مقدمه
شهر کاشان از شهرهای بسیار قدیمی و در نقطه مرکزی ایران قرار دارد . در قدمت تاریخی این شهر به هفت هزار سال پیش برمی گردد .از نظر تاریخی ، طبق حفارهایی که در سال های 1316 و1317 در تپه های سیلک کاشان صورت گرفته است ، آثار به دست آمده حاکی است که در حدود هفت هزار سال پیش از این ، مردمی در این ناحیه از چادر نشینی به کشاورزی و شهر نشینی رسیده اند . در این مبنا ، این ناحیه از نخستین مراکز تمدن و سکنای بشر ما قبل تاریخ شناخته شده است . زمان گیرشمن ، باستان شناس معروف فرانسوی که کاوش های خود را درسال 1311 درمنطقه سیلک کاشان آغاز نمود ،معتقد است «قدیمی ترین محل سکونت بشری که در دشت شناخته شده است ، سیلک نزدیک کاشان است » (گیر شمن ، 1349 :29 )همچنین ژرژ لاسال در مقدمه کتاب گیر شمن تحت عنوان هنر ایران در دوران ماد و هخامنشی ، معتقد است « سیلک مربوط به اواخر هزاره دوم پیش از میلاد یا هزاره اول می باشد و آن زمانی است که اقوام آریایی روی فلات ظاهر می شدند . (گیر شمن ، 1371 :14 )
منطقه کاشان دارای قدمت چندین هزار ساله به عنوان نقطه مرکزی ایران و از شهرهای تاریخی است که دارای تاریخی درخشان و فرهنگی غنی می باشد . مطالعات تاریخی و باستان شناسی حاکی از این امر است که در چند هزار سال قبل از ظهور اسلام ، اقوام ناحیه فین کاشان را مسکن خویش قرار داده و در اطراف چشمه های آن آبادی هایی پدید آوردند .(نراقی ، 1369: 57 ) تحقیقات باستان شناسی اخیر نیز نشان داده است « انسان عهد حجر که تازه از کوه پایین آمده و در دشت سکونت کرده بود بر روی مسیر کمانی شکل اطراف کویر نمک اسقرار یافته است و از طرف دیگر شهر باستانی سیلک هم که در حوادث طبیعی و تحولات اجتماعی هفت هزار ساله گذشته ، چندین بار ویران و زیر و رو شده است ، از برکت چشمه سلیمانی فین دوباره معمور و آباد گشته است . (هاشمی تباربیدگلی ، 1375 :3 )
علاوه بر آن ،مورخین در دوره های مختلف از کاشان به عنوان شهری تاریخی و فرهنگی که دارای شهرت بسیار بوده است ، نام برده اند . « ابن حوقل » جغرافی دان و سیاح قرن چهارم هجری ، کاشان را از شهرهای بزرگ و پر برکت در آن دوران دانست .(ابن حواقل ،بی تا : 104 ) یاقوت حموی در اثر مشهور خود معجم البلدان ، کاشان را از مراکز شیعه امامیه نام برده است .
نخستین ماخذ معتبری که آثار و ابنیه عمومی کاشان را با ذکر شماره و تعداد معین ضبط و ارایه نموده است ، سیاحت نامه شاردن فرانسوی است . از نظر او ، کاشان از قدیمی ترین مراکز صنایع دستی فلات ایران بوده است . (شاردن ، 1336 : 86 )همچنین کنت گوبینو در سفرنامه خود « این شهر را از بزرگترین مراکز صنعتی ایران » دانسته است . ( به نقل از شاردن ، 1375 : 1909 )
در مطالعه سیر تاریخی صنایع کاشان ، دو نوع صنعت دستی قابل ذکر است « یکی صنایع دستی باستانی مانند سفال سازی ، بافندگی ، مسگری ، فلز کاری که در تمامی ادوار ادامه داشته است ، و دیگری صنایع دستی از قبیل منسوجات ابریشمی ، زرباف و رنگرزی است ( نیازی ، 1381: 139 -138) که در میان ، صنعت قالی بافی و صنایع وابسته به آن مایه شهرت شهرستان کاشان می باشد .
در مورد پدیده آب که موضوع اصلی این مطالعه است باید گفت آب مایعی است که حیات بدون آ
آن میسر نیست . بشر در دوره نو سنگی سعی در مهار آب داشته است و برروی الواحی که از 4 هزار سال قبل از میلاد از سومری ها باقی مانده است سنگ نوشته هایی با این مضمون موجود است . در دین یهود اشاره شده است که حضرت موسی در 1400 سال قبل از میلاد مسیح با عصای سحر آمیز خود چشمه ای در دل کویر پدید آورد .
