0

لعنت بر شیطان

 
azadeh_69
azadeh_69
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1388 
تعداد پست ها : 649
محل سکونت : اصفهان

لعنت بر شیطان

گفتم: ((لعنت بر شیطون))!
لبخند زد.
پرسیدم:چرا میخندی؟
پاسخ داد:از حماقت تو خندم میگیره
پرسیدم مگه چکار کردم؟
گفت:منو لعنت میکنی در حالی که هیچ بدی به تو نکردم
با تعجب پرسیدم:پس چرا زمین میخورم
جواب داد:نفس تو مثل یه اسبه. اسبی که اونو رام نکردیش.نفس تو هنوز وحشیه,تو را زمین میزنه.
پرسیدم:پس تو چکاره ایی
پاسخ داد: هروقت سواری یاد گرفتی,برای رم دادن اسب تو میام.فعلا برو سواری یاد بگیر.اینقدر منو لعنت نکن!
گفتم:پس لااقل به من بگو چطور اسب نفسم را رام کنم؟
در حالیکه دور میشد گفت:      ((من پیامبر نیستم جوان...))

پل ارتباطی:     azadeh_mail@yahoo.com 

 

             
       هرگز بر روی زمین با ناز راه مرو که تو نمی توانی زمین را بشکافی و قامتت به بلندی کوه ها نخواهید رسید.

    قران کریم         

 

 

یک شنبه 29 فروردین 1389  12:24 AM
تشکرات از این پست
samsam iman_karbala zoom68 mahdeyeh
دسترسی سریع به انجمن ها