توسعه آبزی پروری و حفاظت از محیط زیست
توسعه آبزي پروري و حفاظت از محيط زيست
اشاره : حفظ محيط زيست از نظر قانوني و اخلاقي و اجتماعي يك ضرورت اجتناب ناپذير است ، كم توجهي به اين نكته در واقع كم توجهي به اصل زندگي بر روي زمين است .
از طرف ديگر توسعه آبزي پروري در كشور ما يك ضرورت اقتصادي است زيرا ذخاير طبيعي آبزيان ما چه در آبهاي داخلي و چه در آبهاي سرزميني در شمال و جنوب ، نه امروز و نه در آينده بهيچ وجه جوابگوي تقاضا نخواهند بود همچنين در شرايط كنوني كه موضوع اشتغال در جامعه ما بسيار پراهميت است ، چون آبزي پروري مي تواند زاينده فرصت هاي شغلي مولد و ارزش افزوده
باشد ، بنابراين توسعه آبزي پروري هم غيرقابل اجتناب مي شود .
اكنون مدتهاست كه اين پرسش مطرح است كه آيا توسعه آبزي پروري با حفاظت از محيط زيست در تضاد و تناقض است ؟ آيا اگر تداخلي بين اين دو وجود دارد مي توان يكي را بر ديگري ارجح دانست ؟ آيا توسعه آبزي پروري در جهت توسعه پايدار انجام مي شود ؟ يا برخلاف آن ؟ نگارنده كه تحصيلاتي در زيست شناسي جانوري و دريايي و تجاربي در زمينه آبزي پروري دارد اعتقاد دارد كه آبزي پروري اگر با اصول و مباني حفظ محيط زيست همراه شود نه تنها تضادي با محيط زيست ندارد بلكه مي تواند كمك به حفظ محيط زيست و در جهت توسعه پايدار هم باشد .
در اين نوشته بدواً اثرات متقابل پرورش آبزيان بر محيط زيست و بلعكس مرور شده و سپس پيامدهاي زيست محيطي سامانه هاي مختلف پرورش آبزيان توضيح داده مي شوند و در نهايت
گزينه هاي برتر با هدف حفظ محيط زيست مورد تأكيد قرار گرفته اند .
الف : دوستي آبزي پروري و محيط زيست
شك نيست كه هر فعاليتي در طبيعت مي تواند تأثيراتي بر محيط زيست داشته باشد اما ما بايد بدانيم كه آبزي پروري مي تواند حامي و دوست محيط زيست هم باشد ! ! درك اين پديده چندان پيچيده نمي باشد اما بناچار ذيلاً به مواردي اشاره مي شود .
1- جلوگيري از انقراض نسل گونه هاي تجاري
شك نيست كه يكي از راه هاي كمك به توسعه پايدار كمك به حفظ گونه ها و تنوع آنها در طبيعت است .
نسل گونه هاي تجاري آبزيان بعلت صيد بي رويه بيش از ساير گونه ها در معرض خطر قرار گرفته است . از اينرو توسعه آبزي پروري مي تواند به چند طريق به حفظ و بقاء نسل اين گونه ها كمك كند .
• پرورش آبزيان بمنظور بازسازي ذخاير از دست رفته طبيعي كمك مؤثري به حفظ و بقاء نسل
گونه هايي است كه بهر دليل در معرض خطر قرار دارند . اتفاقاً شروع آبزي پروري در كشور نيز ابتدا با همين هدف بوده است . امروزه چندين گونه مهم در كشور بطور مصنوعي تكثير و پس از پرورش اوليه در طبيعت رهاسازي مي شوند . شايد اگر اين كارها صورت نمي گرفت نسل برخي از اين گونه ها تاكنون منقرض شده بود .
