چهل حديث نوراني از رسول رحمت
پيامبر
اكرم (ص) ميفرمايد: در سه چيز براى امّت خود احساس خطر مىكنم: گمراهى،
بعد از آن كه هدايت و معرفت پيدا كردند، لغزشهاى به وجود آمده از فتنهها
و آرزوهاى نفسانى و شهوتپرستى.
احاديث بسياري از حضرت ختمي مرتبت به يادگار مانده كه 40 حديث از ايشان به شرح زير است:
1ـ لا تُضَيعُوا صَلاتَكُمْ، فَإنَّ مَنْ ضَيعَ صَلاتَهُ، حُشِرَ مَعَ
قارُونَ وَ هامانَ، وَ كانَ حَقّاً عَلىِ اللّهِ أنْ يدْخِلَهُ النّارَ
مَعَ الْمُنافِقينَ.
(وسائل الشّيعه: ج 4، ص 30، ح 4431)
نماز را سبك و ناچيز مشماريد، هر كس نسبت به نمازش بىاعتنا باشد و
آنرا سبك و ضايع گرداند، همنشين قارون و هامان خواهد گشت و حقّ خداوند است
كه او را همراه منافقين در آتش داخل كند.
2ـ مَنْ مَشى إلى مَسْجِد مِنْ مَساجِدِ اللّهِ، فَلَهُ بِكُّلِ
خُطْوَه خَطاها حَتّى يرْجِعَ إلى مَنْزِلِهِ، عَشْرُ حَسَنات، وَ مَحى
عَنْهُ عَشْرُ سَيئات، وَ رَفَعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجات.
(عقاب الأعمال: ص 343، س 14، وسائل الشّيعه: ج 5، ص 201، ح 6328)
هر كس قدمى به سوى يكى از مساجد خداوند بردارد، براى هر قدم ثواب ده
حسنه است تا برگردد به منزل خود، و ده خطا از لغزشهايش پاك مىشود،
همچنين در پيشگاه خداوند ده درجه ترفيع مىيابد.
3ـ بَينَما رَسُولُ اللّهِ (ص) جالِسٌ فِى الْمَسْجِدِ، إذْدَخَلَ
رَجُلٌ فَقامَ يصَلّى، فَلَمْ يتِمَّ رُكُوعَهُ وَ لا سُجُودَهُ، فَقالَ:
نَقَرَ كَنَقْرِ الْغُرابِ، لَئِنْ ماتَ هذا وَ هكَذا صَلوتُهُ
لَيمُوتُنَّ عَلى غَيرِ ديني.
(وسائل الشّيعه: ج 4، ص 31، ح 4434)
رسول خدا (ص) در مسجد نشسته بود كه شخصى وارد شد و مشغول خواندن نماز
شد و ركوع و سجودش را كامل انجام نمىداد و عجله و شتاب مىكرد. حضرت
فرمود: كار اين شخص همانند كلاغى است كه منقار بر زمين مىزند، اگر با اين
حالت از دنيا برود بر دين من نمرده است.
4ـ قالَ (ص) لِعَلىّ(ع): أنَا رَسُولُ اللّهِ الْمُبَلِّغُ عَنْهُ، وَ
أنْتَ وَجْهُ اللّهِ وَ الْمُؤْتَمُّ بِهِ، فَلا نَظير لى إلاّ أنْتَ، وَ
لا مِثْلَ لَكَ إلاّ أنَا.
(تأويل الآيات الظاهره: ص 549، س 5 و تفسير البرهان: ج 4، ص 184، س 26)
رسول خدا (ص) به امام على (ع) فرمود: من رسول خدا هستم، كه از طرف او
تبليغ و هدايت ميكنم. و تو وجه اللّه هستي، كه امام و مقتداى (بندگان
خدا) خواهى بود، پس نظيرى براى من وجود ندارد مگر تو و همانند تو نيست،
مگر من.