بر اساس آخرین مطالعات زمین شناسی ، تاکنون 5 میلیارد سال از عمر زمین می گذرد و شواهد نشان می دهد که آب از همان ابتدای تشکیل کره زمین نقش مهمی در تحول و قابل سکونت کردن آن به عنوان تنها سیاره قابل زیست داشته است . با تشکیل اقیانوس ها ودریاها و تشکیل بخار از روی آنها و ایجاد ابر وبارندگی و به طور کلی گردش آب در طبیعت و جاری شدن آب در رودخانه ها و بازگشت مجدد آن به طرق مختلف به اقیانوس ها ، ابتدا زندگی اولیه با گیاهان و جانداران پست آغاز شد و سپس گیاهان و حیوانات عالی به وجود آمدند .()
ایران با توجه به موقعیت خاص جغرافیایی که در بین مدار 25 تا 40 درجه عرض شمالی و 44 تا 64 درجه طول شرقی واقع شده است از مناطق خشک جهان به شمار می رود ، زیرا متوسط بارندگی سالانه آن کمتر از یک سوم متوسط بارندگی کره زمین ( 860) می باشد . این مقدار بارندگی هم در سطح کشور به طور یکنواخت توزیع نشده است .
مک لوتی اظهار می کند که ایرانیان نخستین مردمی بودند که با ساختن چرخ آبی آب رودخانه را به زمین های زارعی پایین تر و بالاتر منتقل می کردند . اهمیت آب در ایران باستان آنچنان زیاد بود که برخی رودخانه ها با نام رودخانه های شاهنشاهی شناخته می شد . در کتب و آثار به جا مانده از دانشمندان قدیمی ایران به طور مفصل به اهمیت آب پرداخته شده است . خواجه نظام الملک در کتاب سیاست نامه خود موضوع توزیع عادلانه آب را امری حیاتی بر می شمرد و عدول از آن را باعث تباهی مملکت می داند . آب را چنان اهمیتی در جوامع انسانی برخوردار است که اولین تمدن های بشری در کنار رودها تشکیل شده اند .
در زبان فارسی اهمیت آب در وجود کلماتی همچون آبادی که نیازمند آب است . تبلور یافته و این کلمه با آب شروع میشود ، یا کلمه بیابا ن که نبود آب سبب متروک بودن آن شده است . بنابراین برای ایرانیان اهمیت آب به لحاظ دینی وبه جهت فرهنگ عمیق ، دارای ارزش بالایی است .
نظری به هریک از مراسم جشن نوروز ، نشان دهنده نقش بارز و حیاتی آب است در فرهنک دهخدا آمده است : روزی که جمشید به تخت نشست خاصان خود را طلبید و رسم های نیک گذاشت و گفت : خدای متعال شما را خلق کرده است و باید به آب های پاکیزه تن شوئید و غسل کنید و به سجده وشکر او مشغول باشید و هر سال در این روز به همین دستور عمل نمایید .(دهخدا ، 1373 : مدخل نوروز)
ایرانیان پاک نهاد برای مردگان خود نیز با آب یاد می کنند و همه ساله قبل از پایان سال مزار عزیزان خود می روند و بر نوبت خفتگان خاک ، آب می پاشند و یا کل ، سبزه مراتب مهر ودوستی خود را یادآور می شوند . باز هم در خصوص آیین های فرخنده نوروز آمده است : « در هر نوروز برای پادشاه به کوزه ای آهنین یا سیمین آب برداشته می شد . در گردن این کوزه قلاده ای قرار می دادند که از یاقوت های سبز که در زنجیره ی زرین کشیده و بر ان مهره های زبر جدین کشیده بوده اند . این آب را دختران دوشیزه از زیر آسیاب ها بر می داشتند » . همچنین در این آیین آمده است در ایام نوروز نواهایی در خدمت پادشاه نواخته می شد که مختص همان روز بود و در بامداد نوروز مردم به یکدیگر آب می پاشیدند و این رسم در قرن های نخستین اسلامی نیز روایج داشته است .
پدیده آب در ادیان مختلف آسمانی به ویژه دین مبین اسلام و اهمیت بسیار والایی برخوردار است . در اسلام اهمیت آب چنان است که خداوند متعال در قرآن مجید می فرماید :« و جعلنا من الماء کل شی ء حی ء» ( النبیاء ، آیه 30 ) خداوند منشا تمام حیات را آب معرفی نموده و می فرماید و از آب هر چیز ره زنده گردانیدیم . «اوست خدایی که آب را از آسمان فرو فرستاد که از آن بیاشامید و در ختان پرورش دهید تا از میوه آن بهره مند شوید و با برگ آن حیوانات خود را بچرانید ».
خداوند در سوره انعام می فرماید « و هو الذی انزل می السماء ماء فاخر جنا به نبات کل شی ء فاخر جنا منه خضرا نخرج منه حبا متراکبا » (انعام ، آیه 99 )
همچینین در سوره نمل می فرماید « امن خلق السماوات و الارض و انزل لکم من السماء ماء فانبتنا به حدائق ذات بهجه ...»(نمل ، آیه 59 ) آیا آن کسیت که آسمان ها و زمین را خلق کرده و از آسمان برای شما باران می فرستد تا آن درختان و باغ و بستان های شما را در کمال سبزی و خرمی می رویانیم . خداوند درسوره فاطر می فرماید « الم تر ان الله انزل من السماء ماء فاخر جنا به ثمرات مختلفا الوانها » ( فاطر ، آیه 27 ) یعنی آیا ندیدی که خدا باران را از آسمان فرود آورد و با آن انواع میوه های گوناگون و رنگارنگ پدید آورد .