• آبزي پروري همچنين مي تواند فشار صيد بي رويه را از روي ذخاير طبيعي آبزيان كاهش دهد و از اين طريق به حفظ محيط زيست كمك كند . وجود گونه هاي پرورش در بازار بعلت دسترسي آسان و در همه فصول و هر جا ، تازگي محصول ، قيمت نسبتاً پائين و امكان توليد براساس ذائقه مصرف كنندگان و تقاضا در مجموع مي توانند به حفظ گونه هاي تجاري در طبيعت كمك مؤثري بنمايند . آمارها نشان
مي دهند كه اكنون درصد بسيار بالايي از نياز مصرف كنندگان ماهي در كشور ما از طريق آبزيان پرورشي تأمين مي شود . حجم توليدات آبزيان پرورشي در سال 86 به تنهايي بيش از سه برابر حجم ماهيان صيد شده از درياي خزر بوده است كه اگر اين مقدار ماهي را از بازار حذف كنيم بدون ترديد بعلت تقاضاي بازار صيد بي رويه شدت گرفته و يا تلاش صيادي بيشتر مي شود و در نتيجه گونه هايي بسرعت بيشتري از آبهاي طبيعي حذف مي شوند و اين ضرر سنگين به محيط زيست آبي خواهد بود .
• يكي ديگر از اهداف توسعه آبزي پروري بكارگيري صيادان غيرمجاز در اين حرفه است كه از اين طريق هم مي توان به حفظ نسل گونه هاي تجاري كمك كرد .
از نظر بيولوژيك حذف هرگونه از آبزيان مي تواند منجر به حذف گونه هايي كه از آن تغذيه
مي كرده اند و در واقع به گسسته شدن قسمتهايي از زنجيره غذايي در آب گردد .
2- مزارع آبزي پروري كمك به بقاء پرندگان
پرندگان آبزي و يا كنار آبزي بعضي مهاجر و بعضي ساكن هستند . اين پرندگان معمولاً
بركه هاي كم عمق را بعنوان محل هايي براي چراي خود انتخاب مي كنند . وجود استخرهاي بزرگ پرورش ماهيان گرمابي و ميگو كه بصورت درياچه اي پرورش داده مي شوند بستر مناسبي براي
تغذيه و زمستانگذراني اين گروه از پرندگان است . البته آبزي پروران با پرندگان ماهيخوار معمولاً مبارزه مي كنند ولي خيلي از پرندگان آبزي و كنار آبزي اصلاً ماهيخوار نيستند . تعداد زيادي از پرندگان قدرت غواصي ندارند و معمولاً از گونه هاي ديگر آبزي در سطح يا كنار آب تغذيه مي كنند . وجود استخرهاي پرورش ماهي بعلت بستري كه براي توليد انواع نرم تنان – سخت پوستان و دوزيستان و كرم ها فراهم مي كند در هر صورت موجب جلب انبوه پرندگان مي گردد . معمولاً در شروع بهار كه استخرهاي پرورشي ماهيان گرمابي آبگيري مي شوند انبوه نوزادان قورباغه و انواع ديگري از جانوران ريز در آب توليد مي گردند كه غذاي مناسبي براي پرندگان محسوب مي شوند .
تنها پرنده اي كه خوش آيند آبزي پروران نيست و با آن بشدت مبارزه مي شود « قره غاز » يا ( Cormorant ) است . معمولاً آبزي پروران با وجود اين نوع پرنده بشدت مبارزه مي كنند ولي با بقيه پرندگان چندان كاري ندارند . تجارب موجود نشان مي دهند با همه مبارزه اي كه با اين پرنده مي شود همه ساله تعداد زيادي از بچه ماهيان مزارع بوسيله اين پرنده صيد مي شوند .
برخي پرندگان در نيزارهاي حاشيه مزارع پرورش ماهي تخمگذاري مي كنند و برخي ديگر حتي در روي آب و حاشيه استخر لانه ساخته و تخم هاي خود را بصورت نيمه شناور قرار مي دهند .
امروزه اجراي پروژه هاي توسعه منابع آب نظير سدسازي و شبكه هاي آبياري سطوح وسيعي از بركه ها و تالاب هاي طبيعي را خشكانده و اراضي آنها را تبديل كشتزار شده اند و طبيعتاً استخرهاي پرورش ماهي جايگزيني مناسب براي آنها بعنوان اراضي تغذيه اي ( Feeding ground ) و جوجه پروري ( Nursery grund ) پرندگان مي توانند باشند .
3- مزارع پرورش ماهي و گسترش فضاي سبز
پرورش ماهي بدليل اينكه آب را به خاك نزديك مي سازد خودبخود مي تواند باعث گسترش فضاي سبز گردد . فضاي سبز ايجاد شده ممكن است بصورت درختان سايه دار يا حتي گسترش نيزارها و چمنزارها باشد كه همگي از نظر بوم شناسي و زيست محيطي داراي اهميت هستند .
4- مزارع پرورش آبزيان و كمك به تنوع زيستي
با گسترش فضاهاي آبزي پروري روي زمين هاي لم يزرع و ديم و يا شوره زار كه معمولاً اينگونه اراضي را به پرورش ماهي اختصاص مي دهند ، اكوسيستم هاي جديدي شكل مي گيرند كه
مي توانند محيط هاي امن براي رشد و توسعه انواعي از خزندگان – دوزيستان – پروندگان و پستانداران آبزي گردند . زيرا وجود اب خود زادگاهي براي توليدات غذايي از پلانكتون ها و حشرات و سخت پوستان گرفته تا نرم تنان و كرم ها و ديگر جانداراني كه بعنوان غذا بمصرف مهره داران
مي رسند مي باشد . تجارب ما در توسعه پرورش ماهيان گرمابي در مناطقي از دشت خوزستان نشان مي دهد با بوجود آمدن استخرهاي پرورش ماهيان گرمابي تنوع زيستي در منطقه گسترش پيدا كرده و اين موضوع با چشم انسان معمولي هم قابل رؤيت مي باشد . مثلاً اولين گروه مهره داراني كه سر و كله آنها پيدا مي شود دوزيستان هستند . دوزيستان در زماني كه از آب بيرون مي آيند جثه بسيار ريزي دارند و غذاي خيلي خوبي براي پرندگان و مارها پيدا هستند و سپس موش – موش خرما و سمور آبي هم شروع به رشد و نمو مي كنند و يك محيط اكولوژيكي كاملي شكل مي گيرد .
ب : تهديدهاي بالقوه آبزي پروري بر محيط زيست
در مقابل مزايايي كه گفته شد خطراتي نيز وجود دارند كه معمولاً نمي توان آنها را ناديده گرفت . در مورد پيامدهاي منفي زيست محيطي پرورش آبزيان معمولاً آدم هاي غيرمتخصص يا غيرمسئول بصورت اغراق آميزي صحبت مي كنند بطوريكه اين خطر احساس مي شود كه با شمشير حفظ محيط زيست جلوي توسعه پرورش آبزيان گرفته شود . اين پيامدهاي منفي را ميتوان به دو گروه تقسيم كرد .
1- گروه اول پيامدهاي منفي زيست محيطي ناشي از توسعه پرورش آبزيان را مي توان به توسعه غيرمسئولانه پرورش ماهي نسبت داد . يعني توسعه اي كه فقط منافع افراد سودجو را درپي دارد و بهيچ وجه مورد تأئيد انسان هاي طرفدار توسعه پايدار نمي باشد بطور مثال مي توان به احداث مزارع پرورش ماهي در جنگل ها كه معمولاً با قطع درختان جنگلي همراه است اشاره نمود . همچنين پرورش ماهيان علفخوار در مجاورت تالابهايي كه وجود نيزار در آنها حيات گروه هائي از جانداران را تضمين مي كند .
زيرا با فرار ماهيان علفخوار به اينگونه محيط ها خطر بومي شدن آنها وجود دارد و در نتيجه نيزارها ممكن است نابود شده و زندگي در آنجا به خطر مي افتد . همچنين پرورش ماهيان گوشتخوار در كنار منابع آبهاي طبيعي هم مي تواند خطر آفرين باشد . در هر صورت ظهور گونه هاي ناخواسته ماهي در منابع آبهاي طبيعي ممكن است مشكلاتي را براي اكوسيستم بوجود آورد . از اينرو مسئولين ذيربط بايد دقت لازم را بعمل آورند . بديهي است اين نوع خطرات را نمي توان به حساب خطرات زيست محيطي پرورش آبزيان در همه جا منظور نمود بلكه اينها مشكلات مسئوليت پذيري و مديريتي اشخاص هستند .
2- گروه دوم تضادهاي بالقوه ذاتي توسعه آبزي پروري با حفظ محيط زيست هستند كه وظيفه ما انسانها آنست كه تا جائيكه ممكن است از آنها جلوگيري كنيم . شايد مهمترين مشكلي كه در اين رابطه خودنمايي مي كند موضوع پساب مزارع پرورش ماهي و ورود آن به منابع پذيرنده باشد .
بحث پساب مزارع ماهي در همه جاي دنيا مطرح است و در كشورهاي پيشرفته نيز با آن دست به گريبان هستند . از همين رو امروزه در كشورهايي كه طرفداران حفظ محيط زيست در قدرت قرار دارند مزارع پرورش ماهي را در نقاطي كه حساس بوده الزام به ايجاد تأسيسات تصفيه پساب كرده اند و اكنون اين نوع تأسيسات در كشورهايي مثل آلمان در برخي مزارع ماهي وجود دارند كه با وجود آنها پرورش ماهي هيچ گونه مشكل زيست محيطي ندارد . بنابراين اين مشكل هم قابل حل است و راه حل دارد و لذا نبايستي نگران آن بود .
پساب مزارع پرورش ماهي معمولاً حاوي مقاديري مواد آلي است كه مربوط به فعاليتهاي حياتي ماهي و ساير گياهان و جانوران آبزي هستند . همچنين آزمايشات نشان مي دهد ميزان فسفات ها و نيترات هاي معدني و مواد معلق هم در پساب ها بصورت بالقوه ممكن است وجود داشته باشند .
در اين ميان اگر منبع پذيرنده آب برگشتي از مزارع آبزي پروري ظرفيت كافي نداشته باشد
مي بايستي چاره اي انديشيده شود .
مواد معلق يكي از معضلات پساب هاي پرورش آبزيان هستند اين گونه مواد بعلت قطر ذرات و ماهيت ها معمولاً قابل ته نشيني هستند . بنابراين وجود حوضچه اي ته نشين كننده باوسعت كافي كه زمان ماند آب را در حديكه مواد معلق آن ته نشين شوند تضمين نمايد مي تواند برطرف كننده مشكل مواد معلق باشد .
يكي ديگر از مشكلات آب برگشتي مزارع ماهي مواد آلي هستند كه ناشي از تغذيه ماهي يا فعاليت هاي جانداران آبزي مي باشند مواد آلي در آب با هوادهي قابل اكسيده شدن هستند . همچنين اگر مسير كانال خروجي آب تا منبع پذيرنده طول كافي و شيب لازم را داشته باشد آب مي تواند بصورت خودبخودي اين مواد را در مسير خود مينراليزه ( Mineralize ) كند و آنها را تبديل به مواد مغذي
بي ضرر نمايد . همچنين در مسير خروجي در مزارع گرمابي معمولاً گياهان زيادي رشد مي كنند . وجود گياهان در مسير گذر آب مي تواند بمنزله پالايشگاه عظيمي باشد كه كليه مواد آلي و فلزات سنگين را
جذب نمايد . بنابراين در اين گونه موارد جاي نگراني نيست .
همچنين در پساب مزارع آبزي پرور ممكن است بو يا مزه آب تغير كرده باشد . اين تغيير بو و مزه ناشي از فعاليت هاي ميكروارگانيسم هاي آبزي و وجود آمونياك است كه با اندكي هوادهي قابل برطرف كردن هستند .
مواردي ديگري از قبيل افزايش شوري – تغير در دما و وجود خزه ها يا جلبك هاي ميكروسكپي و مواد ضدعفوني كننده هم در گزارشات پساب برخي مزارع پرورش آبزيان وجود دارند . مثلاً افزايش شوري آب در جائي اتفاق مي افتد كه خاك منطقه خيلي شور باشد و استخرهاي پرورش را بصورت خاكي بسارند . چنين اراضي فقط در دشتهاي جنوبي كشور غالب هستند در واقع شور شدن آب برگشتي از مزارع ماهي به خود ماهي مربوط نمي شود بلكه مشكل خاك هاي منطقه هستند در چنين جاهايي
مي بايستي تمهيداتي انديشيده شود كه كانال هاي خروجي آب سيماني ساخته شده و كف حوضچه هاي خاكي هم از كوبيدگي كافي برخوردار باشد تا از نفوذ آب به درون خاك جلوگيري شده و زه آب شور بوجود نيايد .
در انتخاب محل احداث مزرعه پرورش ماهي يكي از گزينه هاي برتر مي تواند جايي باشد كه آب برگشتي آنها به مزارع كشاورزي هدايت مي شود . اكثر مزارع پرورش ماهي كه در ايران ساخته مي شوند اين قابليت را دارند ولي در مورد مزارع پرورش ميگو احتمالاً اين امكان وجود ندارد و بنابراين آب برگشتي اين مزارع معمولاً به دريا هدايت مي شود البته در اين مزارع چون مسير عبوري آب برگشتي معمولاً باز است پساب معمولاً خودبخود فرصت ته نشيني و رويش گياهان و خود پالايي كافي را دارد .
بغير از موضوع پساب موضوع حضور ناخواسته برخي گونه هاي آبزيان در آبهاي طبيعي هم مطرح است كه قبلاً به آن اشاره شد . بهرحال جابجايي بچه ماهيان از منطقه اي به منطقه ديگر در پرورش ماهي اجتناب ناپذير است و در اين بين ممكن است گونه هاي ماهي وحشي از منطقه اي به منطقه ديگري جابجا شوند . شواهدي در اين مورد در دست است كه تأئيد مي كند در سال هاي گذشته در ايران اين جابجايي ها صورت گرفته كه البته بطور ناخواسته بوده اند . بديهي است عواقب اين احتمال ممكن است مفيد يا مضر باشند و لذا نمي توان در اين مورد نسخه اي واحد پيچاند . برخي گونه هاي جابجا شده نظير ماهي كاراس كه بومي آبهاي شمال ايران است و اكنون درجنوب ايران هم ديده ميشود زياني براي محيط زيست ندارند و برخي ديگر از ماهيان هم قدرت توليدمثل در آبهاي طبيعي ندارند . مثلاً ماهي قزل آلا به خيلي از آبها راه پيدا ميكند اما چون قدرت تكثير در اين آبها را ندارد و خطري محسوب نمي شود .
در سال هاي اخير كارشناسان بهداشت اشاره به وجود نوعي حلزون مضر را كرده اند كه در آبهاي غربي ايران مشاهده شده ولي قبلاً وجود نداشته است . اين گمان وجود دارد كه اين حلزون هم با تانكرهاي حمل بچه ماهي جابجا شده ولي مدرك مستندي در اين خصوص وجود ندارد . علاوه بر آن چون در آبهاي كشور ما در خصوص نرم تنان مطالعات تفصيلي صورت نگرفته نمي تواند تأئيد كرد كه اين نوع حلزون قبلاً در نقاطي وجود نداشته ضمنا آنكه گونه هايي مثل حلزون ها و سخت پوستان و حتي خود ماهي ها هم با پرندگان از نقطه اي به نقطه ديگر جابجا مي شوند و اين جابجايي ها ارتباطي با پرورش آبزيان ندارند .
ج : توسعه پرورش آبزيان و عدم تأثير بر محيط زيست
در مواردي توسعه توسعه آبزي پروري تأثيري بر محيط زيست ندارد . اصولاً ديدگاه آلايندگي محيط زيست در تمام موارد « بجز موضوع آب » پرورش آبزيان تغييري در محيط زيست ايجاد
نمي كند . بعنوان مثال در مراحل بهره برداري پروژه هاي پرورش آبزيان :
- پرورش آبزيان آلودگي صوتي ايجاد نمي كند .
- پرورش آبزيان آلودگي هوا ايجاد نمي كند بلكه بالعكس به تلطيف هوا هم كمك مي كند .
- پرورش آبزيان آلودگي خاك ندارد .
- پرورش آبزيان نازيبائي محيط زيست را بهمراه ندارد .
- پرورش آبزيان پسماندهاي جامد و يا غيرقابل برگشت بهمراه ندارد .
البته در مرحله ساخت و ساز ممكن است تأثيرات منفي ضعيفي بوجود آيند كه موقتي هستند .
نتيجه گيري :
توسعه پرورش آبزيان اگر مسئولانه و مديريت شده باشد نه تنها خطري براي محيط زيست ندارد بلكه كمك هاي زيادي به حفظ محيط زيست و تعادل اكوسيستم ها و تنوع زيستي هم مي نمايد و بنابراين بايد در انتخاب محل طرح هاي پرورش آبزيان و مديريت بهره برداري از مجتمع ها به نكات زيست محيطي توجه كافي مبذول شود .