امام باقر علیه السلام نقل کرده اند که حضرت فرمود:

عایشه نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بود که فردی یهودی وارد شد و گفت: «السام علیکم» یعنی مرگ بر شما. پیامبر صلی الله علیه و آله جواب داد «علیکم». سپس فردی دیگر وارد شد و مانند فرد اول گفت و پیامبر نیز به همان صورت جواب داد. سومی وارد شد و مانند دو نفر قبل گفت. پیامبر نیز همان جواب را تکرار کرد.

عایشه خشمناک شد و گفت بر شما باد مرگ، غضب و لعنت خدا ای یهودیان، ای برادران میمون و خوک!

پیامبر به او فرمود:

عایشه! فحش اگر قیافه ای پیدا می کرد، آن قیافه، بد می بود. مدارا هر کجا باشد زینت بخش آن جاست و هر کجا نباشد، سبب زشتی می شود. عایشه گفت: یا رسول الله نشنیدی که گفتند «السام علیکم». پیامبر فرمود: بلی، تو نشنیدی من چگونه به آنها جواب گفتم؟ گفتم: «علیکم»….

اصول کافی، کتاب العِشرة، باب 11

چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا  2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا  3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا  4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا

پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com

تالارهای تحت مدیریت :

مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه

 

شنبه 8 خرداد 1389  11:24 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها