«عرفان حلقه» دامي براي دانشجويان و فارغالتحصيلان
طي سالهاي اخير شاهد گسترش فرقه هاي انحرافي و خودساختهاي بوديم كه با
توسل به معاني مافوق طبيعت و فرامادي، مبادرت به جذب مخاطب و سپس فريب و
سواستفاده از آنها ميكنند، عرفان "حلقه " يكي از اين فرقههاي دست ساز
است. در گزارش پيشرو به ابعاد مختلف فعاليتهاي مخرب اين فرقه انحرافي
ميپردازيم.
*كلاسهايي كه شعور انساني اسكن ميشود!
رهبر اين فرقه از سال 1376 با راه اندازي كلاسهايي جهت ترويج افكار و
عقايدش عرفان حلقه را راهاندازي و رسماً اعلام موجوديت كردهاست. اين
گروه ابتدا براي اينكه وجهه قانوني نيز داشته باشند، با سلسله رايزنيهايي
مجوزي از سازمان ملي جوانان دريافت كرد كه پس از تشكيل چند دوره از كلاسها
اين مجوز توسط سازمان ملي جوانان تمديد نشد.
مبناي حرف اين فرقه يا يكي از مهمترين ادعاهاي رهبر فرقه اين است كه وي
ادعا ميكند قدرت اتصال دهندگي به شعور كيهاني را دارد. يعني ميتواند
انسانها را در كره زمين به جريان شعور كيهاني وصل كند و بدين ترتيب يك
حلقهاي ايجاد مي شود و عرفان حلقه شكل ميگيرد. عرفان حلقه الهام گرفته از
تعابيري است كه معمولاً دراويش و صوفيه دارند و از تعبير حلقه استفاده
ميكنند.
شايد بتوان گفت يكي از خصوصيات اين فرقه كه آنها را با برخي از فرقهها
متمايز ميكند (اگر فرقههاي ديگر عوام را كه كانون توجهات خود قرار
ميدهند) خواص را نشانه گرفتهاست. جذب شدگان توسط اين فرقه، معمولاً كساني
هستند كه تحصيلات بالايي دارند و از قدرت ارتباطگيري با بسياري از مراكز
علمي، فرهنگي، سياسي، اجتماعي و ... برخواردارند. اين فرقه پس از تشكيل و
راهاندازي كلاسهاي خود يك ادعاي ديگر را نيز مطرح كرده و آن ادعا اين است
كه "ما قدرت فرادرماني داريم. يكي اينكه ميتوانيم امراض را شفا بدهيم. "
آنها ادعا دارند كه ميتوانند افراد را به شعور كيهاني يا شعور الهي
متصل كنند و سپس آن شعور الهي بدن افراد را اسكن ميكند و بدينوسيله
بيماريهاي آنان را شناسايي و شفا ميدهد.( البته در صورتي كه صلاح بداند)
آنها همچنين ادعا ميكنند اين بيماريها شايد بيماريهايي باشد كه شخص از
وجود آنان مطلع نباشد. اين گروه مدعي هستنند كه در صدد رسانيدن انسانها به
كمال هستند و عرفان را به دو دسته عرفان كمال و عرفان قدرت تقسيم ميكنند.
ميگويند: ما قسمت عرفان كمال هستيم و عرفانهايي كه ميآيند از اين موضوع
استفاده شخصي ميكنند به عرفان قدرت مربوط هستند كه در دسته عرفانهاي
شيطاني قرار دارند و ما آمدهايم كه با گسترش شبكه شعور شيطاني مقابله
كنيم.
* نماد واقعي از استبداد راي
اين فرقه مثل تمام فرقهها دعوت به شخص و فرد ميكنند. رئيس اين فرقه
بايد محبوبترين و مهمترين فرد براي افراد جذب شده باشد. و كوچكترين نقد به
وي باعث ميشود تا يك مقابله عظيم، با شخص انتقاد كننده صورت گيرد و در
چنين مواقعي اعضا كاملاً كر و كور از رئيس فرقه حمايت ميكنند.
