0

خودزنی

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

خودزنی

یكی از نكات تأمل برانگیزی كه در جریان فتنه سبز اتفاق افتاد وادار نمودن نظام به خود‌زنی بود. گرچه در فعالیت‌های اجتماعی دیگر نیز می‌توان نمونه‌های اینچنینی را پیدا كرد اما تأمل در مكانیزم چنین اتفاقی می‌تواند ما را از افتادن در چنین دام‌هایی در آینده بر حذر دارد. اگر مرور كلانی بر چند ماه اول جریانات پس از انتخابات ریاست جمهوری داشته باشیم و وقایع آن را عمیق‌تر بنگریم قلع و قمع نیروهای طرفدار حكومت با استفاده از سیستم حكومتی را مشاهده خواهیم كرد.
در اتفاقاتی كه افتاد دقت كنید. با شروع درگیری‌ها و اینكه نیروهای مردمی و غیر مردمی علاقمند به نظام احساس كردند حضور آنها در صحنه لازم است و مدیریت بحران تا حدی از دست نظام خارج شده است این نیروها برای بر طرف سازی اغتشاشات و برقراری امنیت به صحنه آمدند. چون نیروهای ضد انقلاب هم از پشتیبانی تبلیغاتی و هم حضور میدانی گسترده طرفداران خود بهره می‌بردند و موضعی در جهت تخریب داشتند به راحتی در شهر جولان می‌دادند. نیروهای مردمی كه برای بر قراری امنیت در خیابان‌ها حاضر می‌شدند از بالای ساختمان‌ها مورد اصابت سنگ، گلدان و غیره عناصر سبز قرار می‌گرفتند و در مقابل هیچ دفاعی نداشتند چرا كه مسلح نبوده و آنهایی هم كه از سوی ارگان‌های امنیتی و انتظامی بودند و احیانا مسلح به صحنه می‌آمدند حق هیچگونه استفاده‌ای از سلاح گرم را نداشتند. در این بین تنها چاره‌ای كه برای برخی از این افراد می‌ماند حمله به منشأ اینگونه حملات كه یعنی همان ساختمان‌ها بود. در مجتمع سبحان چنین اتفاقی رخ داد اما به سرعت دیده شد كه طرفداران سبزها در نظام از جمله رئیس مجلس – كه گرایش‌های سبزش پیش از انتخابات و پس از آن بروز كرد- به صحنه آمده و این قضیه و قضیه كوی دانشگاه را به مسأله اول نظام تبدیل كرده و هر روز در مورد آن داد سخن دادند. همین فشارها سبب شد كه دستگاه‌های امنیتی و قضایی به جای آنكه تمام توجه خود را معطوف به بر خورد با فتنه گران سازند شروع به برخورد با نیروهای امنیتی، انتظامی و مردمی كه در خط مقدم بودند كردند. نشستن در كاخ‌های امن بسیاری از بزرگان را از واقعیت‌هایی كه در كف خیابان می‌افتاد و فشارهایی كه به نیروهای در صحنه می‌آمد دور كرده بود. با اتفاقاتی كه در بازداشتگاه كهریزك افتاد و كشته شدن پسر یكی از اشخاص معروف كه در باند یكی از كاندیداها فعال بود بهترین حالت برای سران فتنه و اعوان و انصار آن به وجود آمد. پس از این واقعه بر خورد با نیروهای عمل كننده و برخورد كننده با آشوب‌ها شدت گرفت. صدا و سیما با حماقت برای اینكه به اصطلاح بی‌طرفی خود را نشان بده برای این قضیه سنگ تمام گذاشت. مجموعه این اتفاقات سبب شد تا نیروهای مردمی و امنیتی از ترس برخورد اینچنینی صحنه را ترك كرده و پشت یكدیگر را خالی كنند. در مجلسی كه نام اصولگرایی را با خود یدك می‌كشد طرح تفحصی تصویب شد كه جان كلام آن بر اساس خواسته رئیس مجلس قضایای مجتمع سبحان، كوی دانشگاه و كهریزك بود. گویی در نظام اتفاق دیگری نیفتاده بود و این نیروهای طرفدار نظام بودند كه برای تفریح شبانه به جایی حمله كرده بودند.
اكنون پس از كمرنگ كردن حضور نیروهای طرفدار نظام نوبت به روز عاشورا رسید. بر همین اساس نیروهای امنیتی سعی در عدم برخورد با اغتشاش‌گران را داشتند چرا كه هر كدام بسیاری از دوستان و فرماندهان خود را می‌دیدند كه به دلیل انجام وظیفه بازداشت، توبیخ و محاكمه شدند. با همین منطق خبرهایی از بازداشت دو ساعته سردار رجب‌زاده فرمانده انتظامی تهران بزرگ در روز عاشورا به دلیل برخورد با اغتشاشگران منتشر شد.
گر چه این فضا تا حدی پس از واقعه عاشورا شكسته شد اما آش آنقدر شور بود كه نمایندگانی چون حسینیان به طرفداری از نیروهای بسیج و نیروی انتظامی در مجلس و در مقابل جوی كه رئیس مجلس ایجاد كرده بود به سخنرانی پرداختند. با این مكانیزم همانطور كه مشاهده می‌شود نیروهای طرفدار نظام آهسته آهسته بدنام شده، كنار گذاشته می‌شوند یا مجازات و بازداشت می‌شوند و این عمل توسط خود سیستم حكومتی صورت می‌گیرد و نه مخالفان و معترضان. پس از برخورد با تعدادی از آنان، دیگران نیز انگیزه دفاع و حضور در صحنه خود را از دست می‌دهند چرا كه خود را چوب دو سر نجس دیده و از اینجا رانده و از آنجا مانده می‌شوند و مورد هجمه هر دو طرف قرار می‌گیرند.
اكنون كه شرایط به خوبی سپری شده شاید طرح این مسئله چندان مهم به نظر نرسد اما باید توجه داشت كه اگر این موج فتنه دامنه بزرگتری می‌داشت و سیر تصاعدی طی می‌كرد می‌توان پیش‌بینی كرد كه طرفداران نظام به كلی منزوی شده و دیگر كسی برای طرفداری از نظام باقی نمی‌ماند و سران فتنه به راحتی و با طلبكاری بر همه چیز مسلط می‌شدند.
واقعیت این مسئله آنست كه وقتی فضای عمومی به یك سمتی برود و افرادی در جامعه احساس می‌كنند كه نظراتشان پذیرفته می‌شود، نظرات خود را در محیط‌های عمومی با اتكاء به نفس و محكم بیان می‌كنند و با حضور میدانی در كف خیابان توهم بی‌شمار بودن خود را ایجاد می‌كنند افراد مقابل و همچنین افراد بی‌طرف گام به گام برای دور شدن از توبیخ اجتماعی شروع به سكوت و همراهی با آنان می‌كنند (رفیع‌پور،1385؛ ص 524). بنا بر این جنایات بزرگ آشوب‌گران نادیده گرفته شده و اشكالات كوچك مدافعان جنایت جلوه می‌كند. همه جا و همه كس شروع به سخن گفتن از این اشكالات كوچك و لزوم برخورد با آن می‌كنند. این رابطه اجتماعی را می‌توان در برخورد ایران با آمریكا مشاهده كرد. مثلا آمریكا چند هزار بمب اتمی دارد و از آنها هم در مقیاس وسیع و هم در مقیاس كم استفاده كرده اما فضای عمومی به هیچ وجه او را محكوم نمی‌داند بلكه تمام مباحث و ریز شدن‌ها و بررسی اشكالات در مورد كشوری مانند ایران است كه فقط استفاده از انرژی هسته‌ای را می‌خواهد. یا به عنوان نمونه آمریكا بدون مجوز سازمانهایی كه در اختیار او هستند مانند سازمان ملل به عراق حمله كرده و آن را اشغال كرده و كسی این امر را محكوم نمی‌كند بلكه تمامی مباحث در مورد این است كه آیا نیروهایی از ایران در عراق مثلا دست به چند بمب گذاری زده‌اند یا خیر؟ بنا بر این اشتباه در اینجا اتفاق می‌افتد كه قدر مطلق جنایات در محكومیت افراد مطرح نیست بلكه مسئله اینست كه جرم از سوی چه كسی سر می‌زند. مثلا مثالی كه یكی از دانشمندان علوم اجتماعی در این زمینه مطرح می‌كند آنست كه اگر در آمریكا مرد سفید پوستی به دختری تجاوز كند عموم مردم بیان می‌كنند كه این كار خوبی نبوده است و او نمی‌بایست این كار را انجام می‌داده اما اگر همین كار را یك سیاه پوست انجام دهد مردم خواستار شدید‌ترین مجازات برای او هستند.
با همین منطق بدنام كردن نظام، اختلال در رفت و آمد، حمله به مراكز بسیج و مساجد، كشتن نیروهای طرفدار نظام، تخریب اموال عمومی و خصوصی و هزاران جنایت دیگر به قدری قابل اغماض است كه برخی مانند ریاست مجلس اصلا به روی خود نمی‌آورند اما در مقابل ایستادن در مقابل چنین افرادی جنایت بزرگی بوده و برای كوچكترین كارها باید بزرگترین مجازات در نظر گرفته شود. افتادن در این دام و بازی كردن در پازل دشمن باعث می‌شود كه نیروهای متدین احساس اعتماد خود را به حكومت از دست بدهد. جالب اینجاست كه این برخوردها با هدف جلب نظر مخالفان صورت می‌گیرد اما مخالفان با احساس موفقیت در هر كدام از این مراحل یك گام به جلو آمده و خواسته‌های بیشتری را مطرح می‌كنند. فراموش نكنیم كه وقتی در گرجستان پس از فشار مخالفان در انتخابات دولت تقلب را پذیرفت و اعلام كرد كه با متخلفین برخورد می‌كند و انتخابات مجددا انجام خواهد شد مخالفان به جای كوتاه آمدن گفتند اساسا دولتی كه در آن تقلب صورت گرفته دیگر به هیچ وجه صلاحیت برگزاری انتخابات را ندارد و باید ناظران بین المللی – بخوانید مأموران غرب –انتخابات جدید را برگزار كنند.
سید حسین حسینی

چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا  2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا  3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا  4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا

پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com

تالارهای تحت مدیریت :

مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه

 

جمعه 10 اردیبهشت 1389  6:49 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها