0

حکايت طنز: ازدواج آهو و الاغ

 
rozsefid
rozsefid
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : تیر 1387 
تعداد پست ها : 138
محل سکونت : اصفهان

حکايت طنز: ازدواج آهو و الاغ

روزي يه پري سراغ آهو خانومي که خيلي زيبا بود اومد و گفت : آهو جون !


دوست داري شوهرت چه موجودي باشه ؟


آهو گفت : يه موجود خونسرد و خوب و زحمتکش.


پري آرزوي آهو رو برآورده کرد و آهو با يه الاغ ازدواج کرد اما ...


 http://joksms.irlook.com



شش ماه بعد آهو و الاغ براي طلاق سراغ حاکم جنگل رفتند.
حاکم پرسيد : علت طلاق؟
آهو گفت: توافق اخلاقي نداريم, اين خيلي خره.


http://joksms.irlook.com



حاکم پرسيد:ديگه چي؟
آهو گفت: شوخي سرش نميشه, تا براش عشوه ميام جفتک مي اندازه.



حاکم پرسيد:ديگه چي؟
آهو گفت: آبروم پيش همه رفته , همه ميگن شوهرم حماله.


http://joksms.irlook.com



حاکم پرسيد:ديگه چي؟
آهو گفت: مشکل مسکن دارم , خونه ام عين طويله است.



حاکم پرسيد:ديگه چي؟
آهو گفت: اعصابم را خورد کرده , هر چي ازش مي پرسم مثل خر بهم نگاه مي کنه.



حاکم پرسيد:ديگه چي؟
آهو گفت: تا بهش يه چيز مي گم صداش رو بلند مي کنه و عرعر مي کنه.



حاکم پرسيد:ديگه چي؟
آهو گفت: از من خوشش نمي آد, همه اش ميگه لاغر مردني , تو مثل مانکن ها مي موني.



حاکم رو به الاغ کرد و گفت: آيا همسرت راست ميگه؟
الاغ گفت: آره.



حاکم گفت: چرا اين کارها رو مي کني ؟
الاغ گفت: واسه اينکه من خرم.
حاکم فکري کرد و گفت: خب خره ديگه چي کارش ميشه کرد.



نتيجه گيري اخلاقي: در انتخاب همسر دقت کنيد.
نتيجه گيري عاشقانه :
مواظب باشيد وقتي عاشق موجودي مي شويد عشق چشم هايتان را کور نکند.

شنبه 21 فروردین 1389  3:24 PM
تشکرات از این پست
oghab6668
دسترسی سریع به انجمن ها