0

فلسفه علوم

 
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

فلسفه علوم

شامل: فلسفه علوم، متافیزیك، نسبت بین علم و فلسفه و متافیزیك، تقسیم و طبقه‏بندى علوم، ملاك مرزبندى علوم، كل و كلى، انشعابات علوم.
فلسفه علوم
گاهی كلمه فلسفه به صورت مضاف به كار می رود، مانند فلسفه اخلاق و فلسفه حقوق و... .
اینگونه تعبیرات گاهى از طرف كسانى به كار مى‏رود كه واژه علم را به علوم تجربى اختصاص داده‏اند و واژه فلسفه را در مورد رشته‏هایى از معارف و معلومات انسانى به كار مى‏برند كه به وسیله تجربه حسى قابل اثبات نیست چنین كسانى به جاى اینكه مثلا بگویند علم خدا شناسى خواهند گفت فلسفه خدا شناسى یعنى ذكر مضاف الیه براى فلسفه فقط به منظور نشان دادن نوع مطالب مورد بحث و اشاره به موضوع آنها است .
همچنین كسانى كه مسائل عملى و ارزشى را علمى نمى‏دانند و براى آنها پایگاه عینى و واقعى قائل نیستند بلكه آنها را صرفا تابع میلها و رغبتهاى مردم مى‏پندارند بعضا اینگونه مسائل را وارد قلمرو فلسفه مى‏كنند و به جاى اینكه مثلا بگویند علم اخلاق مى‏گویند فلسفه اخلاق یا به جاى اینكه بگویند علم سیاسیت مى‏گویند فلسفه سیاست .
ولى گاهى این تعبیر به معناى دیگرى به كار مى‏رود و آن تبیین اصول و مبانى و باصطلاح مبادى علم دیگر است و بعضا مطالبى از قبیل تاریخچه بنیانگذار هدف روش تحقیق سیر تحول آن علم نیز مورد بررسى قرار مى‏گیرد نظیر همان مطالب هشتگانه‏اى كه سابقا در مقدمه كتاب ذكر و به نام رؤوس ثمانیه نامیده مى‏شده است .
این اصطلاح اختصاصى به پوزیتویستها و مانند ایشان ندارد بلكه كسانى كه معارف فلسفى و ارزشى را هم علم و روش بررسى و تحقیق آنها را هم علمى مى‏دانند این اصطلاح را به كار مى‏برند و گاهى براى اینكه با اصطلاح قبلى اشتباه نشود كلمه علم را هم در مضاف الیه اضافه مى‏كنند و مثلا مى‏گویند فلسفه علم تاریخ در برابر فلسفه تاریخ یا فلسفه علم اخلاق در برابر فلسفه اخلاق به اصطلاح قبلى.
متافیزیك
یكى از واژه‏هایى كه در برابر علمى به كار مى‏رود واژه متافیزیك است از این روى لازم است توضیحى در باره این كلمه نیز بدهیم: این واژه كه از اصل یونانى متاتافوسیكا گرفته شده و با حذف حرف اضافه تا و تبدیل فوسیكا به فیزیك به صورت متافیزیك در آمده و در زبان عربى به ما بعد الطبیعه ترجمه شده است .
به حسب نقل مورخین فلسفه این لفظ نخست به صورت نامى براى یكى از كتابهاى ارسطو به كار رفته كه از نظر ترتیب بعد از كتاب طبیعت قرار داشته و از مباحث كلى وجود بحث مى‏كرده است مباحثى كه در عصر اسلامى به امور عامه نامیده شد و بعضى از فلاسفه اسلامى نام ما قبل الطبیعه را نیز براى آن مناسب دانسته‏اند .
ظاهرا این بخش غیر از بخش تئولوژى یا اثولوجیا به معناى خدا شناسى است ولى در كتب فلاسفه اسلامى این دو بخش در یكدیگر ادغام شده و مجموعا به نام الهیات بالمعنى الاعم نام گرفته چنانكه بخش خدا شناسى بنام الهیات بالمعنى الاخص مشخص گردیده است .
بعضى واژه متافیزیك را معادل با ترانس‏فیزیك و به معناى ماوراء طبیعت گرفته‏اند و نامگذارى این بخش از فلسفه قدیم را از باب نامیدن كل به نام جزء شمرده‏اند زیرا در الهیات بالمعنى الاعم در باره خدا و مجردات ماوراء طبیعت نیز بحث مى‏شود اما به نظر مى‏رسد كه همان وجه اول صحیح باشد .
