0

مطالب علمی - پزشکی

 
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

نتایج یک   مطالعه نشان داده است، برخی سیگارهای چین حاوی مقادیر زیادی فلزات سنگین سرب، آرسنیک و کادمیوم است که برای سلامتی انسان مضر محسوب می شود. 

 مشکل اصلی فلزات سنگین این می باشد که در بدن متابولیزه نمی گردند. در واقع فلزات سنگین پس از ورود به بدن دیگر از بدن دفع نشده و در بافتهای بدن انباشته می گردند. همین امر موجب بروز بیماریها و عوارض متعددی در بدن می شود. آنها رشد و گسترش عفونتهای ویروسی، باکتریایی و قارچی را نیز افزایش می دهند. فلزات سنگین همچنین جایگزین دیگر املاح و مواد معدنی مورد نیاز در بدن می گردند.


   
 
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ،   درحالی که مشخص شده مصرف این فلزات سنگین برای سلامتی مضر است، اما تا کنون تحقیقات اندکی درباره تاثیر آنها هنگام استنشاق این ماده به درون بدن انجام شده است.
محققان اعلام کردند: لازم است مطالعات بیشتری در این زمینه انجام شود.
‘ریچارد اوکونر’ از موسسه ‘سرطان راسول پارک’ در بوفالو نوشت: سیگاری ها تنها یک سیگار نمی کشند بلکه به دلیل اعتیاد آور بودن آن، سالها روزی ۲۰ نخ یا بیشتر سیگار می کشند.
وی افزود: این فلزات به همراه مخلوطی از دیگر سموم وارد بدن می شود. همچنین تاثیر قرار گرفتن در معرض مجموع چندین سموم از جمله فلزات یک مسئله بهداشت عمومی است که باید راه حلی برای آن پیدا شود.
محققان در این مطالعه برای مقایسه از سیگارهای کانادایی استفاده کردند زیرا سازندگان و وارد کنندگان سیگار در کانادا ملزم هستند مقدار فلزات موجود در توتون را آزمایش کنند.
بیش از ۳۲۰ میلیون سیگاری در چین وجود دارد و هر سال یک میلیون نفر در این کشور به دلیل ابتلا به بیماری هایی مرتبط با استعمال دخانیات جان خود را از دست می دهند.
سیگار با فشار خون بالا، سکته مغزی، دیابت، سرطان، بیماری های قلبی و تنفسی ارتباط مرتبط شناخته شده است.
طبق اعلام ‘اطلس تنباکو’، چین بزرگ ترین جمعیت سیگاری جهان را دارد و نیز بزرگترین تولید کننده توتون است بطوری که در سال ۲۰۰۷ ، ۱۶/۲ تریلیون سیگار تولید کرد.
محققان در این مطالعه ۷۸ برند مختلف سیگار چینی را که در این کشور طرفداران زیادی دارد تجزیه و تحلیل کردند و در آنها میزان بالایی از فلزات سنگین را کشف کردند، بطوری که در برخی از آنها سطح سرب ، کادمیوم و آرسنیک سه برابر سیگارهای کانادایی بود.
یکی از اعضای گروه محققان، خاک آلوده را عامل میزان بالای فلزات در سیگارهای چینی اعلام کرد.
وی افزود: توتون مانند سایر محصولات کشاورزی، فلزات و سایر مواد را از خاک جذب می کند، بنابراین اگر خاک کادمیوم ، سرب یا آرسنیک داشته باشد جذب تنباکو می شود. 
 

نتایج این تحقیق  در مجله ‘ Tobacco Control ‘ منتشر شده است .

● ●  مضرات فلزات سنگین به قرار زیر میباشد:

اختلالات عصبی (پارکینسون، آلزایمر، افسردگی، اسکیزوفرنی) – انواع سرطان ها – فقر مواد مغذی – بر هم خوردن تعادل هورمونها – چاقی – سقط جنین – اختلالات تنفسی و قلبی-عروقی – آسیب به کبد، کلیه ها و مغز – آلرژی و آسم – احتلالات غدد درونریز-عفونتهای ویروسی مزمن – کاهش آستانه تحمل بدن – اختلال در عملکرد آنزیمها – تغییر در سوخت و ساز – ناباروری – کم خونی – خستگی – تهوع و استفراغ – سردرد و سرگیجه – تحریک پذیری – تضعیف سیستم ایمنی بدن – تخریب ژنها – پیری زودرس-اختلالات پوستی – کاهش حافظه – بی اشتهایی – التهاب مفاصل – ریزش مو – پوکی استخوان – بی خوابی – مرگ .

●  آلومینیوم:

در ظروف آلومینیومی – فویل آلومینیومی – قوطیهای آلومینیومی – برخی داروها (مانند ضد اسید معده)، سرامیکها ، فیلتر سیگار – مصالح ساختمانی-آمالگام دندان – دئودرنتها – آفت کشها – نمک خوراکی – دود سیگار – بیکینگ پودر – خمیر دندان موجود میباشد.

●  آرسنیک:

 در غذاهای دریایی – گچهای رنگی – آفت کشها – شوینده های خانگی-حشره کشها – شیشه ها و آینه ها – نمک خوراکی – رنگ ها – شراب – آب چاه و یا لوله کشی – دود ناشی از مواد سوختی – سوختن چوب ناشی میگردد.

●  سرب:

در باطری خودرو – سرامیکها – آب میوه های داخل قوطی – خاکستر سیگار-دود اگزوز خودروها – بنزین سرب دار – رنگ موها – حشره کشها – ریمل مژه – برف – آلیاژ لحیم کاری – بتونه ها – رنگها – آب شهری و یا چاه – شراب – لوله ها وجود دارد.

●  جیوه:

در چسبها – فیلترهای صنعتی – لوازم آرایشی – دماسنجهای شکسته – پر کننده های دندانی – ادرار آورها – نرم کننده های البسه – پولیشها – پسماندهای صنعتی – ملینها – رنگها – غذاهای دریایی – نگهدارنده های چوب موجود است.

●  نیکل:

در بیکینگ پودرها – پروتزهای دندانی – دود اگزوز خودروها – پسماندهای صنعتی – غذاهای فرآوری شده – کودها – روغنهای هیدروژنه – ظروف استنلس استیل موجود میباشد.

●  مس:

درظروف مسی – لوله های مسی – پروتزهای دندانی – آفت کشها – رنگ موها – پسماندهای صنعتی – حشره کشها – استخرها – سیگار – آب لوله کشی و یا چاه – غذاهای دریایی موجود میباشد.

●  کادمیوم:

در آلیاژهای دندانی – باطریها – روغن موتور – غذاهای دریایی – سرامیکها – دود سیگار- چای و قهوه -کودها – آلیاژ های لحیم کاری – لوله های گالوانیزه – آب لوله کشی و یا چاه – الکترودهای جوشکاری – دود ناشی از سوختن لاستیکها و پلاستیکها-حبوبات و غلات فاقد سبوس.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  4:51 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

دیابت بر روابط جنسی تاثیر می گذارد .

دیابت می‌تواند بسیاری از اعضا و دستگاه‌های بدن را درگیر کند و یکی از این دستگاه‌ها دستگاه جنسی بیمار است که می‌تواند مشکلات بسیاری را برای وی بوجود آورد. بطور مثال در دبابت‌های طولانی مدت، رشته‌های عصبی درگیر می‌شوند و همین درگیری اعصاب می‌تواند تحریک و عملکرد جنسی را مختل کند معمولا در غیاب درگیری عصبی هم ممکن است در دیابت، عملکرد جنسی دچار اختلال شود.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ،  پژوهشگران در شیگاکو میگویند مردان مبتلا به دیابت علاوه بر اینکه احتمال بیشتری دارد که عدم ابراز علاقه به جنس مخالف داشته باشند بلکه ممکن است اختلالات نعوظ را هم تجربه کنند.

این دانشمندان که آزمایشات خود را بر روی حدود ۲۰۰۰ نفر در سنین ۵۷ تا ۸۵ ساله انجام دادند کشف کردند که حدود ۷۰ درصد مردان و ۶۲ درصد زنان مبتلا به دیابت فقط حدود دو تا سه بار در ماه میل به فعالیت جنسی دارند .

این مطالعات همچنین نشان میدهند که مردان دیابتی احتمال بیشتری دارد که عدم ابراز علاقه به داشتن رابطه جنسی داشته باشند.

همچنین مردان احتمال بیشتری دارد که به اختلالات نعوظ دچار شوند.

زنان و مردان مبتلا به دیابت با درصد بالاتری نسبت به افراد سالم دچار مشکلات ارگاسم میشوندو فقط ۱۹ درصد از زنان و ۴۷ درصد از مردان در مورد مشکلات جنسی خود با پزشک مشورت میکنند.

پژوهشگران می گویند  نقش بیماری‌‌های جسمی در بروز اختلالات جنسی، بیشتر در آقایان و عمدتا در اختلال نعوظ، بررسی شده بود؛ چنان که تحقیقات نشان داده است که بیش از ۷۰ درصد موارد اختلال در نعوظ در مردان،‌ به دلیل بیماری‌های جسمی، شامل دیابت، بیماری‌های کلیه، مصرف الکل، بیماری‌های عصبی، MS، بیماری‌های عروقی، تصلب شرائین و مانند آن رخ می‌دهد.

آگاهی داشتن خانواده‌ها از تاثیر دیابت و سایر بیماری‌های جسمی ایجادکننده اختلالات زناشویی، سبب می‌شود که به محض بروز اولین علائم، برای پیگیری و درمان آن، و گرفتن خدمات مشاوره‌ای، مراجعه کنند و نگذارند مشکل از آن چیزی که هست، پیچیده‌تر شود و نهایتا به فروپاشیدن بنیان خانواده بینجامد.

متاسفانه در کشور ایران نه تنها مردم در مورد رابطه بین بیماری‌های جسمی و اختلالات جنسی اطلاعات درستی ندارند، بلکه متخصصان غدد و دیابت، و سایر متخصصان هم آن چنان که باید در این مورد بیماران‌شان را آموزش نمی‌دهند و مشاوره‌های لازم را به آنها نمی‌دهند و در صورت ردیابی مشکل ویژه جنسی، آنها را به مراجع معتبر ارجاع نمی‌دهند.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  4:51 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

 

سلامت روان جزء مهمی از  ابعاد سلامت انسان است، از این رو فرد را از جنبه های شناختی ، عاطفی و توانایی های خود برای ایجاد ارتباط با دیگران آگاه می سازد. انسان با داشتن سلامت روانی ، بهترمی تواند بر استرس هاو فشارهای  زندگی فائق آید و کارهای روزانه خودرا پربار تر و سودمندتر گرداند ، همچنین فرد مفیدی برای جامعه باشد. اختلالات و مشکلات روانی ، عصبی با تاثیر روی سلامت فرد ، کارکرد وی را در جنبه های مختلف زندگی : فردی ، خانوادگی و اجتماعی دستخوش اختلال می سازد .

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، از اهمیت سلامت  روان  همین بس ، که پایه و اساس رشد انسان است ، از این رو  باید پذیرفت که سلامت روان همراه زندگی است . به این عبارت توجه کنید : انسان سالم محور توسعه پایدار است . بنابراین توجه به ابعاد چهار گانه انسان  و سلامت این ابعاد بسیار مهم است . به عبارت دیگر بهداشت به معنی سلامتی است . اما سلامتی فقط نداشتن بیماری نیست .

انسان علاوه بر اینکه جسمی سالم دارد ، خوشحال ، راضی و شاداب زندگی می کند ، توانایی برخورد با مشکلات روزمره زندگی  را دارد و می تواند با این کار ، دیگران را هم به لذت بردن از زندگی علاقمند نماید. این فرد دیگران را آزار نمی دهد و به زحمت نمی اندازد.

به ارزشها و جنبه های معنوی پای بند بوده ، در زندگی دارای برنامه ریزی هدفمند است . فردی با چنین خصوصیاتی ، انسان سالم تلقی می شود که می تواند رشدیابد و بالنده شود .

 انسانها به دلایل مختلف ممکن است دچار بیماریهای جسمی شوند . عواملی    مانند :  سوء تغذیه ، میکروبها ، تغییرات محیط زندگی ، فرسودگی و صدمه جسمی ،کمبود مواد مورد نیاز خونی و عوامل فراوان  دیگر …  ،  امروزه اغلب بیماریهای جسمی توسط پزشکان قابل درمان و کنترل اند. روان هم مانند جسم ممکن است دچار بیماری شود. 

عوامل ژنتیکی ، فردی ، خانوادگی ، اجتماعی ، اقتصادی ، عفونت، ضربه، نرسیدن خون، خونریزی  ، تومور ، مصرف طولانی الکل  ، کمبود مواد غذایی، صرع درمان نشده و بیماریهای پیش رونده مغزی ، اعتیاد و سوء مصرف مواد .. . می توانند زمینه ساز بیماری های روانی ، عصبی شوند . خیلی از ماها در بعضی زمانها دچار آشفتگی های هیجانی می شویم .

 گاهی احساس غمگینی می کنیم و زمانی حالت تنش و اضطراب ،خشم و سردر گمی وجود ما را فرا می گیرد که این حالت ها چندان بطول نمی انجامد . چنین حالاتی در رفتارهای روزمره ما خیلی تکرار می شوند وحتی افرادی هم هستند که تحت هیچ شرایطی خشمگین    نمی شوند.

 چنین حالات و تغییراتی غیر طبیعی نیست . اما گاه این علائم استمرار و شدت یاقته و بر کارکردهای فردی، خانوادگی و اجتماعی ما تاثیر زیادی می گذارد از این رو هم برای ما و هم برای دیگران    آزار دهنده و غیر قابل تحمل می شود .
 برخی ویژگیهای مهم در بیماران روانی ، عصبی :
 تغییرات غیر طبیعی در تفکر ، عاطفه ،حافظه و قضاوت فرد که از صحبت کردن و رفتار او شناخته می شود.
این تغییرات و ناراحتی حاصل از آن باعث اختلال در فعالیتهای روزمره شغلی ،تحصیلی ، فردی و ارتباط با دیگران می شود.
علائم ونشانه های بیماریهای روانی ، عصبی :
بیماریهای روانی با نشانه ها وعلائمی شناخته می شودکه می تواند توسط بیمار بازگو شود یا توسط دیگران مشاهده گردد.
الف ـ اختلال در عملکرد جسمی فرد
۱ – اختلال در خواب ، فرد ممکن است دیر بخواب رود ، صبح زودتر از زمان دلخواه از خواب بیدار شود ، خواب سبک و سطحی داشته باشد. کابوسهای مداوم او را ناراحت کند یا در خواب راه برود ،بسیار پرخواب شود و یا اصلاٌ خواب نداشته باشد. 
۲ ـ اشتها و غذا خوردن : تند غذا خوردن و گاه بی اشتهایی ، کم اشتهائی و کاهش وزن در این افراد مشاهده می شود. گاه فرد از غذا خوردن لذت نمی برد . پرخوری وافزایش وزن از دیگر نشانه هاست .
۳ ـ میل جنسی : تمایلات جنسی  ممکن است درفرد کاهش یا افزایش یابد.
ب ـ اختلال در عملکرد روانی
۱ ـ رفتار : رفتار فردممکن است باعث ناراحتی خود یا دیگران شود . گاه بسیار خشن و بی قرار است و با خشونت و پرخاش با دیگران برخورد می کند . لجبازی ، بهانه گیری، عصبانیت،  پرتاب کردن اشیاء،  شکستن شیشه ها ، گاه انزوا وگوشه گیری ، سستی و بی حالی از دیگر علائم است .
۲ ـ تکلم و تفکر : گاه بیش از اندازه و سریع صحبت می کند، حاشیه پردازی می کند ، حرفهای غیر ضروری می زند،گاه بسیار کم حرف می شود، یا اصلاًًُُ حرف نمی زند ، گاه افکار غیر منطقی داشته ، اعتقادات غلط و اصرار بر آن  ، بر فکر او مستولی می شود، به دیگران شک می‌کند، ار آنها می ترسد. دیگران را دشمن خود می داند وگاه کلام و افکار او کاملا بی ریط و نامفهوم می شود، گاه احساس گناه بی جا دارد و گاه ناگهان هر موردی را بیان می‌کند . ( هذیان )
۳ ـ هیجانات : گاه غمگین و افسرده و گاه به شکلی غیر معقول شادی و شعف او را در بر می گیرد . گاه شدیداُ مضطرب است و گاه ساکت و آرام است .
۴ ـ ادراک :  گاه صداهایی می شنود که وجود خارجی ندارد. چیزها و اشیایی را می بیند که وجود ندارد و…            ( توهم )
۵ ـ حافظه : معمولاُ حافظه فرد مختل می شود، ضعف تمرگز ،کاهش حافظه ، حواس پرتی  و گاه در بعضی از موارد افزایش حافظه در فرد دیده می شود.
۶ ـ قضاوت : در برخی افراد قضاوت فرد برای تصمیم گیری درست و منطقی مختل می شود. استدلال فرد مختل شده و تصمیمات اشتباه  بطورمرتب تکرار می شود.
ج ـ اختلال در فعالیتها و سایر کارکرد ها
نگرش و دیدگاه مردم در مورد بیمار روانی :

اگر با بیمار روانی شدیدی روبرو شوید ممکن است یک یا تعدادی از واکنشهای هیجانی زیر را از خود نشان دهیدکه مستقیم یا غیر مستقیم برعکس العمل شما نسبت به او تاثیر خواهد گذاشت :
۱ ـ احساس ترس و تردید در اینکه ممکن است او خطرناک باشد.
۲ ـ احساس خشم و طرد، بدلیل اینکه ممکن است باعث مزاحمت واذیت شما شود.      
۳ ـ احساس علاقه و ترحم بدلیل رنجی که بیمار می کشد.
۴ ـ احساس خنده و تفریح بدلیل اینکه بیمار رفتارهای کودکانه دارد.
۵ ـ احساس بی اعتمادی بدلیل اینکه در گفتار و رفتارهای بیمار بی اعتباری وجود دارد.
همچنین ممکن است از او فاصله بگیرید،او را از سر خود بازکنید وبگویید او یک آدم خل است، چرا خودم را به دردسر بیاندازم، این نگرش ممکن است باعث شود که با چشم تحقیر به او نگاه کنید. تحقیر بیمار و ترس از او باعث کم توجهی به او می شود. بیمار نیز این موضوع را درک کرده و متقابلاً اعتماد نمی کند. از این رو وقتی به این شکل با او رفتار شد دیگر انتظار اینکه اعتماد کند، ارتباط برقرار نماید توصیه های درمانی را بپذیرد  بعید به نظر می رسد .
نکات مهم در ارتباط با بیمار :
بعنوان اولین قدم شما باید واکنش هیجانی ایجاد شده نسبت به بیمار را در خودتان شناسائی کرده  و آن را کنترل نمایید.بسیاری از بیماران قادر به شناخت این واکنش  ها در شما بوده ، عکس العمل مربوط به آن را از خود نشان می دهند. اگر شما از خود صداقت ، عشق و محبت نسبت به او نشان دهید بیمار نیز متقابلاً چنین احساسی را نشان خواهد داد. اگر با او همکاری کنید او نیز همکاری خواهد کرد.همچنین بیمار روانی یک انسان است و احساساتی نظیر دوستی، نفرت و احساس احترام به خود دارد. بنابراین بخاطر داشته باشید که در برخورد با بیمار باید اورا انسانی دردمند تلقی کنید که نیازمند است تا او را با همه مشکلاتش درک کنید وبدون خدشه دار شدن شخصیت وی به او کمک کنید. اگر چنین برخورد انسانی را در ارتباط با بیماران روانی رعایت کنید می تواند الگوی خوبی برای ارتباط با بیماران جسمی و حنی دوستان و اطرافیان خودتان در طول زندگی باشد.
نکته پایانی :  در همین راستاء یکی از برنامه مهم وزارت بهداشت ادغام برنامه سلامت روان در نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه  است از دلایل  مهم ادغام سلامت روان این است که  :
۱- شیوع و بار بیماریهای روانی در جامعه زیاد است .
۲- مشکلات جسمی و روانی در ارتباط تنگاتنگ  بایکدیگر هستند .
۳- دوره درمان بیماریهای روانی طولانی است .
۴- خدمات سلامت روان در مرافبتهای بهداشتی اولیه برای مردم قابل دسترسی است .
۵- خدمات سلامت روان در مراقبتهای بهداشتی اولیه جنبه های  حقوق انسانی را ارتقاء می دهد.
۶- خدمات سلامت روان در مراقبتهای بهداشتی اولیه کم هزینه و مقرون به صرفه است .
۷- خدمات سلامت روان در مراقبتهای بهداشتی اولیه پیامدهای بهداشتی مفیدی را به دنبال دارد .
و اما اهداف برنامه های سلامت روان در کشور :
۱- شناسائی و درمان اولیه بیماران  روانی ، عصبی در جمعیت تحت پوشش.
۲- فراهم نمودن امکانان مشاوره و مداخلات رواندرمانی مناسب  .
۳- پیشگیری از بروزبیماریهای روانی و بالا بردن سطح سلامت روان  جامعه .
۴- ارجاع موارد دشوار و پیجیده اختلالات روانی ، عصبی  به متخصصان روانپزشکی ، روانشناسی و ….
۵- آموزش خانواده ها و دیگرگروههای هدف با موضوع سلامت روان و اهمیت آنها .
۶- مداخله در بحران ، حوادث و بلایا ( حمایتهای روانی، اجتماعی از آسیب دیدگان حادثه ) .
۷- پیشگیری ازبروز خودکشی ، نظام مداخله موثر و اقدام برای کاهش موارد آن  .
۸- پیشگیری از اعتیاد .
۹- آموزش مهارتهای زندگی .
۱۰- آموزش مهارت فرزندپروری.
تدوین  : 

محمودرضا هاشم ورزی ـ کارشناس ارشدروانشناسی بالینی
MPH بهداشت روان و اعتیاد – مدرس دانشگاه

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  4:51 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

 

سلامت روان جزء مهمی از  ابعاد سلامت انسان است، از این رو فرد را از جنبه های شناختی ، عاطفی و توانایی های خود برای ایجاد ارتباط با دیگران آگاه می سازد. انسان با داشتن سلامت روانی ، بهترمی تواند بر استرس هاو فشارهای  زندگی فائق آید و کارهای روزانه خودرا پربار تر و سودمندتر گرداند ، همچنین فرد مفیدی برای جامعه باشد. اختلالات و مشکلات روانی ، عصبی با تاثیر روی سلامت فرد ، کارکرد وی را در جنبه های مختلف زندگی : فردی ، خانوادگی و اجتماعی دستخوش اختلال می سازد .

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، از اهمیت سلامت  روان  همین بس ، که پایه و اساس رشد انسان است ، از این رو  باید پذیرفت که سلامت روان همراه زندگی است . به این عبارت توجه کنید : انسان سالم محور توسعه پایدار است . بنابراین توجه به ابعاد چهار گانه انسان  و سلامت این ابعاد بسیار مهم است . به عبارت دیگر بهداشت به معنی سلامتی است . اما سلامتی فقط نداشتن بیماری نیست .

انسان علاوه بر اینکه جسمی سالم دارد ، خوشحال ، راضی و شاداب زندگی می کند ، توانایی برخورد با مشکلات روزمره زندگی  را دارد و می تواند با این کار ، دیگران را هم به لذت بردن از زندگی علاقمند نماید. این فرد دیگران را آزار نمی دهد و به زحمت نمی اندازد.

به ارزشها و جنبه های معنوی پای بند بوده ، در زندگی دارای برنامه ریزی هدفمند است . فردی با چنین خصوصیاتی ، انسان سالم تلقی می شود که می تواند رشدیابد و بالنده شود .

 انسانها به دلایل مختلف ممکن است دچار بیماریهای جسمی شوند . عواملی    مانند :  سوء تغذیه ، میکروبها ، تغییرات محیط زندگی ، فرسودگی و صدمه جسمی ،کمبود مواد مورد نیاز خونی و عوامل فراوان  دیگر …  ،  امروزه اغلب بیماریهای جسمی توسط پزشکان قابل درمان و کنترل اند. روان هم مانند جسم ممکن است دچار بیماری شود. 

عوامل ژنتیکی ، فردی ، خانوادگی ، اجتماعی ، اقتصادی ، عفونت، ضربه، نرسیدن خون، خونریزی  ، تومور ، مصرف طولانی الکل  ، کمبود مواد غذایی، صرع درمان نشده و بیماریهای پیش رونده مغزی ، اعتیاد و سوء مصرف مواد .. . می توانند زمینه ساز بیماری های روانی ، عصبی شوند . خیلی از ماها در بعضی زمانها دچار آشفتگی های هیجانی می شویم .

 گاهی احساس غمگینی می کنیم و زمانی حالت تنش و اضطراب ،خشم و سردر گمی وجود ما را فرا می گیرد که این حالت ها چندان بطول نمی انجامد . چنین حالاتی در رفتارهای روزمره ما خیلی تکرار می شوند وحتی افرادی هم هستند که تحت هیچ شرایطی خشمگین    نمی شوند.

 چنین حالات و تغییراتی غیر طبیعی نیست . اما گاه این علائم استمرار و شدت یاقته و بر کارکردهای فردی، خانوادگی و اجتماعی ما تاثیر زیادی می گذارد از این رو هم برای ما و هم برای دیگران    آزار دهنده و غیر قابل تحمل می شود .
 برخی ویژگیهای مهم در بیماران روانی ، عصبی :
 تغییرات غیر طبیعی در تفکر ، عاطفه ،حافظه و قضاوت فرد که از صحبت کردن و رفتار او شناخته می شود.
این تغییرات و ناراحتی حاصل از آن باعث اختلال در فعالیتهای روزمره شغلی ،تحصیلی ، فردی و ارتباط با دیگران می شود.
علائم ونشانه های بیماریهای روانی ، عصبی :
بیماریهای روانی با نشانه ها وعلائمی شناخته می شودکه می تواند توسط بیمار بازگو شود یا توسط دیگران مشاهده گردد.
الف ـ اختلال در عملکرد جسمی فرد
۱ – اختلال در خواب ، فرد ممکن است دیر بخواب رود ، صبح زودتر از زمان دلخواه از خواب بیدار شود ، خواب سبک و سطحی داشته باشد. کابوسهای مداوم او را ناراحت کند یا در خواب راه برود ،بسیار پرخواب شود و یا اصلاٌ خواب نداشته باشد. 
۲ ـ اشتها و غذا خوردن : تند غذا خوردن و گاه بی اشتهایی ، کم اشتهائی و کاهش وزن در این افراد مشاهده می شود. گاه فرد از غذا خوردن لذت نمی برد . پرخوری وافزایش وزن از دیگر نشانه هاست .
۳ ـ میل جنسی : تمایلات جنسی  ممکن است درفرد کاهش یا افزایش یابد.
ب ـ اختلال در عملکرد روانی
۱ ـ رفتار : رفتار فردممکن است باعث ناراحتی خود یا دیگران شود . گاه بسیار خشن و بی قرار است و با خشونت و پرخاش با دیگران برخورد می کند . لجبازی ، بهانه گیری، عصبانیت،  پرتاب کردن اشیاء،  شکستن شیشه ها ، گاه انزوا وگوشه گیری ، سستی و بی حالی از دیگر علائم است .
۲ ـ تکلم و تفکر : گاه بیش از اندازه و سریع صحبت می کند، حاشیه پردازی می کند ، حرفهای غیر ضروری می زند،گاه بسیار کم حرف می شود، یا اصلاًًُُ حرف نمی زند ، گاه افکار غیر منطقی داشته ، اعتقادات غلط و اصرار بر آن  ، بر فکر او مستولی می شود، به دیگران شک می‌کند، ار آنها می ترسد. دیگران را دشمن خود می داند وگاه کلام و افکار او کاملا بی ریط و نامفهوم می شود، گاه احساس گناه بی جا دارد و گاه ناگهان هر موردی را بیان می‌کند . ( هذیان )
۳ ـ هیجانات : گاه غمگین و افسرده و گاه به شکلی غیر معقول شادی و شعف او را در بر می گیرد . گاه شدیداُ مضطرب است و گاه ساکت و آرام است .
۴ ـ ادراک :  گاه صداهایی می شنود که وجود خارجی ندارد. چیزها و اشیایی را می بیند که وجود ندارد و…            ( توهم )
۵ ـ حافظه : معمولاُ حافظه فرد مختل می شود، ضعف تمرگز ،کاهش حافظه ، حواس پرتی  و گاه در بعضی از موارد افزایش حافظه در فرد دیده می شود.
۶ ـ قضاوت : در برخی افراد قضاوت فرد برای تصمیم گیری درست و منطقی مختل می شود. استدلال فرد مختل شده و تصمیمات اشتباه  بطورمرتب تکرار می شود.
ج ـ اختلال در فعالیتها و سایر کارکرد ها
نگرش و دیدگاه مردم در مورد بیمار روانی :

اگر با بیمار روانی شدیدی روبرو شوید ممکن است یک یا تعدادی از واکنشهای هیجانی زیر را از خود نشان دهیدکه مستقیم یا غیر مستقیم برعکس العمل شما نسبت به او تاثیر خواهد گذاشت :
۱ ـ احساس ترس و تردید در اینکه ممکن است او خطرناک باشد.
۲ ـ احساس خشم و طرد، بدلیل اینکه ممکن است باعث مزاحمت واذیت شما شود.      
۳ ـ احساس علاقه و ترحم بدلیل رنجی که بیمار می کشد.
۴ ـ احساس خنده و تفریح بدلیل اینکه بیمار رفتارهای کودکانه دارد.
۵ ـ احساس بی اعتمادی بدلیل اینکه در گفتار و رفتارهای بیمار بی اعتباری وجود دارد.
همچنین ممکن است از او فاصله بگیرید،او را از سر خود بازکنید وبگویید او یک آدم خل است، چرا خودم را به دردسر بیاندازم، این نگرش ممکن است باعث شود که با چشم تحقیر به او نگاه کنید. تحقیر بیمار و ترس از او باعث کم توجهی به او می شود. بیمار نیز این موضوع را درک کرده و متقابلاً اعتماد نمی کند. از این رو وقتی به این شکل با او رفتار شد دیگر انتظار اینکه اعتماد کند، ارتباط برقرار نماید توصیه های درمانی را بپذیرد  بعید به نظر می رسد .
نکات مهم در ارتباط با بیمار :
بعنوان اولین قدم شما باید واکنش هیجانی ایجاد شده نسبت به بیمار را در خودتان شناسائی کرده  و آن را کنترل نمایید.بسیاری از بیماران قادر به شناخت این واکنش  ها در شما بوده ، عکس العمل مربوط به آن را از خود نشان می دهند. اگر شما از خود صداقت ، عشق و محبت نسبت به او نشان دهید بیمار نیز متقابلاً چنین احساسی را نشان خواهد داد. اگر با او همکاری کنید او نیز همکاری خواهد کرد.همچنین بیمار روانی یک انسان است و احساساتی نظیر دوستی، نفرت و احساس احترام به خود دارد. بنابراین بخاطر داشته باشید که در برخورد با بیمار باید اورا انسانی دردمند تلقی کنید که نیازمند است تا او را با همه مشکلاتش درک کنید وبدون خدشه دار شدن شخصیت وی به او کمک کنید. اگر چنین برخورد انسانی را در ارتباط با بیماران روانی رعایت کنید می تواند الگوی خوبی برای ارتباط با بیماران جسمی و حنی دوستان و اطرافیان خودتان در طول زندگی باشد.
نکته پایانی :  در همین راستاء یکی از برنامه مهم وزارت بهداشت ادغام برنامه سلامت روان در نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه  است از دلایل  مهم ادغام سلامت روان این است که  :
۱- شیوع و بار بیماریهای روانی در جامعه زیاد است .
۲- مشکلات جسمی و روانی در ارتباط تنگاتنگ  بایکدیگر هستند .
۳- دوره درمان بیماریهای روانی طولانی است .
۴- خدمات سلامت روان در مرافبتهای بهداشتی اولیه برای مردم قابل دسترسی است .
۵- خدمات سلامت روان در مراقبتهای بهداشتی اولیه جنبه های  حقوق انسانی را ارتقاء می دهد.
۶- خدمات سلامت روان در مراقبتهای بهداشتی اولیه کم هزینه و مقرون به صرفه است .
۷- خدمات سلامت روان در مراقبتهای بهداشتی اولیه پیامدهای بهداشتی مفیدی را به دنبال دارد .
و اما اهداف برنامه های سلامت روان در کشور :
۱- شناسائی و درمان اولیه بیماران  روانی ، عصبی در جمعیت تحت پوشش.
۲- فراهم نمودن امکانان مشاوره و مداخلات رواندرمانی مناسب  .
۳- پیشگیری از بروزبیماریهای روانی و بالا بردن سطح سلامت روان  جامعه .
۴- ارجاع موارد دشوار و پیجیده اختلالات روانی ، عصبی  به متخصصان روانپزشکی ، روانشناسی و ….
۵- آموزش خانواده ها و دیگرگروههای هدف با موضوع سلامت روان و اهمیت آنها .
۶- مداخله در بحران ، حوادث و بلایا ( حمایتهای روانی، اجتماعی از آسیب دیدگان حادثه ) .
۷- پیشگیری ازبروز خودکشی ، نظام مداخله موثر و اقدام برای کاهش موارد آن  .
۸- پیشگیری از اعتیاد .
۹- آموزش مهارتهای زندگی .
۱۰- آموزش مهارت فرزندپروری.
تدوین  : 

محمودرضا هاشم ورزی ـ کارشناس ارشدروانشناسی بالینی
MPH بهداشت روان و اعتیاد – مدرس دانشگاه

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  4:52 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

 اختلال‌ رشد بچه‌ عبارت‌ است‌ از ناتوانی‌ شیرخواران‌ یا کودکان‌ از رشد و نموی‌ طبیعی‌. این‌ واژه‌ تا زمانی‌ استفاده‌ می‌شود که‌ تشخیص‌ خاصی‌ برای‌ توجیه‌ این‌ ناتوانی‌ پیدا نشده‌ باشد. سن‌ شایع‌ این‌ مسأله‌ بین‌ ۵-۱ سالگی‌ است‌. تقریباً تمام‌ کودکانی‌ که‌ این‌ مشکل‌ را دارند زیر ۵ سال‌ هستند.
 
 
 
ـ علایم‌ شایع‌:
۱. قد، وزن‌، و دور سر به‌طور طبیعی‌ افزایش‌ نمی‌یابند.
 
۲. رشد و نموی‌ طبیعی‌ بسیار متغیر است‌، بنابراین‌ میزان‌ تغییرات‌ رشد و نمو در معاینات‌ منظم‌ کودک‌ اهمیت‌ بیشتری‌ دارد.
 
۳. مهارت‌های‌ حرکت‌ کودک‌ غالباً دیرتر از حالت‌ طبیعی‌ ظاهر می‌شوند. بعضی‌ از این‌ مهارت‌ها عبارتند از: ـ چرخیدن‌ در تخت‌ ـ نشستن‌ ـ ایستادن‌ و راه‌ رفتن‌
 
۴. ظهور مهارت‌های‌ ذهنی‌ و اجتماعی‌ نیز غالباً به‌ تأخیر می‌افتد. بعضی‌ از این‌ مهارت‌ها عبارتند از: ـ صحبت‌ کردن‌؛ رابطه‌ اجتماعی‌ ـ غذا خوردن‌ بدون‌ کمک‌ ـ یادگیری‌ اختیار ادرار و اجابت‌ مزاج‌ و رفتن‌ به‌ توالت‌
 
ـ علل‌ بیماری:
در بعضی‌ از این‌ کودکان‌، علت‌ بروز این‌ حالت‌ به‌ مشکلات‌ جسمی‌ (معمولاً گوارشی‌ یا مربوط‌ به‌ دستگاه‌ عصبی‌) برمی‌گردد. در اکثر این‌ کودکان‌، علت‌ درواقع‌ مربوط‌ به‌ خود کودک‌ نیست‌، مثلاً عدم‌ تغذیه‌ صحیح‌ کودک‌.
 
ـ عوامل‌ افزایش‌دهنده‌ خطر:
۱. سوءتغذیه‌
۲. بی‌تجربگی‌ والدین
۳. نوزاد زودرس‌ یا بیمار
۴. محیط‌ زندگی‌ شلوغ‌ یا غیربهداشتی‌
۵. شیرخواری‌ که‌ ناهنجاری‌ جسمی‌ دارد.
۶. بیماری‌ مزمن‌ (مثل‌ نارسایی‌ کلیه‌ یا عفونت‌ مزمن‌)
۷. بیماری‌های‌ ژنتیکی‌، مثل‌ نشانگان‌ داون‌ یا فیبروز کیستیک‌
۸. محیط‌ عاطفی‌ نامناسب‌ (مثل‌ عدم‌ رسیدگی‌ به‌ بچه‌، سوءرفتار با بچه‌، یا طرد بچه‌)
۹. والدینی‌ که‌ در یک‌ محیط‌ عاطفی‌ نامناسب‌ بزرگ‌ شده‌اند یا آموزش‌ مناسبی‌ ندیده‌اند.
۱۰. بیماری‌های‌ غدد درون‌ریز، مثل‌ بیماری‌های‌ غده‌ تیرویید، غده‌ هیپوفیز، غدد فوق‌کلیوی‌، غده‌ لوزالمعده‌، و غدد جنسی‌
 
ـ پیشگیری‌:
۱. کودک‌ خود را به‌طور منظم‌ برای‌ معاینات‌ سلامتی‌ نزد پزشک‌ یا مراکز بهداشت‌ ببرید.
۲. محیط‌ زندگی‌ باثبات‌ را فراهم‌ آورید و سعی‌ کنید والدین‌ خوبی‌ برای‌ فرزندتان‌ باشید.
 
ـ عواقب‌ موردانتظار:
۱. اگر اختلال‌ رشد بچه‌ به‌علت‌ بی‌تجربگی‌ والدین‌ یا مشکلات‌ روانی‌ باشد، انتظار می‌رود با آموزش‌ و دادن‌ مشاوره‌ به‌ والدین‌ بهبودی‌ حاصل‌ شود.
 
۲. اگر اختلال‌ رشد بچه‌ به‌علت‌ یک‌ بیماری‌ یا اختلال‌ زمینه‌ای‌ باشد (مثلا سوءتغذیه‌)، بهبودی‌ بستگی‌ به‌ این‌ دارد که‌ بیماری‌ یا اختلال‌ زمینه‌ای‌ قابل‌ درمان‌ باشد یا خیر.
 
ـ عوارض‌ احتمالی‌:
۱. ناتوانی‌ و معلولیت‌ دایمی‌ ذهنی‌، عاطفی‌، یا جسمی‌.
۲. کودک‌ کوچک‌ باقی‌ می‌ماند و از لحاظ‌ نمو نیز دچار نقص‌ خواهد بود.
 
ـ درمان‌:
اقدامات‌ تشخیصی‌: اندازه‌گیری‌ مکرر قد، وزن‌، و دور سر؛ آزمون‌های‌ سنجش‌ توانایی‌های‌ ذهنی‌ و روانی‌ مثل‌ آزمون‌ دنور که‌ معیاری‌ از رشد و نمو به‌دست‌ می‌دهد؛ آزمایش‌ خون‌، از جمله‌ بررسی‌های‌ هورمونی‌؛ عکس‌برداری‌ از مچ‌ دست‌ها برای‌ تعیین‌ سن‌ استخوانی‌ کودک‌ که‌ معیار خوبی‌ برای‌ رشد بدن‌ به‌شمار می‌رود.
 
۱. از یک‌ پرستار خانه‌ بخواهید که‌ به‌ خانه‌ شما بیاید و راهنمایی‌های‌ لازم‌ را ارایه‌ دهد.
 
۲. والدین‌ باید کتاب‌ها یا جزوات‌ مخصوص‌ بچه‌داری‌ و بزرگ‌ کردن‌ بچه‌ را بخوانند یا به‌ کلاس‌های‌ مربوطه‌ بروند.
 
۳. اگر والدین‌ مشکلات‌ عاطفی‌ دارند و از برقراری‌ رابطه‌ عاطفی‌ مناسب‌ با کودک‌ خود ناتوان‌ هستند، می‌توان‌ آنها را تحت‌ روان‌درمانی‌ یا مشاوره‌ قرار داد.
 
۴. بستری‌ کردن‌ کودک‌ (به‌طور کوتاه‌مدت‌) در صورتی‌ که‌ نیاز به‌ انجام‌ اقدامات‌ تشخیصی‌ پیچیده‌ وجود داشته‌ باشد یا برای‌ فهمیدن‌ اینکه‌ آیا کودک‌ در منزل‌ غذا می‌خورده‌ است‌ یا خیر.
 
۵. تا آنجا که‌ می‌توانید به‌ کودکتان‌ محبت‌ کنید و از وی‌ حمایت‌ به‌عمل‌ آورید. هرازچندگاهی‌ به‌ بررسی‌ احساسات‌ و رفتارتان‌ نسبت‌ به‌ کودکتان‌ بپردازید. اگر فکر می‌کنید که‌ احساسات‌ و رفتارتان‌ آنچنان‌ که‌ باید باشد نیست‌ برای‌ مشاوره‌ روانی‌ مراجعه‌ کنید.
 
ـ داروها:
داروی‌ خاصی‌ به‌طور معمول‌ تجویز نمی‌شود. اگر یک‌ بیماری‌ زمینه‌ای‌ وجود داشته‌ باشد که‌ باعث‌ رشد نکردن‌ بچه‌ شده‌ است‌، امکان‌ دارد داروهای‌ لازم‌ برای‌ درمان‌ آن‌ بیماری‌ زمینه‌ای‌ تجویز شوند.
 
ـ فعالیت‌:
محدودیتی‌ برای‌ آن‌ وجود ندارد.
 
ـ رژیم‌ غذائی‌:
برای‌ کودکتان‌ یک‌ رژیم‌ غذایی‌ کافی‌ و متعادل‌ فراهم‌ آورید. اگر علت‌ رشد نکردن‌ بچه‌ سوءتغذیه‌ باشد، امکان‌ دارد نیاز به‌ یک‌ رژیم‌ مخصوص‌ وجود داشته‌ باشد.
 
ـ در این‌ شرایط‌ به‌ پزشک‌ خود مراجعه‌ نمائید:
اگر شما از اینکه‌ کودکتان‌ رشد و نموی‌ طبیعی‌ ندارد دچار نگرانی‌ شده‌اید.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  4:52 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

 پنومونی‌ پنوموسیستیس‌ کارینی‌ التهاب‌ ریه‌ها ناشی‌ از یک‌ تک‌ یاخته‌ (یک‌ موجود میکروسکوپی‌ تک‌ سلولی‌). این‌ تک‌ یاخته‌ موجودی‌ فرصت‌طلب‌ است‌ که‌ در شرایط‌ طبیعی‌، بدن‌ مانع‌ تهاجم‌ آن‌ می‌گردد ولی‌ در شرایط‌ ضعف‌ یا نارسایی‌ ایمنی‌ مثلاً در جریان‌ بیماری‌ ایدز، هوجکین‌ و سایر بیماری‌های‌ تضعیف‌ کننده‌ دستگاه‌ ایمنی‌ به‌ بدن‌ تهاجم‌ کرده‌ و عفونت‌ ایجاد می‌کنند.
 
 
 
ـ علایم‌ شایع‌:
۱. بروز تدریجی‌ سرفه‌ خشک‌ بدون‌ خلط‌
۲. تب‌
۳. احساس‌ کمبود هوا
۴. کوتاهی‌ نفس‌
۵. تندی‌ ضربان‌ قلب‌
۶. اضطراب‌
۷. ارغوانی‌ شدن‌ لب‌ها و انگشتان‌ دست‌
 
ـ علل‌ بیماری:
تک‌یاخته‌ پنوموسیتیس‌ کارینی‌ از فرد به‌ فرد منتقل‌ می‌شود.
 
ـ عوامل‌ افزایش‌ دهنده‌ خطر:
۱. ایدز
۲. بیماری‌ هوچکین‌
۳. شیمی‌ درمانی‌ برای‌ سرطان‌ها
۴. مصرف‌ کورتیزون‌ یا داروهای‌ کورتیکواستروییدی‌
۵. تزریق‌ خون‌
۶. اشعه‌درمانی‌
 
ـ پیشگیری‌:
پیشگیری‌ آن‌ به‌ عوامل‌ خطر ساز این‌ عفونت‌ و سابقه‌ قلبی‌ پنومونی‌ پنوموسیستیس‌ کارینی‌ بستگی‌ دارد (به‌ پزشک‌ خود مراجعه‌ کنید).
 
ـ عواقب مورد انتظار:
درمان موفقیت آمیز پلورزی بستگی به درمان موفق اختلال ایجاد کننده آن دارد، اغلب علائم بدون ایجاد عارضه ای به صورت کامل و خود به خودی در طی ۲ هفته فروکش می کند.
 
ـ عوارض‌ احتمالی‌:
مزمن‌ شدن‌ بیماری‌ که‌ گاهی‌ کشنده‌ است‌. عوارض‌ جانبی‌ داروهای‌ تجویز شده‌ برای‌ این‌ عفونت‌، به‌ خصوص‌ بثورات‌ پوستی‌ و پایین‌ بودن‌ تعداد گویچه‌های‌ سفید خون.‌
 
ـ درمان‌:
بررسی‌های‌ تشخیصی‌ ممکن‌ است‌ شامل‌ بررسی‌ گازهای‌ خونی‌ شریانی‌، عکس‌ ساده‌ قفسه‌ سینه‌ و بررسی‌ آزمایشگاهی‌ نمونه‌ خلط‌ (به‌ دست‌ آمده‌ از برونکوسکوپی‌ یا نمونه‌برداری‌ ریه‌) جهت‌ شناسایی‌ عامل‌ عفونت‌ باشد. در موارد خفیف‌ ممکن‌ است‌ درمان‌ در منزل‌ انجام‌ گیرد ولی‌ موارد متوسط‌ تا شدید در بیمارستان‌ بستری‌ می‌گردند. ممکن‌ است‌ حیات‌ تنفسی‌ با دستگاه‌ تهویه‌ مکانیکی‌ ضرورت‌ یابد.
 
ـ داروها:
۱. کورتیکو استروییدها ممکن‌ است‌ تجویز شوند
 
۲. داروهای‌ ضد سرفه‌ جهت‌ مهار سرفه‌
 
۳. داروهای‌ جدید در این‌ زمینه‌ در حال‌ حاضر تحت‌ بررسی‌ قرار دارند.
 
۴. آنتی‌بیوتیک‌ها، نظیرتری‌متوپریم، سولفامتوکسازول‌، یا پنتامیدین‌ (به‌ شکل‌ خوراکی‌ یا بخور)
 
۵. داروهای‌ ضد احتقان‌ به‌ اشکال‌ قطره‌ بینی‌، اسپری‌ خوراکی‌ برای‌ کاهش‌ احتقان‌ در دستگاه‌ تنفسی‌ فوقانی‌
 
ـ فعالیت‌:
تا هنگام‌ فروکش‌ تب‌ استراحت‌ در بستر ضروری‌ است‌. پس‌ از آن‌ فعالیت‌های‌ طبیعی‌ را می‌توان‌ به‌ تدریج‌ از سر رفت‌.
 
ـ رژیم‌ غذائی‌:
رژیم‌ خاصی‌ نیاز نیست‌. مصرف‌ مایعات‌ را تا مقدار حداقل‌ یک‌ لیوان‌ آب‌ یا آشامیدنی‌های‌ دیگر در هر ساعت‌ افزایش‌ دهید. افزایش‌ مصرف‌ مایعات‌ به‌ رقیق‌تر شدن‌ ترشحات‌ ریوی‌ و در نتیجه‌ آسانتر شدن‌ تخلیه‌ آنها با سرفه‌ کمک‌ می‌کند.
 
ـ در این‌ شرایط‌ به‌ پزشک‌ خود مراجعه‌ نمائید:
۱. تب‌
۲. درد غیرقابل‌ تسکین‌ با گرم‌ کردن‌ یا داروهای‌ تجویز شده‌
۳. تشدید کوتاهی‌ نفس‌
۴. تیرگی‌ یا کبودی‌ ناخن‌های‌ دست‌ و پا یا پوست‌
۵. خلط‌ خونی‌
۶. تهوع‌، استفراغ‌ یا اسهال‌
۷. اگر دچار علایم جدید و غیرقابل توجیه شده اید‌. داروهای‌ تجویزی‌ ممکن‌ است‌ با عوارض‌ جانبی‌ همراه‌ باشند.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  4:52 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

 نشانگان‌ کوشینگ‌ عبارت‌ است‌ از یک‌ اختلال‌ غدد درون‌ریز که‌ در اثر تولید بیش‌ از اندازه‌ هورمون‌های‌ کورتیکواسترویید از غدد فوق‌کلیوی‌ به‌ وجود می‌آید. در ایجاد این‌ اختلال‌، غده‌ فوق‌کلیوی‌ و غده‌ هیپوفیز دخالت‌ دارند. 

 

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ، سندرم کوشینگ یک اختلال هورمونی است. هنگامی که در بافت های بدن هورمون کورتیزول بیش از اندازه باشد، این اختلال بوجود می آید. این سندرم را به نام hypercortisolism (افزایش کورتیزول ) نیز می نامند.

هورمون کورتیزول اعمال مهمی را در بدن انجام می دهد، اما هنگامیکه مقدار آن در بدن زیاد شود، اثرات منفی در بدن دارد. کورتیزول از آنجا که به نام هیدروکورتیزون نیز می باشد، در گروه گلوکوکورتیکوئید طبقه بندی میشود( یکی از تاثیرات آن بر روی متابولیسم گلوکز می باشد. سندرم کوشینگ بسیار کم و نادر است.

به طوریکه محاسبه شده ۱۵-۱۰ میلیون نفر در هر سال مبتلا به این اختلال هورمونی می شوند. غالبا در سنین ۵۰-۲۰ سالگی اثرات خود را ظاهر می کند. نشانه های این بیماری بسیار است. بیشتر مبتلایان بالاتنه چاق، صورت دایره ای یا به عبارت بهتر صورت به شکل ماه( دایره، قرمز) می شود، افزایش چربی در ناحیه گردن و به طور کلی در اثر انباشته شدن چربی در بین شانه ها مانند بوفالو می شوند.و دست و پای ضعیف دارند.

در بچه ها علاوه بر موارد ذکر شده کمی رشد نیز یکی از علامت ها می باشد. دیگر نشانه ها در صورت ظاهر می شود، بدین صورت که شکننده و لاغر می شود و خیلی زود کبود شده و دیر خوب می شود.

 لکه های ارغوانی- صورتی در شکم، ران، بازو، سینه و نشیمن گاه ظاهر می شود. استخوان ها لاغر و ضعیف می شوند (استئوپروز) و خم شدن برداشتن و یا بلند کردن وسایل از روی صندلی با کمر درد و شکستن دنده ها و ستون فقرات همراه است. بیشتر مبتلایان گرسنگی، ضعیف شدن عضلات، افزایش فشار خون و افزایش قندخون را تجربه می کنند. افزایش کورتیزول می تواند عدم تحمل به گلوکز را ایجاد کند. این عدم تحمل باعث بیماری دیابت می شود. همچنین افزایش فشار خون و در معرض استرس قرار گرفتن و نیز عفونی شدن بدن را نیز ایجاد می کند.

در بچه ها عوارض این بیماری بصورت بی خوابی و سوءظن و بدگمانی به اطرافیان خود را نمایان می سازد.نشانه های این بیماری در زنان عبارت است از: رشد بیش از اندازه مو در صورت، گردن، سینه، شکم و ران. قاعدگی نامرتب و حتی در بعضی از موارد عدم قاعدگی مشاهده شده است. در زنان مبتلا به سرطان غده آدرنال، افزایش هورمون آندروژن ( هورمون مردانه) دیده شده است. آنان دارای پوست چرب و پر از آکنه می باشند. سندرم کوشینگ در مردان باعث ضعف در دست ها و پاها می شود و آنان نابارور می شوند و عدم تمایل جنسی نیز در آنان مشهود است.

● دلایل ایجاد سندرم کوشینگ

به ۳ دلیل سندرم کوشینگ ممکن است، رخ دهد: به دلیل مشکلات غده هیپوفیز ویا به دلیل مشکلات غده آدرنال و یا به دلیل افزایش مقدار گلوکوکورتیکوئید که دیده شده در بیماران دچار تنگی نفس و یا روماتیسم قلبی، سل و بیماریهایی از این قبیل یا جلوگیری از فعالیت طبیعی سیستم ایمنی. دیگر مسبب ها عبارت است از بیش از حد ساختن هورمون کورتیزول توسط بدن. ساخته شدن این هورمون بستگی به وقایع موجود در بدن دارد. در ابتدا هیپوتالاموس که یک قسمت از مغز است و اندازه ای برابر یک حبه قند دارد، هورمون آزاد کننده کورتیکوتروپین را به غده هیپوفیز می فرستد. این هورمون، هیپوفیز را وادار به ساختن آدرنوکورتیکوتروپین ( هورمون سازنده غده آدرنال) می کند.وقتی آدرنال ( که در قسمت بالای کلیه قرار دارد) آدرنوکورتیکوتروپین را دریافت می کند، باعث افزایش کورتیزول در جریان خون می شود.

کورتیزول ساخته شده در بدن وظایف مهمی دارد. کورتیزول کمک به نرمال کردن فشار خون و عملکرد صحیح سیستم قلبی عروقی و کاهش بیماری های ناشی از ضعف سیستم ایمنی و توازن اثرات هورمون انسولین در شکستن قندها برای انرژی و همچنین تنظیم سوخت و ساز پروتئین، چربی و کربوهیدرات می کند. یکی از مهمترین وظایف کورتیزول پاسخ به استرس می باشد.استرس در زنان در ۳ ماه آخر بارداری و ورزشکاران دیده نشده و این به خاطر هورمون کورتیزول می باشد. به طور کلی افزایش این هورمون در افراد افسرده، الکلیها، افراد دارای سوء تغذیه و ناراحتی های دیگر دیده شده است. وقتی مقدار هورمون کورتیزول در خون مناسب است، هیپوتالاموس و هیپوفیز کمتر کورتیکوتروپین و آدرنوکورتیکوتروپین را آزاد می سازد. این بدان معنی است که کورتیزول آزاد شده توسط غده آدرنال، همیشه به آن اندازه ای که بدن نیاز دارد موجود است. به هر حال اگر آدرنال، هیپوفیز و یا هیپوتالاموس کار خود را درست انجام ندهند، بر روی کورتیزول اثرات خود را نشان می دهند.

● سرطان غده هیپوفیز

سرطان غده هیپوفیز موجب سندرم کوشینگ می شود. آنها خوش خیم هستند، این برآمدگی غده هیپوفیز مقدار آدرنوکورتیکوتروپین را زیاد می کند. اثرات این نوع سرطان در زنان ۵ برابر بیشتر از مردان است. بعضی از انواع سرطان غده هیپوفیز بیرون از غده رشد می کنند و آنها می توانند سازنده آدرنوکورتیکوتروپین باشند. به همین خاطر به این نوع سندرم، سندرم آدرنوکورتیکوتروپین بیرون می گویند. این نوع سندرم باعث بوجود آمدن سرطان ریوی می شود. مردان ۳ برابر بیشتر از زنان به این بیماری دچار می شوند.

● سرطان غده آدرنال

در بعضی از مواقع بزرگی غده آدرنال که بیشتر بصورت سرطان غده آدرنال می باشد، موجب ایجاد سندرم کوشینگ می شود. سن تقریبی دچار شدن به این سرطان ۴۰ سال است. این نوع سرطان از نوع خوش خیم می باشدکه باعث افزایش کورتیزول در خون می شود. و این یکی از آخرین نشانه های وجود سندرم کوشینگ می باشد. این سندرم از نوع وراثتی نمی باشد. خیلی به ندرت سندرم کوشینگ در اثر وراثت منتقل می شود.

● چگونه می توان سندرم کوشینگ را تشخیص داد؟

به وسیله سابقه دارویی، معاینه فیزیکی و انجام آزمایشها و مخصوصا آزمایش ادرار و قند خون و پتاسیم موجود در خون می توان به وجود یا عدم وجود این سندرم پی برد. بوسیله x-ray هم می توان محل سرطان را پیدا کرد. این آزمایشها مشخص می کند که زیادی کورتیزول در بدن می باشد و چرا؟

● عوارض سندم کوشینگ

▪ دیابت

▪ افزایش فشار خون

▪ عفونت شدید

▪ شکستگی در استخوان (استئوپروز)

▪ سنگ کلیه

▪ سرطان غده هیپوفیز

● چگونه میتوان سندرم کوشینگ را درمان کرد؟

این بستگی به افزایش هورمون کورتیزول دارد. ممکن است بوسیله جراحی، رادیولوژی، شیمی درمانی یا دارو درمانی بیماران را خوب کرد. یکی از بهترین و ارزانترین روشها برای درمان این بیماری، رژیم غذایی می باشد. غذاهای کم کالری و کم چربی و پر پروتئین و پر کلسیم مصرف کنید. این باعث می شود که جلوی لاغر شدن عضلات و استخوان ها را بگیرید. خوردن کلسیم و ویتامین D کمک به استخوان سازی می کند. کلسیم مصرف کنید تا به استئوپروز دچار نشوید. برای سنین ۱۰-۱ سال،۸۰۰ میلی گرم و برای سنین ۲۴-۱۱ سال، ۱۲۰۰ میلی گرم و برای افراد ۲۴ سالبه بالا، ۸۰۰ میلی گرم کلسیم مورد نیاز است.محدود کردن نمک در غذا باعث می شود که فشار خون بالا نرود. چرا که همانطور که گفته شد یکی از عوارض این سندرم افزایش فشار خون می باشد. برای محدود کردن اثرات بد سدیم، میوه، سبزی، نان و غلات و گوشتها را بون نمک تهیه کنید. به جای نمک می توانید از فلفل و سیب زمینی در غذای خود بریزید تا غذا را خوش طعم کند و می توانید با آنها سالاد خوشمزه ای درست کنید و کنار غذای خود میل کنید. علاوه بر اینها از آنجاکه افزایش قند خون در این بیماران مشاهده شده، باید رژیم دیابتی ها را نیز رعایت نمایند. ورزش کردن کمک به نگه داری توده استخوانی و عضلانی می گردد و علاوه بر آن جلوی اضافه وزن را می گیرد. ورزشهایی چون وزنه برداری و ایروبیک و شنا و دوچرخه سواری و پیاده روی تند و نرمش کردن کمک به افزایش سرعت قلب می شود.

از جمله کارهایی که نباید کرد می توان به موارد زیر اشاره کرد:

▪ قالی و هرچیز سنگین را بلند و کوتاه نکنید، چرا که باعث شکستن استخوانها و دیگر جراحات می شود.

▪ اهمیت به زخمها و جراحات ایجاد شده بدهید. در صورت افزایش کورتیزول بهبود یافتن زخم دیر رخ می دهد. پس شما باید فورا محل جراحت را ضدعفونی نموده و پانسمان کنید.

▪ به چشم پزشک مراجعه کنید برای جلوگیری از دوبینی و آب مروارید.

▪ برای مشکلات ایجاد شده در بدن با مشاور ماهری مشورت کنید.

▪ برای درمان بیماریهای حاصله از سندرم کوشینگ به نزد متخصص بروید.

● درمان بیماری کوشینگ

▪ درمان طبی

کنترل موقت بیماری کوشینگ با میتراپون، کتوکونازول، یا آمینوگلوتتیمید که بیوسنتز استروئید را مهار می کنند – امکان پذیر است. نهایتاً تمام موارد سندرم کوشینگ وابسته به ACTH نسبت به درمان طبی مقاوم می شوند، ولی درمان طبی را می توان پیش از جراحی قطعی انجام داد. میتوان از مشتقات DDT است که برای قشر آدرنال سمیت دارد. از این دارو با موفقیت در درمان حالات افزایش آدرنال به خصوص کارسینوم قشر آدرنال استفاده شده است. متأسفانه، اثرات جانبی جدی در دوزهای مؤثر آن شایع هستند.

▪ ریشه کنی هیپوفیز یا خارح کردن آدنوم

بیماران دچار بیماری کوشینگ معمولاً با برداشتن آدنوم های هیپوفیز با جراحی های ظریف از طریق اسفنوئید درمان می شوند. تسکین نشانه ها سریع است، و پیش آگهی برای کارکرد هیپوفیز – آدرنال باقی مانده خوب است. در بیماران مسن تر در صورتی که تومور مجزا پیدا نشود، می توان هیپوفیزکتومی کامل یا نیمه کامل انجام داد. بیمارانی که به جراحی پاسخ نمی دهند ممکن است به پرتوتابی به هیپوفیز جواب دهند.

▪ برداشتن آدرنال

بیماران دچار سندرم کوشینگ شدید در معرض خطر بالای عوارض پس از عمل، از قبیل عفونت زخم، خونریزی، زخم پپتیک، و آمبولی ریوی هستند هرچند، برداشتن آدرنال معمولاً در رفع اثر مخرب هیپرکورتیزولیسم موفق است. برداشتن یکطرفهٔ آدرنال برای آدنوم ها و کارسینوم های آدرنال که کورتیزول ترشح می کنن اندیکاسیون دارد. غدهٔ آدرنال طرف مقابل و محور هیپوتالاموس – هیپوفیز – آدرنال معمولاً ظرف ۲-۱ سال پس از عمل از حالت مهاری خارج می شوند. آدرنالکتومی کامل دوطرفه برای بیماران انتخاب شدهٔ دچار بیماری کوشینگ یا سندرم ACTH نابه جا که در آنان نتوان تومور ترشح کنندهٔ ACTH را یافت یا برداشت، اندیکاسیون دارد. این روش هم چنین برای بیماران دچار بیماری آدرنال اولیهٔ دوطرفه توصیه می شود، از جمله هیپرپلازی میکروندولار پیگمانته یا هیپرپلازی ماکروندولار شدید.آدرنالکتومی دوطرفه را می توان از طریق روش های شکمی، دوطرفهٔ پهلو، دوطرفهٔ خلفی، یا لاپاروسکوپیک انجام داد. برداشتن نیمه کامل در بیماران دچار سندرم کوشینگ توصیه نمی شود، زیرا این روش معمولاً در ابتداء، رزرو آدرنوکورتیکال ناکافی به جای می گذارد، و بیماری در ۴۰% موارد با تداوم تحریک ACTH عود می کند. آدرنالکتومی دوطرفهٔ کامل با پیوند غدهٔ آدرنال از خود فرد به خودش – در کشالهٔ ران با آناستوموز عروق ریز یا به صورت برش های کوچک که در عضله کاشته می شوند – مزیت کمی نسبت به جایگزینی داروئی دارد.

▪ درمان نگاهدارندهٔ پس از عمل

پس از آدرنالکتومی کامل، درمان نگاهدارندهٔ کورتیکوستروئیدی مادام العمر ضروری می شود. معمولاً از برنامه ریز استفاده می شود: تا زمانی که آدرنال ها برداشته نشوند، در حین جراحی هیچ کورتیزول داده نمی شود.در روز اول، ۱۰۰ میلی گرم فسفات کورتیزول یا همی سوکسینات به صورت عضلانی یا وریدی هر ۸ ساعت تزریق می شود. در روز دوم، ۷۵-۵۰ میلی گرم هر ۸ ساعت داده می شود. پس از آن، باید دوز را تا حد تحمل کم کرد. با کاهش دوز هیدروکورتیزون به کمتر از ۵۰ میلی گرم در روز، اغلب لازم است فلودروکورتیزون را هم اضافه کرد، تا از دفع بیش از حد الکترولیت ها در ادرار جلوگیری شود. میزان دوز نگاه دارندهٔ معمول حدود ۳۰-۲۰ میلی گرم هیدروکورتیزون ۱/۰ میلی گرم فلودروکورتیزون روزانه است. بیش از نیمی از دوز در صبح داده می شود. بیمارانی که تحت آدرنالکتومی دوطرفهٔ کامل قرار گرفته اند و تحت درمان نگاهدارندهٔ قرار دارند، تحت شرایط استرس، مانند بیهوشی عمومی یا عفونت می تواند دچار حمله های آدیسونی شوند. نارسائی آدرنال باعث تب، هیپوکالمی، درد شکم، و پرفشاری خون می شود و باید بلافاصله تشخیص داده و با تزریق سالین و کورتیزول درمان شود.

 
ـ علایم‌ شایع‌:
۱. صورت‌ گرد و چشم‌های‌ پف‌ کرده‌
۲. صورت‌ به‌ رنگ‌ قرمز گلگون‌
۳. رشد موهای‌ صورت‌ در خانم‌ها
۴. فشار خون‌ بالا
۵. تغییرات‌ روانی‌ و عاطفی‌، حتی‌ گاهی‌ تا حد روان‌پریشی‌
۶. تجع‌ چربی‌ در قسمت‌ کمر و پشت‌، همراه‌ با به‌ وجود آمدن‌ نواری‌ قرمز روی‌ پوست‌
۷. تغییرات‌ عادت‌ ماهانه‌، مثل‌ توقف‌ عادت‌ ماهانه‌، و افزایش‌ یا نامنظمی‌ دوره‌ خونریزی‌
۸. بزرگ‌ شدن‌ کلیتوریس‌
۹. کاهش‌ مقاومت‌ به‌ عفونت‌
 
ـ علل‌ بیماری:
علایم‌ در اثر زیاد ترشح‌ شدن‌ هورمون‌ کورتیرون‌ مانندی‌ که‌ توسط‌ غده‌ فوق‌کلیوی‌ تولید می‌شود به‌ وجود می‌آیند. این‌ افزایش‌ ترشح‌ به‌ علل‌ مختلف‌ ممکن‌ است‌ رخ‌ دهد:
 
۱. وجود تومور در غده‌ فوق‌کلیوی‌
۲. استفاده‌ طولانی‌مدت‌ از داروهای‌ کورتیزونی‌
۳. وجود تومور در غده‌ هیپوفیز که‌ باعث‌ ترشح‌ بیش‌ از اندازه‌ هورمونی‌ از غده‌ هیپوفیز می‌شود که‌ محرک‌ ترشح‌ هورمون‌ کورتیزونی‌ از غده‌ فوق‌کلیوی‌ است‌.
 
ـ عوامل‌ افزایش‌دهنده‌ خطر:
استفاده‌ طولانی‌مدت‌ از هورمون‌ محرک‌ ترشح‌ هورمون‌ کورتیزوفی‌ برای‌ درمان‌ سرطان‌ هیپوفیز.
 
ـ پیشگیری‌:
در صورتی‌ که‌ مصرف‌ هورمون‌ محرک‌ ترشح‌ هورمون‌ کورتیزونی‌ یا خود داروهای‌ کورتیزونی‌ برای‌ سایر بیماری‌ها، مثل‌ آسم‌، آرتریت‌، بیماری‌ کلیوی‌، یا بیماری‌ آدیسون‌ ضروری‌ باشد، دارو را باید با کمترین‌ دوز ممکن‌ و طی‌ کمترین‌ دوره‌ زمانی‌ ممکن‌ مصرف‌ کرد.
 
ـ عواقب‌ مورد انتظار:
اگر اختلال‌ به‌ علت‌ یک‌ تومور غده‌ فوق‌کلیوی‌ به‌ وجود آمده‌ باشد، می‌توان‌ با عمل‌ جراحی‌ و در آوردن‌ تومور یا کل‌ غده‌، آن‌ را معالجه‌ کرد. اگر هر دو غده‌ فوق‌کلیوی‌ در آورده‌ شوند، باید تا آخر عمر هورمون‌های‌ کورتیزونی‌ تحت‌ نظارت‌ دقیق‌ مصرف‌ شوند. اگر اختلال‌ به‌ علت‌ یک‌ تومور در غده‌ هیپوفیز به‌ وجود آمده‌ باشد، می‌توان‌ با عمل‌ جراحی‌ و در آوردن‌ تومور (غده‌ هیپوفیز در کف‌ مغز است‌) یا اشعه‌ درمانی‌ آن‌، بیماری‌ را معالجه‌ کرد. اما تومور ممکن‌ است‌ دوباره‌ باز گردد. اگر اختلال‌ به‌ علت‌ مصرف‌ طولانی‌مدت‌ داروهای‌ کورتیزونی‌ یا هورمون‌ محرک‌ ترشح‌ هورمون‌های‌ کورتیزونی‌ به‌ وجود آمده‌ باشد، ممکن‌ است‌ بتوان‌ با حذف‌ تدریجی‌ این‌ داروها تحت‌ نظارت‌ دقیق‌، این‌ اختلال‌ را رو به‌ بهبود برد.
 
ـ عوارض‌ احتمالی‌:
۱. شکستگی‌ استخوان‌ها به‌ علت‌ پوکی‌ استخوان‌
۲. دیابت‌
۳. زخم‌ معده‌ و دوازدهه‌ (اثنی‌عشر)
۴. پوکی‌ استخوان‌
۵. ندرتاً به‌ وجود آمدن‌ تومور هیپوفیز، در صورتی‌ که‌ غدد فوق‌کلیوی‌ برداشته‌ شوند.
 
ـ درمان‌:
اقدامات‌ تشخیصی‌ عبارتند از: آزمایش‌ خون‌ و ادرار از نظر شمارش‌ گلبول‌های‌ سفید، سنجش‌ کار غده‌ هیپوفیز و غده‌ فوق‌کلیوی‌، اندازه‌گیری‌ سطح‌ هورمون‌ها، و عکس‌برداری‌ از غده‌ هیپوفیز و غده‌ فوق‌کلیوی.‌ تا آنجا که‌ می‌توانید اطلاعات‌ خود را در رابطه‌ با این‌ بیماری‌ و درمان‌ آن‌ زیاد کنید.
 
ـ داروها:
۱. داروهایی‌ برای‌ مهار کار غده‌ فوق‌کلیوی‌
۲. داروهای‌ کورتیزونی‌ در صورتی‌ که‌ هر دو غده‌ فوق‌کلیوی‌ باید در آورده‌ شوند.
۳. گاهی‌ مصرف‌ داروهایی‌ به‌ عنوان‌ جایگزین‌ هورمون‌های‌ هیپوفیز
۴. داروهای‌ ضدفشار خون‌ برای‌ کاهش‌ فشار خون‌ بالا
۵. مکمل‌های‌ کلسیمی‌ برای‌ درمان‌ پوکی‌ استخوان‌
۶. امکان‌ دارد مصرف‌ آرام‌بخش‌ نیز توصیه‌ شود.
 
ـ فعالیت‌:
محدودیتی‌ برای‌ آن‌ وجود ندارد. با شروع‌ درمان‌ انرژی‌ فرد هم‌ زیاد می‌شود.
 
ـ رژیم‌ غذائی‌:
میزان‌ پروتئین‌ و پتاسیم‌ رژیم‌ غذایی‌ باید زیاد، و کالری‌، هیدارت‌ کربن‌ و سدیم‌ آن‌ باید کم‌ باشد.
 
ـ در این‌ شرایط‌ به‌ پزشک‌ خود مراجعه‌ نمائید:
۱. اگر شما یا یکی‌ از اعضای‌ خانواده تان‌ علایم‌ نشانگان‌ کوشینگ‌ را دارید.
۲. اگر علایم‌ عفونت‌ ظاهر شوند مثل‌ تب‌، لرز، دردهای‌ عضلانی‌، سردرد و سرگیجه‌.
۳. اگر علایم‌ کم‌ بودن‌ دوز استرویید (خستگی‌، ضعف‌، سرگیجه‌) یا زیادی‌ دوز استرویید (تورم‌ در دست‌ها یا پاها، افزایش‌ وزن‌) وجود داشته‌ باشند.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  4:52 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

پژوهشگران در  دانشگاه نورث وسترن امریکا، با استفاده از فناوری نانو موفق به ساخت دارویی به نام «تری اکسید ارسنیک» برای درمان سرطان سینه شدند.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ، سالیان متمادی است که محققان در حال مطالعه برای یافتن بهترین شیوه درمانی سرطان پستان می باشند و توجه ویژه آنان به پیشگیری از عود این بیماری پس از درمان اولیه بوده است .

سرطان سینه یکی از سرطان‌های شایع است. طبق محاسبات انستیتو ملی سرطان ایالات متحده آمریکا، از هر هشت زن یک نفر در زندگی خود مبتلا به سرطان پستان می‌شود .

محققان دانشگاه نورث وسترن امریکا، با استفاده از فناوری نانو، موفق به ساخت داروی سرطان سینه شدند.

این دارو برای درمان سرطان خون در نظر گرفته شده بود، ولی این محققان با استفاده از فناوری نانو توانستند این دارو را به دارویی موثر برای درمان نوعی از سرطان سینه که زنان جوان به ویژه زنان افریقایی- امریکایی درگیر آن هستند، مبدل کنند.

این دارو که «تری اکسید ارسنیک» نام دارد، جزو داروهای قدیمی چینی است که اخیرا آنکولو ژیست های غربی از آن برای درمان نوعی سرطان خون – لوسمی – استفاده می کردند.

محققان دریافتند که ارسنیک بر روی تومورها موثر نیست، به طوری که پس از تزریق دارو به خون، دارو باید سریعا به کار گرفته و دفع شود، چرا که تجمع آن بسیار سمی است.

نانوذره جدید ارسنیک – که تا زمانی که به تومور نرسد و محموله سمی خود را تحویل ندهد، قابلیت آشکارسازی ندارد – مشکل سمیت بالای ارسنیک را حل کرد. این نانوذره، که «نانوبین» نامیده می شود، به موش های مبتلا به تومورهای سینه سه برابر منفی – که خطر متاستاز آن بالا و میزان مرگ و میر ناشی از آن بالاست- تزریق شد.

نانوبین ها حامل ارسنیک، سبب کاهش رشد تومور در موش ها شدند؛ در حالی که ارسنیک کپسول نشده چنین اثری را بر تومورها ندارد.

نانوبین حاوی نانوذره «تری اکسید ارسنیک کپسوله شده» با یک لایه ثانویه شیمیایی برای افزایش طول عمر نانوبین پوشانده شده اند تا در خون مخفی بمانند.

تکنولوژی نانوبین سبب می شود تا بافت سالم در معرض داروی سمی در حین گردش در خون قرار نگیرد. زمانی که نانوبین توسط سلول های غیرطبیعی و عروق خونی تومور جذب می شود، نانوذرات ارسنیک آزاد و در داخل سلول های تومور به دام می افتند.

«وینس کرینز»، استاد پزشکی و آنکولوژیست دانشگاه پزشکی نورث وسترن و عضو مرکز سرطان رابرت لوری، می گوید که اثرات ضد تومور نانوبین های ارسنیک در مبارزه با تومور سینه سه بار منفی، در موش ها بسیار دلگرم کننده است. نیاز فوری وجود دارد که درمان های جدیدی برای تشخیص ضعیف سرطان سینه سه برابر منفی تعبیه شود.

«کرینز» و «تام او هالوران»، رییس بخش شیمی موسسه فرایندهای زندگی در نورث وسترن، نویسندگان اصلی مقاله این تحقیق هستند که در ۱۵ جولای در مجله تحقیقات کلینیکی سرطان منتشر شده است. «ریچارد اهن»، دانشجوی برنامه آموزش محققان پزشکی در نورس وسترن، نویسنده مسوول است.

«اوهالوران» اظهار می کند که همه می گفتند نمی توان از ارسنیک برای از بین بردن تومور استفاده کرد. دلیل این مدعا این بود که آن ها نمی توانستند به روش درست به تومور تحویل داده شوند.

تکنولوژی جدید تحویل دارو به صورت مستقیم به تومور باعث شد تا دارو فقط به سلول های تومور تحویل داده شوند و سلول های سالم در معرض آن قرار نگیرند.

بر این اساس کرینز می گوید که ما می توانیم داروی سمی را تنها به تومورها برسانیم و این کار با کمک فناوری نانو محقق شد. چالش موجود این است که چگونه کاری کنیم که دارو برای سلول های تومور، سمی تر و برای سلول های سالم، بی خطرتر باشد؛ به این طریق می توان جان بیماران بیشتری را از مرگ نجات داد.

هم اکنون محققان نورس وسترن، در حال کار بر روی تزئین نانوبین ها با آنتی بادی هایی هستند که مارکرهای روی سلول های تومور را تشخیص دهند تا داروی بیشتری جذب تومور شود.

آن ها همچنین مایلند تا دو یا چند دارو را همزمان در نانوبین ها جاسازی کنند تا به سمت تومور حمل شود. «اوهالوران» می گوید با این روش می توان از دزهای بالای داروی سمی ای استفاده کرد که تنها در تومور مورد نظر آزاد می شوند.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  4:53 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

 پژوهشگران می گویند  در حال بررسی روش جدیدی برای مبارزه با ویروس ایدز هستند . 

یکی از راه‌های غیر قابل پیشگیری انتقال  ویروس بیماری ایدز  ، انتقال عمودی از مادر به جنین است. در چنین حالتی تنها مداخله سریع پزشکی می‌ تواند باعث نجات جنین از ابتلا به ویروس HIV و تولد نوزادی مبتلا به این بیماری مرگبار شود.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ،   انجمن بین‌المللی ایدز چندی پیش اعلام کرد نوزادانی که با ویروس HIV آلوده شده اند، در صورتی که قبل از ظهور علائم بیماری یا ضعف سامانه ایمنی، درمان مناسب را دریافت کنند شانس بالایی برای زنده ماندن خواهند داشت.

 انتقال ویروس ایدز از مادر به نوزاد به خصوص در کشورهای افریقایی به مشکلی عظیم در سراسر جهان بدل شده است.
در سال ۲۰۰۸ حدود ۴/۳۳ میلیون نفر در سراسر جهان به این ویروس مبتلا شدند که حدود ۶۷ درصد از افراد مبتلا در کشور افریقا زندگی می کنند و ۹۱ درصد از کودکان مبتلای سراسر جهان در افریقا حضور دارند.

به‌ طور تخمینی ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار کودک به ویروس HIV آلوده هستند و سالانه ۶۰۰ هزار مورد آلودگی جدید به این ویروس مرگبار در کودکان اتفاق می ‌افتد. بدون انجام دارو درمانی نیمی از این نوزادان آلوده به ویروس HIV تا قبل از جشن تولد ۲ سالگی شان از بین خواهند رفت.

مراقبت از کودکان آلوده بهHIV با مشکل بغرنجی روبه‌رو است و آن اینکه، سامانه ایمنی کودکان در خلال سال اول تولد به نمو کامل نرسیده است. این مسئله کودکان را به شدت نسبت به پیشرفت سریع و برق آسای بیماری‌های گوناگون مستعد می ‌سازد و می ‌تواند با مرگ کودک همراه باشد.
محققان  در دانشگاه بهداشت اورگون  روی راه کارهایی مطالعه می کنند که بتوانند به وسیله آن ها از انتقال عفونت های ویروسی HIV از مادران به نوزادان جلوگیری کنند. در این روش سعی بر این است تا سیستم ایمنی نوزادان را طوری پرورش دهند که بتواند در ساعات اولیه تولد با بیماری مبارزه کند.

ویروس ایدز به سلول های سفید خونی که نقش ایمنی را در بدن ایفا می کنند حمله کرده و آن ها را از بین می برد با از بین رفتن سلول های دفاعی بدن، بیماری در بدن پیشرفت کرده و ایدز در بدن گسترش یافته و به تدریج باعث مرگ فرد مبتلا می شود، بنابراین بسیاری از درمان هایی که در این زمینه صورت می گیرد به منظور حفاظت از سلول های سفید خونی است.
ولی در تحقیقات جدید محققان روی بخش دیگری از سیستم ایمنی تمرکز کردند که نقش کم تری در دفاع از بدن در برابر ویروس ایدز دارد، نوزادان متولد شده از مادران مبتلا به ایدز در زمان تولد آنتی بادی های خنثی کننده ویروس ایدز دارند که از طریق جفت آن ها را کسب می کنند.
محققان روی این آنتی بادی ها تحقیق می کنند تا مشخص شود که آیا بالا بردن تعداد این آنتی بادی ها در تقویت سیستم ایمنی بدن مقابل ویروس ایدز اثر مثبتی دارد یا خیر.

محققان تحقیقات خود را روی نوزاد میمون ها انجام دادند و دریافتند که میمون هایی که تعداد آنتی بادی های خنثی کننده بالاتری در خونشان وجود دارد بیشتر مقابل ویروس ایدز محفوظ می مانند و سلول های سفید خونی ان ها کم تر نابود می شوند.

با این تحقیق صورت گرفته محققان دریافتند که برای بالا بردن قوای سیستم ایمنی در محافظت از بدن در برابر عفونت های ویروس ایدز، می توانند با افزایش میزان آنتی بادی های خنثی کننده بدن، این اقدام را انجام دهند.

میزان انتقال HIV از مادر به جنین در کشورهای ثروتمند زیر یک درصد برآورد شده است، در حالی‌که این رقم در کشورهای فقیر آفریقا ۲۵ تا ۴۵ درصد است .

پزشکان بدون مرز می گویند : حدود ۸۷ درصد کودکان مبتلا به HIV در نواحی جنوبی صحرای بزرگ آفریقا زندگی می‌ کنند که از دریافت خدمات بهداشتی حداقل هم محروم هستند .

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  4:53 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

در محیط های پرسر و صدا کار نکنید

پژوهشگران در کانادا با تحقیق درباره شش هزار کارگر دریافتند: کار در محیط های پرسرو صدا خطر بروز بیماری های قلبی را بیش از دو برابر افزایش می دهد.


به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ،  یافته های پژوهشگران همچنین حاکیست :آلودگی صوتی در محیط های کاری موجب پر فشاری خون می شود که از عوامل زمینه ساز ابتلا به بیماری های قلبی-عروقی است.

افرادی که در محیط‌های پر سرو صدا مانند کارخانه‌ها کار می‌کنند با احتمال دو برابر بیش‌تر ممکن است به بیماری‌های قلبی دچار شوند. این افراد هم‌چنین بیش‌تر دچار اضافه وزن می‌شوند و بیش‌تر به سراغ سیگار کشیدن می‌روند.

در صورتی که سن افرادی که در این محیط‌ها کار می‌کنند کم‌تر از ۵۰ سال باشد احتمال خطر تا ۴ برابر افزایش پیدا می‌‌کند. تیمی از محققان آمریکایی مطالعه‌ای را روی بیش از ۶ هزار کارمند به مدت ۵ سال انجام دادند.
آن‌ها متوجه شدند افرادی که در محیط‌های پر سرو صدا کار می‌کنند بیش‌تر دچار اضافه وزن می‌شوند و بیش‌تر به سراغ کشیدن سیگار می‌روند، اما در عوض افرادی که در محیط‌های آرام و ساکت کار می‌کنند از این عوامل بیماری‌زا دوری می‌کنند.
این رابطه به خصوص در میان کارمندانی که کم‌تر از ۵۰ سال سن داشتند بسیار به چشم می‌خورد. این کارمندان با احتمال ۴ برابر بیش‌تر ممکن بود دچار بیماری‌های قلبی شده و حتی سکته کنند.
سر و صدای زیاد در طول روز و در محیط کار می‌تواند باعث بروز احساسات منفی در انسان شود که پیام‌های شیمیایی خاصی را در بدن و در عروق قلبی منتشر می‌کنند که می‌تواند مضر باشد.
جون دیویسون از فنداسیون قلب بریتانیا در این باره گفت: این تحقیقات مشخص می‌کند که چرا برخی از افراد که در محیط‌های پر سرو صدا کار می کنند بیش از دیگران به بیماری‌های قلبی دچار می‌شوند و عمر کم‌تری دارند.
هر چه شما مضطرب‌تر باشید و میزان استرس در شما بیش‌تر باشد به همان اندازه با احتمال بیش‌تری سراغ مصرف غذاهای ناسالم می‌روید و کم‌تر ورزش می‌کنید. تمام این عوامل دست به دست هم می‌دهند و باعث می‌شوند شما زندگی ناسالم‌تری در پیش گرفته و زودتر جان خود را از دست دهید.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  4:53 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

کوررنگی چیست ؟

کور رنگی یک بیماری ارثی وابسته به کروموزوم X مغلوب است که در مردان بیشتر دیده شده و تقریباً همیشه از مادر به پسر به ارث می رسد. (توضیح: زنان دو کروموزوم X و مردان یک کروموزوم X و یک کروموزوم Y دارند. در بیماری های وابسته به کروموزوم X مغلوب در زنان باید هر دو کروموزوم X معیوب باشند تا بیماری رخ دهد. اگر یک کروموزوم X معیوب باشد بیماری رخ نمی دهد ولی قابل انتقال به فرزندان است. در مردان معیوب بودن تنها کروموزوم X سبب بیماری می شود. بنابراین، فردی که مبتلا به کوررنگی است، مادرش یا مبتلا به کور رنگی است و یا ناقل بیماری.) در این اختلال کروموزومی سلول های مخروطی در شبکیه که مسئول درک رنگ هستند دچار اختلال هستند و به همین دلیل بیمار رنگ ها را درست تشخیص نمی دهد.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ،  کور رنگی ممکن است بر اثر بیماری های عصب بینایی یا شبکیه نیز رخ دهد. در این موارد، فقط چشمی که مشکل دارد دچار کور رنگی می شود و بیماری در طول زمان تشدید می گردد بطوریکه ممکن است تبدیل به کوررنگی کامل شود که در آن بیمار دیدی خاکستری دارد. این بیماران معمولاً در تشخیص آبی و زرد مشکل دارند.

کوررنگی یک بیماری اختلال ارثی است که در آن فرد قادر به تشخیص یک یا برخی رنگ‌ها نمی‌باشد. سلول‌های مخروطی چشم افراد کوررنگ فاقد رنگ‌دانه‌هایی هستند که موجب دیدن رنگ‌ها می‌شوند. به همین دلیل این افراد برخی رنگ‌ها را به شکل طیفی از رنگ‌های خاکستری و سیاه می‌بینند.

کوررنگی انواع مختلفی دارد که شایع‌ترین آن‌ها عدم توانایی در تشخیص رنگ سبز و قرمز از یکدیگر است .
کوررنگی در سال ۱۷۹۴ توسط شیمی‌دان بریتانیایی، جان دالتون، که خود به آن مبتلا بود کشف شد. با این حال علت آن تنها با پیشرفت علم ژنتیک در قرن بیستم مشخص شد. این اختلال به افتخار دالتون دالتونیسم نیز نامیده می‌شود، هرچند نام علمی آن Dyschromatopsia می‌باشد.

 در جامعه حدود    ۵  تا ۸ درصد آقایان  و ۰.۵ درصد خانم ها کوررنگ متولد می گردند. به عبارت دیگر از هر ۱۲مرد یک نفر و از هر ۲۰۰ زن یک نفر اختلال دیدرنگ دارند.

کور رنگی شرایطی است که در آن بعضی رنگ های خاص توسط فرد قابل تشخیص نیستند. کور رنگی این نیست که فردی که کوررنگی قرمز سبز دارد چمن هارا قرمز می بیند، گرچه دی کرومات ها اغلب این دورنگ را با هم اشتباه می کنند و چراغ قرمز ترافیک برای آنها شبیه لامپهای سدیمی و چراغ سبز شبیه لامپهای سفید کثیف می باشد .

 کور رنگی معمولا ارثی است و البته می تواند بر اثر آسیب چشم / عصب یا مغز یا قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی خاص نیز رخ دهد.
نوع کور رنگی سبز / قرمز معمولا شایع تر است و فرد در تشخیص رنگ های سبز و قرمز دارای مشکل می باشد.
نقص دیگر کور رنگی آبی / زرد است. البته تست مناسبی برای تشخیص آن وجود ندارد.
کور رنگی در مردان شایع تر است( ۸ـ۱۲ % )
دکتر جان دالتون در سال ۱۷۹۸ اولین مطلب علمی خود را راجع به این بیماری نوشت.
● عوامل غیر عادی با کور رنگی ارتباط دارند
به خاطر کار دکتر دالتون نوع خاصی از کور رنکی deuteranopia نامیده می شود.
( در این نقص فوتو رسپتور های نوری رنگ سبز حضور ندارند .)
مزیت افراد کور رنگ ـ آنها در تشخیص وسایل استتار شده ی جنگی نسبت به افراد سالم دارای مزیت اند .
و هم چنین افراد مونو کرو مات در ۵ دقیقه ی ابتدایی عادت به تاریکی در شرایط دید شب دارای مزیت اندکی می باشند!!
شبکیه ه چشم انسان دارای ۲ نوع سلول می باشدـ راد و کان سلول های راد در نور کم فعال می شوند . و سلول های کان در نور معمولی.
۳ نوع سلول کان وجود دارد که دارای پیگمان های متفاوتی هستند و سلول های کان وقتی فعال می شوند که پیگمان ها نور را جذب کنند. هر گونه اختلالی در این سلول ها و ساز و کار آ نها و یا عدم حضور آ نها می تواند باعث به وجود امدن یکی از انواع کور رنگی شود .
● طبقه بندی
▪ اکتسابی
▪ ارثی
۱) مونو کرو ماسی
۲) دی کروماسی
۳) تری کرو ماسی غیر عادی
Monochromacy همان کور رنگی کامل است. که بسیار نادر و به ندرت رخ می دهد .
و زمانی است که ۲ یا هر ۳ پیگمان های سلول کان غایب هستند .
که خود شامل راد مونو کرو ماسی ( همراه با دید کم و نیستاگموس و فوتو فوبیا) و کان مونو کرو ماسی ( همراه با دید و electoretinogram, electrooculogram نرمال) می باشد .
Dichromacy نقص نسبتا شدید تر که یکی از ۳ مکانیسم رنگی کار نمی کنند.
و شامل Protanopia که فوتورسپتور قرمز به طور کامل غایب است . و Deuteranopia که فوتو رسبتور های سبز حضور ندارند . وTritanopia که عدم حضور پیگمان های آبی است و بسیار نادر است.
در نوع Anomalous trichromacy حساسیت طیفی یکی از ۳ پیگمان تغییر کرده است . و شامل Protanomaly و Deuteranomaly و Tritanomaly می باشد که به ترتیب حساسیت طیفی فوتو رسپتورها ی قرمز سبز و آبی / زرد تغییر کرده است.
● درمان
به طور کلی درمان خاصی وجود ندارد گرچه بیمار می تواند از فیلتر های رنگی و یا لنزهای تماسی برای بهتر تشخیص رنگ ها استفاده کند .
اپتومتریست ها اغلب برای بیمار یک لنز تماسی با تینت قرمز را تجویز می کنند که بر روی چشم غالب بیمار قرار داده می شود . و این لنز به بیمار اجازه می دهد که از پس تستهای خاصی که برای بدست آوردن شغل خاصی است به خوبی بر بیاید.
تاثیر پوشیدن این لنز ها مانند استفاده از عینک های سبز/قرمز ۳ بعدی است.
البته نرم افزار های کامپیوتری خاصی مانند Gnome Desktop نیز امروزه به این گونه بیمارها کمک شایانی می کنند. با توسط این رم افزار بیمار می تواند رنگ خاصی را روشن یا خاموش کند .

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  4:53 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

پژوهشگران در کشور  سوئد می گویند   آزمایشات ماموگرافی که در زنان ۴۰ تا ۴۹ ساله انجام می شود می تواند خطر مرگ ناشی از ابتلا به سرطان سینه را در آن ها تا ۲۹ درصد کاهش دهد.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ،  آزمایش اشعه ایکس موسوم به ماموگرافی که با هدف تشخیص سرطان سینه در زنان صورت می گیرد، با تشخیص زودهنگام توده های سرطانی و بنابراین درمان سریع آن می تواند سالانه جان بسیاری از زنان را نجات دهد.

البته ماموگرافی در سنین پایین و زیر ۴۰ سال به درستی عمل نکرده و نتایج مفیدی از انجام آن گرفته نمی شود بلکه به طور کلی از سنین ۴۰ سال به بالا توصیه می شود.

محققان در مطالعات خود روی گروه مورد تحقیق خود از بین ۳/۷ میلیون نفری که تحت ماموگرافی قرار گرفتند حدود ۸۰۳ نفر مبتلا به سرطان سینه را شناسایی کردند و در مقابل، در گروه تحت کنترل بیش از ۸/۸ میلیون نفر، حدود ۱۲۳۸ مورد ابتلا به سرطان سینه را شناسایی کردند که در بین این افراد، زنان ۴۰ تا ۴۹ ساله سوئدی حدود ۶۰۰ هزار نفر را شامل می شد.

نتایج به دست آمده از مطالعات صورت گرفته حاکی از آن بود که میزان مرگ و میر ناشی از سرطان سینه در میان زنانی که تحت ماموگرافی قرار گرفته بودند در مقایسه با گروهی که ماموگرافی روی آن ها صورت نگرفته بود تا ۲۶ درصد کاهش داشت.

در واقع زنانی که به طور دائم تحت ماموگرافی قرار می گیرند حدود ۲۹ درصد کم تر دچار سرطان سینه می شوند.

طبق گفته محققان، زنان ۴۰ تا ۶۹ سال حتماً باید تحت آزمایش ماموگرافی قرار گیرند.

ماموگرافی یک عکس رادیو گرافی ساده از پستان وابزاری برای کشف زودرس سرطانهای غیر قابل لمس پستان. مامو گرافی میتواند کانسرهای با رشد اهسته پستان را حداقل ۲ سال قبل ازرسیدن به حد قابل لمس شناسایی کند مامو گرافی روشی انتخابی است وتنها روشی است که میتواند تجمعات میکرو کلسفیه را تشخیص دهد.

تمام زنان ۴۰ ساله وبیشتر هر یک الی دو سال باید ماموگرافی انجام دهند.
زنانی که افراد درجه یک انها به سرطان پستان قبل از یائسگی مبتلا شده اندماموگرافی سالانه را ۵سال زودتر از سن فرد مبتلاباید انجام دهند.بهترین زمان برای ماموگرافی یک هفته بعد از قاعدگی میباشد که پستان ها کمترین حساسیت را دارند. برای بدست اوردن تصویر خوب نیاز به فشار روی پستان است که ممکن است دردناک باشد که قبل از ماموگرافی باید به بیمار گوشزد نمود.

قبل از ماموگرافی از مصرف پودر تالک بو گیرهای زیر بغل خود داری کرد زیرا این مواد می تواند باعث تفسیر اشتباه شود. ۳۵%تا۵۰% کانسرهای پستان را در مراحل اولیه میتوان با ماموگرافی کشف کرد. البته مامو گرافی نمیتواند ونباید جایگزین خود ازمایی پستان ومعاینه توسط  پزشک شود.
در زنان جوان بافت پستان متراکم است به همین دلیل حساسیت ماموگرافی کمتر از زنان مسن است. در زنان مسن مامو گرافی می تواند حداقل ۹۰% بد خیمیها را کشف کند.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  4:54 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

پژوهشگران اروپایی می گویند نتایج تحیقات گسترده آنان نشان می دهد  کسانی که دارای تحصیلات بالاتری هستند، قابلیت بهتری در مقابله با تغییرات مغزی مرتبط با زوال عقلی دارند. آنان  مغز ۸۷۲ فرد پیر را پیش از مرگ، بررسی کردند. شرکت کنندگان در این بررسی، قبل از مرگ، پرسشنامه هایی را در مورد تحصیلات خود پرکرده بودند.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ،  دانشمندان وضع سلامت این افراد و مشکلات ذهنی و میزان درک و دریافت های مغزی و ذهنی آنها را با سطح تحصیلاتشان مقایسه کردند و دریافتند همه چیز به توسعه و رشد رشته های عصبی قبل از سن بیست و پنج سالگی بستگی دارد.

این محققان می گویند افزایش میزان تحصیلات افراد در سنین جوانی، ابتلای افراد را به بیماری آلزایمر هفت تا ده سال به تاخیر می اندازد و افرادی که تحصیلات عالیه ندارند، دو برابر از آنهایی که به درجات بالای علمی و تحصیلی رسیده اند، در خطر ابتلای به این بیماری مهلک قرار می گیرند.

بر اساس یافته های این مطالعات، دریافت آموزش های بالاتر و بهتر، مغز را قادر می سازد تا تاثیرات اختلال ها از جمله زوال عقل را جبران کند. به عبارتی، در حالیکه تغییرات فیزیکی مشابهی در تمام مغزها رخ می دهد، به نظر می رسد آموزش بیشتر، عوارض اختلال های مغزی را به تاخیر می اندازد.

این مطالعات نتیجه می گیرند: هر یک سال آموزش، با ۱۱ درصد کاهش در خطر مبتلا شدن به بیماری های زوال عقل مرتبط است.

با این حال پژوهشگران درصدد یافتن پاسخ این سوال هستند که «آیا نفس تحصیلات بالاتر، به خودی خود یا عوامل مرتبط با آن – مانند روش زندگی بهتر و یا وضعیت مالی مناسبتر در پی افزایش سطح تحصیلات– مغز را در مقابل زوال عقلی محافظت می کند.

با بالا رفتن سن و پیر شدن سلول های مغزی، ترشح ماده شیمیایی سروتونین در مغز کاهش می یابد، بدین ترتیب ارتباط بین سلولی و انتقال اطلاعات در این قسمت از بدن دچار مشکل می شود.

این مشکل بیشتر از همه در بخش حافظه و خاطرات خود را نشان می دهد. خاطره ها ترکیبی هستند از یادآوری دیده ها و شنیده ها و احساسات که براى یاداوری آن ها مغز نیاز به برقراری یک ارتباط پیچیده سلولی بین همه بخش ها دارد.

به همین علت با بالا رفتن سن و کم شدن ترشح سروتونین در مغز، خاطره ها کمرنگ یا فراموش می شوند.

سکته مغزی نیز یکی دیگر از دلایل ابتلای افراد به زوال عقل محسوب می شود.

آلزایمر نیز  با از دست دادن حافظه کوتاه مدت، فراموش کردن آدرس ها و اسم ها آغاز می شود و کم کم تا آنجا پیش می رود که فرد حتی راه بازگشت به خانه را فراموش می کند.

بیماری آلزایمر متاسفانه درمانی ندارد اما می توان از پیشرفت آن جلوگیری کرد.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  4:54 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

ماموگرافی چیست؟

ماموگرافی یک نوع خاص از تصویربرداری است که از اشعه ایکس با کم دز برای بررسی پستانها استفاده می شود.آزمون ماموگرافی، که ماموگرام نامیده می شود، به منظور تشخیص زودرس بیماری های پستان در زنان می باشد. اشعه ایکس یک آزمون پزشکی غیرتهاجمی است که به پزشک در تشخیص و درمان کمک می کند.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ،  دو تا از پیشرفتهای ماموگرافی شامل ماموگرافی دیجیتال و تشخیص به کمک کامپیوتر(CAD) است . دیجیتال ماموگرافی یک سیستم ماموگرافی می باشد که دتکتورهای جامد جانشین فیلمهای معمول X-ray شده اند و می تواند اشعه ایکس را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل کند و این سیگنال الکتریکی برای تشکیل تصویر بر روی اسکرین کامپیوتر مورد استفاده قرار می گیرد و تصاویر بر روی فیلم های مشابه ماموگرام های معمولی به چاپ خواهد رسید.

سیستم CAD (تشخیص به کمک کامپیوتر) از یک تصویر ماموگرافیک دیجیتالی شده استفاده می کند که می تواند از یک فیلم ماموگرافیک معمولی یا یک ماموگرام دیجیتالی استفاده شده باشد. نرم افزار کامپیوتر در مناطق آبنرمال به دنبال دانسیته، توده یا کلسیفیکاسیونی می گردد که بیانگر سرطان می باشد. سیستم CAD این مناطق را هایلایت کرده و در واقع هشداریست برای رادیولوژیست تا در این منطقه بررسی بیشتری کند.

موارد استفاده از این آزمون چیست؟

ماموگرافی ابزاری برای بررسی سرطان پستان در زنان می باشد که هیچ علائمی ندارند و همچنین در زنانی که علائمی همچون توده، درد یا ترشح از نوک پستان را دارند.

ماموگرافی آزمایشی:

ماموگرافی نقش اصلی را در تشخیص اولیه سرطانهای پستان بازی می کند. زیرا این آزمون می تواند تغییرات به وجود آمده در بیمار را در طی ۲ سال اخیر نشان دهد، قبل از اینکه بیمار یا پزشک آن را احساس کنند. دپارتمان سلامت و خدمات بشر، انجمن سرطان در آمریکا، انجمن پزشکی آمریکا و دانشگاه رادیولوژی در آمریکا پیشنهاد  انجام ماموگرافی سالیانه بعد از شروع سن ۴۰ سالگی را می دهند. بررسی ها نشان می دهد که ماموگرام های سالیانه به تشخیص زودتر سرطانهای پستان هنگامی که آنها قابل درمان هستند، کمک می کند. موسسه ملی سرطان(NCI) افزود، زنانی که سرطان پستان دارند یا آنهایی که ریسک بالایی به علت پیشینه ژنتیکی شان در سرطان پستان دارند باید توصیه های پزشکی را دنبال کرده که آیا باید آزمون ها را قبل از سن ۴۰سالگی شروع کنند و باید دفعات تکرار آزمون را در طول یک سال از پزشک خود جویا شوند.

ماموگرافی تشخیصی:

ماموگرافی تشخیصی به منظور ارزیابی بیماران از روی علائم کلینیکی شان می باشد- مثل توده یا توده هایی در پستان- که ممکن است توسط خود بیمار یا پزشک ایشان مشخص شده باشد. ماموگرافی تشخیصی ممکن است بعد از ماموگرافی آزمایشی انجام شود تا مناطق درگیر برروی آزمون بررسی شوند.

چگونه برای این آزمون آمادگی پیدا کنیم؟

قبل از انجام ماموگرافی توصیه شده است تا علائم جدید یا مشکلات داخل پستان خود را با پزشک خود در میان بگذارید. به علاوه پزشک خود را از هر گونه جراحی پیشین، مصرف هورمون و سابقه فامیلی یا شخصی در سرطان پستان آگاه سازید. در صورت حساس شدن پستانها در دوران ماهیانه، برنامه انجام ماموگرافی را یک هفته قبل از دوره ماهیانه خود قرار ندهید. بهترین زمان برای انجام ماموگرافی یک هفته بعد از دروه ماهیانه می باشد. همیشه دکتر یا تکنولوژیست خود را قبل از انجام آزمون، از احتمال بارداری خود آگاه سازید.

انجمن سرطان در آمریکا پیشنهاد می دهد:

در روز آزمون از دئودورانت، پودر تالک(پودر بچه) یا لوسیون برای قسمت زیر بغل و یا زیر پستاهایتان استفاده نکنید.
هر گونه مشکل یا علامت بیماری را برای تکنولوژیست خود شرح دهید.
در صورت امکان، ماموگرافیهای قبلی را در زمان انجام آزمون با خود به همراه داشته باشید.
X-Ray فرمی از تشعشع است مثل نور یا امواج رادیویی، که از میان اجسام از جمله بدن عبور می کند. اشعه ایکس در قسمتی از بدن که تحت آزمون است به دقت قرار گرفته و دستگاه اشعه ایکس، اشعه را تولید می کند که بعد از عبور از بدن تصویر را بر روی فیلم فوتوگرافیک یا صفحه دیجیتال تصویر ثبت خواهد شد.

قسمتهای مختلف بدن مقدار متفاوتی از اشعه را جذب خواهند کرد. استخوانهای متراکم مقدار بیشتری دز را جذب می کنند در صورتیکه بافت نرم مثل، ماهیچه ها، چربی یا ارگانها، اشعه بیشتری را عبور می دهند. در نتیجه استخوانها سفید و بافت نرم به صورت سایه ای از خاکستری و هوا سیاه ظاهر خواهد شد.

این آزمون چگونه انجام می پذیرد؟

ماموگرافی در بیماران سرپایی انجام می شود. در طول ماموگرافی، تکنولوژیست پستان شما را در دستگاه ماموگرافی تنظیم کرده. پستان شما بر روی یک صفحه خاص قرار گرفته و به وسیله یک صفحه عموما” از جنس پلاستیک فشرده خواهد شد.

تکنولوژیست بتدریج پستان شما را فشرده خواهد کرد. فشاردگی روی پستان بسیار مهم است زیرا:

ضخامت پستان را در همه قسمتها یکنواخت خواهد کرد تا بافت به خوبی مورد ارزیابی قرار گیرد.
بافت را گسترش داده تا حتی آبنرمالی های کوچک هم از دید پنهان نمانند.
باعث می شود تا از دز کمتری استفاده شود، زیرا ضخامت کمتری از بافت مورد تصویر برداری قرار خواهد گرفت.
پستان را ثابت نگه داشته تا کدورت تصویر را به علت حرکت کاهش دهد.
اسکترهای اشعه ایکس را کاهش داده تا شفافیت تصویر بالا رود.
در طول پرتودهی تکنولوژیست پشت یک دیوار سربی یا یک محافظ پلاستیکی خواهد ایستاد.
نماهای روتین شامل تصاویر از بالا به پائین و نماهای مایل می باشد. این تصاویر برای پستان دیگر نیز تکرار خواهد شد. در طول آزمون ثابت بایستید و نفستان را برای چند لحظه نگه دارید.

وقتی آزمون تمام شود، از شما خواسته می شود تا زمان آماده شدن و مشخص شدن درستی تصاویر صبر کنید. آزمون ۳۰-۱۵دقیقه طول خواهد کشید.

در طول آزمون چه احساسی خواهیم داشت؟

شما در ناحیه پستان احساس فشار می کنید زیرا که به وسیله صفحه فشرده شده است. بعضی از خانمها باپستان های حساس شاید احساس ناراحتی کنند. اگر در هنگام فشردن پستان درد خیلی بیشتر شد، تکنولوژیست را با خبر کنید.

چه کسی عکسهای تهیه شده را تفسیر خواهد کرد؟

رادیولوژیست آزمون را بررسی کرده و عکسها را تحلیل می کند و گزارشی از نتیجه را برای پزشک شما خواهد فرستاد.

مزایای این آزمون در مقابل معایب چیست؟

مزایا:

تصویربرداری از پستانها توانایی پزشک را در تشخیص تومورهای کوچک زیاد می کند. زمانی که سرطانها کوچک هستند، احتمال درمان و معالجه خیلی زیاد است.
استفاده از ماموگرافی آزمایشی احتمال تشخیص آبنرمالی های کوچک در بافت های در حال رشد محبوس در مجاری شیری افزایش می یابد. این تومورهای اولیه اگر در مراحل اولیه برداشته شوند هیچ گونه صدمه ای به بیمار نخواهد زد و ماموگرافی تنها روش اثبات و تشخیص این تومورها است. ماموگرافی همچنین برای تشخیص انواع سرطانهای پستان مثل سرطانها تهاجمی مجاری و لوبولی سودمند است.
هیچ تشعشعی بعد از آزمون در بدن بیمار بعد از آزمون باقی نمی ماند.
تشعشع عموما” هیچ اثر جانبی در رده های تشخیصی ندارد.
معایب:

همیشه احتمال کمی برای ابتلا به سرطان در مورد تشعشعات شدید پرتوی وجود دارد. ولی مزایای ذکر شده در مورد کشف تومورها ارزشمندتر از این احتمال کم می باشد.
دز تشعشعی موثر از یک ماموگرافی در حدود ۷/۰ mSv است که مشابه میانگین تشعشع دریافتی حاصل از امواج پس زمینه در طول سه ماه برای یک شخص عادی می باشد.
ماموگرافی با جواب مثبت کاذب. ۱۵-۵% از ماموگرافی ها نیازمند آ‌زمایشات بیشتر مثل ماموگرافی های اضافی یا سونوگرافی می باشند. بیشتر این آزمونها نرمال خواهند بود. اگر مورد آبنرمالی پیدا شود، پیگیری و بیوپسی ممکن است انجام شود. بیشتر بیوپسی ها عدم وجود کنسر را اثبات می کنند. احتمال داده می شود که خانمهایی که سالیانه ماموگرافی مثبت را در سالهای بین ۴۰ و ۴۹ سال انجام داده اند با احتمال ۳۰% ممکن است در این دهه ماموگرافی مثبت با جواب کاذب داشته باشند.

اصول ماموگرافی
مقدمه و تاریخچه ظهور
میزان ابتلا به سرطان سینه در جهان در حال افزایش است . در ایالت متحده از هر ۸ زنی که تا سن ۹۵ سالگی عمر می کنند ، یکنفر به این سرطان مبتلا می شود . این سرطان یکی از معمولترین سرطانهای تشخیص داده شده در زنان می باشد و مرگ ناشی از سرطان سینه ، بیشتر در سنین ۱۵ تا ۵۴ سالگی در زنان دیده می شود . البته درصد مرگ و میر ناشی از سرطان ریه در زنان بیشتر است نسبت به سرطان سینه . تحقیقات ،‌ آشکار کردن ایتولوژی دقیق سرطان سینه را رد می کند و تنها تعداد کمی از فاکتورهای اصلی مانند تاریخچه فامیلی شناخته شده اند که باعث افزایش ابتلا به سرطان سینه در زنان می شوند . البته هنوز هم تعداد زیادی از زنانی که به سرطان سینه مبتلا می شوند هیچ سابقه بیماری در خانواده خود ندارند .
علیرغم تعداد زیاد مبتلایان به سرطان سینه ، این سرطان قابل درمان می باشد . زیرا این سرطان اگر زود تشخیص داده شود قابل درمان خواهد بود . تلاشها در این زمینه مستقیماً‌ به سوی گسترش تصویربرداری از سرطان سینه و راههای تشخیص زودتر بوده است .
ماموگرافی مهمترین نوع آوری در کنترل سرطان سینه می باشد ،‌ از زمانی که ماستکتومی رادیکال توسط Halstead در سال ۱۸۹۸ معرفی شد . هدف اولیه از انجام ماموگرافی ، تشخیص سرطان سینه می باشد ،‌ پیش از اینکه علائم سرطان بروز کند . تشخییص سریع و درمان باعث افزایش نسبت زنده ماندن می شود . در نتیجه بلاخره درصد مرگ و میر ناشی از سرطان سینه در زنان آمریکائی کاهش یافت .
پیش از اینکه جراحی ماستکتومی رادیکال ابداع گردد ، سرطان سینه یک بیماری کشنده تلقی می شد . تنها کمتر از %۵ از زنان بعد از تشخیص سرطان سینه بمدت ۴ سال زنده ماندند و حدود %۸۰ از جراحیهای سرطان سینه دوباره عود می کرد .
اما ماستکتومی رادیکال درصد زنده ماندن را از %۵ به %۴۰ افزایش داده و میزان عود سرطان را تقریباً به %۱۰ کاهش داده است . اگر چه این عمل مطمئناً یک جهش بزرگ بسمت جلو بود اما تا ۶۰ سال بعد از آن هیچ پیشرفتی در جهت بالا بردن نسبت زنده ماندن در زنان مبتلا به سرطان سینه بوقوع نپیوست . با اینکه یکسری دستورالعمل ها ( management ) ابداع شد و تا امروز نیز ارزش خود را حفظ کرده است :
۱- بیماران در مراحل اولیه پیدایش بیماری ، به درمان پاسخ بهتری می دهند.
۲- بیماران در مراحل پیشرفته ،‌ ضعیفتر عمل می کنند .
۳- تشخیص زودتر ، شانس بهتری برای زنده ماندن است .
با در نظر گرفتن این اصول ، تئوری برداشتن توده قابل لمس درسینه برای درمان سرطان درحال گسترش بود و مشخص شد که معاینات دقیق فیزیکی راهی است برای تشخیص زودرس سرطان سینه . با این حال در بسیاری از موارد ، سرطان سینه تا رسیدن به مرحله پیشرفته تشخیص داده نمی شود . این نتیجه با آمار ملامت انگیز نسبت به زنده ماندن در افراد مبتلا به سرطان سینه ارتباط دارد و اینکه برای تشخیص سریع سرطان سینه به ابزاری نیاز می باشد .
شکل  ماموگرافی این نیاز را برآورده کرده است .
در سال ۱۹۱۳ ، Soloman ( فیزیکدان آلمانی ) تظاهرات رادیوگرافیکی سرطان سینه را گزارش کرد .
او مکانیزم چگونگی انتشار سرطان سینه را توضیح داد . اولین کلیشه رادیوگرافی از سینه تشخیص زنده توسط kleinschmidt ساخته شد و در سال ۱۹۲۷ در کتاب مرجع پزشکی آلمانی نمایش داده شد و در دهه ۳۰ در آمریکای جنوبی ، ایالات متحده و اروپا ماموگرافی شروع شد . استفاده از ماموگرافی برای تشخیص سرطان سینه کمتر مورد توجه قرار گرفت .
این کار توسط چند تن از مهندسین از جمله  le Borgne از اورگوئه ، Gershon – cohen از ایالات متحده و Gros از آلمان ادامه داده شد و چندین تکنیک کلینیکی از تصویربرداری ماموگرافی منتشر شد . در آن زمان اهمیت میکروکلیسفیکاسیون بسیار تحت مطالعه بود .
در میانه دهه ۵۰ ، ماموگرافی بعلت ظرافتهایی مانند تیوب اشعه x باولتاژ پائین با آند از جنس مولیبدن و جزئیات بالا ، فیلم رادیولوژی صنعتی ، بعنوان یک وسیله کلینیکی واقعی تصور می شد . در این زمان ، Egan از ایالات متحده و Gros از آلمان بخاطراستفاده از ماموگرافی برای تشخیص و ارزیابی سرطان سینه به شهرت رسیدند . زیروگرافی در دهه ۶۰ توسط  Wolfc و Ruzicka ابداع شد . زیروگرافی در مقایسه با فیلم صنعتی x-ray دوز دریافت شده توسط شخص را کاهش داد .
با دستیابی به یافته های فیزیکی بسیاری ، تصاویر زیروگرافی برای درک و ارزیابی آسانتر شدند و زیروماموگرافی بطور وسیعی برای ارزیابی بیماری سینه مورد استفاده قرار گرفت . از این زمان بود که اولین تلاشها برای تصویربرداری عمومی شروع شد .
ترکیبی از رزولوشن بالا ، فیلمهای x-ray با سرعت بالا و صفحات فولی ، اولین بار توسط شرکت DuPont معرفی شد . چنانکه میزان پرتوگیری بیمار به مقدار زیادی کاهش پیدا کرد . ترکیب فیلم – صفحه در سال ۱۹۷۵ توسط دو شرکت DuPont و Kodak بهبود یافت . در این زمان فیلمهایی با کیفیت بسیار بالا تولید می شد در حالیکه پرتوگیری بیمار نیز کاهش پیدا کرده بود . در این سال فیلمهایی با دوز پائین تر ، تکنیک بزرگنمایی و استفاده از گرید برای کاهش پرتوهای ثانویه ( Scatter ) معرفی شدند .
امروزه ثابت شده که ماموگرافی با کیفیت بالا ، معاینات دقیق فیزیکی ، چک آپهای ماهانه سینه توسط خود شخص ( BSE ) باعث بهتر آشکار شدن سرطان سینه در مراحل ابتدایی میشود . یعنی در مراحلی که سرطان قابل درمان می باشد .
پروژه Breast Cancer Detection Demonstration Project (BCDDP )  در سال ۱۹۷۳ انجام شد . در این پروژه ۲۸۰۰۰۰ زن در سال برای مدت ۵ سال از ۲۹ ناحیه از ایالات متحده مورد عکسبرداری قرار گرفتند . این پروژه توسط شرکتهای ( American cancer society ) ACS و NCI ( National Cancer Institute ) انجام شد .
در این پروژه ثابت شد که معاینات بالینی ، عکسبرداری ، ماموگرافی و BSE به تشخیص زودتر سرطان کمک می کند و بیشتر از ۴۱% از بیماران مبتلا به سرطان فقط با ماموگرافی مشخص شدند و حتی درصد بیشتری از افراد مبتلا به سرطان سینه در مراحل ابتدایی ، توسط ماموگرافی شناسایی شدند . اگر چه پروژه موفق طراحی نشده بود تا ثابت کند که تشخیص سریع و زودرس سرطان سینه باعث افزایش نسبت زنده ماندن می شود اما دلیل محکمی شد تا در کشورهای Nether land و سوئد و آلمان کنترلهای علمی دقیقی انجام شود که نشان داد تشخیص زودرس سرطان سینه باعث بالا رفتن نسبت علاج پذیری آن می شود .
سازمان بیمه سلامتی در نیویورک نیز با انجام ماموگرافی برروی زنان بالای ۵۰ سال ثابت کرد که تشخیص زودرس سرطان سینه ، نسبت مرگ و میر را کاهش می دهد .
هدف MQSA این بود که ماموگرافی با کیفیت بالا و با بهترین شرایط قابل قبول توسط کسانیکه مسئولیت کامل برای انجام کار را پذیرفته اند انجام پذیرد .

Risk factor ها :
ارزیابی کردن احتمال خطر در زنان برای گسترش سرطان سینه یک پروسه پیچیده است . تاریخچه عود بیمار برای تعیین کردن علتهای نهانی باید مشخص شود . رادیولوژیست این علتها را بعد از انجام ماموگرافی و گزارش آن ، تصور می کند .
به جز جنسیت فاکتورهای موثر بر ابتلا به سرطان سینه عبارتند از : سن ، سابقه فامیلی و تاریخچه هورمونی
۱- سن :‌درصد ابتلا به سرطان سینه با بالا رفتن سن ، افزایش می یابد .
۲- سابقه فامیلی : خانمی که دختر ، خواهر و یا مادرش قبلاً مبتلا به سرطان سینه شده اند بخصوص در سنین پائین ، ریسک بالایی برای مبتلا شدن دارند . اگر چه مطالعات نشان داده است که تنها ۶/۱۳% از افراد مبتلا به سرطان سینه دارای سابقه فامیلی هستند .
۳- تاریخچه هورمونی : هورمونها در طول مدت رشد ، قاعدگی و شیردهی تحت تاثیر بافت غده ای سینه هستند ، اگر چه مقدار هورمون در آغاز یائسگی کاهش می یابد . در نتیجه بافت غده ای سینه حساسیت بیشتری دارد به  carcinagens   در طول   menarch .
زنانی احتمال بالایی برای مبتلا شدن به سرطان سینه را دارند که در سنین پائین قاعده شده اند ( شروع قاعدگی قبل از سن ۱۲ سالگی ) یا دیر یائسه شده اند ( بعد از ۵۲ سالگی ) و یا تولد اولین نوزادشان بعد از ۳۰ سالگی بوده است .
ماموگرافی تشخیصی
ماموگرافی تشخیصی چیست ؟
ماموگرافی تشخیصی یک رادیوگرافی از پستانهابرای رد یا تایید شکایات یا آبنرمالیهای پستان است  که در معاینات فیزیکی یا ماموگرافی معمولی تشخیص داده شده است . ماموگرافی تشخیصی از نظر تعداد نماهای ( view ) گرفته شده با ماموگرافی معمولی متفاوت است از این نظر که تعداد نماها در ماموگرافی تشخیصی بسیار بیشتر از ماموگرافی معمولی است ( در ماموگرافی معمولی فقط دو نما انجام میشود ) . بنابراین ماموگرافی تشخیصی وقت و هزینه بیشتری در بر دارد .
هدف ماموگرافی تشخیصی
هدف تشخیص دقیق سایز ( اندازه ) و موقعیت ( مکان ) آبنرمالیهای پستان و به تصویر کشیدن بافت اطراف توده می باشد .
در بسیاری از موارد ماموگرافی تشخیصی به تشخیص آبنرمالیهای خطرناکی که بسیار شبیه بافت غیر کانسر هستند کمک می کند . وقتی تشخیص بین کانسر و غیر کانسر مقدور نباشد رادیولوژیست توصیه می کند که بیمار ۶ ماه بعد یک ماموگرافی معمولی به عمل آورد . اگر در ماموگرافی تشخیصی به وجود آبنرمالی مشکوک شدیم ممکن است معاینات تکمیلی از پستانها مثل سونوگرافی یا بیوپسی توصیه شود . بیوپسی تنها راه مطمئن برای تشخیص کانسر سینه در زنان است .

چه نماهایی در ماموگرافی تشخیصی گرفته می شود
نماهای معمولی در ماموگرافی تشخیصی شامل نمای کرانیوکودال(CC) ، نمای ابلیک لترال داخلی ( MLO ) و نماهای اضافه مورد نیاز برای موارد خاص . این نماها شامل نمای لترال داخلی LM ( برای هر طرف ) از طرفین به سمت مرکز ریه chest ، و نمای داخلی خارجی ML از مرکز ریه به سمت خارج ریه بزرگنمایی نمای CC ، و دیگر نماهای اختصاصی ماموگرافی مثل نماهای بزرگنمایی شده و کمپرس شده می باشد .
چه آبنرمالیهایی توسط ماموگرافی تشخیصی قابل تشخیص می باشد ؟
ماموگرافی موارد تشخیص متعددی دارد ، دو تا از مهمترین موارد : تشخیص کلیسفیکاسیونها و توده ها Masses می باشد . کلیسفیکاسیونها ذرات معدنی اضافی در بین نسوج پستان هستند که در کلیشه ماموگرافی به صورت ذرات سفید فضاگیر دیده می شوند . دونوع کلسیفیکاسیون وجود دارد :
۱- ماکروکلیسفیکاسیون ، ۲- میکروکلیسفیکاسیون
Mass: تجمعی از گروه سلولها که از بافت اطرافشان سخت تر ( dens ) هستند .
cyst : کیسه ای از مایع است که ممکن است به صورت mass در ماموگرافی دیده شود . ممکن است از سونوگرافی برای تشخیص بین cyst و mass های مایع استفاده کنند .
کلیسیکاسیونها ، توده ها masses ، و دیگر مواردی که ممکن است در ماموگرام دیده شوند ؟
میکروکلیسفیکاسیونها : ذرات خیلی ریز( کمتر از ۵۰/۱ inch یا کسری از میلیمتر ) کلسیم در پستان هستند  . وقتی که تعداد زیادی از میکروکلیسفیکاسیونها در یک ناحیه دیده شوند احتمال یک کانسر کوچک وجود دارد . تقریباً نیمی از کانسرهای تشخیصی داده شده با ماموگرافی به صورت تجمعی از میکروکلیسفیکاسیون ظاهر می شوند . میکروکلیسفیکاسیون ها مهمترین علامت مشترک در کارسینومایin situ مجاری پستان می باشند . ( یک کانسر زود هنگام مجاری پستان ). تقریباً ۹۰% کارسینومای in situ مجاری پستان با میکروکلیسفیکاسیونها همراه هستند . میکروکلیسفیکاسیونها همیشه نشان دهنده یا علامت کانسر نیستند . شکل و اندازه میکروکلیسفیکاسیون ها به رادیولوژیست کمک می کند تا کانسر را تشخیص دهد .
در بعضی از موارد کلیسفیکاسیون ها نشان می دهند که نیازی به بیوپسی وجود ندارد . در عوض ، پزشک ممکن است یک ماموگرافی بعد از ۶ ماه را توصیه کند . در بقیه موارد ، میکروکلیسفیکاسیون ها خیلی مشکوک هستند و بیوپسی توصیه می شود . فقط حداکثر ۱۷% از کلیسفیکاسیون های بیوپسی شده کانسر هستند . رادیولوژیست ممکن است شکل کلیسفیکاسیون ها را به صورت pleomorphic یا polymorphic در ریپورت ماموگرافی گزارش کند .
ماکروکلیسفیکاسیونها :
ذرات سخت کلسیمی هستند که معمولاً با cyst های تغییر شکل یافته یا با نسوج مرده تغییر شکل یافته پستان همراه هستند ، مثل عروق کلسیفیه شده قدیمی . ضایعات کهنه یا تورم ها . ماکروکلیسفیکاسیونها معمولاً غیر کانسری هستند و بیوپسی توصیه نمی شود . ماکروکلیسفیکاسیونها در ۵۰% در زنان بالای ۵۰ سال دیده می شوند .
توده ها masses :
تغییر مهم دیگری که در ماموگرام دیده می شوند ، masses ( توده ها ) هستند که ممکن است با یا بدون کلیسفیکاسیون ها باشند . یک توده یا mass تجمعی از سلولها است که از بافت اطراف خود سخت تر (dense) است . یک کیست ( cyst ) ( تجمع غیر سرطانی از مایع در پستان ) ممکن است به صورت یک توده mass در ماموگرام دیده شود . کیست cyst نه در معاینات فیزیکی به تنهایی و نه در ماموگرافی به تنهایی قابل تشخیص می باشد حتی اگر علائم مشخص کننده cyst وجود داشته باشد . برای اطمینان از اینکه توده cyst است سونوگرافی از پستان و Aspiration با سوزن توصیه می شود . مثل تمام مواردی که همراه با کلیسفیکاسیون هستند یک توده mass ممکن است که به علت موارد کانسری یا غیر کانسری باشد .
بعضی از توده ها ممکن است با ماموگرافی های دوره ای تشخیص داده شوند در حالیکه برای بعضی دیگر از توده ها ممکن است بیوپسی توصیه شود . شکل و اندازه و همچنین شکل لبه های توده ( mass ) به رادیولوژیست برای رد یا تائید کانسر کمک می کند . ماموگرافی های قبل بسیار موثرند و از بیوپسی های غیر ضروری ممانعت به عمل می آورد . بنابراین به همراه داشتن ماموگرافی های قبل توسط بیمار خیلی مهم است به خصوص اگر بیمار بخواهد از متد دیگری از ماموگرافی استفاده کند .
Density :
بافت غده ای پستانها یا سفتی های پستانها به صورت مناطق سفید رنگ در فیلم ماموگرافی دیده می شوند .
عموماً ، زنان جوان پستانهای سفت تری نسبت به زنان مسن تر دارند . در ماموگرافی سفتی های پستان به سختی از میکروکلیسفیکاسیونها و دیگر توده ها قابل تشخیص می باشند ، زیرا آبنرمالهای پستان به صورت مناطق سفید رنگ در ماموگرام دیده می شوند . بعد از یائسگی بافت غده ای پستانها توسط چربی جایگزین می شوند به همین دلیل آبنرمالیها در ماموگرافی به آسانی قابل تشخیص می شوند بنابراین اکثر پزشکان ماموگرافی سالانه رادیوگرافی قبل از سن ۴۰ سالگی توصیه نمی کنند مگر اینکه احتمال کانسر پیشرفته در آنان زیاد باشد . قانوناً مراکز ماموگرافی باید یک گزارش دقیق از ماموگرافی در طی ۳۰ روز از زمان ماموگرافی به بیمار ارائه دهند . این گزارش یک کپی از ریپورت رادیولوژیست نیست ، بلکه یک مدرک جداگانه ای است که به طور واضح وجود آبنرمالی و اطلاعات عمومی درباره آن را توضیح می دهد . خانمی که مستقلاً خودش مراجعه کرده است باید همچنین یک کپی از ریپورت رادیولوژیست را دریافت کند . این نامه همچنین لزوم تصویربرداری های تکمیلی یا بیوپسی را مشخص می کند . خانمها اگر این نامه به دستشان نرسد باید با مرکز ماموگرافی تماس بگیرند .
دیگر آزمایشات یا پروسه ها که ممکن است برای رد یا تائید آبنرمالیهای سینه انجام شود :
ماموگرافی به تنهایی نمی تواند تشخیص دهد که ضایعه آبنرمال کانسر است . اگر چه بعضی از آبنرمالیها ممکن است malignancy باشند. اگر ماموگرافی احتمال خیلی قوی کانسر را بدهد ، تصویربرداری تکمیلی یا بیوپسی توصیه می شود .در بیوپسی پستان ، بافت برداشته شده از پستان در زیر میکروسکوپ آزمایش می شود ، این تنها راه تشخیص قطعی کانسر پستان است . بین ۶۵% تا ۸۰% از بیوپسی ها غیر کانسری هستند .
دیگر آزمایشات تصویربرداری که ممکن است توصیه شوند شامل :
- سونوگرافی : مخصوصاً برای تشخیص cyst ها از توده ها
- MRI پستان : مخصوصاً برای پستانهایی که با عمل زیبایی پرشده اند ( implant ).
- بقیه آزمایشات مثل پزشکی هسته ای یا T – scan .
- داکتوگرافی : یا گرافی از مجاری پستان که گاما galactography خوانده میشود . که ماموگرافی با یک ماده حاجب مخصوص است برای نشان دادن مجاری پستان . داکتوگرافی برای تشخیص علت آبنرمالیهای نوک پستان و تشخیص introductal papilloma بسیار با ارزش است

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  4:54 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

 جسم‌ خارجی‌ در چشم‌ عبارت‌ است‌ از وجود یک‌ تکه‌ کوچک‌ فلز، چوب، سنگ، شن‌، رنگ‌، یا سایر اجسام‌ خارجی‌ در چشم‌. درد، تحریک‌پذیری‌، قرمزی‌ شدید چشم ، احساس‌ ساییده‌ شدن‌ چیزی‌ به‌ چشم هنگام‌ پلک‌ زدن از ‌علایم‌ شایع‌ جسم خارجی هستند.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ،  جسم‌ خارجی‌ معمولاً با چشم‌ غیرمسلح‌ قابل‌ دیدن‌ است‌. البته‌ گاهی‌ جسم‌ خارجی‌ خیلی‌ کوچک‌ است‌ و در زیر پلک‌ گیر می‌افتد، که‌ در این‌ صورت‌ تنها با معاینه‌ چشم ‌پزشکی‌ می‌توان‌ آن‌ را دید.

علل :

وجود باد ، هوای پر از گرد و غبار، داشتن‌ مشاغلی‌ مثل‌ نجاری‌ ، تراشکاری ، آهنگری یا سنگ‌خردکنی‌ که‌ در طی‌ آنها قطعات‌ ریز چوب‌ یا سایر مواد با شتاب‌ زیاد به‌ اطراف‌ پخش‌ می‌شوند، از عوامل افزایش دهنده خطر جسم خارجی چشم هستند. برای پیشگیری‌، اگر شغل‌ یا فعالیت شما از نوعی‌ است‌ که‌ احتمال‌ آسیب‌ به‌ چشم وجود دارد، از وسایل‌ محافظت‌کننده‌ چشم‌ استفاده‌ کنید.
علایم‌ شایع‌
درد، تحریک‌پذیری‌، قرمزی‌ شدید چشم‌
جسم‌ خارجی‌ معمولاً با چشم‌ غیرمسلح‌ قابل‌ دیدن‌ است‌. البته‌ گاهی‌ جسم‌ خارجی‌ خیلی‌ کوچک‌ است‌ و در زیر پلک‌ گیر می‌افتد، که‌ در این‌ صورت‌ تنها با معاینه‌ چشم‌پزشکی‌ می‌توان‌ آن‌ را دید.
احساس‌ ساییده‌ شدن‌ چیزی‌ به‌ چشم‌ هنگام‌ پلک‌ زدن‌
    علل‌
وجود باد
داشتن‌ مشاغلی‌ مثل‌ نجاری‌ یا سنگ‌خردکنی‌ که‌ در طی‌ آنها قطعات‌ ریز چوب‌ یا سایر مواد با شتاب‌ زیاد به‌ اطراف‌ پخش‌ می‌شوند.

عوامل افزایش دهنده خطر
هوای پر از گرد و غبار، شغل ها و فعالیت هایی نظیر نجاری، تراشکاری یا آهنگری که منجر به پخش شدن ذرات ریزی نظیر چوب به داخل هوا می شود. 

 پیشگیری‌
اگر شغل‌ یا تفریح‌ مورد علاقه‌ شما از نوعی‌ است‌ که‌ احتمال‌ آسیب‌ به‌ چشم‌ وجود دارد، از وسایل‌ محافظت‌کننده‌ چشم‌ استفاده‌ کنید.

عواقب‌ موردانتظار
اکثر اجسام‌ خارجی‌ را می‌توان‌ به‌راحتی‌ تحت‌ بی‌حسی‌ موضعی‌ چشم‌ در مطب‌ پزشک‌ یا درمانگاه‌ اورژانس‌ درآورد.

عوارض‌ احتمالی‌
عفونت‌، خصوصاً اگر جسم‌ خارجی‌ به‌طور کامل‌ برداشته‌ نشود.
آسیب‌ شدیدتر و دایمی‌ چشم‌ در اثر نفوذ جسم‌ خارجی‌ به‌ لایه‌های‌ عمقی‌تر چشم‌

قسمتهایی از چشم که ممکن است جسم خارجی وارد آن شود عبارتند از:
* قسمت خارجی چشم
* پشت پلک
* خرده های فلز که با سرعت زیاد به چشم برخورد می کنند می توانند بداخل چشم رفته و در آنجا مستقر شوند .

درمان‌
 
    اصول‌ کلی‌
از کس‌ دیگری‌ بخواهید شمار را به‌ مطب‌ پزشک‌ یا درمانگاه‌ اورژانس‌ برساند. خودتان‌ سعی‌ نکنید رانندگی‌ کنید.
چشم‌ خود را نمالید.
حتی‌الامکان‌ چشم‌ خود را تا زمان‌ معاینه‌ بسته‌ نگاه‌ دارید.
طی‌ معاینه‌ چشم‌ ممکن‌ است‌ روی‌ چشم‌ با یک‌ ماده‌ بی‌خطر (فلورسئین‌) رنگ‌آمیزی‌ گردد تا جسم‌ خارجی‌ بهتر دیده‌ شود. بعد از رنگ‌آمیزی‌، چشم‌ با یک‌ عدسی‌ با درشت‌نمایی‌ بالاتر تحت‌ معاینه‌ قرار می‌گیرد.
روش‌ درآوردن‌ جسم‌ خارجی‌ برحسب‌ اندازه‌ و محل‌ آن‌ در چشم‌ تعیین‌ می‌شود.
پس‌ از درآوردن‌ جسم‌ خارجی‌، یک‌ پوشش‌ روی‌ چشم‌ گذاشته‌ می‌شود تا چشم‌ بسته‌ بماند.
پس‌ از ۲-۱ روز چشم‌ باید مجدداً تحت‌ معاینه‌ قرار گیرد.

اکثر اجسام‌ خارجی‌ را می‌توان‌ به‌راحتی‌ تحت‌ بی‌حسی‌ موضعی‌ چشم در مطب‌ پزشک‌ یا درمانگاه‌ اورژانس‌ درآورد. در صورت وجود جسم خارجی در چشم:

چشم‌ خود را نمالید.
حتی‌الامکان‌ چشم‌ خود را تا زمان‌ معاینه‌ بسته‌ نگاه‌ دارید.
طی‌ معاینه‌ چشم‌ ممکن‌ است‌ روی‌ چشم‌ با یک‌ ماده‌ بی‌خطر (فلورسئین) رنگ‌آمیزی‌ گردد تا جسم‌ خارجی‌ بهتر دیده‌ شود. بعد از رنگ‌آمیزی‌، چشم‌ با یک‌ عدسی‌ با درشت‌نمایی‌ بالاتر تحت‌ معاینه‌ قرار می‌گیرد.
روش‌ در آوردن‌ جسم‌ خارجی‌ برحسب‌ اندازه‌ و محل‌ آن‌ در چشم‌ تعیین‌ می‌شود.
پس‌ از در آوردن‌ جسم‌ خارجی‌، یک‌ پوشش‌ روی‌ چشم‌ گذاشته‌ می‌شود تا چشم‌ بسته‌ بماند.
پس‌ از ۲-۱ روز چشم‌ باید مجدداً تحت‌ معاینه‌ قرار گیرد.
قطره‌ چشمی‌ حاوی‌ آنتی بیوتیک برای‌ پیشگیری‌ از عفونت‌ ، داروهای‌ ضددرد و قطره‌ چشمی‌ بیحس‌کننده از ‌داروهایی است که بکار می‌روند.

داروها
قطره‌ چشمی‌ حاوی‌ آنتی‌بیوتیک‌ برای‌ پیشگیری‌ از عفونت‌.
امکان‌ دارد داروهای‌ ضددرد تجویز شوند.
قطره‌ چشمی‌ بیحس‌کننده‌
 

فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری 
پس‌ از درآوردن‌ جسم‌ خارجی‌ و نهایتاً برداشتن‌ پوشش‌ روی‌ چشم‌، فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری های‌ عادی‌ خود را تدریجاً از سرگیرید.
 

 رژیم‌ غذایی‌
رژیم‌ خاصی‌ توصیه‌ نمی‌شود.
 

درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟
اگر در چشم‌ شما جسم‌ خارجی‌ رفته‌ است‌. این‌ یک‌ اورژانس‌ به‌شمار می‌رود.
اگر یکی‌ از موارد زیر پس‌ از درآوردن‌ جسم‌ خارجی‌ رخ‌ دهد:
ـ درد زیادتر شود و در عرض‌ ۲ روز رفع‌ نشود.
ـ تب‌ به‌وجود آید.
ـ بینایی‌ دچار مشکل‌ شود.

عوارض
عفونت (خصوصاً اگر جسم‌ خارجی‌ به‌طور کامل‌ برداشته‌ نشود) و آسیب‌ شدیدتر و دایمی‌ چشم‌ در اثر نفوذ جسم‌ خارجی‌ به‌ لایه‌های‌ عمقی‌تر چشم‌ از عوارض‌ احتمالی‌ هستند. اگر در چشم‌ جسم‌ خارجی‌ رفته‌ باشد، یک‌ اورژانس‌ به‌شمار می‌رود. اگر پس‌ از درآوردن‌ جسم‌ خارجی ، درد زیادتر شود و در عرض‌ ۲ روز رفع‌ نشود، تب به‌وجود آید و یا بینایی‌ دچار مشکل‌ شود، بیمار باید مجددا به پزشک مراجعه نماید.

برای خارج کردن جسم خارجی از چشم چه باید کرد ؟
وارد شدن جسم خارجی به چشم به خودی خود ممکن است به چشم آسیب بزند. و ممکن است تلاش شما برای خارج کردن آن این آسیب را بیشتر می کند.

جسم وارد شده ممکن است در قرنیه یا ملتحمه فرو رفته یا بچسبد و ایجاد ناراحتی ،‌ اشگریزش و ترس از نور بکند . در این موارد هرگز نباید چشم را دستکاری کرد یا شست زیرا ممکن است بدتر بشود . تنها باید چشم را بآرامی معاینه کرد و محل چسبیدن جسم خارجی را پیدا نمود . اگر در پلک بالا یا پائین و یا در بن بستهای چشم باشد بعد از ملاحظه آن با پنبه یا پنس تمیز میتوان آنرا خارج کرد .
اگر جسم خارجی یک‌ تکه‌ کوچک‌ فلز، چوب، سنگ، شن‌، رنگ‌، یا سایر اجسام‌ خارجی‌ نوک تیز است حتما به پزشک مراجعه کنید .  اما برای خارج کردن گرد و غبار، مژه یا سایر اشیای کوچک از چشم‌تان بدون اینکه به خودتان آسیب بزنید، به این توصیه‌ها توجه کنید:

۱- دست‌های‌تان را به طور کامل بشویید و چشم‌تان را در محلی با نور کافی معاینه کنید. به بالا و پایین و طرفین نگاه کنید، و سعی کنید جسم خارجی درون چشم‌تان را پیدا کنید.
 ۲- چشم‌تان را نمالید.
 ۳- اگر جسم را پیدا نمی‌کنید، به آرامی پوست زیر چشم را پایین بکشید و زیر پلک پایین را بررسی کنید. همچنین به آرامی پلک بالا را بگیرید و بالا بکشید و زیر آن را هم جستجو کنید.
 ۴- هنگامی که جسم وارد شده به چشم را پیدا کردید، سعی کنید به آرامی چشم‌ یا پلک را با آب بشویید.
۵- اگر نمی‌توانید به آسانی جسم خارجی را از چشم خارج کنید یا به نظر می‌رسد که آن جسم از قبل به چشم آسیب زده است، فورا به پزشک مراجعه کنید

برای در آوردن اجسام خارجی از چشم به نکات زیر توجه کنید:

۱- صورت را داخل یک ظرف آب برده و پلک را باز و بسته نمایید.
۲- با استفاده از یک دستمال یا دستمال کاغذی اجسامی که در داخل چشم رفته را بیرون آورید

توجه:
* اگر جسم خارجی , بالا تر قرار گرفته , پلک را بالا آورده و به فرد بگویید که به پایید نگاه کند
* هیچگاه برای بیرون آوردن جسم خارجی از سوزن استفاده نکنید
* هیچگاه سعی به در آوردن اجسام خارجی که در مرکز قرنیه گرفته اند نکنید زیرا با اینکار سبب خراشیدگی قرنیه و آسیب جدی به چشم می شوید
* در آوردن خرده های فلز که با سرعت به چشم برخورد می کنند را فقط به عهده چشم پزشک بسپارید.

دستکاری بیجا ممکن است باعث کوری شود بنابراین هر چه زودتر باید به پزشک یا بیمارستان مراجعه کرد تا خسارت وارده زیادتر نگردد .

برای دیدن اجسام خارجی به مریض میگویند بالا یا پائین نگاه کند ، پلک را پائین کشیده و بن بستهای پائین را بررسی می کنیم و با برگرداندن پلک بالائی اگر بیمار به پائین نگاه کند قسمتهای بالای کره چشم و پشت پلک نمایان و بررسی میشود .

هرگز برای خارج کردن اجسام خارجی از چاقو ، چوب کبریت و خلال دندان نباید استفاده کرد بلکه با یک پنس نرم و تمیز یا پیچیدن یک پنبه بدور چوب کبریت و مرطوب کردن آن جسم را خارج میسازند سپس با قطره های مختلف چشم را ضدغفونی میکنند ( با محلول اسید بوریک ، سیانور مرکور رقیق ، آرژیرل و محلولهای آنتی بیوتیکی و غیره ) در صورت عدم توفیق باید به چشم پزشک مراجعه کرد تا با عکس برداری و سایر وسائل تخصصی جسم خارجی را بیرون آورد .

در هر حال جزئی بی احتیاطی سبب کاهش دید ، کوری و یا چرک کردن کره ی چشم میشود .

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  4:54 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها