داروسازي باليني انشعابي تخصصي از داروسازي است كه به منظور رفع خلأهاي موجود در روند دارودرماني پاي بر عرصه بالين نهاده تا ضمن داشتن ديدي جامع به دارو، با حوزههاي مختلف درمان همراه و همزبان شود و با بهكارگيري آموختهها و مهارتهاي خود دارودرماني اصولي بيماريها را ميسر سازد.
![](http://media.farsnews.com/Media/8811/Images/jpg/A0805/A0805018.jpg)
يكي از چالشهاي پيش رو در مسيردرمان، انتخاب مناسبترين و مؤثرترين روش دارو درماني كه در عين حال بهينه نيز باشد، در مورد هر بيمار است. نظر به تغييرات مكرر علوم پزشكي و دارويي در كنار داشتن اطلاعات تخصصي دارويي روز، تسلط بر انواع داروها و فرآوردههاي دارويي موجود از نظر تفاوتهاي اثر بخشي، عوارض، روش مصرف، شكل دارويي و مقدار دارو در هر شكل، امري ضروري است.
از ديگر سو به دليل تعدد شركتهاي توليدكننده دارو در داخل و خارج از كشور و تفاوتهاي موجود در توليدات آنها از هر دارو به لحاظ كيفيت و قيمت، در نظر گرفتن اين موارد براي اتخاذ تصميم درست در دارودرماني هر بيمار اجتناب ناپذيراست. گاهي به دليل محدوديتهاي مالي سيستم درماني، بدون در نظر داشتن قيمت فرآوردههاي مختلف يك دارو و همچنين هزينههاي چند روش دارو درماني قابل انتخاب، نميتوان درماني موثر، مناسب و بهينه پايهريزي كرد. در صورت محدوديت منابع مالي، در بين چند انتخاب دارو درماني، انتخابي ارجح است كه با وجود كارايي و اثرات نسبتا مشابه و عوارض و تداخلات نسبتا كم، كمترين هزينه ممكن را بر سيستم تحميل كند. از سوي ديگر، در صورت نبود محدوديتهاي مالي، جديدترين، بهترين، كم عارضهترين و با كيفيتترين فرآورده دارويي يا روش دارو درماني موجود را ميتوان شناسايي و انتخاب كرد.
امروزه در نظام سلامت برخي كشورهاي دنيا براي اشراف كامل بر اين اطلاعات و همچنين داشتن مهارتهاي تخصصي دارو درماني، داروسازاني در زمينه تخصصي داروسازي باليني (Clinical Pharmacy) كه يكي از چند زير شاخه تخصصي داروسازي است، تربيت شدهاند كه ميتوانند مشاوراني مطمئن و دقيق براي گروه درماني بخصوص پزشكان محسوب شوند. به بيان ديگر پس از حصول تشخيص بيماري توسط پزشك، يك متخصص داروسازي باليني ميتواند با به كارگيري اطلاعات و مهارتهايش به انتخاب بهترين داروي متناسب با شرايط و امكانات كمك كند. بعلاوه داشتن آگاهي كامل از تازههاي درمان در كنار ارزيابي آنها با نگاهي حرفهاي و تخصصي است كه ميتواند به كارگيري منطقي و اصولي داروهاي جديد را ضمانت كند. رخ دادن اين مهم بدون حضور متخصصان داروسازي باليني دشوار و تاحدي بعيد مينمايد.
به بياني ديگر، اين تعامل ميان پزشك و داروساز متخصص است كه به تعيين بهترين انتخابهاي درماني و به كارگيري اصولي آن منجر ميشود. همچنين اين تعامل موجب ميشود دستورالعملهاي دارو درماني براي بيماريها و مشكلات شايع در هر مركز درماني تهيه شوند و روند تهيه و توزيع دارو نيز براساس نيازها و شرايط، تنظيم و برنامهريزي شود. همچنين از آنجا كه چگونگي مصرف دارو در يك مركز درماني در راستاي تحقق اهداف نظام سلامت و درمان نيازمند ارزيابي است، طرح پروژههايي براي بررسي مصرف داروها و فرآوردههاي دارويي مختلف در هر مركز درماني يا بيمارستاني امري ضروري است. طراحي، اجرا و بررسي نتايج اين ارزيابيها و همچنين برنامهريزيهاي بعدي براساس اين نتايج، شايد جز با حضور داروسازاني متبحر در زمينه دارودرماني قابل انجام نباشد.
از ديگر سو، يكي از چالشهاي دارو درماني در تجويز داروهايي چون فني توئين، آنتيبيوتيكهاي آمينوگليكوزيدي، ديگوكسين، ونكومايسين و.... رخ مينمايد. برخي از اين داروها موارد مصرف مهم و خاصي داشته و گاهي با توجه به نوع بيماري، شرايط بيمار و امكانات موجود، غير از آنها انتخاب بهتري وجود ندارد. از آنجا كه هر يك از اين داروها داراي خصوصيات فارماكوكينتيك به نسبت پيچيدهاي هستند، در صورت تجويز آنها بر اساس مقدار دوزهاي كلي موجود در منابع نميتوان از رسيدن به اهداف درمان مطمئن بود. اين را نبايد ناديده گرفت كه اغلب اين داروها در غلظتهاي خوني كمتر از حد درماني بياثر بوده و در غلظتهاي بالا يا حتي پايين (در صورت تجمع) ميتوانند عوارض نامطلوبي بر جاي گذارند. غلبه بر اين مشكل يكي ديگر از دلايلي بود كه نظام سلامت و درمان تعدادي از كشورهاي دنيا را به آموزش متخصصان داروسازي باليني كه اطلاعات و مهارتهاي فارماكوكينتيك باليني يكي از مهمترين تواناييهاي تخصصي آنها به شمار ميآيد، سوق داد. در طول اين سالها مطالعات بسياري نشان دادهاند تجويز چنين داروهايي همراه با ارزيابي فارماكوكينتيك، برآيند درمان و ميزان حصول اهداف دارو درماني را به طور قابل ملاحظهاي تحت تاثير قرار ميدهند. به بيان ديگر، بدون تعيين دوز مناسب و مؤثر از چنين داروهايي طي ارزيابيها و محاسبات فارماكوكينتيك، غلظت خوني دارو به حد مطلوب، ايمن و مؤثر نرسيده و روند درمان مخدوش ميشود. در حقيقت تنظيم دوز اين داروها متناسب با شرايط بيمار و تغييرات آن تنها با داشتن اطلاعات و مهارتهاي فارماكوكينتيك ممكن است.
در كنار ساير مشكلات درمان، دارو درماني در مواردي چون بيماريهاي پيشرفته يا بدخيم، بعد از جراحيهاي بزرگ يا خاص و بيماران بشدت بد حال (Critically ill) اغلب داراي مختصاتي است كه چالشها و مشكلات فراواني در پي خواهد داشت. در شرايطي چون موارد مذكور، داروهاي متعددي بهطور همزمان و اغلب به صورت تزريق داخل وريدي در فواصل زماني مختلف تجويز ميشوند. تهيه محلولهاي تزريقي حاوي داروهاي بيمار در هر وعده با توجه به تنوع فرآوردههاي دارويي و وجود شكلهاي دارويي مختلف و بعضا نامناسب، بار كاري سنگين و ابهامات و سوالات بسياري براي پرستاران به دنبال خواهد داشت؛ در حالي كه اين داروهاي تزريقي را ميتوان ضمن در نظر داشتن سازگاري و چگونگي و ميزان پايداري در تركيب به صورت مخلوطي از محلولها و فرآوردههايي براي تزريق وريدي (IV Admixture) در بخش دارويي بيمارستان و در شرايطي مناسب و استاندارد (Clean Room)، براساس دستورات دارويي پزشكان براي بيماران بخشهاي مختلف، به صورتي دقيق و اصولي توسط داروسازاني كه به وسيله متخصصان داروسازي باليني به صورت تخصصي آموزش ديدهاند، تهيه كرد. همچنين اين داروسازان ميتوانند تحت نظارت متخصصان داروسازي باليني در موارد دستور پزشك مبني بر تجويز تغذيه كامل يا نسبي وريدي (TPN or PPN) يا تغذيه رودهاي (EN)، بعد از بررسي شرايط بيمار، ميزان مواد مورد نياز را طبق دستور پزشك محاسبه كرده و با استفاده از داروها و محلولهاي دارويي موجود، محلولهاي تغذيهاي را در شرايطي استاندارد تهيه كنند. كاهش هزينههاي وارده بر سيستم درماني يكي از اثرات حضور داروسازان متبحر در چنين پروسههايي است.
به بياني ديگر، داروسازي باليني انشعابي تخصصي از داروسازي است كه به منظور رفع خلأهاي موجود در روند دارودرماني پاي بر عرصه بالين نهاده تا ضمن داشتن ديدي جامع به دارو، با حوزههاي مختلف درمان همراه و همزبان شود و با بهكارگيري آموختهها و مهارتهاي خود دارودرماني اصولي بيماريها را ميسر سازد. بدون شك يك متخصص داروسازي باليني وقتي به عنوان يكي از اعضاي گروه درمان پذيرفته شود، دوشادوش همه دستاندركاران سلامت و درمان تلاش خواهد نمود تا زحمات بيدريغ پزشكان، پرستاران و ساير دستاندركاران سلامت و درمان به دليل مشكلات ناشي از فقدان خدمات تخصصي وي به هدر نرود. از سوي ديگر تغيير رويكرد در سيستم آموزشي كشور در جهت جامعهنگر كردن آموزش علوم پزشكي از جمله داروسازي ايجاب ميكند ابزار لازم براي اين امر در رشته داروسازي نيز هر چه سريعتر مهيا شود، بخصوص آن كه در عملبيشتر فارغالتحصيلان در نهايت به ارائه خدمات دارو ـ درماني به بيماران در داروخانههاي شهري يا داروخانههاي بيمارستاني و بخشهاي باليني اشتغال خواهند داشت. پس ميتوان داورسازي باليني را تجسم عيني حضور جامعهنگر داروسازان دانست. به طور كلي شايد بازبيني روند درمان از زاويهاي ديگر بتواند در عبور از چالشهاي پيش روي گروه درماني بكاهد و موجب به بار نشستن بسياري از اهداف درماني به ظاهر دست نيافتني شود.
نويسنده : دكتر مريم تقيزادهقهي
منبع : روزنامه جام جم 1390/02/19
چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا 2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا 3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا 4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا
پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com
تالارهای تحت مدیریت :
مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه