عنوان:حس زيبايي دارد اين زندگي
نويسنده :کامران بارنجي
«درچشم باد »يک عشق ايراني را به تصوير مي کشد دو مبارز جنگلي،زن و بچه و زندگي شان را بار زده اند بروند تهران تا از دست قزاق ها رها شوند.تمام اين چند قسمت را به دقت نگاه کردم نمي دانم واقعاً قصد کارگردان جعفري جوزاني اين بوده يا واقعيت زندگي اين دو جنگلي همين گونه است که دارد به تصويرکشيده مي شود. هرچند که هرکدام ازاين حالات در ماهيت ماجرا تاثيري ندارد ،مهم حس زيبايي است که اين قسمت ها به من مي دهد.ديدن خاصيت زندگي مبارزان جنگلي و نوع تلاش زن ها براي تقويت روحيه مبارزه جويي در مردانشان به جاي سرکوفت زدن و غرزدن، حتماً ديدن دارد.وقتي زن و شوهرها تصميم گرفته اند که مسيرروستايشان تا تهران را با گاري طي کنند ،مسيرراحتي را انتخاب نکرده اند.صحنه هاي پرالتهاب زمستان قزوين و رقص گرگ ها در بيابان در کنار زايمان و کابوس هاي يکي اززنان نشان مي داد که اين مسيري هم که اين خانواده ها انتخاب کرده اند چيزي کمتر از مبارزه ندارد.اينها اين بار براي زندگي دارند مبارزه مي کنند و چه خوب هم اين کار
راانجام مي دهند. کافي است ديالوگ هاي يکي ازجنگلي ها با زنش را که زايمان کرده به خاطر بياوريد.زن درتاريکي يکي ازاتاق هاي کاروانسرا به چشمان شوهرش نگاه مي کند و بدون اينکه ذره اي گله از همه سال هاي تنهايي و سختي هايي که کشيده است،داشته باشد به شوهرش مي گويد همه ترسم اززندگي اين است که روزي کنارم نباشي سرم را برگردانم و ببينم که نيستي آن وقت من چه کنم ؟من مي ميرم .مي ميرم اگرنباشي و سايه ات را روي سرخودم و بچه هايم نبينم.مبارزجنگلي انگاراين جملات جادويي دوباره زنده اش کرده باشد.به زنش نزديک ترمي شود؛غصه نخوردست و پا حنايي من غصه نخور...من هستم عزيز دلم ،همين جا پيش تو وقتي اين ديالوگ هاي عاشقانه را اززن و مردي که چند تا بچه دارند و ريش مرد سفيد شده و زن بيشتر از 40 سال دارد شنيدم ،ذوق کردم آرزو مي کردم که کاش همه اين صحنه ها را ببينند، ببينند که مي شود مسن بود و عاشق ،که مي توان زندگي را با همه سختي هايش زندگي کرد اما عاشق ماند،که مي شود به جاي غر زدن به مشکلات و نکبت خواندن زندگي توي چشمان شوهرنگاه کرد و از زندگي در کنار يک مرد عاشق پيشه سختکوش و مبارز لذت برد مي توان به جاي کم کردن از غرور مرد به غروراو اضافه کرد و به جاي طعنه زدن به اعتقادات مبارزاتي اش اعتقادات او را پرورش داد تا با شجاعت بيشتري سر آنها بايستد،کاش دختران ما ياد بگيرند که به جاي کم کردن ازخاصيت هاي مردانه مردان ،به اين خاصيت ها اضافه کنند.کاش بعضي ازدخترها فقط کمي از زندگي لاي پر قو فاصله بگيرند و آرزوي تجربه يک زندگي سخت و عاشقانه را بکنند. کاش پسرها هم بدانند که کل خواست زن از زندگي تعبيريک واژه براي اوست؛عشق!
منبع:نشريه همشهري جوان,شماره 225.