0

قهوه ات سرد مي شود

 
rasekhoonm
rasekhoonm
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : فروردین 1389 
تعداد پست ها : 218

قهوه ات سرد مي شود


*از کدام شجره هستيد؟
شجره حسيني ، نوه امام زين العابدين (ع) ام .
*ادبيات چگونه از مخابرات مي گذرد ؟
هيچ ربطي به هم ندارند.
*مزه نان نويسندگي ؟
ما در جواني ، همچين ناني از نويسندگي نخورديم .
*اگر فرانسه را ياد نمي گرفتيد ؟
شايد شاعر مي شدم .
*شباعت يک مترجم و نويسنده ؟
حالا قهوتو بخور ، سرد مي شه .
*يک حرفي گفتني درباره رمان؟
يک جوان بيست سي ساله که حسابي رمان خوانده باشد ، به اندازه يک پيرمرد تجربه داره ... بايد رمان خواند. بدون رمان نمي شود دنيا را شناخت .
*حس تان از اين که شما را بستايند؟
ممکنه ادا تلقي بشه ، ولي خسته ام مي کند .
*اولين اثري که خوانديد و لذت برديد؟
امير ارسلان نامدار.
*اولين حق التحريرتان چقدر بود؟
5 تومان براي هر مقاله از مجله صبا .
*بيشترين زمان براي يک ترجمه ؟
گمان مي کنم سه سالي که براي ترجمه «اميد» اثر آندره مالرو کار کردم.
*آيا با خواندن «اميد» مالرو مي توان اميدوار شد؟
اميد ، کتاب نوميدي است. لااقل مقدمه مرا بر آن بخوانيد.
*يادي از محمد قاضي ؟
نازنين بود، يکي از دوست داشتني ترين آدم هاي روي زمين بود . قاضي ، معرکه بود.
*آيا در ترجمه به سبک قائل هستيد؟
صد در صد .
*سبک شما در ترجمه ؟
من هيچ سبکي خاص خودم ندارم . من تابع سبک نويسنده ها هستم .
*«مکتب هاي ادبي» تان هنوز هم مخاطب دارد؟
عملا کتاب درسي شده است.
*حال «فرهنگ آثار» چطور است ؟
همه وقت مرا گرفته است. نمي گذارد کار ديگري بکنم.
*خصوصيت مهم اين فرهنگ ؟
يه وقتي دکتر سعيد ارباب شيراني با من شوخي مي کرد، مي گفت : تو اگر فرهنگ آثار را به جايي برساني که منتشر شود ، من در روزنامه ها ازت انتقاد مي کنم . چون معتقدم با اين کار ،«اسنوب» مي پروري . يعني هر کسي شرح مفصل کتاب ها را در اين فرهنگ بخونه ، مي تونه ادعا کنه که اين آثار را خونده .
*يک آرزوي دست نيافتني ؟
وقتي دوستانم که ادبيات خوانده اند ، از بديع الزمان فروزانفر و جلال الدين همايي حرف مي زنند ، مي گم کاش من هم شاگرد اون ها بودم .
*اين روزها ازخدا چه مي خوايد؟
نپرس سوزناک مي شود .
منبع: نشریه همشهری جوان شماره 40
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1389  2:26 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها