0

مطالب علمی - پزشکی

 
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

ژن سکته مغزی کشف شد .

پزشکان هلندی و آلمانی موفق  به کشف آنزیمی  شده اند که مسئول مرگ سلول های عصبی پس از سکته مغزی است. 
   
 
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ،  این آنزیم که ‘NOX4 ‘ نام دارد پراکسید هیدروژن تولید می کند که یک مولکول سوزاننده است و در مواد پاک کننده استفاده می شود. جلوگیری از فعالیت NOX4 توسط یک داروی آزمایشی جدید در موش های مبتلا به سکته مغزی بطور چشمگیری آسیب مغزی را در آنها کاهش داده و عملکرد مغزی آنها را زمانی که ساعتها از بروز سکته گذشته باشد، حفظ می کند.
از سوی دیگر دانشمندان آلمانی همکار در این پروژه نیز که از سال ۲۰۰۸ در زمینه سکته مغزی فعالیت دارند، می گویند سکته ایسکمی دومین عامل مهم مرگ در سراسر جهان است.
امروزه فقط یک درمان تایید شده برای سکته وجود دارد. تاثیر این درمان متوسط است و از همه مهمتر فقط می توان از آن در ۱۰ درصد بیماران استفاده کرد و در ۹۰ درصد موارد استفاده نمی شود.
از این رو نیاز پزشکی زیادی به درمان های مطلوب تری برای سکته وجود دارد.

یک سازوکار برای این درمان ‘استرس اکسیداتیو’ است. با این حال رویکردهای استفاده از آنتی اکسیدان ها در آزمایش های بالینی سکته مغزی کارایی نداشته است.
مطالعات دانشمندان هلندی و آلمانی با جلوگیری از منبع مرتبط پراکسید هیدروژن و پیشگیری از شکل گیری آن راهکار کاملا بدیعی برای این شیوه درمانی ارائه می کند.
محققان می گویند با توجه به اینکه حذف ژن NOX4 در موش ها هیچ مورد غیر طبیعی ایجاد نمی کند، ازاین رو انتظار نمی رود داروهای بازدارنده NOX4 در آینده عوارض جانبی آشکاری داشته باشد.
محققان با بررسی موش ها دریافتند NOX4 آنزیمی است که کار اصلی آن نابودی سلول های عصبی پس از سکته مغزی است.

از این رو بازداری NOX4 در حال حاضر راهبرد درمانی جدید و امیدوار کننده ای برای سکته مغزی محسوب می شود که غالبا باعث ناتوانی یا مرگ در انسان می شود.
یافته های این دانشمندان می تواند در سایر بیماریهایی که پراکسید هیدروژن و یا دیگر رادیکال های اکسیژن مرتبط در آنها نقش دارد و یا در بیماری هایی که درمانهای آنتی آکسیدانی و یا ویتامینی با شکست مواجه می شود، کاربرد داشته باشد.
اکنون بازدارندگی منبع پراکسید هیدروژن و یا رادیکال های اکسیژن می تواند راهکاری باشد که مدتها محققان در پی یافتن آن برای درمان سکته قلبی، نارسایی قلبی، سرطان و دیگر اشکال نابودی سلول عصبی مانند آنچه که در پارکینسون و آلزایمر روی می دهد، بوده اند. 

نتایج این تحقیقات در شماره هفته آینده نشریه PLoS Biology منتشر خواهد شد.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  5:58 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

 کما چیست؟
کما حالتی از ناهشیاری است که طی آن فرد با دردناک‌ترین محرک‌های فیزیکی هم به هوش نیاید و به همان حالت تا مدتی پایدار بماند. کما، یک مریضی نیست، بلکه علامتی از یک مریضی یا واکنشی به یک حادثه است که برای بدن فرد اتفاق افتاده است؛ مثل یک ضربه شدید و سخت به سر که باعث ایجاد شوک عصبی و کما می‌شود.

 

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ،  اکثر کماهایی که به این دلیل ایجاد می‌شود، بیشتر از ۴ هفته طول نمی‌کشد. بعضی از کسانی که به کما می‌روند، پس از این مدت به سمت زندگی نباتی پیش می‌روند. زندگی نباتی یعنی فرد نفس می‌کشد، فشار خون نرمال دارد و حتی دستگاه گوارش آن‌ها درست کار می‌کند، بدون آنکه بدن بیمار نسبت به این کار‌ها آگاهی داشته باشد. زندگی نباتی ممکن است سال‌ها و حتی دهه های متمادی طول بکشد.

مهم‌ترین علامت مشخصه کما، ناتوانی در هوشیار شدن است یعنی خود فرد نمی تواند توسط محرکها هوشیاری‌اش را به‌دست آورد. البته علامتهای دیگری هم وجود دارند که از میان آنها می‌توان به نبود خود آگاهی، فقدان چرخه خواب و بیداری، نداشتن حرکت هدفمند و نداشتن کنترل بر روی تنفس اشاره کرد.

چه عواملی باعث کما می شوند؟
کما می تواند به دلایل مختلفی روی دهد. بیشترین علت آن هم صدماتی است که بر اثر ضربه و جراحت به سر صورت می گیرد. اما مصرف زیاد الکل(مسمومیت الکلی)، دیابت، مورفین و خون‌ریزی زیاد هم می‌تواند فرد را به کما ببرد. در مواردی خونریزی یا تورم بافت مغزآن‌قدر شدید است که حتما باید به نوعی فشار را از روی مغز برداشت.

در حالت کما چه اتفاقی می‌افتد؟
اعتقاد عمده ای که در بین مردم وجود دارد، این است که شخص در خواب بسیار عمیقی فرو رفته است. این عقیده به طور کامل درست نیست. البته ممکن است در بعضی از موارد این چنین باشد اما نه در همه موارد.
این جا بدنیست بدانید که درجه‌های کما توسط هوشیاری شخص بیمار نسبت به محرکهای خارجی، تعیین می شود. در بسیاری از مواردی که اشخاص در حالت کما به سر می‌برند، بیمار دریافت‌هایی از محیط نیز خواهد داشت و این حالت با توجه به بهبودی شخص بیمار زیاد تر هم می شود. مثلا ممکن است، حرکتهای جزئی از خود بروز دهد یا نسبت به صداها یا محرک‌ها پاسخ دهد. در بعضی موارد نیز ممکن است شخص به کما رفته عکس العمل‌های شخص هوشیار را از خود بروز دهد. مثلا در بعضی بیمار‌ها باید حتما این مراقبت به عمل آید که او نتواند سرم یا لوله های دیگر متصل به خودش را از جا در بیاورد که در نهایت به مرگش منجر بشود. همه این موارد باعث می شود تا درجات کما در افراد متفاوت باشد.

بیرون آمدن از کما
حالتی که شخص شروع به بیرون آمدن از حالت کما می کند، هنگامی است که او شروع به پاسخ دادن به محرک‌های خارجی می‌کند. هرچند به‌دست آوردن کامل هوشیاری، یعنی دو مرحله واکنش نشان دادن و تشخیص فکر،باید در او پدیدار شود تا بشودگفت که او از کما بیرون آمده است. زیرا وجود هر دوی این موارد در هوشیاری کامل، اجتناب ناپذیر است. حتی در بعضی موارد پس از به هوش آمدن بیمار باز آموزی و به خاطر آوردن بسیاری از چیزها از جمله حرف زدن و به خاطر آوردن خود شخص، ممکن است لازم باشد.

آمار
هر ۱۰ دقیقه یک نفر بر اثر آسیب سر به حالت کما می‌رود. بد نیست بدانید آسیب‌های وارد به سر اولین علت به کما رفتن، مرگ و یا معلولیت افراد ۱ تا ۴۴ سال محسوب می‌شود. بین ۵ تا ۱۰ درصد از کسانی که به کما می روند، قادر به باز گردان حالت هوشیاری خود نیستند و در نهایت به زندگی نباتی که تنها علائم حیات در آنها وجود خواهد داشت، منجر می‌شوند. بسیاری از مردم فکر می‌کنند که این حالت همچنان کما نامیده می شود اما به این حالت مرگ مغزی گفته می‌شود.

تفاوتهای مرگ مغزی و کما
وضعیت کما با مرگ مغزی بسیار متفاوت است به گونه ای که فردی که به کما رفته، می‌تواند دوباره به زندگی عادی خود بازگردد؛ البته این وضعیت را باید متخصصان مغز و اعصاب تایید کنند. به طوری که اگر مغز هنوز زنده باشد، فرد دچار کما شده و احتمال برگشت آن حتی بعد از مدت طولانی و گذشت چندین سال هم وجود دارد. زیرا بیمار خودش به صورت طبیعی نفس می کشد و فقط مغز برای مدتی هوشیاری ندارد اما عمق مغز زنده است.
در مرگ مغزی، فرد به صورت طبیعی نفس نمی کشد و تنفس خود را از طریق دستگاه انجام می دهد که با قطع کردن دستگاه، می میرد بنابراین زنده ماندن نباتی فرد دچار مرگ مغزی، به دستگاه وابسته است چون تنفس وابسته به مغز است. اما قلب با مغز تفاوت دارد.
اگر مغز فردی بمیرد، قلب فعالیت دارد، البته به شرطی که اکسیژن از طریق دستگاه به فرد برسد و در صورت قطع دستگاه فردمی میرد، اما بازهم با وجود دستگاه هم بازنمی توان مدت زیادی چنین افرادی را زنده نگه داشت.

مرگ مغزی

در مرگ مغزی، خونرسانی به مغز متوقف شده، اکسیژن رسانی به آن انجام نمی گیرد.مغز تمام کارکرد خود را از دست می دهد و دچار تخریب غیر قابل برگشت می گردد. اگرچه پس از مرگ مغزی اعضای دیگر از جمله قلب، کبد و کلیه ها هنوز دارای عملکرد هستند، بتدریج در طی چند روز آینده، از کار خواهند افتاد.

بیمار مرگ مغزی، صحبت نمی کند، نمی بیند، به هیچ یک از تحریکات خارجی پاسخی نمی دهد و بدون استفاده از دستگاه تنفس مصنوعی قادر به تنفس نخواهد بود.

علل شایع مرگ مغزی کدامند؟

تصادفات رانندگی، وارد آمدن ضربه شدید به سر، سقوط از ارتفاع، غرق شدن در آب، مسمومیت ها، خونریزی های داخلی مغز و همچنین سکته مغزی.

مرگ مغزی چگونه رخ میدهد؟

هر گونه آسیب شدید به مغز می تواند منجر به تورم بافتی  شود. از آنجاییکه مغز در یک فضای بسته (استخوان جمجمه) قرار دارد و جایی برای این افزایش حجم وجود ندارد، بر بخش های پایین تر مغز (ساقه مغز) فشار آورده، مانع جریان گردش خون به قسمت های بالا یی می گردد و بیش از پیش مانع اکسیژن رسانی میشود.

این فرایند ممکن است چند دقیقه یا چند روز بدرازا بکشد. قلب به کمک دستگاه تنفس مصنوعی به فعالیت ادامه داده، به اعضای دیگر  اکسیژن می رساند، در حالیکه بافت مغز و ساقه مغز که وظیفه کنترل تنفس و ضربان قلب را بر عهده دارند از این ماده حیاتی(اکسیژن) محروم مانده، دچار مرگ می شوند.

چرا در مرگ مغزی، بیمار تا مدتی دارای ضربان قلب و تنفس  می باشد؟

قلب تا زمانی که دارای اکسیژن رسانی باشد، به ضربان خود ادامه میدهد. در بیمار مرگ مغزی، دستگاه تنفس مصنوعی ( ونتیلاتور ) اکسیژن لازم را برای ضربان قلب فراهم خواهد کرد و به محض جدا کردن دستگاه از بیمار قلب هم از کار خواهد افتاد.

کما چیست؟ آیا همان مرگ مغزی است؟

کما در واقع یک نوع اختلال در کارکرد مغز است که شخص دچار کاهش شدید سطح هوشیاری میگردد و به هیچ یک از تحریکات پیرامونش، پاسخ نمیدهد.

در کما شانس بهبودی برای برخی بیماران وجود دارد، در صورتیکه در مرگ مغزی بهبودی بیمار غیر ممکن  و مرگ وی ظرف چند روز  حتمی  است.

زندگی نباتی چیست و چه فرقی با مرگ مغزی دارد؟

زندگی نباتی، با مرگ مغزی کاملا متفاوت است.

این وضعیت تقریبا همیشه در پی کما رخ می دهد. با اینکه شخص بیدار بنظر می رسد ( چشمانش باز است ) و  دارای یک سری حرکات غیر ارادی اعضای خویش است، هیچ عملکرد ذهنی و شناختی ندارد.

این ها در واقع بیمارانی هستند که بدنبال آسیب شدید مغزی، برای سالهای متمادی زنده می مانند و به نظر هوشیارند، بدون اینکه بتوانند با محیط اطراف خود ارتباطی برقرار کنند.

آیا از ظاهر فرد بیمار میتوان فهمید که او دچار مرگ مغزی شده است؟

خیر، فردی که دچار مرگ مغزی شده، مانند کسی است که در خوابی عمیقی فرو رفته است. ریه هایش به کمک دستگاه تنفس مصنوعی ( ونتیلاتور ) از هوا پر می شوند، قلبش به سبب اکسیژن رسانی دارای ضربان است و حتی پوست او گرم و برنگ صورتی می باشد.

آیا بیمار بدنبال مرگ مغزی درد را احساس می کند؟

خیر. پس از وقوع مرگ مغزی،  در انسان هیچگونه احساس درد و اندوهی وجود نخواهد داشت.

آیا مواردی از مرگ مغزی بوده است که بهبود یافته باشند؟

خیر، امکان بهبودی و بازگشت بیمار مرگ مغزی به هیچ عنوان وجود ندارد.

مواردی که شنیده اید فرد دچار مرگ مغزی شده و سپس بهبود یافته است، در واقع مرگ مغزی نبوده است.

این بیماران در کمای عمیق بوده ولی نزدیکان آنها و یا حتی گاهی برخی از پزشکان و پرستارانی که درباره تفاوت مرگ مغزی و کما اطلاعات کافی ندارند چنین برداشت نادرستی کرده اند.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  5:58 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

 امیدواری به امکان ارتباط با بیمارانی که زندگی نباتی دارند .
پژوهشگران علوم پزشکی می گویند بیمارانی که پس از آسیب مغزی در وضعیت زندگی نباتی بسر می برند، به زودی قادر به سخن گفتن و حرکت کردن با کمک صندلی چرخدار خود خواهند بود. 

 

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از تلگراف ،  ‘آدریان اون’ از دانشگاه کمبریج اثبات کرده است برخی قربانیانی که هیچ نشانه ای ظاهری از سطح آگاهی و هوشیاری ندارند نه تنها می توانند صحبت های اطرافیانشان را بفهمند بلکه می توانند به سووالات ساده نیز پاسخ بگویند.
اکنون این محقق معتقد است این پیشرفت بدیع، آنها را قادر می سازد با استفاده ‘ترکیب گر صدا’ ارتباط برقرار کنند و حتی با کمک یک صندلی چرخدار موتوردار حرکت کنند.
محققان با استفاده از تصویربرداری fmri مغز نشان دادند یک بیمار توانست به سوالات پاسخ بله یا خیر بدهد.
آنها یک گام فراتر رفته و نشان دادند می توان واکنش مشابهی را با استفاده از ماشین ارزانتر و کوچکتر الکتروآنسفالوگرافی که فعالیت الکتریکی مغزی را اندازه می گیرد، ایجاد کرد.
این به آن معناست که می توان با هزینه ۳۰ هزار پوندی به افکار افرادی که در کما فرو رفته اند راه یافت. استفان هاوکینگ فیزیکدان معلول و برجسته معاصر در حال حاضر برای ارتباط با اطرافیان خود از این دستگاه استفاده می کند.
با این حال بیماران به جای استفاده از گونه و یا پلک از فعالیت بخش های مختلف مغز برای ارتباط استفاده خواهند کرد.
پژوهشگران معتقدند این ابزار ارتباطی جدید طی ۱۰ سال آینده در دسترس بیمارستانها قرار خواهد گرفت.
‘اون’ می گوید هرگز گمان نمی کردم که طی تنها چند سال بتوان با بیمارانی که در وضعیت زندگی نباتی بسر می برند ارتباط برقرار کنیم.
یافته های این دانشمندان حاکی از آن است که از هر پنج بیماری که در زندگی نباتی قرار دارد یک نفر می تواند ارتباط برقرار کند. این یافته سوالاتی را در مورد زمان خاموش کردن دستگاههای کمک به حیات این بیماران مطرح می کند.
بطور معمول پزشکان، این بیماران را به امید اینکه روزی هوشیاری خود را دوباره به دست آورند، با کمک دستگاه زنده نگه می دارند.

زندگی نباتی یعنی فرد نفس می‌کشد، فشار خون نرمال دارد و حتی دستگاه گوارش آن‌ها درست کار می‌کند، بدون آنکه بدن بیمار نسبت به این کار‌ها آگاهی داشته باشد. زندگی نباتی ممکن است سال‌ها و حتی دهه های متمادی طول بکشد.

زندگی نباتی، مساوی با مرگ مغزی نیست. این وضعیت تقریبا همیشه در پی کما رخ می دهد. با اینکه شخص بیدار بنظر می رسد( چشمانش بازاست ) و  دارای یک سری حرکات غیر ارادی اعضای خویش است، هیچ عملکرد ذهنی و شناختی ندارد.

در واقع بیمارانی هستند که بدنبال آسیب شدید مغزی، برای سالهای متمادی زنده می مانند و به نظرهوشیارند، بدون اینکه بتوانند با محیط اطراف خود ارتباطی برقرار کنند.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  5:59 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

 پژوهشگران می گویند نتایج جدیدترین تحقیقات   نشان می‌دهد هورمون اکسی توسین ( oxytocin )  که به نام هورمون عشق معرف است می‌تواند به افراد خجالتی در کنار گذاشتن این حس منفی کمک کند.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ،   دانشمندان پیش از این دریافته بودند که هورمون “اکسی توسین” که بر رفتار هایی مانند اعتماد، همدلی و سخاوت تاثیر می گذارد، بر رفتارهای متضاد آن مانند حسادت و تکبر نیز تاثیر دارد.  

احساس خجالت تاثیر منفی زیادی روی مناسبات اجتماعی انسان‌ها می‌گذارد، اما دانشمندان معتقدند استفاده از هورمون اکسیتوسین می‌تواند در برطرف کردن این حالت و افزایش علاقه به ارتباط و گفتگو با دیگران کمک کند. هم‌چنین این هورمون می‌تواند به افرای که از کمبود‌های عاطفی شدید رنج می‌برند و علائمی مشابه با اوتیسم پیدا می‌کنند نیز کمک کننده باشد.
در حقیقت دانشمندان به دنبال فهمیدن این موضوع بودند که آیا این هورمون که به طور طبیعی در بدن تولید می‌شود می‌توانند میزان ارتباط ما با دیگران را افزایش دهد و ما را اجتماعی‌تر کند یا خیر.
آن‌ها مطالعه‌ای را روی ۲۷ نفر انجام داده و برای تعدادی از آن‌ها این هورمون را تجویز کردند که از طریق اسپری‌های بینی وارد بدن می‌شد.
انجام این مطالعه نشان داد هورمون اکسیتوسین میزان علاقه و حس دلسوزی انسان‌ها نسبت به یکدیگر را افزایش می‌دهد و هم‌چنین علاقه انسان‌ها به داشتن ارتباطات اجتماعی را ارتقاء می‌بخشد.
پروفسور جنیفر بارتز از مدرسه پزشکی مونت سینای در این باره گفت: ما از قبل هم می‌دانستیم اکسیتوسین میزان درک و فهم انسان‌ها از یکدیگر را افزایش می‌دهد. این هورمون خصوصا در مورد افرادی که ارتباطات اجتماعی کافی ندارند تاثیر زیادی از خود نشان داد.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  5:59 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

سازمان بهداشت جهانی ( World Health Organization)  اعلام کرد: ۱۷ میلیون نفر سالانه بر اثر بیماری‌های قلبی جان خود را از دست می‌دهند.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از بی بی سی  ،    با فرا رسیدن روز جهانی قلب بسیاری از پزشکان با یادآوری اینکه سکته‌های قلبی و مغزی از شدیدترین و خطرناکترین بیماری‌هایی است که سلامت انسان را با خطر مواجه می‌سازند، نسبت به افزایش سکته‌های قلبی هشدار و توجه بیشتر به این مقوله را خواستار شدند.

سازمانی جهانی بهداشت در راستای کاهش آمار سکته‌های قلبی توصیه‌های بسیاری از جمله تبعیت از نظام تغذیه‌ای بهداشتی، انجام ورزش‌های بدنی منظم، پرهیز از سیگار کشیدن و کنترل فشار قند خون را برای کاهش عوارض قلبی پیشنهاد می‌کند.

این گزارش با بیان اینکه ۱۷ میلیون نفر سالانه بر اثر بیماری‌های قلب جان خود را از دست می‌دهند، افزود: شمار قابل توجه قربانیان به حدی است که سازمان جهانی مجبور شد جشن گرامیداشت روز جهانی قلب را تحت شعار “سلامتی در محل کار ” برگزار کند تا بدین وسیله کارکنان را به رعایت برخی اقدامات در محل کار که در پیشگیری از بیماری‌های قلب موثرند ترغیب کند.

سازمان جهانی بهداشت دولت‌ها و کارفرمایان را به اتخاذ تدابیری برای کاهش آمار سکته‌های قلبی و مغزی دعوت کرد. بیشترین آمار ابتلا به بیماری‌های قلبی و مرگ و میرهای ناشی از آن در کشورهای فقیر و با در آمد اندک روی می‌دهد.

این گزارش‌ حاکی است که سازمان جهانی بهداشت در سالروز جهانی قلب توصیه‌های بسیاری از جمله تبعیت از نظام تغذیه‌ای بهداشتی، انجام ورزش‌های بدنی منظم، پرهیز از سیگار کشیدن و کنترل فشار قند خون را برای کاهش عوارض قلبی پیشنهاد می‌کند.

دانشمندان علوم پزشکی دانشگاه کاردیف انگلیس، در جریان تحقیقات ۲۵ ساله خود که بر روی ۲۵۰۰ نفر صورت گرفت متوجه شدند که افرادی که در سنین میانسالی قرار دارند بهتر است روزانه از یک قرص آسپرین استفاده کنند تا بدین وسیله احتمال بروز حملات قلبی ـ مغزی در این افراد به حداقل برسد. یکی از پزشکان برجسته این گروه تحقیقاتی در خصوص مصرف این قرص‌ها هشدار داد که مصرف‌کنندگان این نوع قرصها باید در مصرف آنها به شدت مراقب باشند.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  5:59 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

 

گفتگو با دکتر حسین‌ ابراهیمی‌مقدم، روان‌شناس
ما ایرانی‌ها البته هزاران خصوصیت خوب و نیکو داریم اما در کنار این خصوصیات خوب گاهی نیز به ویژگی‌هایی برمی‌خوریم که چندان خوشایند نیستند. واقعیت این است که برخی از ما در خانه، محیط کار و یا مدرسه عادت می‌کنیم که دیگران را تحقیر کنیم، به‌طور مثال برای دیگران اسم بگذاریم یا با طعنه و کنایه به آنها نیش و زخم‌زبان بزنیم. این موضوع را با دکتر ابراهیمی‌مقدم، روان‌شناس مطرح کردم و ایشان از زاویه‌‌ای دیگر به این موضوع نگاه کردند. شما هم همراه ما باشید.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از salamat.com  ،   یکی از شایع‌ترین انواع تحقیر، اسم گذاشتن روی این و آن است. شاید جالب نباشد بگویم اما خیلی اوقات می‌بینیم که والدین برای تنبیه یا تربیت فرزندشان ازکلمات احمق، تنبل و امثال آن استفاده می‌کنند.

به نظر شما چنین رفتاری چه تبعاتی به همراه خواهد داشت؟
به نکته مهمی اشاره کردید. اگر کودکان را با اسم گذاشتن تحقیرکنیم آنها باور می‌کنند که دارای این صفات و خصوصیات هستند. در نتیجه به علت آسیبی که به کار بردن این نام‌های منفی به شخصیت بچه‌ها وارد می‌کند عزت نفس آنها از دست می‌رود و گاهی ممکن است از حضور در جمع و ارتباط با دیگران و معاشرت دوری کنند.

تحقیر کردن در کودکی دردسرسازتر است یا بزرگسالی؟
تحقیر کردن در هر سنی مشکل‌ساز است اما در کودکان می‌تواند تاثیرگذارتر باشد زیرا قدرت تاثیر کلمات در زندگی کودکان بیشتر است. هر واژه و جمله‌ای که به کودکان گفته شود به همراه خود پیام مهمی درباره کودک و رابطه او با دنیای خویش دارد. این پیام‌ها تبدیل به یک باور می‌شوند و در تجربیات آینده و بزرگسالی برای او دردسرساز می‌شوند.متاسفانه کودکان به آن حد از توانایی نرسیده‌اند تا مطالبی را که به ذهن‌شان وارد می‌شود، جداسازی کنند و مانع بعضی از آنها شوند.

دیدگاه یک فرزند خردسال نسبت به پدر و مادر این است که آنها عقل کل هستند و همه چیز را می‌دانند و سخنانشان مثل یک قانون است. بهداشت روانی در کودک و بزرگسال بر چند اصل استوار است و نخستین اصل آن احترام به شخصیت خود و دیگران است. افرادی که خود یا دیگران را با الفاظ و کلمات و یا صفات ناخوشایند خطاب می‌کنند به تدریج از سلامت روان فاصله می‌گیرند. تکرار این کار از سوی والدین موجب مخدوش شدن عزت‌نفس کودک می‌شود.

که نتیجه‌اش چه می‌شود؟
خب، اگر عزت‌نفس داشته باشیم برای برخورد با مشکلاتی که در زندگی خصوصی و در کار و شغل‌مان بروز می‌کند آمادگی بیشتری داریم. به تعبیری می‌توانیم در پی هر شکست و سقوط روی پایمان بایستیم و نیروی بیشتری برای از نو شروع کردن خواهیم داشت.

در مقابل هر چه عزت‌نفس ما کمتر باشد میل و امید و آرزویمان دچار نقصان می‌شود و احتمال موفقیت‌مان کاهش می‌یابد.هر چه عزت‌نفس ما بیشتر باشد، با اشخاص روابط سالم‌تری برقرار می‌کنیم. دلیل آن هم این مطلب است که همانند‌ها یکدیگر را جذب می‌کنند و سالم‌ها به هم می‌رسند لذا اگر دوستی دارید که مدام درپی تحقیر دیگران یا خود شماست. می‌توانید هم به عزت‌نفس خودتان شک کنید و هم به انتخاب‌تان!

افراد با عزت‌نفس بالا و پایین چه‌طور دوستانشان را انتخاب می‌کنند؟
ما اصولا مایل به برقراری ارتباط با کسانی هستیم که عزت‌نفس بیشتری دارند و برای خود ارزش قایل هستند و به همین ترتیب اگر برای خودمان ارزش قایل شویم و اجازه ندهیم که دیگران ارزش و اعتبار ما را خدشه‌دار سازند بیشتر احتمال دارد که افراد باعزت نفس بالا را به دور خود جمع کنیم و برعکس اگر برای خودمان ارزشی قایل نباشیم و اجازه دهیم که به راحتی مورد تحقیر و سرزنش دیگران قرار بگیریم و یا خدای ناکرده الفاظ و کلمات و صفات نازیبا در مورد ما به کار برده شود به تدریج شاهد خواهیم بود که اطرافیان و دوستان ما نیز از زمره کسانی هستند که در تحقیر خود و دیگران مهارت دارند!
و به‌عنوان حرف آخر، لطفا درباره عزت‌نفس و رابطه آن با احترام به دیگران هم بفرمایید.
هرچه عزت‌نفس ما سالم‌تر باشد به دیگران احترام بیشتری می‌گذاریم و با آنها برخورد بهتر و منصفانه‌تری می‌کنیم زیرا آنها را تهدیدی علیه خود در نظر نمی‌گیریم. از این گذشته احترام گذاشتن به خود مقدمه و شرط لازم احترام گذاشتن به دیگران است. در نظر داشته باشید که با داشتن عزت‌نفس خوب و سالم بدخواه دیگران نمی‌شویم، از بی‌اعتنایی دیگران نمی‌ترسیم و نگران تحقیر و خیانت نمی‌شویم.

کوتاه سخن اینکه اشخاصی که به احساس خود ارزشمندی رسیده‌اند بامهربانی، سخاوت و تعاون اجتماعی بیشتری با دیگران برخورد می‌کنند. البته داشتن احساس خوب از خویشتن شرط لازم برای رسیدن به حال خوب است اما شرط کافی نیست. عزت‌نفس جایگزین دانش و مهارتی که شخص برای عمل کردن در دنیا برای رسیدن به موفقیت به آن نیاز دارد نیست اما احتمالا می‌تواند به یاد گرفتن این دانش و مهارت کمک کند.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  5:59 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

متخصصین رشته  روانپزشکی   به والدین هشدار دادند که واژه های خود را هنگام صحبت کردن به دقت انتخاب کنند چون نتیجه یک پژوهش جدید نشان می دهد که کودکان خردسال در حدود سن ۴ سالگی طعنه ها و کنایه ها را می توانند درک کنند.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ،  در حالی که مطالعات پیشین نشان داده است: کودکان تا قبل از ده سالگی ممکن است مفهوم کنایه را متوجه نشوند اما این پژوهش جدید که به تازگی صورت گرفته حاکیست: در بسیاری از کودکان قبل از رسیدن به مقطع ابتدایی دانش زبان غیرلفظی به طور کافی رشد پیدا می کند.

این پژوهش هم چنین نشان می دهد: بسیاری از کودکان خردسال کاربران مطمئن کنایه ها هستند به طوری که گاهی اوقات والدین خود را واقعا شگفت زده و متعجب می کنند.

برای این این پژوهش، محققان وارد ۳۹ خانواده شدند که هر کدام دو فرزند خردسال داشتند و نحوه تعامل والدین را با فرزندانشان بررسی کردند.

محققان متوجه شدند: وقتی والدین از انواع مختلف گفتارهای غیرلفظی استفاده می کنند، این کودکان حداقل یکی از نشانه های کنایه دار در این گفت و گوها را درک می کنند.

استفان الکساندر محقق دانشگاه مونترال در کانادا نتایج این تحقیق را در مجله انگلیسی «روانشناسی رشد» منتشر کرده است.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  5:59 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

طی یک عمل جراحی بر روی مغز یک زن مغز با استفاده از جریان الکتریسته برای مهار برخی عادات خاص از قبیل کنترل احساس گرسنگی استفاده شد . پژوهشگران می گویند  این روش برای کاهش وزن  در افراد چاق موثر است .

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از بی بی سی  ،   این زن بالاخره عمل جراحی مغز را به عنوان راه نهایی برای کاهش وزن خود پیش گرفت و به این منظور در ماه مارس سال ۲۰۰۹ تحت عمل جراحی پیچیده مغز قرار گرفت. پیش از او تنها یک نفر این شیوه را به کار گرفته بود.

در این روش درمانی از جریان الکتریسته برای مهار برخی عادات خاص از قبیل کنترل احساس گرسنگی استفاده می‌شود.

دکتر بیلز می‌گوید: این شیوه را نمی‌توان در مورد افراد دارای وزن زیاد به کار برد. در مجموع باید به یاد داشت که چاقی ۲۰ سال از عمر فرد را کاهش می‌دهد. این بیماری با بیماری‌های دیگری نیز مرتبط است.

پیش از این «کرول پوبه» برای کاهش وزن خود به روش‌های متعددی متوسل شد که هیچ یک با موفقیت همراه نبود.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  5:59 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

فقر حرکتی و غذایی بسترساز ابتلا به آسم است .
پژوهشگران با تحلیل اطلاعات مربوط به بیش از ۱۸ هزار کودک ۴ تا ۱۲ ساله دریافتند که فقر حرکتی و غذایی منجر به شرایط غیرعادی متابولیسم لیپید و گلوکز در بدن شده و پیشرفت آسم در کودکان را رقم می‌زند.

 

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ،  فقر حرکتی و غذایی منجر به ایجاد نوعی عدم توازن در متابولیسم بدن شده و خطر ابتلا به آسم در کودکان را افزایش می‌دهد.

 بر اساس نتایج این تحقیق، وجود شرایط یاد شده در کودکان سالم نیز زمینه‌های ابتلا به آسم را فراهم می‌کند و تنها مختص به کودکان چاق نیست.

پژوهشگران با تحلیل اطلاعات مربوط به بیش از ۱۸ هزار کودک ۴ تا ۱۲ ساله دریافتند که فقر حرکتی و غذایی منجر به شرایط غیرعادی متابولیسم لیپید و گلوکز در بدن شده و پیشرفت آسم در کودکان را رقم می‌زند.

گفتنی است، نتایج این تحقیق به صورت آنلاین در مجله آمریکایی «مراقبتهای پزشکی در بیماریهای تنفسی» منتشر شد.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  6:00 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

پرهیز از ورزش کردن، چهره را پیر می‌کند .

پژوهشگران شگاه «سنت اندرو» در  کشور انگلیس اعلام کردند که نتایج تعدادی از تحقیقات نشان می دهد  پرهیز و خودداری از ورزش کردن می‌تواند موجب پیری موقت چهره‌ شما شود.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ،   محققان دانشگاه «سنت اندرو» تصاویری را ایجاد کرده‌اند که نشان می‌دهد؛ ۳ فرد انتخاب شده اگر کمتر از ۳۰ دقیقه تحرک بدنی ملایم ۵ نوبت در هفته داشته باشند پس از ۵ سال، ۱۰سال‌ و ۲۰سال چطور به نظر می‌رسند؟

آنها همین بررسی را همچنین روی افرادی انجام دادند که این ۳۰ دقیقه تحرک را با همین جدول‌بندی زمانی دنبال کرده بودند و از چهره این افراد هم تصاویری بدست آمد.

این محققان میانگین وزن را در ارتباط با سال‌های عمر هر فرد در نظر گرفتند تا تصویری از ورزش نکردن روی چهره افراد را نشان دهند.

«رز وایت‌هر»، محقق اصلی این پژوهش می‌گوید: «هدف از انجام این پژوهش تاکید بر مزیت یک الگوی زندگی فعال برای داشتن چهره‌ای شاداب و جوان بوده است.»

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  6:00 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

اضطراب کلیدی‌ترین ساز و کار مغز در تصمیم‌گیری را تضعیف می‌کند.

 

پژوهشگران می گویند نتایج تحقیقات و بررسی ها نشان می دهد که  «اضطراب»، کلیدی‌ترین سازوکار تصمیم‌گیری مغز را تضعیف می‌کند آنان اعلام کردند بازدارندگی عصبی فرآیندی است که طی آن یک سلول عصبی، فعالیت سلول دیگر را سرکوب می‌کند و این فرآیند جنبه‌ای حیاتی در توانایی انسان در انتخاب کردن است.

 

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ،  بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش محققان نگرانی و اضطراب، فرآیند “بازداری عصبی” را تضعیف و یک سلول عصبی، فعالیت سلول دیگر را سرکوب و ساز و کار تصمیم‌گیری فرد را تخریب می‌کند.

 محققان در مدتها پیش، این سوال را در ذهن داشتند که چرا افراد مضطرب، هنگام تصمیم‌گیری واقعا ناتوان می‌شوند.

یوکو موناکاتا، پروفسور روانشناسی در دانشگاه کلورادوی آمریکا معتقد است که در اشخاص مضطرب، بازدارندگی عصبی کاهش پیدا می‌کند که همین امر تصمیم گیری را دشوار می‌سازد.

بازدارندگی عصبی فرآیندی است که طی آن یک سلول عصبی، فعالیت سلول دیگر را سرکوب می‌کند و این فرآیند جنبه‌ای حیاتی در توانایی انسان در انتخاب کردن است.

هانا سیندر محقق روانشناس و دانشجوی موناکاتا در این باره خاطرنشان کرد: ما دریافتیم اگر میزان پدیده بازدارندگی را در یک مغز تحریک شده افزایش دهیم سپس سیستم مغزی می‌تواند تصمیمات دشوارتری را اتخاذ کند و بالعکس اگر از میزان بازدارندگی کاسته شود تصمیم گیری برای فرد دشوارتر می‌شود.

پژوهشگران می‌گویند: با این یافته می‌توان به روش‌های مفید برای بهبود اضطراب دست پیدا کرد.

شرح این یافته در مجله پیشرفتهای آکادمی ملی علوم منتشر شده است.
محققین در نهایت به این نتیجه رسیدند که هر قدر میزان اضطراب و نگرانی فرد افزایش یابد، فرآیند انتخاب و اتخاذ تصمیم نیز ضعیف‌تر می‌شود.

بر اساس ‘گزارش سازمان  اختلالات اضطرابی در آمریکا ، اختلالات اضطرابی شایعترین بیماری در ایالات متحده می‌باشند.

استرس و اضطراب کلماتی هستند که در زندگی روزمره، برای توصیف حالات و احساسات بسیار استفاده می شوند:. به طور مثال، به هنگام سخنرانی در برابر جمع، به هنگام امتحان، به هنگام مشکلات مادی، تاُخیر سر یک قرار، … هنگامی که در شرایطی چون شرایط فوق، در سخنان خود از این دو کلمه استفاده می کنیم، توجه چندانی به تفاوت موجود میان آن دو نداریم.
ولی هنگام سخن گفتن از مشکلات روحی شایع در کودکان و نوجوانان، باید دقیق تر بود و تفاوت میان استرس و اضطراب را به خوبی درک کرد. در روان شناسی، اضطراب مرحله ی پیشرفته تر استرس مزمن است، که هنگامی به صورت یک مشکل بهداشت روانی در می آید که برای فرد یا اطرافیانش رنج و ناراحتی به وجود آورد یا مانع رسیدن او به اهدافش شود و یا در انجام کار های روزانه و عادی او اختلال ایجاد کند. برای درک بهتر ابتدا استرس (تنیدگی)، و سپس اضطراب را مورد بررسی قرار می دهیم.

 
یک ورزش تنفسی را امتحان کنید
به جای فکر کردن به صورت حسابها یا ثبت نرخ بیکاری، روی تنفس خود متمرکز شوید. به طور کامل نفس بکشید، مکث کرده و سپس آن را آزاد سازید. بر اساس گفته دکتر مایکل، سرپرست Penn Program برای مدیریت استرس در سازمان سلامت دانشگاه پنسیلوانیا،  بعد از ۱۰ بار تکرار تنفس عمیق باید مقداری آرامش پیدا کنید.

مدیتیشن با تمرکز زیاد
این مدیتیشن به جای پرداختن به غم و غصه‌ها تمرکز روی لحظه حال را تاکید دارد. برای دریافت اطلاعات بیشتر در این زمینه کتاب Full Catastrophe Living: استفاده از جسم و ذهن برای مقابله با استرس، درد و بیماری را مطالعه کنید (نویسنده آن دکتر Jon Kabat-Zinn می‌باشد). همچنین از دیگر کتابهای مفیدی که در این خصوص توسط متخصصین امر نوشته شده نیز می توانید استفاده کنید.(پیشنهاد می کنیم تا با قرار دادن یک زمان مشخص در روز، بطور منظم هر چند کوتاه ، ۱۰ الی ۱۵ دقیقه مطالعه نمایید.)

مغز خود را درگیر سازید
مغز اضطراب را در دو ناحیه جداگانه پردازش می‌کند. بادامه (نام ناحیه ای در مغز) پاسخ جنگ را ساطع می‌کند، درحالیکه قشر پیشین جلویی مغز کارهایی اجرایی، مثل تصمیم گرفتن را کنترل می‌کند. یک مطالعه نشان داد که افرادی که مستعد اضطراب هستند اگر در یک فعالیت که نیازمند انحراف توجه از بادامه به قشر پیشین جلویی مغز است درگیر شوند، برای حل و فصل نگرانی‌های خود دچار مشکل میشوند. بعضی یافته‌ها حاکی از آن هستند که استفاده از دیگر تکنیک‌های موفقیت آمیز مانند انحراف توجه با کیفیت بالا، مثمرثمر می‌باشند.(با مطالعه یا آموزش روشهای فوق بوسیله متخصصین آنها را فرا بگیرید.)
معاشرت کردن
اگر وقت خود را صرف با دوستان و خانواده خود بکنید، نه تنها ذهن خود را مشغول امور بیهوده نمی‌کنید بلکه با تمرکز روی خنده و غلبه بر ترس و نگرانی‌ها، خلق و خوی خود را بهبود می‌بخشید. در زمان‌های سختی، معاشرت کردن به معنی همدردی با همسالان و رفقا می‌باشد. اما به جای صحبت درباره مسائل منفی، راجع به پیشرفت‌های مثبت بحث کنید.
فعالیت بدنی
ورزش یکی دیگر از تاکتیک‌های تغییر توجه از اضطراب می‌باشد. ورزش به خاطر آرامش زیادی که در خود دارد، سبب افزایش میزان دپامین می‌شود که این به نوبه خود باعث بهبود خلق و خو می‌گردد. درگیر شدن با فعالیت بدنی به فرد حس کنترل و موفقیت می‌بخشد، که می‌تواند اضطراب و دودلی را تحت الشعاع قرار بدهد. یک مورد که باید مد نظر داشته باشید این است که اجازه ندهید ذهن در هر جایی که خواست پرسه بزند، بلکه باید همزمان به همان فعالیت بدنی فکر خود را مشغول بسازید.
 
مراقبت پیشگیرانه
اضطراب یک احساس قوی است که فرد را از پای در می‌آورد. اما به جای نوشیدن نوشابه‌های الکلی، خوردن غذاهای چرب و تماشای تلویزیون، اصول اساسی سلامتی و مراقبت پیشگیرانه را دنبال کنید: به طور فیزیکی فعالیت داشته باشید، خوب بخورید و به اندازه کافی استراحت نمایید. همچنین از مواد شیمیایی مثل کافئین و نیکوتین اجتناب بورزید، چون که این مواد اضطراب را بدتر می‌کنند.
تکنیک‌های رفتاری و شناختی
دکتر اسرائیل ایبرزن، استاد روان پزشک و روان شناس در دانشگاه میشیگان، تکنیک‌های رفتاری و شناختی را برای کمک به بیماران به کار می‌گیرد تا آنها بتوانند بر اضطراب غلبه کنند. این تکنیک‌ها شامل تغییر حکایت مربوط به اضطراب می‌باشند و فاصله احساسی را به وجود می‌آورند و دلهوره را به گونه‌ای دیگر مورد بررسی قرار می‌دهند. از آنجا که این واکنش‌ها به سختی درک می‌شوند، این دکتر توصیه می‌کند که باید از متخصصین در این زمینه کمک بگیرید.
روان درمانی
درمان برای افرادی که جویای اطلاعات بیشتر در مورد تکنیک‌های رفتاری و شناختی غلبه بر اضطراب هستند، مفید می‌باشد، همچنین برای افرادی که دچار آشوب‌های بالینی هستند، کمک‌کننده است. بر اساس سازمان غیرانتفاعی اختلالات اضطرابی در آمریکا، اختلالات اضطرابی شایعترین بیماری در ایالات متحده می‌باشند. یک روان درمان بیماری را به طور تخصصی تشخیص می‌دهد و کمک و درمان خاص را ارائه می‌دهد.
داروهای ضد اضطراب و افسردگی
پزشکان برای رفع علائم افسردگی و اضطراب بالینی دارو تجویز می‌کنند. برای رهایی از اندوه کوتاه مدت، بیماران می‌توانند بنزو دیازپین را مصرف کنند. و نیز برای درمان اختلالات اضطرابی، داروهای ضد افسردگی همچون فلوکستین و دالوکستین تجویز می‌شود.(البته با تجویز پزشک) یک تحقیق جدید در ژورنال جامعه پزشکی آمریکا نشان داد که داروی ضدافسردگی لگزاپرو برای درمان اضطراب بزرگسالان بالای ۶۰ سال، مفید و موثر است.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  6:00 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

محققین موفق به تولید دارویی  برای جلوگیری از ریزش مو وعوارض جانبی ناشی از پرتودرمانی شدند .

معمولاً یکی از مشکلات بیماران مبتلا به سرطان این است که با شروع شیمی‌درمانی دچار ریزش مو می‌شوند و با وجود اینکه پس از طی دوره درمان، این موها دوباره می‌رویند، این ریزش‌ها در همان دوره زمانی هم باعث افسردگی این بیماران می‌شوند.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ،  این دارو موسوم به «۲-دئوکسی – د – گلوکز» (۲-DG) تولید محققان سازمان توسعه تحقیقات دفاعی در هند است و سه مرحله آزمایشات بالینی راتکمیل کرده و اخیرا برای تولید تجاری به آزمایشگاهی در حیدرآباد فرستاده شده است. این دارو در مرحله نهایی باید مورد تایید دبیرکل خدمات بهداشتی در این سازمان قرار بگیرد.

 

این دارو که عوارض جانبی درمان سرطان را تا ۷۵ درصد در بیماران کاهش خواهد داد به زودی وارد بازار خواهد شد.

در حال حاضر هیچ دارویی وجود ندارد که بتواند عوارض جانبی پرتودرمانی را کاهش دهد. اگر این دارو پیش از آغاز پرتودرمانی به بیماران سرطانی داده شود، عوارضی شامل ریزش مو، تهوع، از دست دادن اشتها و بی‌خوابی کاهش خواهند یافت.

آزمایشات روی این دارو در هشت بیمارستان سرطان و انستیتوهای تحقیقاتی صورت گرفته است.

به گفته محققان، این دارو روی بزرگسالان نتایج موفقی داشته و به ثبت رسیده است.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  6:00 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

 پژوهشگران می گویند نتایج تحقیقات نشان می دهد که انجام بازی های ویدیویی سریع و اکشن، تصمیم گیری سریع و درست را به کاربران آموزش می دهد. 
   
 
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ،  محققان دانشگاه روچستر  دریافته اند که بازیکنان بازی های ویدیویی، حساسیت بیشتری به گردش در اطراف دارند و این امر نه تنها موجب بهبود روند بازی ویدیویی می شود، بلکه مهارت های عمومی را – که به آنها کمک می کند فعالیت های روزانه ای مانند رانندگی، انجام چند کار با هم، دنبال کردن خودروی دوستان در خیابانها و سفر در شهر – را بهتر انجام دهند.
به گفته این پژوهشگران بازیهای ویدیویی شیوه های آموزشی مطلوبی برای افزایش سرعت واکنش در برخورد با انواع موقعیت ها در زندگی واقعی فراهم می آورد.
آنها دهها جوان ۱۸ تا ۲۵ ساله ای را که بطور معمول پای بازی ویدیویی نمی نشستند مورد بررسی قرار دادند. یک گروه به مدت ۵۰ ساعت به بازی ویدیویی که نیازمند سرعت عمل زیاد بود پرداختند و گروه دیگر مدت ۵۰ ساعت به بازی های با حرکت کند پرداختند که نیازی به سرعت عمل نداشت.
پس از این دوره آموزشی از تمامی کاربران خواسته شد در کارهای متعددی که توسط پژوهشگران طراحی شده بود تصمیم گیری کنند.
محققان در این کارها از شرکت کنندگان خواستند با تماشای صفحه نمایشگر آنچه را که روی می دهد تجزیه و تحلیل کنند و در کوتاه ترین زمان ممکن به سووالات ساده ای مانند اینکه نقاط متحرک در صفحه به طور میانگین به سمت راست و یا چپ در حرکت بودند پاسخ دهند.
آنها به منظور اطمینان حاصل کردن از اینکه این تاثیر فقط به درک بصری محدود نیست از شرکت کنندگان خواستند تا یک کار را نیز به صورت شنیداری انجام دهند.
بازیکنان بازی های ویدیویی سریع تا ۲۵ درصد سریعتر از گروه بازیکنان بازی های ویدیویی راهبردی به نتیجه رسیده و پاسخ صحیح بیشتری به سوالات دادند.
به گفته این پژوهشگران بازکنان بازی های ویدیویی در کنار سرعت، از دقت عمل بالایی نیز برخورداند. این بازیکنان در هر واحد زمانی، تصمیم های درست بیشتری اتخاذ می کنند.

شبیه سازی های عصبی دلیل افزایش توانایی بازیکنان بازی های ویدیویی سریع در تصمیم گیری را شناسایی کرده اند.
به گفته آنها افراد بر اساس احتمالاتی که دائم در سر خود محاسبه و پالایش می کنند، تصمیم می گیرند.
این فرایند ‘استنباط احتمالی’ خوانده می شود. مغز دائما بخش های کوچکی از اطلاعات بصری و شنیداری را در حین بررسی یک صحنه گرد آوریو در نهایت وقتی اطلاعات کافی را جمع آوری کرد، تصمیم دقیق ادراکی ارائه می کند.
‘به گفته این دانشمندان، تصمیم ها سیاه و سفید نیستند. مغز همیشه احتمالات را محاسبه می کند. همانطور که فرد رانندگی می کند حرکت هایی را در سمت راست خود می بیند تخمین می زند که آیا ممکن است تصادف کند یا خیر و بر اساس این احتمال دو تصمیم اتخاذ می کند:ترمز و یا ادامه رانندگی.
مغز بازیکنان بازی های ویدیویی سریع در گردآوری اطلاعات بصری و شنیداری کاراترند و از این رو در هنگامی که اطلاعات به حد نصاب لازم رسید، سریعتر از افرادی که بازی ویدیویی انجام نمی دهند تصمیم می گیرند.
تحقیقات پیشین این گروه نشان داده بود بازی های ویدیویی به دلیل افزایش سطح حساسیت بازیکنان به سایه های رنگی کمی متفاوت، دید را بهبود می بخشد. 

همچنین محققین دانشگاه ویسکانسین نتیجه نظرخواهی آنلاین خود در خصوص بازیهای رایانه ای گروهی نیز  می گویند این بازیها می تواند به عنوان تمرینات ذهنی موجب افزایش قابلیت‌ها و مهارت‌های کودکان و نوجوانان  شود .
در این تحقیق مذاکرات مختلف بین بازیکنان آنلاین از نظر ملیت و همچنین دیگر مقیاس‌ها مانند سواد علمی، مورد بررسی قرار گرفتند تا مشخص گردد این مباحثات گفت‌وگوهای اجتماعی بوده یا درخواست‌هایی برای حل مشکلات فنی.

در بین این نتایج وجوه مختلفی از تفکرات علمی شامل نتیجه‌گیری با استفاده از مدل و سیستم، درک بازخوردها، پیش‌بینی و آزمون و همچنین استفاده از ریاضیات برای بررسی مشکلات مشاهده گردیدند.

محققین دریافتند ۸۶ درصد از شرکت‌کنندگان برای حل مشکلات اقدام به باشتراک‌گذاری معلومات و دانش خود نموده و ۵۸ درصد آنان نیز از فرایندهای سنجشی و سیستماتیک که نشان‌دهنده تفکر علمی است، در حل مشکلات استفاده می‌کنند.

Sean Duncan پژوهشگر دانشگاه ویسکانسین و یکی از اعضاء این پروژه اظهار داشت: «این نتایج نشان‌دهنده این حقیقت هستند که تمرینات ذهنی که با هدف افزایش قابلیت‌ها و مهارت‌های بازی صورت می‌گیرند تا چه اندازه پیچیده می‌باشند.»

«گیمرها آزادانه درخصوص استراتژی‌ها و نحوه تفکرات خود با یکدیگر به بحث می‌پردازند و با انجام این عمل اقدام به ایجاد فضائی می‌نمایند که در آن تمریناتی درخصوص نتیجه‌گیری‌های غیررسمی علمی با انجام این بازی‌های آنلاین صورت می‌گیرد.»

محققین عقیده دارند آموزش‌های مبتنی بر بازی می‌تواند مکملی بر کتب درسی و آزمایشگاه‌های علمی محسوب شوند.

بر اساس تحقیقات جداگانه‌ای که توسط روانشناسان دانشگاه ایالتی Iowa صورت گرفت مشخص شد نوجوانانی که بیشتر به بازی‌های اجتماعی می‌پردازند، کمتر در نزاع‌ها و دعواهای داخل مدرسه شرکت می‌کنند و بیشتر به دیگر دانش‌آموزان کمک می‌کنند.

البته تمام بازی‌ها مطابق این تحقیق مفید تشخیص داده نشدند.

محققین دریافتند دانش‌آموزانی که بیشتر به انجام بازی‌های خشن می‌پردازند رفتاری خصمانه داشته و کمتر از دیگران از خود بخشش نشان می‌دهند.
تحقیقات نشان می‌دهند این دسته از نوجوانان در مقایسه با افرادی که کمتر به بازی‌های خشن می‌پردازند، حساسیت کمتری در برابر خشونت دارند.

در این بین دانش‌آموزانی که بیشتر از دیگران به انجام بازی‌های سرگرم کننده می‌پردازند در مدرسه ضعیف‌تر بوده و بیش از دیگران در معرض خطر چاقی می‌باشند.

البته پژوهشگران می گویند  گرچه بازیهای رایانه ای گروهی می تواند به عنوان تمرینات ذهنی موجب افزایش قابلیت‌ها و مهارت‌های کودکان و نوجوانان شود ولی بازیهای خشن ویدیویی- کامپیوتری  با رفتار تهاجمی ارتباط دارد  .

 
نتایج یک مطالعه نشان می دهد که انجام بازی های خشن ویدیویی موجب افزایش افکار و رفتارهای پرخاشگرانه می شود و توانایی فرد را برای تشخیص احساسات سایر افراد کاهش می دهد.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  6:00 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

تاثیر خواب خوب بر پیشگیری از بروز چاقی

پژوهشگران می گویند نتایج یک تحقیق نشان می دهد که  بی‌خوابی در دوران کودکی احتمال ابتلا به چاقی را افزایش می‌دهد.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ،  طبق تحقیقات پژوهشگران آمریکایی ارتباط مستقیمی بین میزان خواب در دوران کودکی و چاقی در بزرگسالی وجود دارد.

 آمار محققان دانشگاه واشنگتن و دانشگاه کالیفرنیا نشان می‌دهد در کشور آمریکا طی ۳۰ سال اخیر تعداد کودکان چاق ۲ تا ۵ ساله و نوجوانان ۱۲ تا ۱۹ ساله دو برابر و کودکان ۶ تا ۱۱ ساله ۳ برابر شده است.

از جمله دلایل بروز این چاقی کاهش میزان خواب، کاهش تحرک و عوامل ژنتیکی اعلام شده است.

محققان می‌گویند شاید میزان خواب در بزرگسالی چندان بر میزان چاقی تاثیرگذار نباشد اما خواب کم در دوران کودکی به شدت بر سوخت و ساز بدن تاثیر داشته و احتمال چاقی در سنین بالاتر را افزایش می‌دهد.

میزان خواب به ویژه قبل از ۵ سالگی تاثیر شدیدتری بر وزن کودکان داشته و یکی از مهم‌ترین فاکتورهایی است که احتمال چاقی در بزرگسالی را ۲ برابر می‌کند.

بی خوابی به هر دلیلی که باشد، به طرز فوق العاده ای به سلامتی، فعالیت، ایمنی شما آسیب می رساند. برای بی خوابی عوامل بسیاری وجود دارد.

استرس های زندگی روزمره می تواند توانایی خوب خوابیدن را تحت الشعاع قرار دهد یا شاید به علت کار و فعالیت زیاد ساعات خواب خود را کاهش دهیم یا ممکن است دچار مشکلات جسمی و روانی باشیم که خواب را مختل کرده و از این که دچار کمبود خواب هستیم نیز کاملاً آگاه نباشیم.

با این حال درک این مسأله بسیار مهم است که بی خوابی غالباً به دلایل اختلالات ناشناخته خواب بروز می کند.

مشروح این گزارش در مجله Archives of pediatrics & adolescent medicine منتشر شده است .

همچنین محققان علوم پزشکی مرکز علوم دیژون فرانسه طی مقاله ای که در نشست بین المللی چاقی در آمستردام ارائه شد اعلام کردند مردم بعد از یک خواب بد شبانه ، به میزان پانصد و پنجاه کالری یا بیست و دو درصد بیشتر از شرایط طبیعی ، غذا می خورند.

این میزان کالری تقریبا برابر است با یک ساندویچ همبرگر بزرگ .

یافته محققان همچنین نشان می دهد احساس گرسنگی در گروهی که چهار ساعت در شب خوابیده بودند نسبت به گروهی که هشت ساعت خوابیده بودند ، بیشتر بود.

این نتایج نشان می دهد کمبود خواب ، احساس نیاز به خواب را افزایش می دهد و ممکن است عاملی برای ایجاد چاقی باشد.

مطالعه دیگری که محققان دانشگاه ماستریخت هلند انجام دادند نیز نشان می دهد نوجوانانی که در دوران بلوغ ، کمتر می خوابند بیشتر از دیگر نوجوانان هم سن و سال خود به چاقی مبتلا می شوند.

سازمان بهداشت جهانی برآورد کرده است ، در سال دو هزار و پنج حدود یک میلیارد و ششصد میلیون نفر فرد بالغ در جهان ، دارای اضافه وزن بوده اند در حالی که دست کم چهارصد میلیون نفر آنان چاق بوده اند.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  6:00 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی

سه خطر تهدید کنندۀ جنوب آفریقا
در جنوب آفریقا، بیماری همه گیر HIV/ایدز موجب می شود کشاورزان مبتلا به بیماری نتوانند به تولید محصولات کشاورزی بپردازند، و در عین حال، دولت نیز از تأمین کمک های لازم باز می ماند. کشور های اهدا کنندۀ کمک می توانند با شدت بخشیدن به کمک رسانی که در حال حاضر نیز به تأمین دارو های لازم مشغول هستند، به خانواده های فقیر مواد غذایی لازم را برسانند.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از نشریۀ الکترونیکی آمریکا  ،  جنوب آفریقا که مدت های مدید تأمین کنندۀ محصولات غذایی برای آفریقا و اخیرا ً هم یکی از با ثبات ترین مناطق این قاره از لحاظ اقتصادی و سیاسی بوده است، در محاصرۀ سه خطر عمده قرار دارد: هجوم بیماری HIV/ایدز، تحلیل امنیت مواد غذایی، و کاهش کارایی دولت و جامعۀ مدنی.

هر روز در جهان ۸۰۰۰ نفر مبتلای به ایدز جان خود را از دست می دهند؛ و هرساله ۵ میلیون تن به این بیماری مبتلا می شوند. حدود ۴۰ میلیون تن مبتلا به HIV هستند که دو سوم این تعداد در بخش جنوبی صحرای آفریقا ساکن می باشند.

برنامۀ غذای جهانی سازمان ملل (WFP) در کشور های آنگولا، لسوتو، ماداگاسکار، مالاوی، موزامبیک، نامیبیا، سوازیلند، زامبیا و زیمبابوه مشغول به کار است. جنوب آفریقا با داشتن ۹ کشور از ۱۰ کشوری که HIV /ایدزدر آن ها دارای بالا ترین میزان است، در خط مقدم مبارزۀ جهانی علیه این بیماری قرار دارد. ایدز طول متوسط عمر را در بسیاری از کشور های این منطقه به دوران قرون وسطا، یعنی سی و چند سالگی، رسانده است. این بیماری بخش مولد جامعه را سخت هدف قرار داده است و هزاران تن از کارمندان دولت، معلمان، پزشکان، کاسب کاران، و کشاورزان را قتل عام نموده  و نتیجتا ً دولت ها را همانند زیرساخت های مدنی و اجتماعی تضعیف کرده است. حدود ۸ میلیون کشاورز در دو دهۀ اخیر در جنوب آفریقا جان خود را از دست داده اند. و طبق گزارش تازه ای از سوی اوکسفام بین الملل[۱]، نرخ فعلی مرگ و میر حاکی از این است که تا سال ۲۰۲۰، یک پنجم از نیروی کار کشاورزی در جنوب آفریقا تلف خواهد شد.

تقریبا ً ۳,۳ میلیون کودک یتیم از ایدز در جنوب آفریقا برجای مانده اند. صندوق کودکان سازمان ملل،  یونیسف می گوید نسبت کودکان یتیم به کل جمعیت  رشد بیشتری  نسبت به سایر نقاط جهان داشته است.

ترکیب عواملی چون بالا بودن خطرات ناشی از HIV/ایدز و تعداد  زیاد کودکان یتیم، به جوامع و خانواده ها، وهمین طور بودجه های دولتی جهت ارائۀ مراقبت های بهداشتی و خدمات اجتماعی، تأمین غذا و تحصیلات، آسیب وارد می کند. این روندها  در دراز مدت موجب پیامد های ناگوار برای ثبات اقتصادی و سیاسی خواهد بود. در عین حال، اسباب تأمین غذای ضروری خانواده ها در خطر جدی قرار دارد.

افزایش کمبود مواد غذایی

 جنوب آفریقا به نسبت سال ۲۰۰۲ ، که تمامی منطقه در آستانۀ یکی از وخیم ترین بحران های انسانی که در این منطقه سابقه نداشت، قرار گرفته بود و ۱۴ میلیون نفر ساکنان شش کشور آن به کمک های اضطراری نیاز مبرم داشتند، دستاورد های چشمگیری در زمینۀ تولید محصولات کشاورزی داشته است. در آن زمان، جان بسیاری از انسان ها در پی کمک های انسان دوستانه و گشاده دستی اهداکنندگان کمک، مخصوصا ً ایالات متحده، اتحادیۀ اروپا، استرالیا، کانادا، ژاپن، و آفریقای جنوبی، از مرگ حتمی نجات یافت.

از آن هنگام، تعداد افرادی که به کمک های غذایی نیاز داشتند مرتب کاهش می یافت و این امر به دلیل برداشت محصول بهتر و بیشتر، به دنبال بارندگی های مناسب و فراوانی بذر و کود بود. با این حال، در سال ۲۰۰۷، برداشت اندک محصول در بسیاری از نواحی این منطقه – به خصوص زیمبابوه، سوازیلند، و موزامبیک -  مجدداًً تعداد افراد نیازمند به کمک های عاجل غذایی را افزایش داده است.  برآورد فعلی تعداد افراد نیازمند منطقه، بالغ بر ۴,۴ میلیون تن است، با این حال، گزارش تازه ای از وضعیت زیمبابوه حاکیست که به علت برداشت ناکافی محصول و وخامت بحران اقتصادی، ۲ میلیون تن دیگر به این رقم اضافه خواهد شد. خشکسالی، قیمت بالای بذر و کود، و دسترسی نابرابر به بازار و سیاست های مربوط به زمین، و همین طور وجود بیماری HIV /ایدز،همگی از عواملی هستند که به کمبود مواد غذایی دامن می زنند.

رهبران سیاسی جنوب آفریقا، مانند سایر نقاط جهان، پیشرفت های قابل ملاحظه ای در مبارزه با HIV /ایدز کرده اند. بالاخره این بیماری صورت علنی یافته و سال های انکار و شرم و بدنامی سپری شده است.

وعدۀ ۱۵ میلیارد دلاری دولت بوش برای مبارزه با HIV/ایدز  در کشور های رو به رشد، به ویژه در آفریقا، تاریخ ساز است: بزرگترین تعهد مالی یک دولت برای مبارزه با چالش جهانی در زمینۀ سلامتی . پرزیدنت بوش پیشنهاد ادامۀ پنج سالۀ این کمک های مالی را نیز کرده است یعنی تأمین ۳۰ میلیارد دلار، دوبرابر بودجۀ فعلی، در مدت پنج سال و آغاز این برنامه از سال ۲۰۰۹  میلادی. این تعهد عظیم از سوی دولت آمریکا موجب بسیج پاسخ های تکمیلی متعددی مخصوصا ً در زمینۀ تأمین دارو، از طرف دول منطقه، بخش خصوصی، منجمله شرکت های دارویی و سایر اهدا کنندگان گشت.

دارو های ضدویروسی به تدریج در همۀ کشور های جنوب آفریقا توزیع می شود، من جمله با ۹ برابر افزایش در تأمین هزینۀ دارویی برای کشور مالاوی، که تأمین دارو برای ۸۰۰۰ تن در ژانویه  ۲۰۰۵ به ۷۰,۰۰۰ تن در آغاز سال ۲۰۰۷ افزایش یافته است.  گرچه، کشور های واقع در جنوب آفریقا برای پاسخگویی به تقاضای موجود راه درازی  را باید طی کنند و با این حال هنوز میلیون ها تن به دارو های نجات بخش دسترسی ندارند.

اهدا کنندگان می توانند با توجه به توصیه ای ساده که معمولا ً ندیده گرفته می شود، تأثیر سرمایه گذاری های میلیارد دلاری خود در معالجۀ بیماری ایدز را ارتقا دهند: غذا توأم با دارو. این توصیه از طرف برنامۀ مشترک سازمان ملل برای HIV/ایدز (UNAIDS)  و سازمان  بهداشت جهانی  هم حمایت می گردد. و حمایت برنامۀ اضطراری رییس جمهور برای مبارزه با ایدز (PEPFAR) را نیز جلب کرده است، که به عنوان مثال مشغول همکاری با برنامۀ جهانی غذا در اتیوپی برای کمک به تأمین غذا، ویتامین های مکمل، و مشاورۀ تغذیه ای برای افراد مبتلا به ایدز است.

منطق موضوع ساده است: غالب دارو ها دستوراتی همراه دارند که در آن توضیح داده می شود باید قبل از یا  بعد از غذا خورده شوند ، این روش خوردن آن ها در جوامع مرفه جهان است، جوامعی که در آن ها به ندرت نگران این هستند که وعدۀ بعدی غذا کی خواهد رسید.

اما در آفریقا که از هر سه نفر، یک نفر به سوء تغذیه دچار است و با یک دلار در روز زندگی می گذراند، بسیاری از افراد مبتلا به ایدز حتی از داشتن یک وعده غذا در روز هم  مطمئن نیستند. دارو های قوی که نجات بخش هستند، در بدن های تحلیل رفته و شکم های خالی اثر ندارند.

تحقیقات میدانی نشان داده است که استفاده ازغذای مناسب و مواد غذایی مناسب در زمان مناسب می تواند موجب تغییری فاحش شده به مردم زندگی طولانی تر ببخشد، کودکان را راهی مدرسه کرده و از ول بودن آن ها در خیابان ها جلوگیری کند، و به بنیاد خانواده ها استحکام دهد. این نظریه به تدریج مورد قبول واقع می گردد.

پیتر پیوت، رییس UNAIDS غالبا ً داستانی را دربارۀ ملاقاتش با تعدادی زنان که در مالاوی مبتلا به ایدز بودند، تعریف می کند. او گفت، همان طور  که همیشه این کار را می کنم، از آن ها هم سئوال کردم در خواسته هایشان برای چه چیزی بیش از همه اولویت قائل هستند. آن ها متفق القول و واضح پاسخ دادند: غذا. نه مراقبت، نه دارو برای معالجه، نه رهایی از ننگ، بلکه غذا.

این امر در قاره ای که ایدز بیشتر از هر جنگی، آفریقاییان را از بین می برد، جای تعجب ندارد. آفریقا، جایی که WFP نیمی از عملیات خود را انجام می دهد، در حال حاضر دچار بدترین مشکلات  مربوط به کمبود غذا در جهان است. از هر ۱۰ کشاورز آفریقایی، ۸ تن زن هستند، غالب آن ها برای خورد و خوراک خود کشاورزی می کنند، و ابتلا به این بیماری در میان زنان فرا تر از ابعاد عادی رفته است.

ایدز و خانواده ها

غذا مسئلۀ عمده ای برای خانواده های درگیر ایدز هم محسوب می شود، و تأمین مواد غذایی و امنیت آن در سطح خانواده را تهدید می کند.

مطالعات مربوط به آفریقا و سایر مناطق نشان می دهد که ایدز اثرات  نابود کننده ای بر خانوار های روستایی دارد. پدر خانواده معمولا ً اولین فردی است که به دلیل بیماری از پا می افتد، و در چنین مواقعی، خانواده برای تأمین مخارج درمان او مجبور به فروش ابزارو آلات کشاورزی و دام ها می گردد- که این موضوع به سرعت منجر به فقر خانواده هایی که از قبل از آن هم تنگدست بوده اند، می گردد. در صورتی که مادر خانواده هم مبتلا شود، فرزندان با مسئولیت وحشتناک کار بر روی زمین به طور تمام وقت و مراقبت از خود و والدین خود، روبرو می شوند.

با کمبود کار میلیون ها تن از کشاورزانی که گرفتار این بیماری و عواقب آن هستند، کشور ها از مواد غذایی کمتری برخوردار می شوند. کشاورزانی که دارای HIV مثبت بوده و ضعیف شده اند، قادر به کار سازنده بر روی زمین نیستند، و حتی کمتر می توانند درآمدی خارج از کار کشاورزی برای خود دست و پا کنند. با برخورداری از درآمد کمتر، تهیۀ بذر و کود و مواد لازم دیگر برای کشت و کار دشوار تر می شود. برداشت محصول کاهش بیشتری می یابد و آن ها با فروش دارو ندار خود، گرفتار بحرانی می گردند که مرتب رو به سقوط داشته و در فقرمطلق فرو می روند. و به زودی خانوادۀ آن ها طعم گرسنگی را می چشد.

در جنوب آفریقا، بیش از ۷۰ درصد از زمین های کشاورزی، به علت HIV/ایدز ، نیروی کار را از دست داده اند. همان طور که کارگران کشاورزی به تدریج گرفتار این بیماری می شوند، زمین های کمتری زیر کشت می رود و محصول کمتری برداشت می شود. در مالاوی، ۲۶ درصد از خانوار هایی که یک عضو بیمار داشتند، محصول کشاورزی خود را تغییر داده اند، و ۲۳ درصد از کشاورزان، زمین های خود را به صورت آیش رها کرده اند. و در زیمبابوه، تولید ذرت در خانواده هایی که عضوی را درپی ابتلا به ایدز از دست داده بودند، ۶۷ درصد افت پیدا کرده است.

بسته های کمک رسانی

دارو های ضد ویروسی می توانند این موقعیت هولناک را کاهش دهند – البته وقتی این دارو ها توأم با مواد غذایی مناسب  و تغذیه  مورد استفاده قرار بگیرند. ایدز مبارزه ایست که نمی توان تنها با دارو به جنگ آن رفت: کمک های  مورد نیاز، باید کامل باشند.

یکی از تاکتیک های نویدبخش در مبارزه با ایدز و عدم امنیت غذایی در جنوب آفریقا، برنامه ایست که توسط برنامۀ غذای جهانی و شریک آن ، سازمان کشاورزی و غذایی جهانی (FAO) موسوم به “مدارس زمین وزندگی کشاورزان جوان” به اجرا در می آید که اکنون در شش کشور در حال اجرا  است. صد هاکودک یتیم و دیگر کودکان آسیب پذیر از ۱۲ تا ۱۷ سال برای یک دورۀ یک ساله در کلاس هایی شرکت می کنند که فنون کشاورزی مدرن و سنتی، و نیز مهارت در رویارویی بامراحل بحرانی زندگی را به آنان آموزش می دهد. این کلاس ها شامل دادن آگاهی و اطلاعات دربارۀ HIV/ایدز نیز هست. هر چند کمبود بودجه موجب شده  این برنامه ها توسعۀ پیش بینی شده را نیابد، اما این قبیل برنامه ها در صورتی که این قاره مجبور به آغازمبارزۀ بی امانی با این بیماری همه گیر باشد، که انتظار می رود تا سال ۲۰۱۰، ۲۰ میلیون کودک یتیم برجای بگذارد، بخشی از ساختار های ضروری مورد نیاز آفریقا را تشکیل می دهد.

شرح حال یک کشاورز آفریقایی به نام بندیکت را در نظر بگیرید، او پدر دو پسر و دارای HIV مثبت بود. هنگامی که بندیکت ۴۶ ساله برای اولین بار در یک برنامۀ دارویی مورد حمایت از سوی کمک های غذاییWFP  ثبت نام کرد، او را برای دریافت سهمیۀ داروی خود روی یک برانکار آورده بودند. بعد از مدتی دریافت دارو و مواد غذایی مناسب، بندیکت برای دریافت کیسه های ذرت و لوبیای خود با دوچرخه می آمد . و امروز، او کار خود را بر زمین هایش آغاز کرده است.غذا و دارو موجب شد که او – همراه با خانواده اش – دوباره روی پای خود بایستند.

بندیکت استعارۀ گویایی برای جوامعی است که مورد حملۀ HIV/ایدز و کمبود های غذایی قرار گرفته اند. مردمان مبتلا به HIV/ایدز، در صورتی که قادر به برخورداری از دارو و غذای مناسب باشند می توانند به زندگی خود باز گردند و با این مصیبت ناراحت کننده مقابله کنند. با حصول اطمینان از این که غذا و مواد مغذی بخشی از کمک های مربوط به مبارزه با ایدز را تشکیل می دهد، حد اکثر استفاده از  سرمایه گذاری عظیم دولت آمریکا در مبارزه با ایدز در آفریقا صورت خواهد گرفت.

جوردن دی رییس مناسبات آمریکا در برنامۀ غذای جهانی سازمان ملل است.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

جمعه 9 اردیبهشت 1390  6:00 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها