گروه انديشه: رئيس مؤسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران اظهار كرد: خواجه نصيرالدين طوسی، حكيم قرن هفتم شيعی نخستين كسی است كه در دنيای اسلام از مبنای فلسفی برای بحث كلامی استفاده كرده و او را بهحق میتوان مؤسس «كلام فلسفی» قلمداد كرد.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، حجتالاسلام والمسلمين عبدالحسين خسروپناه، رئيس مؤسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران، در نخستين روز از همايش بزرگداشت خواجه نصيرالدين طوسی كه عصرروز ششم اسفندماه، با حضور جمعی از اساتيد در محل اين مؤسسه برگزار شد، طی سخنانی به بيان برخی وجوه برجسته شخصيت علمی اين دانشمند بزرگ جهان اسلام پرداخت.
وی با بيان اين كه كلام اسلامی در طول تاريخ خود چهار مرحله نقلی، عقلی، فلسفه كلامی و كلام فلسفی را پشت سر گذاشته است، اظهار كرد: كلام نقلی را در آثاری چون ايضاح فضلبنشاذان و اعتقادات و توحيد شيخ صدوق میتوان مشاهده كرد، اما در زمان شاگرد شيخ صدوق، يعنی شيخ مفيد، رويكرد كلام عقلی مطرح شد.
رئيس مؤسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران، شيخ مفيد(متوفای 413) را مؤسس كلام عقلی خواند و بيان كرد: رويكرد كلام عقلی شيخ مفيد در آثاری چون اوائل المقالات يا تصحيح عقائد الاماميه جلوهگر شده است، هرچند وی در آثار خود به نقل نيز استشهاد كرده است؛ گرچه روش كلامی عقلی او مبتنی بر نظام فلسفی نبود.
خسروپناه خاطرنشان كرد: بعد از ظهور ابنسينا شخصيتهايی مانند غزالی و سپس فخر رازی منتقد فلسفه شده و در واقع اين نكته را میفهمند كه پرسشهايی در فلسفه مطرح است كه بايد به آنها پاسخ داد، اما چون پاسخ فيلسوفان را با آرای كلامی اشعری ناسازگار میدانستند، هم فلسفه را نقد كردند و هم با كمك كلام اشعری به پرسشهای فلسفی خود پاسخ دادند و در نتيجه اقدامات آنان، مرحله سومی از كلام به دست آمد كه از آن میتوان به «فلسفه كلامی» تعبير كرد كه در آن نظام فلسفی تابع علم كلام است.
وی در تشريح اين مطلب گفت: غزالی در تعريف علم كلام میگويد: كلام دانشی است كه از عوارض موجود بماهوموجود بحث میكند؛ بنابراين وی تعريف فلسفه را از فلسفه میگيرد و به كلام میدهد، اما قيد «علی قانون الاسلام» را بدان میافزايد تا فلسفه، كلامی شود. پس از غزالی فخر رازی نيز راه غزالی را جامعتر از وی ادامه میدهد.
اين مدرس حوزه و دانشگاه با بيان اينكه خواجه نصيرالدين طوسی، حكيم قرن هفتم شيعی، ميراث گذشته مشاء، اشراق، معتزله، اشاعره و شيعه را در اختيار خود داشته است، افزود: او تمام جرحهای فخر رازی بر اشارات را نقد كرد و كلام بوعلی را شرح داد و جز در دو موضع، هيچ جرح و نقدی بر بوعلی نداشت. ايشان در كتاب تجريدالاعتقاد با كمك فلسفهای كه میتوان از آن به «فلسفه تركيبی مشاء و اشراق» تعبير كرد، نظام كلامی خود را مدون كرد.
وی با تأكيد بر اينكه خواجه نصيرالدين طوسی برای نخستين بار نظامی كلامی مبتنی بر نظام فلسفی مینويسد، خاطرنشان كرد: وی كتاب تجريد را در شش مقصد تدوين كرده است: مقصد نخست امور عامه، مقصد دوم در جواهر و اعراض، مقصد سوم در اثبات صانع، مقصد چهارم در اثبات نبوت، مقصد پنجم در اثبات امامت و آخرين مقصد نيز در اثبات معاد است.