به هر حال متافیزیك نام مجموعه‏اى از مسائل عقلى نظرى است كه بخشى از فلسفه باصطلاح عام را تشكیل مى‏داده است چنانكه امروز گاهى واژه فلسفه به آنها اختصاص داده مى‏شود و یكى از اصطلاحات جدید فلسفه مساوى با متافیزیك مى‏باشد و علت اینكه پوزیتویستها اینگونه مسائل را غیر علمى پنداشته‏اند این است كه قابل اثبات به وسیله تجربه حسى نیست چنانكه قبلا كانت هم عقل نظرى را براى اثبات این مسائل كافى ندانسته بود و آنها را دیالكتیكى یا جدلى الطرفین نامیده بود
نسبت بین علم و فلسفه و متافیزیك
با توجه به معانى مختلفى كه براى علم و فلسفه ذكر شد روشن مى‏شود كه نسبت بین علم و فلسفه و متافیزیك بر حسب اصطلاحات مختلف تفاوت مى‏كند اگر علم به معناى مطلق آگاهى یا مطلق قضایاى متناسب به كار رود اعم از فلسفه مى‏باشد زیرا شامل قضایاى شخصى و علوم قراردادى و اعتبارى هم مى‏شود و اگر به معناى قضایاى كلى حقیقى استعمال شود مساوى با فلسفه باصطلاح قدیم خواهد بود اما اگر به معناى مجموعه قضایاى تجربى بكار رود اخص از فلسفه به معناى قدیم و مباین با فلسفه به معناى جدید مجموعه قضایاى غیر تجربى است چنانكه متافیزیك جزئى از فلسفه باصطلاح قدیم و مساوى با آن بر حسب یكى از اصطلاحات جدید آن مى‏باشد .
ولى باید دانست كه مقابل قرار دادن علم و فلسفه در اصطلاح جدید هر چند به گمان پوزیتویستها و امثال ایشان به معناى كاستن ارج مسائل فلسفى و انكار قدر و منزلت عقل و ارزش ادراكات عقلى است اما حقیقت غیر از آن است و در مبحث‏شناخت‏شناسى روشن خواهد شد كه ارزش ادراكات عقلى نه تنها كمتر از ارزش معلومات حسى و تجربى نیست بلكه به مراتب بیشتر از آنها است و حتى ارزش دانشهاى تجربى در گرو ارزش ادراكات عقلى و قضایاى فلسفى مى‏باشد .
بنا بر این اختصاص دادن واژه علم به دانشهاى تجربى و واژه فلسفه به دانشهاى غیر تجربى تنها به عنوان یك اصطلاح قابل قبول است و نباید از تقابل این دو اصطلاح سوء استفاده شود و مسائل فلسفى و متافیزیكى به عنوان مسائل ظنى و پندارى وانمود گردد چنانكه برچسب علمى هیچ گونه مزیتى را براى هیچ گرایش فلسفى اثبات نمى‏كند و اساسا این دو برچسب وصله ناهمرنگى است كه مى‏تواند نشانه جهل یا عوام‏فریبى جعل كنندگان آن به حساب آید و ادعاى اینكه اصول فلسفه‏اى مانند ماتریالیسم دیالكتیك از قوانین تجربى به دست آمده نادرست است زیرا قوانین هیچ علمى قابل تعمیم به علم دیگر نیست چه رسد به اینكه به كل هستى تعمیم داده شود مثلا قوانین روانشناسى یا زیست‏شناسى قابل تعمیم به فیزیك یا شیمى یا ریاضیات نیست و بالعكس قوانین این علوم در خارج از قلمرو خودشان كارآیى ندارد
تقسیم و طبقه‏بندى علوم
در اینجا سؤالى مطرح مى‏شود كه اساسا انگیزه جداسازى علوم از یكدیگر چیست پاسخ این است كه مسائل قابل شناخت طیف گسترده‏اى را تشكیل مى‏دهد و در حالى كه در این طیف بعضى از مسائل در ارتباط تنگاتنگ با بعضى دیگر قرار مى‏گیرند برخى دیگر از مسائل دور و بیگانه از هم هستند و چندان ارتباطى با یكدیگر ندارند .
از سوى دیگر فرا گرفتن بعضى از معلومات متوقف بر بعضى دیگر است و دست كم دانستن یك دسته به فهم دسته دیگر كمك مى‏كند در حالى كه چنین رابطه‏اى میان دسته‏هاى دیگر از دانستنیها وجود ندارد .
با توجه به اینكه فرا گرفتن همه معلومات براى هر دانش پژوهى میسر نیست و به فرض میسر بودن چنین انگیزه‏اى براى همه وجود ندارد چنانكه ذوق و استعداد افراد هم نسبت به فرا گیرى انواع مسائل مختلف است و با توجه به اینكه بعضى از دانشها وابسته به بعضى دیگر و آموختن یكى متوقف بر دیگرى است از این روى آموزشگران از دیرباز در صدد بر آمده‏اند كه از طرفى مسائل مرتبط و متناسب را دسته‏بندى كنند و دانشها و علوم خاص را مشخص سازند و از طرف دیگر علوم مختلف را طبقه‏بندى كنند و نیاز هر علمى را به علم دیگر و در نتیجه تقدم یكى را بر دیگرى روشن نمایند تا اولا كسانى كه انگیزه یا ذوق و استعداد خاصى دارند بتوانند گمشده خودشان را در میان انبوه مسائل بى‏شمار بیابند و راه رسیدن به هدفشان را بشناسند و ثانیا كسانى كه مى‏خواهند رشته‏هاى مختلفى از معلومات را فرا گیرند بدانند از كدامیك آغاز كنند كه راه را براى آموختن دیگر رشته‏ها هموار كند و فراگیرى آنها را آسانتر نماید .
بدین ترتیب علوم به قسمتها و بخشهاى گوناگون تقسیم شد و هر بخش در طبقه و مرتبه خاصى قرار گرفت از جمله تقسیمات علوم تقسیم كلى آنها به علوم نظرى و علوم عملى و تقسیم علوم نظرى به طبیعیات و ریاضیات و الهیات و تقسیم علوم عملى به اخلاق و تدبیر منزل و سیاست است كه قبلا به آن اشاره شد
ملاك مرزبندى علوم
بعد از آنكه لزوم دسته‏بندى علوم روشن شد سؤال دیگرى طرح مى‏شود كه علوم را بر اساس چه معیار و ملاكى باید دسته‏بندى و مرزبندى كرد .
پاسخ این است كه علوم را مى‏توان با معیارهاى مختلفى دسته‏بندى كرد كه مهمترین آنها از این قرار است:
1 بر اساس اسلوب و روش تحقیق قبلا اشاره كردیم كه همه مسائل را نمى‏توان با روش واحدى مورد تحقیق و بررسى قرار داد و نیز خاطر نشان كردیم كه همه علوم را با توجه به روشهاى كلى تحقیق مى‏توان به سه دسته تقسیم كرد:
الف علوم عقلى كه فقط با براهین عقلى و استنتاجات ذهنى قابل بررسى است مانند منطق و فلسفه الهى .
ب علوم تجربى كه با روشهاى تجربى قابل اثبات است مانند فیزیك شیمى و زیست‏شناسى .
ج علوم نقلى كه بر اساس اسناد و مدارك منقول و تاریخى بررسى مى‏شود مانند تاریخ علم رجال و علم فقه .
2 بر اساس هدف و غایت ملاك دیگرى كه مى‏توان بر اساس آن علوم را دسته‏بندى كرد فایده و نتیجه‏اى است كه بر آنها مترتب مى‏شود و هدف و غایتى است كه فراگیر از آموختن آنها در نظر مى‏گیرد مانند هدفهاى مادى و معنوى و هدفهاى فردى و اجتماعى .
بدیهى است كسى كه مى‏خواهد راه تكامل معنوى خود را بشناسد به مسائلى احتیاج دارد كه شخص علاقمند به تحصیل ثروت از راه كشاورزى یا صنعت به آنها احتیاج ندارد چنانكه یك رهبر اجتماعى نیازمند به داشتن معلومات دیگرى است پس مى‏توان علوم را طبق این اهداف گوناگون دسته‏بندى كرد .

استاد محمد تقي مصباح يزدي- آموزش فلسفه،جلد1

 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

یک شنبه 1 خرداد 1390  4:51 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها