سوال فوتبالی فردوسی پور از رهبر انقلاب
سوال فوتبالی فردوسی پور از رهبر انقلاب
با سلام خدمت حضرتعالى، و تشكر از این كه وقتتان را در اختیار ما نمایندگان نسل جوان قرار دادید. جناب آقاى خامنه اى! با توجه به این كه جامعهى ما یك جامعهى جوان است و اینطور كه به نظر مىرسد، خوشبختانه تفریح اول جوانان ما در حال حاضر ورزش كردن یا تعقیب كردن امر ورزش به طور جدى است، و چون جوانان ما به هر حال دوست دارند با ابعاد شخصیتى رهبرشان بیشتر آشنا بشوند، سؤال من این است كه آیا شما در برنامههاى روزانهى خودتان فرصت می كنید كه به تماشاى برنامه هاى ورزشى تلویزیون بپردازید؟ سؤال دیگر این كه - حالا چون آقاى استیلى هم در این جا حضور دارند - به هر حال همه دوست دارند بدانند كه وقتى آقاى استیلى آن گل قشنگ را وارد دروازهى تیم امریكا كرد، شما چه احساسى داشتید، وچه شد كه بعد از آن بازى، آن پیام را انشاء كردید؟
پاسخ رهبرمعظم انقلاب: ایشان كه بعداً پیش من آمد، گفتم به پاداش آن گل ، پیشانى شما را میبوسم و بوسیدم.
متأسفانه من خیلى فرصت نمی كنم برنامههاى ورزشى تلویزیون را تماشا كنم؛ خیلى بندرت اتفاق مىافتد. از طرفى هم چون بیشتر ورزشهایى كه پخش مىشود، فوتبال است، من هم در فوتبال هیچ سررشتهیى ندارم و در جوانى هم فوتبال بازى نمىكردم؛ والیبال بازى مىكردم.
در عین حال، آن شبى كه بازى ایران و امریكا بود، من آن بازى را نگاه كردم. البته حقیقتش این است كه آن شب هم نمىخواستم نگاه كنم ؛ چون دیروقت بود و وقت خواب من بود؛ لیكن همینطور كه نشسته بودم، روشن كردم و ناگهان با گل ایشان مواجه شدیم و دیگر خواب از سرم رفت و نشستم تا آخر بازى را تماشا كردم!
اما علت این كه من آن پیام را دادم. این آقایان وقتى كه پیش من آمدند، مفصل با آنها صحبت كردم؛ كه البته گزارش آن دیدار پخش نشد و مردم از محتواى آن ملاقاتى كه با این جوانان داشتم، مطلع نشدند؛ اما حالا من چند جملهاش را به شما مىگویم. قبل از آن دیدار - شاید چند هفته، و یا یك ماه و یا بیشتر - رسانههاى وابسته به امپراتورى رسانهیى خبرى روى این بازى تبلیغ مىكردند كه این بازى، بازى سیاسى است! با این كه همه مىگویند فوتبال و ورزش، سیاسى نیست، اما در آن موقع همه تبلیغ مىكردند كه این یك بازى سیاسى است! از این كار، دو هدف مورد نظرشان بود:
یكى مسألهى تعامل ایرانى، امریكایى در این بازى بود - من نمىدانم شماها چهقدر مطلع بودید؛ ولى ما كه در جریان خبرهاى خارجى و گفتارهاى رادیوهاى گوناگون دنیا قرار مىگیریم، مىدیدیم از این مسأله پُر است - و دوم این كه پیشبینىهاى عمده، بخصوص از طرف خود امریكاییها، ولو صریحاً هم اظهار نمىكردند، ولى از بیاناتشان معلوم بود، این بود كه ایران گل خواهد خورد؛ نه این كه گل خواهد زد. و در یك موقعیت ویژه، رئیسجمهور امریكا هم مىآمد و از موضع اقتدار و بزرگمنشى و بزرگوارى، یك پیام هم مىداد كه بله، حالا گل را به شما زدیم، اما بالاخره بیایید دست دوستى هم به هم بدهیم! بنابود آن شب پیام رئیس جمهور امریكا از تلویزیون سراسرى پخش شود.
این گل و بعد دنبالهى بازىیى كه بچههاى عزیزمان ادامه دادند، قضایا را صد و هشتاد درجه تغییر جهت داد و حقیقتاً مظهرى شد از وضعیت ملت ایران در مقابل امریكا. این كه من در آن پیام گفتم «مظهر» است، نمىخواستم بگویم كه این آقا به خاطر جنبهى سیاسى گلزده؛ نه، ایشان بازى فوتبال مىكند، ماهر است، با تكنیك آشناست، از حریفش قویتر است و گل را زده است. هركسى هم جاى ایشان بود، این گل را مىزد؛ هركسى هم جاى او بود، آن گل را مىخورد . بنابراین، بحث این نبود كه این گل بهخاطر مسألهى سیاسى زده شده؛ اما این گل هویت سیاسىیى را كه در دنیا به این بازى داده بودند، بكلى به عكس خواست آنها عوض كرد و من از این موقعیت حداكثر استفاده را كردم. البته آنها هم خیلى عصبانى شدند و بعد هم همان عناصر امپراتورى خبرى دنیا گفتند كه فلانى فوتبال را سیاسى كرد! نگفتند كه ما چند هفته است كه داریم خودمان این بازى را سیاسى مىكنیم!
آنروز .. تازه فهمیدم ..
در چه بلندایی آشیانه داشتم... وقتی از چشمهایت افتادم...
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389 11:11 AM
تشکرات از این پست