0

شهید بهشتی از زبان خود وی

 
rassool
rassool
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : تیر 1387 
تعداد پست ها : 471
محل سکونت : اصفهان

شهید بهشتی از زبان خود وی






منمحمد حسینی ‌بهشتی كه گاه به اشتباه محمد حسین بهشتی می‌نویسند. نام اولم محمد و نام‌ خانوادگی تركیبی است از حسینی ‌بهشتی. در دوم آبان 1307 در شهر اصفهان در محله لومبان متولد شدم، منطقه زندگی ما یك منطقه قدیمی است، از مناطق بسیار قدیمی شهر است. خانواده من یك خانواده روحانی است. پدرم روحانی بود. تحصیلاتم را در یك مكتبخانه در سن چهار سالگی آغاز كردم. خیلی سریع خواندن و نوشتن و خواندن قرآن را یاد گرفتم و در جمع خانواده به عنوان یك نوجوان تیزهوش شناخته شدم. تا اینكه قرار شد به دبستان بروم. دبستان دولتی ثروت، در آن موقع كه بعدها به نام 15 بهمن نامیده شد. وقتی آنجا رفتم از من امتحان ورودی كردند و گفتند كه باید به كلاس ششم برود ولی از نظر سن نمی‌تواند بنابراین در كلاس چهارم پذیرفته شدم و تحصیلات دبستانی را همان جا به پایان رساندم.

از آنجا به دبیرستان سعدی رفتم. سال اول و دوم را در دبیرستان گذراندم و اوایل سال دوم بود كه حوادث شهریور 20 پیش آمد، با حوادث شهریور 20 علاقه و شوری در نوجوان‌ها برای یادگیری معارف اسلامی به وجود آمد. در سال 1321 تحصیلات دبیرستانی را رها كردم به مدرسه صدر اصفهان رفتم برای ادامه تحصیل، چون در این فاصله یك مقدار خوانده بودم. از سال 1321 تا 1325 در اصفهان تحصیلات ادبیات عرب، منطق، كلام و سطوح فقه و اصول را با سرعت خواندم كه این سرعت و پیشرفت موجب شده بود كه حوزه آنجا با لطف فراوان با من برخورد كند. در سال 1324 از پدر و مادرم خواستم كه اجازه بدهند در یك حجره‌ای كه در مدرسه داشتم، شب‌ها هم در آنجا بمانم و به تمام معنا طلبه شبانه‌روزی باشم. این را بگویم كه در دبیرستان در سال اول و دوم زبان خارجی ما فرانسه بود و در آن دو سال فرانسه خوانده بودم ولی در محیط اجتماعی آن روز آموزش زبان انگلیسی بیشتر بود و در سال آخر كه در اصفهان بودم تصمیم گرفتم یك دوره زبان انگلیسی یاد بگیرم. یك دوره كامل «دریدر» خواندم و با انگلیسی آشنا شدم.

در سال 1325 به قم آمدم. حدود شش ماده در قم بقیه سطح، مكاسب و كفایه را تكمیل كردم و از اول 1326 درس خارج را شروع كردیم. درس خارج فقه و اصول نزد استاد عزیزمان مرحوم آیت‌الله محقق داماد می‌رفتم و همچنین درس استاد و مربی بزرگوارم و رهبرمان امام خمینی و بعد درس مرحوم آیت‌الله بروجردی، تعدادی درس مرحوم آیت‌الله سید محمد تقی خوانساری و تعداد خیلی كمی هم درس مرحوم آیت‌الله حجت كوه‌كمری.

به قم كه آمدم به مدرسه حجتیه رفتم. مدرسه‌ای بود كه مرحوم آیت‌الله حجت تازه بنیانگذاری كرده بودند.

در آن سال‌هایی بود كه استادمان آیت‌الله طباطبایی از تبریز به قم آمده بودند. در سال 1327 به فكر افتادم كه تحصیلات جدید را هم ادامه بدهم. بنابراین با گرفتن دیپلم ادبی به صورت متفرقه و آمدن به «دانشكده معقول و منقول» آن موقع كه حالا «الهیات و معارف اسلامی» نام دارد. دوره لیسانس را آنجا گذراندم در فاصله 27 تا 30 ، و سال سوم را به تهران آمدم و سال آخر دانشكده را برای اینكه بیشتر از درس‌های جدید استفاده كنم و هم زبان انگلیسی را اینجا كامل‌تر كنم و با یك استاد خارجی كه مسلط‌تر باشد یك مقداری پیش ببرم. در سال 1329 ، 1330 در تهران بودم و برای تأمین هزینه‌ام تدریس می‌كردم و خودكفا بودم. سال 1330 لیسانس شدم و برای ادامه تحصیل به قم برگشتم و ضمناً برای تدریس در دبیرستان‌ها، به عنوان دبیر زبان انگلیسی در دبیرستان حكیم نظامی قم مشغول تدریس شدم.

در سال 1329 و 1330 كه تهران بودم، مقارن بود با اوج مبارزات سیاسی و اجتماعی نهضت ملی نفت به رهبری مرحوم آیت‌الله كاشانی و مرحوم دكتر مصدق و به صورت یك جوان معمم مشتاق در تظاهرات و اجتماعات و میتینگ‌ها شركت می‌كردم. در سال 1331 در جریان 30 تیر آن موقع تابستان به اصفهان رفته بودم و در اعتصابات 26 تا 30 تیر فعالیت داشتم و شاید اولین یا دومین سخنرانی اعتصاب كه در ساختمان تلگرافخانه بود را به عهده من گذاشتند. به هر حال بعد از كودتای 28 مرداد در یك جمع‌بندی به این نتیجه رسیدم كه در آن نهضت ما كادرهای ساخته شده كم داشتیم، بنابراین تصمیم گرفتیم كه یك حركت فرهنگی ایجاد كنیم و در زیر پوشش آن كادر بسازیم. دبیرستانی به نام دین و دانش در قم تأسیس كردیم و با همكاری دوستان، كه مسؤولیت اداره‌اش مستقیماً به عهده من بود تا سال 1342 كه در قم بودم و همچنان مسؤولیت اداره آن را به عهده داشتم؛ و در ضمن در حوزه هم تدریس می‌كردم و یك حركت فرهنگی نو هم در حوزه به وجود آوردیم و رابطه‌ای هم با جوان‌های دانشگاهی برقرار كردیم پیوند میان دانشجو و طلبه و روحانی را پیوندی مبارك یافتیم.

در سال‌های 1335 تا 1338 دوره دكتری فلسفه و معقول را در دانشكده الهیات گذراندم، در حالی كه در قم بودم و برای درس‌ها و كارها به تهران می‌آمدم.

در سال 1339 ما سخت به فكر سامان دادن به حوزه علمیه قم افتادیم. مدرسین حوزه جلسات متعددی داشتند برای برنامه‌ریزی نظم حوزه و سازمان‌دهی به حوزه، در دو تا از این جلسات بنده هم شركت داشتم، كار ما در یكی از این جلسات به ثمر رسید و دراین جلسه آقای ربانی شیرازی و مرحوم آقای شهید سعیدی و خیلی دیگر از برادران شركت داشتند، آقای مشكینی و خیلی‌های دیگر. ما در یك برنامه‌ای در طول یك مدتی توانستیم یك طرح و برنامه تحصیلات علوم اسلامی در حوزه تهیه كنیم. در هفده سال این پایه‌ای شد برای تشكیل مدارس نمونه‌ای كه نمونه معروف‌ترش مدرسه حقانیه یا مدرسه منتظریه به نام مهدی منتظر سلام‌الله علیه است. در همان سال‌ها ما در قم به مناسبت تقویت پیوند دانش‌آموز و فرهنگی و دانشجو و طلبه به ایجاد كانون دانش‌آموزان قم دست زدیم و مسؤولیت مستقیم این كار را، برادر و همكار و دوست عزیزم مرحوم شهید دكتر مفتح به دست گرفتند. سال 42 به تهران آمدم و در ادامه كارها با گروه‌های مبارز از نزدیك رابطه برقرار كردیم. از كارهایی را كه فراموش كردم اگر اشتباه نكرده باشم 41 یا اوایل 42 در یك جشن مبعث كه دانشجویان دانشگاه تهران در امیرآباد در سالن غذاخوری برگزار كرده بودند، دعوت كردند كه من درآن روز مبعث سخنرانی كنم. در این سخنرانی موضوعی را من مطرح كردم به عنوان «مبارزه با تحریف یكی از هدف‌های بعثت است» و در این سخنرانی طرح یك كار تحقیقاتی اسلامی را ارائه كردم كه آن سخنرانی بعدها در مكتب تشیع چاپ شد.

مسلمان‌های هامبورگ به مناسبت مسجد هامبورگ كه بنیانگذارش روحانیت بود كه به دست مرحوم آیت‌آلله بروجردی گذارده شده بود فشار آورده بودند به مراجع كه چون مرحوم محققی آمده بودند به ایران باید یك نفر روحانی به آنجا برود. این فشارها متوجه آیت‌الله میلانی و آیت‌الله خوانساری شده بود، آیت‌الله حائری و آیت‌الله میلانی به بنده اصرار كردندكه باید بروید به آنجا، از طرفی دیگر چون شاخه نظامی هیأت‌های مؤتلفه تصویب كرده بودند كه منصور را اعدام كنند و بعد از اعدام انقلابی منصور پرونده دنبال شد و اسم بنده هم در آن پرونده بود. دوستان فكر می‌كردند كه به یك صورتی من را از ایران خارج كنند و در خارج مشغول فعالیت‌هایی باشم. البته خود من ترجیح می‌دادم كه در ایران بمانم. مشكل من گذرنامه بود كه به من نمی‌دادند ولی دوستان گفتند از طریق آیت‌الله خوانساری می‌شود گذرنامه را گرفت و در آن موقع این گونه كارها از طریق ایشان حل می‌شد و آیت‌الله خوانساری اقدام كردند و گذرنامه را گرفتند به این طریق مشكل گذرنامه حل شد و در رابطه با این آقایان بخصوص آیت‌الله میلانی به هامبورگ رفتم. تصمیم این بود كه مدت كوتاهی آنجا بمانم و كار آنجا كه سامان گرفت برگردم ولی در آنجا احساس كردم كه دانشجویان سخت محتاج هستند به یك نوع تشكیلات اسلامی، هسته اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان گروه فارسی زبان آنجا را به وجود آوردیم و مركز اسلامی هامبورگ سامان گرفت. بیش از 5 سال آنجا بودم كه در طی این 5 سال سفری به حج مشرف شدم، سفری به سوریه، لبنان و آمدم به تركیه برای بازدید از فعالیت‌های اسلامی آنجا و تجدید عهد با دوستان و مخصوصاً برادر عزیزمان آقای صدر (امام موسی صدر) و امیدوارم هر كجا كه هست مورد رحمت خداوند باشد و انشاءالله به آغوش جامعه‌مان بازگردد و سفری هم به عراق آمدم و به خدمت امام رفتم در سال 48 ، به هر حال كارهای آنجا سر و سامان گرفت و در سال 1349 به ایران برای یك مسافرت آمدم. اما مطمئن بودم كه با این آمدن امكان بازگشتم كم است. در اینجا مدتی كارهای آزاد داشتم كه باز مجدداً قرار شد كار برنامه‌ریزی و تهیه كتاب‌ها را دنبال كنیم بعد مسأله تشكیل روحانیت مبارز و همكاری با مبارزات، بخشی از وقت ما را گرفت. تا اینكه در سال 1355 هسته‌هایی برای كارهای تشكیلاتی به وجود آوردیم و در سال 1356 – 1357 روحانیت مبارز شكل گرفت و همان سال‌ها درصدد ایجاد تشكیلات گسترده مخفی یا نیمه ‌مخفی و نیمه‌ علنی به عنوان یك حزب و یك تشكیلات سیاسی بودیم.

در سال 56 كه مسایل مبارزاتی اوج گرفت، همه نیروها را متمركز كردیم و بحمدالله با شركت فعال همه برادران روحانی در راهپیمایی‌ها و مبارزات انقلاب به پیروزی رسید.

منبع : HTTP://WWW.SHAHEDMAG.COM

اگر غم لشگر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم
دوشنبه 1 تیر 1388  12:41 PM
تشکرات از این پست
sheykh
nima1337
nima1337
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 355
محل سکونت : یزد

پاسخ به:شهید بهشتی از زبان خود وی

بهشتی یک ملت بود
مطمئنا اگر ایشان در قید حیلت بودند هر گرز نمی گذاشتند که فرزندشان با قانون شکنان همصدا شوند
جمعه 26 تیر 1388  3:42 PM
تشکرات از این پست
bamaram
bamaram
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : مرداد 1388 
تعداد پست ها : 122
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:شهید بهشتی از زبان خود وی

با نظر فوق موافقم
خدا رحمتش کنه
جمعه 27 شهریور 1388  8:19 AM
تشکرات از این پست
m_alizadeh
m_alizadeh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 66
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:شهید بهشتی از زبان خود وی

سلام
بسیار عالی
ممنونم
پنج شنبه 2 مهر 1388  2:21 PM
تشکرات از این پست
javdaneh
javdaneh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 177
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:شهید بهشتی از زبان خود وی

عالي بود واقعا كه جزئ راست قامتان جاودانه تاريخ بودند
پنج شنبه 23 مهر 1388  8:18 PM
تشکرات از این پست
rezamzd
rezamzd
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 1848
محل سکونت : تهران

پاسخ به:شهید بهشتی از زبان خود وی

با تشکر از حضور شما دوست عزیز در این تالار
از مطلب زیبا و قشنگتون ممنونم
 
 

 

.... ..

                      

دوشنبه 27 مهر 1388  7:06 PM
تشکرات از این پست
warzw1
warzw1
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 424
محل سکونت : اصفهان
سه شنبه 28 مهر 1388  3:05 PM
تشکرات از این پست
homban
homban
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مرداد 1388 
تعداد پست ها : 379
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:شهید بهشتی از زبان خود وی

ممنونم از اینکه در به تحقیق پیرامون این شهید بزرگوار علاقه دارید
به زودی او خواهد آمد-
he is Anticipator-
החדשות הן אבל הסיפור הוא ארוך-
سه شنبه 12 آبان 1388  11:41 AM
تشکرات از این پست
sheykh
sheykh
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 20
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:شهید بهشتی از زبان خود وی

روحش شاد و  یادش گرامی

سه شنبه 30 آذر 1389  12:36 PM
تشکرات از این پست
zareishahmaras
zareishahmaras
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 36
محل سکونت : آذربايجانشرقي

پاسخ به:شهید بهشتی از زبان خود وی

آيت الله بهشتي يك نابغه بودند و كوردلان منافق ايشان را بهتر از همه مي شناختند و چون صد راهشان بود به شهادت رساندند .

چهارشنبه 8 دی 1389  3:20 PM
تشکرات از این پست
zareishahmaras
zareishahmaras
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 36
محل سکونت : آذربايجانشرقي

پاسخ به:شهید بهشتی از زبان خود وی

روحشان شاد و راهشان پر رهرو

چهارشنبه 8 دی 1389  3:22 PM
تشکرات از این پست
iliyapr
iliyapr
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 34
محل سکونت : کرمان

پاسخ به:شهید بهشتی از زبان خود وی

                                   به رویاهات فکر کن  و تلاش کن

شنبه 25 دی 1389  11:54 AM
تشکرات از این پست
setaksabz
setaksabz
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مرداد 1388 
تعداد پست ها : 164
محل سکونت : تهران

پاسخ به:شهید بهشتی از زبان خود وی

خداوندا این انقلاب را که دستاورد خون بهشتی هاست از شر دشمنان حفظ فرما . آمین

چهارشنبه 4 اسفند 1389  10:27 AM
تشکرات از این پست
asudeh6772
asudeh6772
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : مرداد 1396 
تعداد پست ها : 29
محل سکونت : خراسان

پاسخ به:شهید بهشتی از زبان خود وی

بهشتي زمان حياتشم مظلوم بود،الآنم مظلومه...

سه شنبه 17 مرداد 1396  1:46 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها