تبریزی: خانم چن، من از تماشای فیلم خیلی خوشم آمد، شما چطورید؟
چن: من همین طور! همه گفتند من طرفدار بزرگ سینما هستم.
تبریزی: من خانم جان زی یی هنرمند زن معروف چین را خیلی دوست دارم. او بسیار خوشگل هست.
چن: بله، او بسیار مورد علاقه خارجی ها قرار گرفته است.
تبریزی: شروع کنیم، اول باید بدانم که " فیلم" در زبان چینی چطور گفته می شود.
چن: می شود 电影
تبریزی: 电影 خانم چن، شما کدام فیلم را بیشتر از همه دوست دارید؟
چن: ان.... هر وقت باهم فرق می کند. چطور؟
تبریزی: من می خواستم بدانم که این سئول را به زبان چینی چطور گفته می شود.
چن: می توانید بگویید: 你最喜欢哪部电影?
تبریزی: 你最喜欢哪部电影?
چن: بله، 你 یعنی شما.
تبریزی: 你
چن: 最 کلمه قید است. که معنی برترین را نشان می دهد. محصوصا در بیان یک سفت به کار می رود و بعضی وقت ها نیز برای بیان فعلی که درباره تمایل کسی مورد استفاده می شود. مثلا: 我最喜欢看电影。我最喜欢吃烤鸭。 من فیلم را بیشتر از همه دوست دارم. من اردک پکن را بیشترین دوست دارم.
تبرزیز: 最
چن: 最喜欢 یعنی چیزی را بیشترین دوست داشتن
تبریزی: 最喜欢
چن: 哪部 یعنی کدام
تبریزی: 哪部
چن: 部 کلمه شمارش برای بیان فیلم است.
تبریزی: 部
چن: 电影 یعنی فیلم.
تبریزی: 电影
چن: 你最喜欢哪部电影? شما کدام فیلم را بیشتر از همه دوست دارید؟
تبریزی: 你最喜欢哪部电影?
چن: بسیار خوب، الان گفگتوی اول امروز را بشنویم.
گفتگوی اول:
A:你最喜欢哪部电影?
B:我最喜欢《不见不散》
چن: چرا شما یان فیلم را دوست دارید؟
تبریزی: چون داستانش بسیار جالب است.
چن: این جمله به زبان چینی این طور گفته می شود: 因为它的情节很有趣
تبریزی: 它的情节很有趣
چن: 它的 یعنی او
تبریزی: 它的
چن: 情节 یعنی داستان
تبریزی: 情节
چن: 很یعنی خیلی، بسیار
تبریزی: 很
چن: 有趣یعنی جالب بودن.
تبریزی: 有趣
چن: 它的情节很有趣 داستانش بسیار جالب است.
تبریزی: 它的情节很有趣
چن: بسیار خوب، اکون نوبت به گفگوی دوم.
گفتگوی دوم:
A:它的情节很有趣。
B:我爱看轻松的娱乐片。