آمدم ای شاه پناهم بده *** خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان *** دور مران از در و راهم بده
لایق وصل تو که من نیستم *** اذن به یک لحظه نگاهم بده
لشگر شیطان به کمین من است *** بی کسم ای شاه پناهم بده
در شب اول که به قبرم نهند *** نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطابخش همه عالمی *** جمله حاجات مرا هم بده
----------------------------------------
«يا امام رضا»
نشسته كنج تضرع به زير لب گله دارد
نيازمند غريبي كه درد فاصله دارد
ز راه آمده زائر به كوله بار محبت
به دست، عجز و تمنا به پاي، آبله دارد
قيام كرده به سجادهي يقين و ارادت
رضا رضاي حزينش صفاي نافله دارد
و دانه دانهي اشكش شبيه رشتهي زنجير
گواه آن كه دل و جان اسير سلسله دارد
جدا ز همسفران درد دل بگويد و گريد
مگر به جسم ضعيفش كه گرد قافله دارد
براي زائر مولا غزل سرود، چو «تائب»
ز آستانه لطفش تمني صله دارد
* مهدي ايزدپناه
----------------------------------------
عطر حضور
امشب اي تنها چراغ غربتم با من نشين
اشك و آهم را به پايت در حريم خود ببين
من شكفتم در كنارت اي هميشه سبز من
غنچههاي آشنايي را ز چشمانم بچين
من نميخواهم ز تو دنياي سلم و صبر را
اي سراسر روح تو ابياتي از شعر غمين
با خود امشب ميروم تا قعر روياهاي دور
همرهي كن با من اي روياي شيرينم، همين!
در پناه شب بيا، اي ضامن آهوي من!
جاودانه لانه كن در اين حصار شب نشين
ماندهام اينجا ميان بوي غربت، آشنا!
خانهام لبريز كن از بوي عطر و ياسمين
* سهيلا قانع
----------------------------------------
آسمان هشتم
تقديم به امام رضا(ع)
از آسمان جدا شده اين قطعه از زمين
اينجا كه پا نخوردهترين بود، پيش از اين
هفت آسمان ز عرش به پابوسيات فتاد
اي آسمان زرد طلايي هشتمين
خورشيد سايه روشني از گنبد شماست
با آفتابي حرمت گشته همنشين
كامل نگشت آن شب و صورت گرفته بود
ماهي كه داغ عشق تو را داشت بر جبين
نه ميزبان خوب براي تو بودهام
نه لايقي براي تو همسايه! شرمگين!
روزي كه ميسرشت گلت را خداي، تو
انگشتري دست خدا را شدي نگين
از راه دور آمدهام تا، مگر دهي
«امن يجيبهاي» مرا پاسخي، همين!
* مجتبي نظام آبادي
*********************************
http://akhtare-hashtom.blogfa.com