مهاجرت به جزيره
البته كوين سوليوان، خالق و تهيهكننده اصلي مجموعه از همان زمان كه پيشتوليد اين پروژه تلويزيوني را شروع كرد، به موفقيت كلان آن اطمينان داشت. او قبل از آن قصه ديگري از مونتگمري به نام «آني اهل گرين گابلز» را تبديل به يك كار موفق تلويزيوني در سال 1985 كرده بود. اين مجموعه هم سال 1987 به فصل دوم رسيد و توانست بينندگان انبوه خود را راضي و خشنود كند، اما رابطه بين سوليوان و قصه مونتگمري يك سود ويژه هم براي قصه اين نويسنده داشت. محبوبيت مجموعه در ميان عامه مردم باعث شد تا برخي اپيزودهاي مختلف مجموعه توسط نويسندگان مختلف به صورت قصههايي مستقل دوبارهنويسي شده و وارد دنياي نشر و ادبيات شوند. نام مجموعه هنگام نمايش در آمريكا و اروپا كوتاه شد و به آوونلي تغيير كرد. خط اصلي قصه مجموعه در يك شهر خيالي به نام آوونلي اتفاق ميافتد كه به جزيره پرنس ادوارد معروف است. اين قصه در اوايل قرن 20 (در فاصله سالهاي 1903 تا 1912) رخ ميدهد. شخصيت اصلي داستان، دختر 11 سالهاي به نام سارا استنلي (با بازي سارا پولي) است كه از سوي پدر متمول خود نزد 2 خاله خود هتي و اليويا كينگ فرستاده ميشود. هدف اين است كه سارا تا حد امكان به خانواده مادر مرحوم خود نزديك شود. به اين ترتيب، قصه مجموعه به بررسي وضعيت سارا در موقعيت جديد و روابطش با آدمهاي محيط دور و بر ميپردازد و در كنار آن قصههايي را درباره خانواده كينگ تعريف ميكند.
به گفته سوليوان، زماني كه فصل اول مجموعه با استقبال بالاي تماشاگران روبهرو و قرار شد فصلهاي بعدي آن را توليد كنيم، ميدانستم كه با مشكلي به نام فيلمنامه جذاب و سرگرمكننده روبهرو هستيم. قصه زندگي و ماجراجوييهاي سارا را تا چند قسمت ميتوانستيم ادامه داده و دنبال كنيم؟ طبيعي است كه بعد از مدتي تماشاگران از يكنواختي و عدم تحرك قصه خسته خواهند شد و ماجراها را پيگيري نخواهند كرد. به همين دليل بايد به فكر راه چارهاي ميافتاديم و قصه مجموعه را به سمتي ميبرديم كه بتواند همچنان شادابي خود را حفظ كرده و بيننده را به دنبال خودش بكشد. اين مساله باعث شد تا از تعداد بيشتري فيلمنامهنويس كمك بگيريم تا ديدگاهها و طرحهاي نو و تازه آنها، به تازه بودن قصه كمك كند. به جز فيونا مكهيو و هيتر كانكي كه در كار نگارش 55 اپيزود فيلمنامه همكاري كردند (و كارشان هم خيلي خوب بود) از همراهي 10 فيلمنامهنويس فعال تلويزيوني بهره گرفتم تا فيلمنامههاي 7 فصل مجموعه نوشته شود. اين تعداد بالاي فيلمنامهنويس براي نگارش فيلمنامه يك مجموعه پرطرفدار كه قرار بود پخش آن 6 سال طول بكشد لازم و ضروري بود. يك مشكل اساسي كه در اين رابطه وجود داشت، اين بود كه من ميخواستم بيشتر از فيلمنامهنويسان خانم بهره بگيرم تا فيلمنامهنويسان مرد و اين در حالي بود كه ما هميشه با كمبود فيلمنامهنويس خانم روبهرو بودهايم. براي خلق حال و هواي شخصيت اصلي قصه مجموعه و ماجراجوييهاي او، ما به نويسندگاني احتياج داشتيم كه كاملا با چنين روحيه و حال و هوايي آشنايي داشته باشند. سارا پولي بازيگر بسيار خوبي است، اما در كار نگارش فيلمنامه و خلق شخصيت سارا در مجموعه نميتوانست كمك زيادي به ما بكند.»
سوليوان تاكيد ميكند تنوع نويسندگان فيلمنامه و ديدگاههاي آنان باعث شد تا داستانهاي تازهاي براي اپيزودهاي فصلهاي بعدي مجموعه خلق شود كه كاملا متفاوت از يكديگر بودند و حتي ميتوانستند حكم يك مجموعه جديد را پيدا كنند كه ارتباط چنداني با خط اصلي و اوليه قصه مجموعه نداشت. به اين ترتيب، قصه مجموعه در فصلهاي بعدي روي اهالي و ساكنان آوونلي تمركز ميكند و البته يك جورهايي هم به ارتباط آنها با خانواده كينگ ميپردازد.
شخصيت سارا در قصه فصلهاي بعد به تدريج كمرنگتر ميشود و او براي ادامه تحصيل، اين شهر و فاميل خود را ترك ميكند. سارا پولي در نقش سارا در 2 فصل ششم و هفتم فقط به عنوان بازيگر مهمان و در نقشي كوتاه ظاهر شد. با آن كه پيشبيني ميشد غيبت سارا پولي از مجموعه تا حد زيادي شمار تماشاگران آن را كاهش دهد، ولي درعمل چنين اتفاقي رخ نداد و اپيزودهاي فصلهاي آخر تنها با كاهش بيننده محدودي روبهرو شد.