اگر كسي از اين گروه بخواهد به اصطلاح به درجات بالاي كمال برسد، وي
خطاب به او ميگويد: اين من هستم كه تو را به اين كمال رساندم و باعث شدم
كه اين آگاهي را بدست بياوري.
او همچنين قدرت تفويض را براي خود قائل است و ميگويد ما قدرتي براي
مقابله با شياطين و موجودات غير ارگانيك داريم و اين تشعشع دفاعي را
ميتوانيم به افراد ديگر نيز تفويض كنيم.اعضاي گروه عرفان حلقه پس از پايان
كلاسهاي خود پايان نامههايي را به شركتكنندگان ميدهند و پس از آن يك
دوره كلاس باعنوان تشعشع دفاعي را نيز پشت سر ميگذارند و اگر كسي اين دوره
را با موفقيت طي كند به وي مدرك تشعشع دفاعي داده ميشود و به آنان
ميگويند و تأكيد ميكنند كه خود اين مدرك نيز داراي خواصي است كه بايد به
آن احترام كرد.
*آشنـايي با رييس فرقـه عرفان حلقـه
رهبر اين فرقه " م. ط " معروف به مهندس است. وي هيچ سابقه مطالعاتي،
پژوهشي و تحصيلاتي چه آكادميك و حوزوي ندارد. اين بهاصطلاح استاد عرفان
همچنين توان قرائت قرآن را ندارد و آيات را غلط قرائت ميكند. وي تاكنون دو
كتاب در خصوص معرفي عرفان خود نوشته است. كتابهاي وي حاوي انبوهي از
انحرافات فكري و عقيدتي است. هر چند گفته ميشود مهندس است، اما وي تاكنون
مدركي در اين خصوص ارائه نكرده است. يعني مشخص نيست، در چه رشتهاي مهندسي
گرفته، از كدام دانشگاه مدرك گرفته و يا فعاليت مهندسي دارد يا خير. اما
اين فرد توانسته افرادي را كه داراي مدارج بالاي علمي و دانشگاهي هستند جذب
كند. ظاهراً وي مدتي با يك جنگير نيز مرتبط بوده و مدعي است به او پول
پرداخت كرده تا از توانايي وي بهره ببرد.
*كلاسهاي فرقه حلقه و سوءاستفـاده هاي مالـي
كلاسهايي كه توسط اين فرقه برگزار ميشود بدين صورت است كه هر دوره
اين كلاسها 6 جلسه است كه هر هفته يكبار برگزار ميشود. مسئولان براي اين 6
جلسه مبلغي در حدود 50 هزار تومان از مخاطب اخذ ميكنند و اين فرد پس از
گذراندن اين مورد به مقام استادي نايل ميشود! اين پول تماماً به جيب فرد
رئيس فرقه ميرود كه تلاش دارد انسانها را به كمال دعوت كند! البته به نظر
ميرسد اين يك كمال حساب بانكي است تا معنويات روحاني.
اين مسئله باعث شده كه بسياري از مسئولان اين فرقه و اطرافيان و
خانوادههاي آنها به مكنت مالي قابل توجهي دست پيدا كنند. ماشينهاي گران
قيمت سوار شوند، حسابهاي بانكي آنها هميشه رقمهاي قابل توجهي را به خود
ديده و ببيند.
در اين دورهها كه توسط مسولان عرفان حلقه برگزار ميشود، حدي براي
پذيرفتن كارآموز وجود ندارد و سياست مسئولان و دستاندركاران فرقه اين است
كه هرچقدر مخاطبين بيشتر شركت كنند بهتر و مطلوبتر است و درآمدزايي بيشتري
صورت ميگيرد. مسئولان اين فرقه مدعي هستند كه در 4 سال اخير در حدود 6
هزار نفر را تحت آموزشي قراردادهاند و اين افراد از حاميان عرفان حلقه
هستند. اما حقيقت اين است كه اين آمار بدون شك غير واقعي است و براي القاي
گستردگي اين فرقه اعلام ميشود. اين گروه از اينترنت استفادههاي زيادي
كردهاند و تاكنون سايتهاي اينترنتي و وبلاگهاي زيادي را راهاندازي
كردهاند كه اين روند در حال حاضر ادامه دارد و بهرهگيري اين گروه از فضاي
سايبري روز به روز بيشتر ميشود. همچنين مسترهايي هستند كه در خارج از
كشور با اين گروه ارتباط دارند.
در بررسي فرقه اما بايد به چند نكته دقت جدي كرد. يك فرقه براي اينكه
حقانيت خود را ثابت بكند بايد رهبر آن فرقه چگونگي اتصال خودش را به خداوند
از طريق اولياء الهي اثبات كند. اين سؤال بسيار مهمي در عدم مشروعيت اين
فرقه است كه تاكنون پاسخ داده نشدهاست. معمولاً رهبران فرقههاي منحرف
انسانهاي خود انتصابي هستند كه اين فرد نيز از اين قضيه مستثني نيست، چون
او نيز با تصميم خودش به عنوان رهبر فرقه منصوب شده و هيچ دليلي براي
حقانيت خودش ارائه نداده است.
*محتــواي اعتقــادي عرفان حلقه و شباهت آن با كليساهاي خانگي
فرقه حلقه از نظر اعتقادي مخلوطي از فرقههاي مختلف است. يعني آدمهايي
كه در اطراف طاهري قرار گرفتهاند، هركس به اندازه سطح مطالعاتش به رهبر
فرقه كمك ميكنند. هر كس به نوعي، آموزشي به وي ميدهد و سپس اطلاعات مختلف
جمع آوري شده، توسط وي در كلاسها طرح ميشود. شيوه كار ورود اين فرد بدون
شك كپيبرداري از مسيحت است كه با برشمردن برخي از مصاديق اين مسئله تبيين
خواهد شد.
به فرض مثال مسئله ارتباط با روح القدس از مسايلي است كه در كتاب عرفان
حلقه آمده است. يعني رهبر فرقه مدعي است كه در حلقه وحدت، يك نفر يا دو
نفر ميآيند. يك نفر مثلا شخصي است كه ميخواهد متصل شود، نفر دوم اتصال
دهنده كه معمولا يا مستر يا رهبر حلقه است، نفر سوم روحالقدس است و نفر
چهارم خداست. اين يعني همان نگاه پدر، پسر و روحالقدس كه اتفاقا حالا وقتي
اعتقادات اين گروه را مطالعه كنيد، متوجه ميشويد كه شبيه همان جريان هم
ساخته شده است.
الان يكي از كارهايي كه اينها انجام دادهاند و شبيه به مسيحيت
است،مسئله فرا درماني و شفاست. يكي از ويژگيهاي حضرت عيسي (ع) اين بود كه
امراضي را شفا ميدادند كه فراتر از توانايي عادي بشر بود و اين مدل را
عرفان حلقه اعلام و اجرا كردند و گفتند " ما شفا ميدهيم. " شيوهاي هم كه
در ارائه مطالب به مخاطبين در نظر گرفته است نيز به مسيحيت شباهت دارد.
شباهت ديگر عرفان حلقه به مسيحيت اين است كه مسيحيان معتقدند حضرت عيسي
(ع) راه ميرفتهاند سخناني ايراد مي كردهاند و حواريون يادداشت ميكردند
و بدين طريق بسياري از سخنان حضرت عيسي (ع) نيز منتشر ميشد و كتب مقدس
نيز اينگونه نوشته و جمعآوري شدهاست. طاهري هم دقيقاً به همين سبك هم
طاهري جلسه به جلسه در دورههاي مختلف مسايلي را مطرح ميكند كه اين مطالب
كمكم به رشته تحرير در ميآيد و مباني فكري عرفان حلقه تكميل ميشود. پس
با كنار هم قرار دادن اين مطالب مي توان دريافت كه شيوههاي سيستماتيك
عرفان حلقه، شيوههاي مسيحيت است و همان جريان را كه مسيحيان در جريان
كليساي خانگي براي رشد نيروهايشان پيگيري ميكنند، در عرفان حلقه عيناً
دنبال ميشود.1
محتواي اعتقادي عرفان حلقه ملقمهاي از مجموعههاي مختلف است. بخشي از
آن از عرفان اسلامي گرفته شده، بخشي از اعتقادات صوفيه و جريانات صوفيگري
اخذ شده، يك بخش از اعتقادات جريان حلقه از عرفان هندو گرفته شده است
(اصلا خود واژه كيهان كه اينها از آن استفاده ميكنند، بحث چاكراي كيهاني
است كه در مباحث اوشو و رام الله هند نيز مطرح شده است. شما خيلي از مطالب و
متون عرفان حلقه را اگر نگاه بكنيد، متوجه خواهيد شد كه اين متون ترجمه
است، فقط قالب آن ايرانيشده و بهاصطلاح بوميسازي شده، در برخي اوقات نيز
اشعاري به آن اضافه شده، البته در مواردي نيز آيات قرآن اشتباه و بدون ربط
به آن افزوده شدهاست. دركل اين فرقه يك مدل و ايدئولوژي مشخصي ندارد و
ساختار اعتقادي آن پر از پارادوكس و تناقض است و مانند بسياري از فرقهها،
هر مطلبي كه بتواند مردم را جذب كند در منشور اعتقادي آن گنجانده شده است.
يكي ديگر از ادعاهاي وي، قائل شدن يك نقش جهاني براي خودش است. با نگاهي
ساده به ادعاي اخير اين فرد ميتوان دريافت كه وي اين بار نيز درصدد است،
در نقش حضرت عيسي(ع) ظاهر شود. يعني او با اين ادعا قصد دارد به اين مطلب
تاكيد كند كه همانطور كه عيسي(ع) از پيامبران اولوالعزم و محدوده دعوت وي
جهاني بوده او نيز فردي با يك مشخصات جهاني است.
در همين راستا، در كتاب عرفان حلقه آمده، اين عرفان فراتر از همه مناسك
و اعتقادات است. هر كس با هر آييني ميتواند جذب اين عرفان شود و به كمال
دست يابد و حلقه اين كمال هم رييس فرقه است كه به خداوند اتصال دارد! و
علاوه بر اينكه خودش با خداوند ارتباط دارد، برخي افراد را نيز ميتواند
متصل كند و اين ارتباط به گونهاي است كه حتي پيغمبران الهي نيز ارتباط
بدين سبك را مطرح نكردهاند.
*وجه تسميـه عرفان كيهانـي يا حلقـه
اما چرا نام اين عرفان، عرفان كيهاني است. اگر بخواهيم منشا اين عرفان
را عنوان كنيم بايد بگوييم، اين عرفان الهي نيست، چون اگر الهي بود بايد
نام آن را عرفان الهي ميگذاشتند. عرفان كيهاني يك نوع عرفان ماترياليستي
است كه ما مثلاً در قرن 17و 18ميلادي در غرب شاهد اين قبيل گروههاي
شبهعرفاني ماترياليستي بوديم. يعني كساني آمدند و يك سري ايدئولوژيهايي
را مطرح كردند و عليرغم اينكه خدا را انكار ميكردند، اما به انرژي طبيعت و
انرژي كهكشانها و ... قائل بودند. هاليوود نيز در برههاي از زمان مبادرت
به ساخت فيلمهايي كرد كه در آن به ارتباط انسانها با كهكشانها ميپرداخت و
انسانهاي ماورايي در آن به تصوير كشيده ميشدند. نمونهاي از اين ديدگاه
را ميتوان در عرفان حلقه ديد.
چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا 2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا 3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا 4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا
پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com
تالارهای تحت مدیریت :
مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه
شنبه 4 اردیبهشت 1389 8:57 PM
تشکرات از این پست