خسروپناه ادامه داد: چهار مقصد از اين كتاب مربوط به علم كلام است و دو مقصد مربوط به مباحث فلسفی است. برای مثال ايشان در فصل سوم از مقصد نخست كه مربوط به امور عامه است، به بحث علت و معلول پرداخته و در آنجا ابطال دور و تسلسل را اثبات میكند و از اين مبنا در فصل اول از مقصد سوم كه در باب اثبات صانع است، استفاده میكند.
وی با اشاره به اينكه اين رويكرد خواجه، غير از كلام عقلی شيخ مفيد و همچنين فلسفه كلامی غزالی و فخر رازی است، افزود: نمونه ديگر كه خواجه در آن از يك مبنای فلسفی برای بحث كلامی استفاده كرده، در مسئله ششم از فصل اول از مقصد اول است كه مربوط به امور عامه است. خواجه بر خلاف ملاصدرا مخالف تشكيك وجود است و آن را نفی میكند. در بحث صفات باریتعالی، فلاسفهای كه قائل به تشكيك وجودند، از مبنای تشكيك وجود استفاده كردهاند و خواجه در بحث صفات باریتعالی از تباين وجود ـ و نه از تشكيك وجود ـ استفاده میكند.
رئيس مؤسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران پس از اشاره به نمونههای ديگری كه خواجه در آنها از يك مبنای فلسفی برای بحث كلامی استفاده كرده، اضافه كرد: خواجه نصير گرچه فلسفه مشاء و اشراق را تركيب كرد و از هر دو برای بحثهای كلامی بهره برد، اما اينگونه نبود كه در بحثهای كلامی، هميشه تابع نظام فلسفی مشاء يا اشراق باشد.
وی در توضيح اين مطلب بيان كرد: برای نمونه ايشان در كتاب تجريد الاعتقاد، حسن و قبح ذاتی و عقلی را میپذيرد؛ يعنی هم معتقد است كه افعال ذاتاً حسن و قبح دارند و هم معتقد است كه عقل بشر فیالجمله میتواند حسن و قبح را بپذيرد و اين امر خود نشانگر آن است كه خواجه در اين مبحث، ثبوتاً و اثباتاً رأی متكلمان را پذيرفته است.
اين مدرس حوزه و دانشگاه افزود: از منظر شيخالرئيس مباحث حسن و قبح جزء مشهورات است و مقدمات برهان قرار نمیگيرد، اما خواجه از حسن و قبح به عنوان مقدمات برهان بهره برده و اين امر خود نشان میدهد كه نظام فلسفی ايشان نيز كاملاً تابع مشاء و اشراق نيست و خود نيز نظريات ابتكاری داشته است و از همين روی «قاعده لطف» را ـ كه مصداقی از حسن قبح است ـ كبرای برهان خود برای اثبات بعثت و امامت قرار میدهد.
خسروپناه در پايان سخنان خود خاطرنشان كرد: خواجه نصيرالدين طوسی بر اساس نظام فلسفيی كه تركيبی از مشاء و اشراق و آرای شخصی خود بوده، نظام كلامی را تدوين كرده و از همين روی ايشان مؤسس «كلام فلسفی» در دنيای اسلام است و بعدها راه ايشان را بزرگانی چون ملاصدرا ادامه دادند كه البته تفاوتهايی بين خواجه و ملاصدرا در اين رويكر وجود دارد و در اين فرصت مجال بحث آن نيست.
يادآور میشود، همايش بزرگداشت خواجه نصيرالدين طوسی به همت مؤسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران و با همكاری انجمن حكمت و فلسفه ايران روزهای شنبه و يكشنبه 6 و 7 اسفندماه در محل اين مؤسسه برگزار میشود و در روز دوم اين همايش نيز محققان و پژوهشگران فلسفه علم از جمله حسين معصومی همدانی در سخنرانی با عنوان «ميراث علمی طوسی»، اميرمحمد گمينی در سخنرانی با عنوان «طوسی و گردش وضعی زمين» و حنيف قلندری در سخنرانی با عنوان «بررسی آثار هيئت نوشتهشده در سده هفتم» به بررسی منظومه فكری خواجه نصير خواهند پرداخت.
در نوبت پايانی اين همايش نيز موضوع «اخلاق و حقوق بشر در انديشههای خواجه نصيرالدين» با ارائه شهين اعوانی با موضوع «آيا ديدگاه خواجه درباره سعادت، ارسطويی است؟» و آيتالله سيدمصطفی محقق داماد با موضوع «مبانی عقلی حقوق بشر در كلام خواجه» بررسی خواهد شد.
|