بغضهاي شقشقيه؛ شعري به مناسبت امامت امام زمان
اسماعيل محمدپور به مناسب روزهاي مبارك ربيع الاول و شروع امامت امام زمان
(عج) شعري با عنوان بغضهاي شقشقيه سروده است. اين شعر به شرح زير است:
اين روزها اندوه ما پايان ندارد
دارد زمين ميميرد از بس جان ندارد
از بس كه ويران كرد ما را خشكسالي
ديگر زمين هم طاقت باران ندارد
آقا!تمام سفرهها خاليست، برخيز
تا نان نباشد هيچ كس ايمان ندارد
سرمشقهاي تازه -قرصي نان- بياور
نگذاز بنويسيم« بابا نان ندارد»
تا چند دست رد زدن برسينه هم؟
تا چند بايد گفت «نه، امكان ندارد»؟
تا چند رنج سنگ بستن بر شكمها
«دارا» ندارد اين و «سارا» آن ندارد؟
اين جا تمام دشمنيها آشكار است
تيغي كسي در آستين پنهان ندارد
حال تمام كوفيان خوب است، آقا!
تا ذوالفقارت تندر و توفان ندارد
ميجويمت در كوچهها آقا! كجايي؟
مثل هميشه ناشناس كوچههايي
ماندم تمام لحظهها در انتظارت
آقا چه داري در ميان كولهبارت؟
مولا! چه شد بغض دل آوارهات، كو؟
كو وصلههاي كفشهاي پارهات، كو؟
اين جا قلمها همزباني لال دارند
چشم طمع بر شمع بيتالمال دارند
رهوار ، هي كن! كوفه- بازار است اينجا
چون ابن ملجم، ساده، بسيار است اينجا
خاموش شد تا ذوالفقارت، درد رو شد
دست پليدمردي نامرد رو شد
حرف از تو ميشد نخلهامان دار ميشد
هرجا زبانها «ميثم تمّار» ميشد
چيزي نماند از ما پس از تو جز تقيّه
تنها شدن با بغضهاي شقشقيّه
مولا كجا هستي؟ زمين سرد است آقا!
خنجر به خنجر ، كوفه نامرد است آقا!
مهميز كش! مگذار شب بيدار باشد
تا كي يتيم كوفه بيافطار باشد؟
برخيز تا اندوهمان پايان بگيرد
يك بار ديگر ،سفره بوي نان بگيرد
تا ذوالفقارت هست، آري غم نداريم
ما باتو تا دنياست چيزي كم نداريم
چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا 2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا 3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا 4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا
پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com
تالارهای تحت مدیریت :
مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه
شنبه 8 اسفند 1388 9:27 PM
تشکرات از این پست
atena28