بدون شک منافع آب تنها نوشیدن انسان و روییدن درختان و گیاهان نیست . خداوند در سوره هود می فرماید : « و او خدایی است که آسمان و زمین را در فاصله شش روز آفرید و عرش با عظمت او پر آب قرار یافت » (هود ، آیه 6 ) در آیه های یاد شده خداوند تبارک و تعالی ضمن بیان فواید آب ، ارزش والا و اهمیت آب را برای انسان نمایان می سازد .
مباحث
در این مطالعه مفهوم آب در فرهنگ عامیانه مردم کاشان با بررسی مثل های عامیانه در ارتباط با آب مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفته است . در این ارتباط ، نمود های مفهوم آب در بین مردم منطقه کاشان که در قالب دهها مثل در فرهنگ عامه مردم این منطقه وجود داشته ،بررسی شده است . بدین صورت هدف اصلی این مقاله ، مطالعه نمودها و در واقع جایگاه پدیده آب در فرهنگ عمومی مردم به ویژه در مثل های مردم کاشان می باشد آب در فرهنگ عمومی یا مثل های عامیانه مردم به معانی متفاوتی به کار رفته و دارای مضامین مختلف و متفاوتی می باشد . در فرهنگ عمومی منطقه کاشان مانند بسیاری از مناطق ایران هرگاه فردی از افراد خانوده قصد سفر داشته باشد مرسوم است که پشت سر مسافر به نشانه میمنت و امید به بازگشت با سلامت ، آب می ریزد .
با بررسی مثل های مردم منطقه کاشان در ارتباط با پدیده آب ، یعنی ضرب المثل هایی که در آنها واژه آب به کار رفته است ، در می یابیم به طور کلی ضرب المثل های مربوط به آب در موارد توصیف ویژگی های شخصیتی برخی افراد ، نتوصیف ارزش کار یا چیزی ، توصیف نوع خاصی از وقایع و اتفاقات ، نفرین ها و موارد متفاوت دیگری به کار رفته است . در ذیل به ارایه و توصیف ضرب المثل های مربوط به هریک هز موارد فوق پرداخته می شود .
الف ) توصیف ویژگی های شخصیتی افراد
برخی از ضرب المثل های مردم در مورد آب در توصیف ویژگی های شخصیتی افراد خاصی به کار رفته است . در ذیل مثل های مربوط به این مورد ارایه می گردد . آ
آب ببینه شناگر خوبیه : این ضرب المثل درمواردی به کار می رود که فرد به ظاهر آرام و متخلق به اخلاق است ، اما دیگری در مورد او فکر می کند که این فرد چون آب نیست آرام است و چنانچه فرصتی پیدا کند فورا استفاده می کند . در مجموع فرد دارای شخصیتی است که در حالت عادی فرد آرام و دارای اخلاقی خوب است ، اما چنانچه فرصت پیدا کند ، خیلی زرنگ شده و جور دیگری عمل می کند .
آب زیر کاس یا آب زیر کاه است : این ضرب المثل هم تا حدودی مشابه مفهوم ضرب المثل فوق است ، یعنی به ظاهر بسیار آرام و خوب است ، اما در باطن فردی زیرک و شلوغ می باشد .
از آب کره می گیره : یعنی فرد آنقدر زرنگ است که از آب که پدیده ای از نظر ظاهر بی قیمت است ، کره و چیز با ارزش و قیمتی می سازد . یعنی فرد بسیار زرنگ و زیرک است .
جای نمی خوابه که آب از زیرش رد شه : به تعبیر عامیانه یعنی اینکه فرد حواسش جمع است ، کسی نمی تواند سر او کلاه بگذارد ، نمی گذارد سرش کلاه برود و ضرر کند .
زیر آبی میره : یعنی فلانی فرد زیرکی است ، یواشکی کاری را انجام می دهد ، زیر آبی کار نکن یعنی مخفیانه کاری را انجام نده و رو راست باش .
آب رو زمین سفت ب نمی شه : آب روی زمین سفت بند نمی شود ، همچنانکه زمین سفت نفوذ ناپذیر است ، فلانی آدم محکم و نفوذ ناپذیر است و یا تعصب دارد و تغییری نمی کنند و حرف یا نصیحت شما در او تاثیری ندارد .
از آب گل آلود مای می گیره : از آب گل آلود ماهی می گیرد ، یعنی کسی که از فرصت ها خوب بلد است استفاده کند ، فردی که شلوغ می کند ، فضا را شلوغ ساخته و یا بین افراد اختلاف می اندازد و دراین بین خودش استفاده اش را می برد .
دس گل آب آب داده : دسته گل آب می دهد ، یعنی کار را خراب کرده است ، فلانی همیشه دست گل آب می دهد یعنی آدم دست و پا جلفتی و تنبل یا کودن است و کار را خراب می کند .
آب از دستش نمی چکد : یعنی فلانی بسیار خسیس است ، آنقدر خسیس است که آب که پدیده ای به ظاهر خود و کنار خودش را بسیار خوب جلوه می دهد ، گفته می شود .
جانماز آب می کشه : به کسی که ریا کاری می کند و به ظاهر خود و کار خودش را بسیار خوب جلوه می دهد ، گفته می شود .
پتش رو آب افتید : پته اش روی آب افتاد ، یعنی فلانی لو رفت وکارش بر ملا شد ، به کسی که کار ناپسندی انجام می داده و مردم نمی دانستند و حالا کار ناپسندش برملا شده است گفته میشود . یعنی آدم بد جنسی بود و حالا لو رفت .
می خواد از آب بگذره پاشم خیس نشه :می خواهد از آب بگذرد ، اما پایش هم تر یا خیس نشود . به کسی که مخفی کاری می کند و می خواهد کاری را پنهانی و مخفیانه انجام دهد که دیگران نفهمند یا سود زیادی ببرد ، اما هیچگونه تلاشی نداشته باشد .
آب از لک و لوچه اش سرازیره : دهانش آب افتاد ، به کسی که یکباره دنبال منفعت ، سود یا لذت خاصی می گردد و زمانی که به آن نزدیک می شود خیلی خوشحالی می کند .
از ای آب گرم نمی شه : از فلانی یا این فرد آبی گرم نمیشود ، یعنی برای کسی کاری انجام نمی دهد ، نباید به حمایت فلانی یا اینکه کاری برای شما انجام بدهد امید داشته باشید ، چون کاری برای کسی انجام نمی دهد .
آب تو دلش تکو نمی خوره : آب توی دلش تکان نمی خورد ، یعنی فرد بی تفاوتی است ،نترس است و هرچیز خاص یا اتفاق خاصی برآشفته نمیشود و نمی هراسد یا توجه خاصی ندارد .
دنیا رو آب ببره فلانی رو خواب می بره : یعنی فلان فرد آرام بسیار بی تفاوت و آرام و به اصطلاح آدم بی خیالی است .
آب پاکی رو دستش رخته : آب پاکی را روی دستش ریخته است ، یعنی او را جواب کرده است ، تقاضای فلانی را رد کرده است .
خرم با پیغوم آب نمی خوره : خر هم با پیغام آب نمی خورد ، کنایه از اینکه فقط با حرف کسی نباید کار را انجام داد ، نباید مفت و رایگان کاری را انجام داد .
دلش آب شد : کسی که بی صبرانه منتظر چیزی یا کسی است .
مثل آب پاک : فلانی انسان درستی است و مانند آب زلال ، پاک و شفاف است .
ب ) ضرب المثل های مربوط به ارزش کارها و اشیا ء
برخی از مثل های آب در توصیف میزان ارزش یا بیهوده کاری و فاقد ارزش بودن کارها و فعالیت ها می باشد .
آبکیه : یعنی بیخود و بیهوده است و کار اصولی و درست که به جایی بند باشد ، نیست .
کارش آبکیه : کار فلانی آبکی است ، یعنی کار او بیخود وبی فایده است ، کارش اساسی و درست نیست .
آدم بیکار آب تو سرکو می کنه می کوبه : یعنی کار بسیار بیهوده ای انجام می دهد ، آب در هاون کوبیدن و کار بی ثمر کردن .
رو آب بنده : فلان چیز یا کار روی آب بند است ، یعنی به هیچ جا بند نیست ، کار اساسی نیست و استحکام و بنیادی ندارد .
در کوزه بگذار آبشو بخور : درمورد کار و مدرکی که اعتبار و ارزشی ندارد گفته میشود .
مثل آب خوردنه : یعنی بسیار آسان است و اصولا کارسختی نیست ، بسیار راحت است .
آب از سرش گذشته : یعنی از این مرحله گذشته ، اگر می خواست برای او اتفاقی بیافتد افتاده است ، به اصطلاح خرش از پل عبور کرده است .
آبشو تویه چوب نمی ره : در مورد دو فردی به کار می رود که با هم تفاهم ندارند و یا نمی توانند با هم سازش داشته باشند.
آب از تالار نیاسر پای می کنه : یعنی فلانی خیلی از موضع بالا حرف می زند ، گزافه گویی می کند .
ق تو دلش آب شده : قند توی دلش آب شده است ، یعنی خیلی خوش به حالش شده و بسیار خوشحال است .
یه آب باریکه می یاد : کسی که حقوق مشخص و ثابت ولو اندک دارد .یعنی میشود به او اطمینان کرد که یک حقوق ثابت و مشخص دارد . به طور معمول در ارتباط با کسانی که کارمند و مشاغل مشابه که حقوق ماهیانه مشخصی دارند به کار می رود .
آب الک می کنه : کاربیهوده ای انجام می دهد .
هرچی آب توش ببندی بازم شیره : هر چه آب در آن بریزی بازهم شیر است و کسی متوجه نمی شود .
آبرو آب چوب نیست که بره : یعنی آبروی هر فرد بسیار مهم است و مثل آب که در جوی می رود و ارزش خاصی ندارد ، نیست .
آب رفته به چوب باز نمی گرده : یعنی همانچنکه آبی از جوی آب رفت دوباره به جوی باز نمی گردد ، آبروی کسی هم که رفت دیگر برنمی گردد .
آب برم نداره تو که برتو داره : آب برای من ندارد ، نان که برای تو دارد ، یعنی این کار اگر برای من نفع و سودی ندارد ، برای شما که سودمند است و نفع می برید .
آب نطلبیده مراده : آبی که شما تقاضا نکرده اید و به شما تعارف می کنند مراد می دهد و خوش یمن است .
هرجا آبه آبادیه : آب مایه حیات است . هر جا که آب باشد سرسبزی و زندگی وجود دارد .
آب ورشناییه : صفت پاکی و زلال بودن برای آب را می رساند .
پ ) وقایع و اتفاقات :
آیا از آسیاب افتاد : یعنی کارها تمام شده ، فتنه ها خوابید ، به وضیعتی گفته میشود که اتفاقی افتاده و یا حوادث خاصی رخ داده است و حالا آن واقعه تمام شده است مانند آرامش بعد از طوفان است .
آب از آب تکو نمی خوره :یعنی هیچ اتفاقی نمی افتد ، وضیعت آرام است ، جای نگرانی نیست .
آبی که از سر گذش ، چه یه وجب چه صد وجب : آب که سر رفت چه یک وجب و چه صد وجب فرقی نمی کند و یکسان است . وقتی مشکلاتی پیش می آید و یه نوعی خیر یا مشکلات بعدی می رسد ، می گویند ما در مشکل غرق شده ایم ، آن مشکل هم روی همه مشکلات .
آب از سر چشمه گل آلود است : یعنی این کار از اصل و بن خطا و اشتباه است .
آب و گل آلود نک : آب را گل آلود نکن ، یعنی فضا را مغشوش نکن ، کار را خراب نکن ، فلانی آب رو گل آلود کرده ، به معنی اینکه کار را خراب کرده ، و به اصطلاح کلاف گوریده است .
چشمم آب نمی خوره : یعنی اینکه بعید می دانم این کار انجام شود ، این کار انجام نمیشود .
آب بندی شده : یعنی برای فعالیت آماده شده است ، مرحله آزمایش را گذزانیده است .
آب در کوزه وما تشنه لبان می گردیم : در مواقعی به کار می رود که به دنبال چیزی یا افرادی که در دسترس ما است می گردیم و جستجوی بیهوده داریم .
آب انبار که شلوغ شد کوزه زیاد می شکنه : وقتی موقعیت شلوغ شد و فضا مغشوش گردید ، ظرف های زیادی شکسته می شود ، وقتی شلوغ شد خیلی کارها خراب می شود ، این مثل ها درتوصیه به آرامش و نرمی درکارها می باشد .
حوضی که آب نداره این همه قورباغه می خواد چکار : یعنی کاری که ههم نیست و ارزش زیادی ندارد ، اما افراد زیادی برای آن سر و دست می شکنند و تلاش می کنند .
آب خوش ا گلوش پای نمی ره : آب خوش از گلویش پایین نمی ره ، یعنی فلانی مشکلات خیلی زیادی دارد و روزگار خوشی ندارد .
آب تند پل رو خراب می کنه : یعنی تند روی کارها را خراب می کند .
اشتباه از آب در اومد : یعنی به گونه ای که پیش بینی کرده بودیم کار پیش نرفت .
تا گوساله گاب شه دل صاحبش آب شه : تا گوساله گاوشود دل صاحبش آب شده است ، یعنی کار خیلی صبر و حوصله می خواهد و تا انجام شود صاحب آن کار داشتن یک ذره شده است .
ت ) نفرین و تهدید
برخی از مثال های آب حاکی از نفرین و یا تهدید افراد دیگر می باشد .
رو آب بیافتی : یعنی بمیری .
تو بدو توام دنبالش بدوی : نان بدود ، آب بدود ، شما هم به دنبال آنها بدوی . یعنی هیچ وقت سامان پیدا نکنی و همیشه در حال دویدن و سرگردان باشی .
ی آبی برد داغ کنم : یعنی صبر کنی یک بلایی سرشما خواهم آورد ، مترادف با ضرب المثل یک آشی برایت بپزم که یک وجب روغن روی آن باشد ، یعنی منتظر روزی باش تا تلافی کنم .
روی آب بخندی : به کسی که خنده ببیجا می کند ، برای اتسهزای او گفته میشود .
ث ) سایر ضرب المثل ها :
آب یه جا بمونه می گنده : آب یک جا بماند ، می گندد ، کنایه از اینکه کاری یا چیزی باید تغییر کند ، توصیه بر تغییر وضیعت ، مسافرت رفتن و حالی عوض کردن است .
فی آب می یاد :از فین آب می آید ، برای تمسخر یا شوخی کردن ، کسی که تقریبا حرف بی ربط و بی ارزشی می زند و می گویند فین آب می آید .
آب زیر پوستش رفته : یعنی فلانی چاق شده است و حال آمده یا جان گرفته است .
زندیقم آب شد : زهرم ترکید ، ترسیدم ، شوکه شدم ، وقتی اتفاق ترسناک یا خبر وحشتناک و ترس آوری به کسی برسد و به شدت بترسد گفته میشود .
آب رفته : یعنی لاغر و ضعیف شده است .
فلانی حال داره آب گور می خوره : یعنی مرده است .
آب غوره می گیره : یعنی گریه می کند ، این قدر آبغوره نگیر یعنی اینقدر گریه نکن .
ساعت آب گرم : یعنی عافیت طلبی برای کسی که از حمام بیرون آمده است ، نوعی تعارف و تحویل گرفتن فردی است که حمام بوده است .
آب شو زیاد کن : آبش را زیاد کن ، در گذشته اغلب غذای مردم منطقه کاشان گوشت و لوبیا وگوشت نخود و یا گوشت عدس بادمجان و مانند اینها بوده است که با آب گوشت همراه بوده است ، وقتی میهمان ازراه می رسید برای اینکه حجم غذا زیادتر بشود می گفتند ، آبش رو زیاد کن .
خربزه آبه : خربزه مثل غذا برای سیر کردن نیست و خربزه به طور کامل آب است .
تو آب نمک خوابانده :یعنی در جایی دیگر تلافی کرده و انتقام خواهد گرفت .
ج ) تجلیل
نگاهی به مثل های مربوط به آب در بین کاشان بیانگر نقش مهم آب در فرهنگ مردم منطقه کاشان می باشد ، به گونه ای که در ارتباط با این مفهوم در این منطقه مثل های بسیاری با مضامین مختلف و بعضا متضاد به کار رفته و در زبان عامیانه مردم فراگیر شده است .
با توجه به وضیعت کویری و خشکی منطقه کاشان و نیز هوای بسیار گرم و خشتک آن در تابستان و سرد و خشک در زمستان و شغل کشاورزی که در این منطقه به عنوان شغل اصلی و محل معشیت مردم بوده است نیاز شدید مردم به آب را نشان می دهد . به عبارت دیگر نیاز به آب در تمامی جنبه های زندگی مردم محسوس بوده است ، لذا در فرهنگ عامیانه و مثل های مردم این منطقه ، به وفور مثل های مربوط به آب یافت می شود . در وقع نیازمندی شدید به آب در منطقه خشک و کویری و ضرورت آن به عنوان عامل اساسی معشیت و اشتغال ، از زمینه های اساسی وفور مثل های مربوط به آب می باشد . همچنین با مرور و مقایسه کمیت و کیفیت مثل ها و معانی و مضامین آنها در فرهنگ عامه مردم در می یابیم که بخش عمده ضرب المثل های آب در کاشان حول وقایع و نفرین ها و تهدید ها می باشد . هر چند بخش معدودی از ضرب المثل های آب می باشد در موارد متقاوت دیگری به کار رفته است .
مطالعه مثال های مربوط به توصیف ویژگی های شخصیتی افراد بیانگر این امر است که این مثال ها ، به جز در موارد استثنایی ، در توصیف ویژگی های منفی در ساختار شخصیت و عملکرد افراد به کار رفته است ، همچنانکه مضامین آنها نشان دهنده مخفی کاری ، دورویی ، فرصت طلبی ، زرنگی منفی ،خست ، ریاکاری و نفاق ، دست و پا چلفتی و تنبل بودن و برای دیگران کاری انجام ندادن و بی تفاوتی است و در وموارد بسیار محدودی به ویژگی پاکی و زلالی بودن اشاره شده است . علاوه بر آن ، مرور ضرب المثل های آب مربوط به ارزش کارها و امور نشان می دهد . اغلب ضرب المثل های آب در فرهنگ عمومی ، به کارهای کم ارزش یا بی ارزش ، بیهوده و بی فایده اشاره دارد و تنها بخش اندکی ازاین ضرب المثل ها به روشنایی و ارزشمند بودن اشاره دارند .
همچنین ضرب المثل های دیگری مربوط به آب که توصیف وقایع یا نفرین های عامیانه می باشد حاکی از نوعی سکون ، گل آلود کردن و برخی از نفرین ها و تهدید ها می باشد .
منطفه کاشان دارای فرهنگی مذهبی و شهری فرهنگی و ادبی و از نظر طبیعی منطقه ای خشک و کویری است . از نظر دینی ، آب پدیده ای بسیار باارزش تلقی گردیده و خداوند در قرآن منشا تمام حیات را آب معرفی نموده و ( و جعلنا من الماء کل شی ء حی ) نازل فرموده است . علاوه برآن ، در فرهنگ شیعی آب مهریه حضرت فاطمه زهرا (س) تلقی گردیده و از اوصاف امام اول شیعیان امام علی (ع) ساقی کوثر است . لذکا در فرهنگ قرآنی و دینی به آب به عنوان پدیده ای مقدس نگریسته شده است . علاوه بر آن ، از جنبه طبیعی منطقه کاشان از مناطق کویری و خشک ایران محسوب میشود . به عبارت دیگر علاوه براینکه کشور ایران ازمناطق خشک ایران به شمار می رود و متوسط بارندگی آن کمتر از یک سوم متوسط بارندگی کره زمین است ، این مقدار بارندگی نیز به طور یکنواخت توزیع نشده و منطقه کاشان ازمناطق خشک کشور به شمار می آید . لذا به طور طبیعی باید در فرهنگ عامیانه و مثل های مردم منطقه ، آب به عنوان یک پدیده بسیار مهم و با ارزش تلقی گردد . در کنار فرهنگ دینی و وضیعت طبیعی ، در ادبیات کاشان ، ادبیان و شعرای آن دارای مضامسن و اشعار مختلف از جمله « آب را گل نکنیم »(سپهری ، 1369 :345 ) و مانند آن بر ادبیات مردم این شهر پرتو افکنده است . با این وجود ، علیرغم شرایط فوق ، آب در اغلب مثل های مردم کاشان نه تنها از مفهوم و جایگاه والایی برخوردار نیست بلکه نوع نگاه مردم به ان حاکی از ارزش پایین نسبت به این پدیده است . یعنی بر اساس مثل های مربوط به آب می توان دریافت مردم در شرایط اقلیمی خشک منطقه در عین اینکه به آب بسیار محتاجند اما نسبت به آن بی توجه یاکم توجه اند . این نوع نگرش به نوعی درشیوه استفاده ومیزان مصرف اسراف گونه این ماده حیاتی در زندگی روزمره مردم نیز مشاهده میشود .
نتیجه گیری
در تحلیل این تناقص در مثل های مردم منطقه کاشان که مردم در عین اینکه شدیدا محتاج آب هستند لیکن نسبت به آن کم توجه یا بی توجه بوده و قدر آب را نمی دانند ، تحلیل های متفاوتی ارایه می گردد .
برخی ازمردم معتقدند مردم منطقه قدر آب را می دانند زیرا اندکی آنها به وضیعت آب وهوایی گرم و خشک ، به شدت وابسته به آب است . این مفهوم که « ما مردم کویریم و کویر یعنی آتش و درمان آتش فقط با آب است ، ما برای اینکه بتوانیم در بین این همه گرما زندگی کنیم باید هر طوری شده آب به دست آوریم . اما به مصرف زیاد آب عادت کرده ایم . چرا که برای بهداشت ، آبیاری درختان و خنک نگهداشتن و کاهش حرارت هوای منازل و کوچه ها نیازمند آب هستیم » بیانگر اهمیت نقش آب در زندگی مردم منطقه است . گروهی از مردم معتقدند چون آب همه جا هست و بهای کمی دارد مردم عمدتا قدر آب را نمی دانند و ارزش آن را درک نمی کنند یا به نوعی کفران نعمت می کند و در واقع هر چیزی که زیاد است اهمیت برای آن قایل نیستند .
دیدگاه دیگر در تحلیل این مسئله به عوامل اقلیمی و آب وهوایی با نگرش تاریخی پرداخته اند . از نظر این گروه ، منطقه کاشان در گذشته ازمناطق بسیار پر آب و آبد بوده و به سبب وفور بسیار آب ، آب ازنظر مردم به عنوان مسئله و مشکل خاصی تلقی نگردیده و لذا در فرهنگ عمومی و مثل های مردم به عنوان پدیده ای عادی یا کم ارزش نگریسته شده است و در این نگرش ، خصوصیات آب و خاک و مفتضیات اقلیمی منطقه کاشان به واسطه ی مجاورت با دریای مرکزی قدیم ایران و چشمه های متعدد سلیمانیه ،قمصر و روستای مجاور و قنات های پرآب بسیار مساعد بوده است ، اما سپس براثر پایین رفتن آب در دریای مرکزی و خشک شدن آن از یک سو ، چشمه سازها و قنوات بر آب از جایگزین معمور و مسکون رفته رفته کم شده و به اصطلاح آب پایین نشسته است از سویی دیگر « بادهای موسمی وطوفان های کویری به تدریج کشتزارهای سرسبز و خرم و آبادی های به هم پیوسته را یکی بعد از دیگری بایر و در زیر توده های ریگ روان مدفون ساخته است » . (هاشمی تبار بید گلی ، 1375: 4 ) برخی از صاحب نظران ازنظر جغرافیایی طبیعی و انسانی معتقدند ، به علت عوامل اقلیمی و در اثر بهره برداری های بی رویه و ایجاد دوره های خشک تر ازنظر اقلیمی سطح ایستایی آبهای زیرزمینی داشت کاشان به شدت افت کرده است به نحوی که در یک قرن گذشته در نواحی مختلف منطقه کاشلن از جمله بادرود و آران و بید گل در چند متر اولیه به آب می رسیدند ، در حالی که هم اکنون برای رسیدن به سفره های آب زیرزمینی ، حفر چاده های عمیق هیئت برخی از مناطق پیش از 200 متر رسیده است ، (مصاحبه به علی اکبر شائمی عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور آران و بید گل )
لذا ارزش دیروز آب یا امروز مقابل مقایسه نیست و با توجه به جمعیت کمتر زمان های قدیم و حرکت آبی که از کوهساران کرکس (رودخانه قهرود و قمصر ) از طریق کانال های زیرزمینی ، آب در داخل خانه ها به وفور در جریان بوده است . لذا در گذشته ، جمعیت کم و میزان بهره برداری آب بوده درحالی که سطح آب بالا بوده است و همچنین شرایط اقلیمی امروز متفاوت بوده است .
از این منظر ، امروزه یکی از عوامل اصلی توسعه مناطق بیابانی عملکرد غلط انسان و بهره برداری های بی رویه ازمناطق طبیعی به ویژه منابع آبی بوده است ، به نحوی که می توان گفت آبی که هزاران سال از طریق بارش های جوی در زیرزمین ذخیره گردیده است یا به کارگیری موتورهای پمپاژ آب در طی نیم قرن تخلیه گردیده است . با ادامه روند کنونی پیش بینی می شود که در چند دهه آینده مصرف بسیاری از چاه های کنونی آب از حیز انتقاع خارج شود ، زیرا که با افت سطح سفره های اب زیرزمینی آب شور که در قسمت های پایین سفره ها تجمع یافته است و فشار آن ازسوی کویر می باشد . به داخل سفره های آب شیرین نفوذ کرده و کیفیت آب به سمت شور شدن سو ق پیدا کند .
علاوه بر موارد فوق در تحلیل عدم ارزش مداری آب در مثل های عامیانه مردم می توان گفت از آنجا که آب پدیده ای است که دسترس سریع وبه نسبت آسان بر آن همیشه وجود دارد ، مردم به آن به عنوان پدیده ای بسیار عادی نگریسته اند و ضرورتا این امر به عنوان ناقض ارزش آب در بین مردم تلقی نمی گردد . هر چند این دید گاه می توانند از اهمیت برخوردار باشد . لیکن با نگاه به الگوهای مصرف و شیوه بهره برداری از آب که مردم عموما قدر و ارزش آب را ندانسته یا نسبت به اهمیت آن در زندگی بی توجه اند .
با توجه به نقش حیاتی آب به عنوان منبع اساسی انرژی و اهمیت آن در زندگی ، تبیین الگوهای مصرف صحیح با بهره گیری از عناصر فرهنگی و به ویژه نگرش های مذهبی مردم از وظایف اساسی رسانه های گروهی به ویژه رسانه ملی ، یعنی صدا و سیمای جمهوری اسلامی می باشد .
در این ارتباط تدوین برنامه هایی با هدف آگاهی بخشی از نقش و اهمیت آب و تبیین مسئولیت پذیری شهروندان در حفظ منابع ملی ، تبلیغ فرهنگ دینی در ارتباط با تقدس پدیده آب با توجه به آیات متعدد قرآنی در اهمیت آب و پرهیز از اسراف ضروری است . همچنین بهره گیری از فرهنگ شیعی مردم ایران که اعتقاد دارند آب مهریه حضرت فاطمه زهرا (س) است و امام علی (ع) نیز به عنوان ساقی کوثر می باشد در این زمینه از اثر بخشی خاصی برخوردار است .
علاوه برآن بهره گیری ازشعر و هنر برآمده از فرهنگ مردم در خرمت آب همچون « آب را گل نکنیم » ازشیوه های اثر بخش این زمینه محسوب می شود .
« آب را گل نکنیم »
در فرو دست انگار ، کفتری می خورد آب ،
یا که در بیشه ی دور ، سیره ای پر می شوید ،
یا در آبادی ، کوزه ای پرمی گردد
آب را گل نکنیم ؛
شاید این روان ، می رود پای سپیداری ، تا فرو شوید اندوه دلی
دست درویشی شاید ، نان خکشیده فرو برده در آب
چه گوارا این آب ، چه زلال این رود
مردم بالا دست ، چه صفایی دارند ؛
چشمه هاشان جوشان ، گاوشان شیر افشان باد ؛
مردمان سررود ، آب را می فهمند ، گل نکردندش ،
ما نیز آب را گل نکنیم ؛
سهراب سپهری