5ـ قالَ (ص): يا أباذَر، اَلدُّنْيا سِجْنُ الْمُؤْمِن وَ جَنَّهُ
الْكافِرِ، وَ ما أصْبَحَ فيها مُؤْمِنٌ إلاّ وَ هُوَ حَزينٌ، وَ كَيفَ
لايحْزُنُ الْمُؤْمِنُ وَ قَدْ أوَعَدَهُ اللّهُ أنَّهُ وارِدٌ جَهَنَّمَ.
(أمالى طوسى: ج 2، ص 142، بحارالأنوار: ج 74، ص 80، ح 3)
فرمود: اى ابوذر، دنيا زندان مؤمن و بهشت كافران است، مؤمن هميشه
محزون و غمگين است، چرا چنين نباشد و حال آن كه خداوند به او ـ در مقابل
گناهان و خطاهايش ـ وعده مجازات و دخول جهنّم را داده است.
6ـ وَ قالَ (ص): يا عَلىّ! اِفْتَحْ طَعامَكَ بِالْمِلْحِ، فَإنَّ
فيهِ شِفاءٌ مِنْ سَبْعينَ داء، مِنْها: الْجُنُونُ وَ الْجُذامُ وَ
الْبَرَصُ وَ وَجَعُ الْحَلْقِ وَ الاْضْراسِ وَ وَجَعُ الْبَطْنِ.
(محاسن برقى: ص 593، ح 110، بحار: ج 63، ص 398، ح 20)
رسول خدا (ص) به امام علىّ (ع) فرمود: غذاى خود را با (تناول كردن
كمى) نمك شروع نما، همانا كه در آن درمان و شفاء هفتاد نوع بلا و آفت
خواهد بود، كه ديوانگى، پيسى، جُذام، درد و ناراحتىهاى حلق، دندان ها و
شكم و معده از آنها است.
7ـ شَرُّالنّاسِ مَنْ باعَ آخِرَتَهُ بِدُنْياهُ، وَ شَرٌّ مِنْ ذلِكَ مَنْ باعَ آخِرَتَهُ بِدُنْيا غَيرِهِ.
(من لا يحضره الفقيه: ج 4، ص 353، ح 5762 چاپ جامعه مدرّسين)
بدترين افراد كسى است كه آخرت خود را به دنيايش بفروشد و بدتر از او آن كسى خواهد بود كه آخرت خود را براى دنياى ديگرى بفروشد.
8ـ ثَلاثَهٌ أخافُهُنَّ عَلى اُمتَّى: ألضَّلالَهُ بَعْدَ
الْمَعْرِفَهِ، وَ مُضِلاّتُ الْفِتَنِ، وَ شَهْوَهُ الْبَطْنِ وَ
الْفَرْجِ.
(أمالى طوسى: ج 1، ص 158، بحارالأنوار: ج 10، ص 368، ح 15)
در سه چيز براى امّت خود احساس خطر مىكنم: گمراهى، بعد از آن كه
هدايت و معرفت پيدا كرده باشند. گمراهىها و لغزشهاى به وجود آمده از
فتنهها. مشتهيات شكم، و آرزوهاى نفسانى و شهوتپرستى.
9ـ ثَلاثَهٌ مِنَ الذُّنُوبِ تُعَجَّلُ عُقُوبَتُها وَ لا تُؤَخَّرُ
إلى الاخِرَهِ: عُقُوقُ الْوالِدَينِ، وَ الْبَغْي عَلَى النّاسِ، وَ
كُفْرُ الاْحْسانِ.
(أمالى طوسى: ج 1، ص 13، بحارالأنوار: ج 70، ص 373، ح 7)
عقاب و مجازات سه دسته از گناهان زودرس است و به قيامت كشانده
نمىشود: ايجاد ناراحتى براى پدر و مادر، ظلم در حقّ مردم، ناسپاسى در
مقابل كارهاى نيك ديگران.
10ـ إنَّ أعْجَزَ النّاسِ مَنْ عَجَزَعَنِ الدُّعاءِ، وَ إنَّ أبْخَلَ النّاسِ مَنْ بَخِلَ بِالسَّلامِ.
(أمالى طوسى: ج 1، ص 87، بحارالأنوار: ج 90، ص 291، ح 11)
عاجز و ناتوانترين افراد كسى است كه از دعا و مناجات با خداوند
ناتوان و محروم باشد، و بخيلترين اشخاص كسى خواهد بود كه از سلام كردن
خوددارى كند.
11ـ إذا تَلاقَيتُمْ فَتَلاقُوا بِالتَّسْليمِ وَ التَّصافُحِ، وَ إذا تَفَرَّقْتُمْ فَتَفَرَّقُوا بِإلاسْتِغْفارِ.
(أمالى طوسى: ج 1، ص 219، بحارالأنوار: ج 73، ص 4، ح 13)
هنگام برخورد و ملاقات با يكديگر، سلام و مصافحه نمائيد و موقع جدا شدن، براى همديگر طلب آمرزش كنيد.
12ـ بَكِرُّوا بِالصَّدَّقَهِ، فَإنَّ الْبَلاءَ لا يتَخَطاّها.
(أمالى طوسى: ج 1، ص 157، بحارالانوار: ج 93، ص 177، ح 8)
صبحگاهان حركت و كار خود را با دادن صدقه شروع كنيد، چون بلاها و آفتها را بر طرف مىكند.
13ـ يؤْتَى الرَّجُلُ في قَبْرِهِ بِالْعَذابِ، فَإذا اُتِي مِنْ
قِبَلِ رَأسِهِ دَفَعَتْهُ تِلاوَهُ الْقُرْآنِ، وَ إذا اُتِي مِنْ قِبَلِ
يدَيهِ دَفَعَتْهُ الصَّدَقَهُ، وَ إذا اُتِي مِنْ قِبَلِ رِجْلَيهِ
دَفَعَهُ مَشْيهُ إلىَ الْمَسْجِدِ.
(مسكّن الفؤاد شهيد ثانى: ص 50، س 1)
هنگامى كه بدن مرده را در قبر قرار دهند، چنانچه عذاب از بالاى سر
بخواهد وارد شود، تلاوت قرآناش مانع عذاب مىشود و چنانچه از مقابل وارد
شود، صدقه و كارهاى نيك مانع آن است. و چنانچه از پائين پا بخواهد وارد
شود، رفتن به سوى مسجد مانع آن خواهد شد.
14ـ عَلَيكُمْ بِمَكارِمِ الاْخْلاقِ، فَإنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ
بَعَثَني بِها، وَ إنَّ مِنْ مَكارِمِ الاْخْلاقِ: أنْ يعْفُوَالرَّجُلُ
عَمَّنْ ظَلَمَهُ، وَ يعْطِي مَنْ حَرَمَهُ، وَ يصِلَ مَنْ قَطَعَهُ، وَ
أنْ يعُودَ مَنْ لايعُودُهُ.
(أمالى طوسى: ج 2، ص 92، بحارالأنوار: ج 66، ص 375، ح 24)
بر شما باد رعايت مكارم اخلاق، كه خداوند مرا بر آنها مبعوث كرد، و ـ
بعضى از ـ آنها عبارتند از: كسى كه بر تو ظلم كند ـ به جهت غرض شخصى ـ او
را ببخش، كسى كه تو را نسبت به چيزى محروم كند، كمكش نما، با شخصى كه با
تو قطع دوستى كند رابطه دوستى داشته باش، شخصى كه به ديدار تو نيايد به
ديدارش برو.
15ـ مَنْ وَجَدَ كَسْرَهً اَوْ تَمْرَهً فَأكَلَهَا لَمْ يفارِقْ جَوْفَهُ حَتّى يغْفِرَاللّهُ لَهُ.
(أمالى صدوق: ص 246، ح 14، بحارالأنوار: ج 63، ص 430، ح 12)
هر كس تكّهاى نان يا دانهاى خرما در جائى ببيند، و آن را بردارد و ميل كند، مورد رحمت و مغفرت خداوند قرار مىگيرد.
16ـ ما تَواضَعَ أحَدٌ إلاّ رَفَعَهُ اللّهُ.
(أمالى طوسى: ج 1، ص 56، بحارالأنوار: ج 72، ص 120، ح 7)
كسى اظهار تواضع و فروتنى نكرده، مگر آن كه خداوند متعال او را رفعت و عزّت بخشيده است.
17ـ مَنْ أنْظَرَ مُعْسِراً، كانَ لَهُ بِكُلِّ يوْم صَدَقَهٌ.
(أعيان الشّيعه: ج 1، ص 305، بحارالأنوار: ج 100، ص 151، ح 17)
هر كس بدهكار ناتوانى را مهلت دهد، براى هر روزش ثواب صدقه در راه خدا منظور ميشود.
18ـ ما مِنْ هُدْهُد إلاّ وَ في جِناحِهِ مَكْتُوبٌ بِالِسّرْيانيهِ «آلُ مُحَمَّد خَيرُ الْبَريهِ».
(أمالى طوسى: ج 1، ص 360، بحارالأنوار: ج 27، ص 261، ح 2)
هيچ پرندهاى به نام هدهد وجود ندارد مگر آن كه روى بالهايش به لغت
سريانى نوشته شده است: آل محمّد (ص) بهترين مخلوق روى زمين هستند.
19ـ يأتي عَلىَ النّاسِ زَمانٌ، الصّابِرُ مِنْهُمْ عَلى دينِهِ كَالْقابِضِ عَلىَ الْجَمَرِ.
(أمالى طوسى: ج 2، ص 92، بحارالأنوار: ج 28، ص 47، ح 9)
زمانى بر مردم خواهد آمد كه صبر كردن در برابر مسائل دين ـ و عمل به دستورات آن ـ همانند در دست گرفتن آتش گداخته است.
20ـ سَيأتي زَمانٌ عَلى اُمتَّي يفِرُّونَ مِنَ الْعُلَماءِ كَما
يفِرُّ الْغَنَمُ مِنَ الذِّئْبِ، إبْتَلاهُمُ اللّهُ بِثَلاثَهِ أشْياء:
الاْوَّلُ: يرَفَعُ الْبَرَكَهَ مِنْ أمْوالِهِمْ، وَ الثّاني: سَلَّط
اللّهُ عَلَيهِمْ سُلْطاناً جائِراً، وَ الثّالِثُ: يخْرُجُونَ مِنَ
الدُّنْيا بِلا إيمان.
(مستدرك الوسائل: ج 11، ص 376، ح 13301)
زمانى بر امّت من خواهد آمد كه مردم از علماء گريزان شوند، همان طورى
كه گوسفند از گرگ گريزان است، خداوند چنين جامعهاى را به سه نوع عذاب
مبتلا مىگرداند: 1 ـ بركت و رحمت خود را از اموال ايشان برمىدارد. 2 ـ
حكمفرمائى ظالم و بى مروّت را بر آن ها مسلّط مىگرداند. 3 ـ هنگام مرگ و
جان دادن، بىايمان از اين دنيا خواهند رفت.
21ـ اَلْعالِمُ بَينَ الْجُهّالِ كَالْحَىّ بَينَ الاْمْواتِ، وَ إنَّ
طالِبَ الْعِلْمِ يسْتَغْفِرُلَهُ كُلُّ شَيء حَتّى حيتانِ الْبَحْرِ، وَ
هَوامُّهُ، وَ سُباعُ الْبَرِّ وَ أنْعامُهُ، فَاطْلُبُوا الْعِلْمَ،
فَإنّهُ السَّبَبُ بَينَكُمْ وَ بَينَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَ إنَّ
طَلَبَ الْعِلْمِ فَريضَهٌ عَلى كُلِ مُسْلِم.
(بحارالأنوار: ج 1، ص 172، ح 25)
دانشمندى كه بين گروهى نادان قرار گيرد همانند انسان زندهاى است بين
مردگان، و كسى كه در حال تحصيل علم باشد تمام موجودات برايش طلب مغفرت و
آمرزش مىكنند، پس علم را فراگيريد چون علم وسيله قرب و نزديكى شما به
خداوند است، و فراگيرى علم، بر هر فرد مسلمانى فريضه است.
22ـ مَنْ زارَ عالِماً فَكَأنَّما زارَني، وَ مَنْ صافَحَ عالِماً
فَكأنَّما صافَحَني، وَ مَنْ جالَسَ عالِماً فَكَأنَّما جالَسَني، وَ مَنْ
جالَسَني فِى الدُّنْيا أجْلَسْتُهُ مَعى يوْمَ الْقِيامَهِ.
(مستدرك الوسائل: ج 17، ص 300، ح 21406)
هر كس به ديدار و زيارت عالم و دانشمندى برود مثل آن است كه مرا زيارت
كرده، هر كه با دانشمندى دست دهد و مصافحه كند مثل آن كه با من مصافحه
نموده، هر شخصى همنشين دانشمندى گردد، مثل آن است كه با من مجالست كرده، و
هر كه در دنيا با من همنشين شود، در آخرت همنشين من خواهد گشت.
23ـ مَنْ تَزَوَّجَ إمْرَأهً لِمالِها وَ كَلَهُ اللّهُ إلَيهِ، وَ
مَنْ تَزَوَّجَها لِجَمالِها رَأى فيها ما يكَرَهُ، وَ مَنْ تَزَوَّجَها
لِدينِها جَمَعَ اللّهُ لَهُ ذلِكَ.
(تهذيب الأحكام: ج 7، ص 399، ح 5)
فرمود: هر كس زنى را به جهت ثروتش ازدواج كند خداوند او را به همان
واگذار مى نمايد، و هر كه با زنى به جهت زيبائى و جمالش ازدواج كند خوشى
نخواهد ديد، و كسى كه با زنى به جهت دين و ايمانش تزويج نمايد خداوند
خواستههاى او را تأمين مىگرداند.
24ـ مَنْ قَلَّ طَعامُهُ، صَحَّ بَدَنُهُ، وَ صَفا قَلْبُهُ، وَ مَنْ كَثُرَ طَعامُهُ سَقُمَ بَدَنُهَ وَ قَسا قَلْبُهُ.
(تنبيه الخواطر، معروف به مجموعه ورّام: ص 548، بحارالأنوار: ج 59، ص 268، ح 53)
هر كه خوراكش كمتر باشد، بدنش سالم و قلبش با صفا خواهد بود و هر كس
خوراكش زياد باشد، امراض جسمى بدنش و كدورت، قلبش را فرا خواهد گرفت.
25ـ لا تُشْبِعُوا، فَيطْفأ نُورُ الْمَعْرِفَهِ مِنْ قُلُوبِكُمْ.
(مستدرك الوسائل: ج 16، ص 218، ح 19646)
شكم خود را از خوراك سير و پر مگردانيد، چون كه سبب خاموشى نور عرفان و معرفت ـ در افكار و ـ قلبهايتان مىشود.
26ـ مَنْ تَوَلّى عَمَلا وَ هُوَيعْلَمُ أنَّهُ لَيسَ لَهُ بِأهْل، فَلْيتُبَّوَءُ مَقْعَدُهُ مِنَ النّارِ.
(تاريخ إلاسلام: ج 101ـ120، ص 285)
هر كه رياست و مسئوليتى را بپذيرد و بداند كه اهليت آن را ندارد ـ در قبر و قيامت ـ جايگاه او پر از آتش خواهد شد.
27ـ إنَّ اللّهَ عَزَّ وَجَلَّ لَيبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعيفِ
الَّذي لادينَ لَهُ، فَقيلَ: وَ ما الْمُؤْمِنُ الضَّعيفُ الَّذي لا دينَ
لَهُ؟ قالَ: اَلذّي لا ينْهى عَنِ الْمُنْكَرِ.
(وسائل الشّيعه: ج 16، ص 122، ح 21139)
همانا خداوند مؤمنى را كه ضعيف و بىدين است، دشمن ميداند. سئوال شد:
مؤمن ضعيف و بىدين كيست؟ پاسخ داد: كسى كه نهى از منكر و جلوگيرى از
كارهاى زشت نمىكند.
28ـ صَدَقَهُ السِّرِّ تُطْفِىءُ الْخَطيئَهَ، كَما تُطْفِىءُ الماءُ النّارَ، وَ تَدْفَعُ سَبْعينَ باباً مِنَ الْبَلاءِ.
(مستدرك الوسائل: ج 7، ص 184، ح 7984)
صدقهاى كه محرمانه و پنهانى داده شود، سبب پاكى گناهان است، همان
طورى كه آب، آتش را خاموش مىكند، همچنين صدقه هفتاد نوع بلا و آفت را بر
طرف مىنمايد.
29ـ عَجِبْتُ لِمَنْ يحْتَمى مِنَ الطَّعامِ مَخافَهَ الدّاءِ، كَيفَ لايحْتمى مِنَ الذُّنُوبِ، مَخافَهَ النّارِ.
(بحارالأنوار: ج 70، ص 347، ح 34)
عجّب دارم از كسانى كه نسبت به خورد و خوراك خود اهميت مىدهند، تا
مبادا مريض شوند وليكن اهميتى نسبت به گناهان نمىدهند و باكى از
آتشسوزان جهنّم ندارند.
30 ـ حُبُّ الْجاهِ وَ الْمالِ ينْبِتُ النِّفاقَ فِى الْقَلْبِ، كَما ينْبِتُ الْماءُ الْبَقْلَ.
(تنبيه الخواطر، معروف به مجموعه ورّام: ص 264)
علاقه نسبت به رياست و ثروت، سبب روئيدن نفاق در قلب و درون خواهد شد، همان طورى كه آب و باران سبب روئيدن سبزيجات است.
31ـ مَنْ اَصابَ مِنْ إمْرَأه نَظْرَهً حَراماً، مَلاَاللّهُ عَينَيهِ ناراً.
(مستدرك الوسائل: ج 14، ص 270، ح 16685)
هركس نگاه حرامى به زن نامحرمى بيفكند، خداوند چشمهاى او را پر از آتش مىكند.
32ـ حَسِّنُوا أخْلاقَكُمْ، وَ ألْطِفُوا جيرانَكُمْ، وَ أكْرِمُوا نِسائَكُمْ، تَدْخُلُوا الْجَنّهَ بِغَيرِ حِساب.
(أعيان الشّيعه: ج 1، ص 301)
رفتار و اخلاق خود را نيكو سازيد، نسبت به همسايگان با ملاطفت و محبّت
برخورد كنيد، زنان و همسران خود را گرامى داريد تا بدون حساب وارد بهشت
شويد.
33ـ اَلْمَرْءُ عَلى دينِ خَليلِهِ، فَلْينْظُر أحَدُكُمْ مَنْ يخالِطُ.
(أمالى طوسى: ج 2، ص 132، بحارالأنوار: ج 71، ص 192، ح 12)
انسان بر روش و اخلاق دوستش پرورش مىيابد و شناخته مىشود، پس متوجّه باشيد با چه كسى دوست و همنشين هستيد.
34ـ اَلصَّدقَهُ بِعَشْر، وَ الْقَرْضُ بِثَمانِيهَ عَشَرَ، وَ صِلَهُ الرَّحِمِ بِأرْبَعَهَ وَ عِشْرينَ.
(مستدرك الوسائل: ج 7، ص 194، ح 8010)
پاداش و ثواب دادنِ صدقه 10 برابر درجه، و دادن قرضالحسنه 18 درجه، و انجام صله رحم 24درجه افزايش خواهد داشت.
35ـ لا يمْرُضُ مُؤْمِنٌ وَ لا مُؤْمِنَهٌ إلاّ حَطّ اللّهُ بِهِ خَطاياهُ.
(جامع الأحاديث: ج 3، ص 89، ح 35، مستدرك الوسائل: ج 2، ص 66، ح 1422)
هيچ مؤمن و مؤمنهاى مريض نمىشد مگر آن كه خطاها و لغزشهايش پاك و بخشوده مىشود.
36ـ مَنْ وَقَّرَ ذا شَيبَه فِى الاْسْلامِ أمَّنَهُ اللّهُ مِنْ فَزَعِ يوْمِ الْقِيامَهِ.
(كافى: ج 2، ص 658، ح 3، بحارالأنوار: ج 7، ص 302، ح 53)
هر كس بزرگسال مسلمانى را گرامى دارد و احترام كند، خداوند او را در قيامت از سختىها و مشكلات در أمان مىدارد.
37ـ كُلُّ عَين باكِيهٌ يوْمَ الْقِيامَهِ إلاّ ثَلاثَ أعْين: عَينٌ
بَكَتْ مِنْ خَشْيهِ اللّهِ ، وَ عَينٌ غُضَّتْ عَنْ مَحارِمِ اللّهِ، وَ
عَينٌ باتَتْ ساهِرَهً فى سَبيلِ اللّهِ.
(ثواب الأعمال: ص 211، ح 1، بحارالأنوار: ج 46، ص 100، ح 88)
تمامى چشمها در روز قيامت گريانند، مگر سه دسته: 1 ـ آن چشمى كه به
جهت خوف و ترس از عذاب خداوند گريه كرده باشد. 2 ـ چشمى كه از گناهان و
موارد خلاف بسته و نگاه نكرده باشد. 3 ـ چشمى كه شبها در عبادت و بندگى
خداوند متعال بيدار بوده باشد.
38ـ سادَهُ النّاسِ فِى الدُّنْيا الأسْخِياء، سادَهُ النّاسِ فِى الاخِرَهِ الاْتْقِياء.
(أعيان الشّيعه: ج 1، ص 302، بحارالأنوار: ج 68، ص 350، ح 1)
سرور و سيد مردم در دنيا افراد سخاوتمند خواهند بود، و سيد و سرور انسانها در قيامت پرهيزكاران هستند.
39ـ وَ عَظَني جِبْرئيلُ: يا مُحَمَّدُ ، أحْبِبْ مَنْ شِئْتَ فَإنَّكَ مُفارِقُهُ، وَ اعْمَلْ ما شِئْتَ فَإنَّكَ مُلاقيهِ.
(أمالى طوسى : ج 2، ص 203، بحارالأنوار: ج 68، ص 188، ح 54)
جبرئيل مرا موعظه و نصحيت كرد: با هر كس كه خواهى دوست باش، بالأخره
بين تو و او جدائى خواهد افتاد. هر چه خواهى انجام ده، ولى بدان نتيجه و
پاداش آنرا خواهى گرفت.
40ـ اَوْصانى رَبّى بِتِسْع: اَوْصانى بِالاْخْلاصِ فِى السِّرِّ وَ
الْعَلانِيهِ، وَ الْعَدْلِ فِى الرِّضا وَ الْغَضَبِ، وَ الْقَصْدِ فِى
الْفَقْرِ وَ الْغِنى، وَ اَنْ أعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَنى، وَ أعطِي مَنْ
حَرَمَنى، وَ أصِلَ مَنْ قَطَعَنى، وَ اَنْ يكُونَ صُمْتى فِكْراً، وَ
مَنْطِقى ذِكْراً، وَ نَظَرى عِبْراً.
(أعيان الشّيعه، ج 1، ص 300، بحارالأنوار: ج 74، ص 139، ضمن ح 1)
پروردگار متعال، مرا به 9 چيز سفارش نمود: اخلاص در آشكار و پنهان،
دادگرى در خشنودى و خشم، ميانهروى در نياز و توانمندى، بخشيدن كسى كه در
حقّ من ستم روا داشته است، كمك به كسى كه مرا محروم گردانده، ديدار
خويشاوندانى كه با من قطع رابطه كردهاند، و اين كه خاموشي انديشه و سخنم،
و يادآورى خداوند را، و نگاهم عبرت و پند باشد.
منبع: سايت مرجع فقيد آيتالله محمدتقي بهجت (ره) با اندكي تغيير
چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا 2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا 3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا 4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا
پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com
تالارهای تحت مدیریت :
مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه
پنج شنبه 13 اسفند 1388 6:54 PM
تشکرات از این پست