چندی پیش با تنی چند از دوستان به یکی از شهرستانهای استان خوزستان سفر کردیم. در آن سامان متوجه مسأله عجیبی شدیم که باورش برایمان دشوار بود. بعد از سی سال که از انقلاب می گذرد و به برکت آن احکام و مسائل دین با سرعت چشمگیری در کشورمان گسترش یافته است این خبر واقعا ما را شگفت زده کرد.
جریان شگفتی سازی که ما شنیدیم این بود که عده ای از مردم مسلمان و متدین آن منطقه گراز(خوک وحشی) شکار می کردند و بعد از شکار، آن را همچون آهویی، کباب کرده و با لذتی وصف ناپذیر به دندان می کشند!!
ابتدا این خبر را یک شوخی قلمداد کردیم و با خنده و چندش از آن گذشتیم اما با زیاد شدن اخبار مشابه قدری جدی تر شدیم و کار تحقیق و تفحص میدانی را آغاز کردیم. در پایان، هم درستی خبر تایید شد و هم گراز از تنهایی به درآمد و چند جانور دیگر مثل جوجه تیغی و خرگوش هم به منو غذایی اضافه شدند.
بررسی میدانی ما این نتیجه را هم داشت که دریافتیم بسیاری از این عزیزان شناختی از حیوانات حرام گوشت ندارند که اگر آنها را بشناسند قطعا با ایمانی که از ایشان سراغ داریم لب به گوشت، غذا و احیانا کنسروهای آن نخواهند زد.
کدام حیوانها حرام گوشتند؟
برای پاسخ کامل و جامع به این سوال بهتر آن دیدیم که کلیه حیوانات موجود در عالم را به سه دسته تقسیم کرده و حکم هر دسته را جداگانه بیان کنیم که هم یادگیری آن آسان باشد و هم به یادسپاری و نقل آن برای دیگران به راحتی صورت پذیرد.
1. حیوانات خشکی
2. حیوانات آبزی و دوزیست
3. پرندگان
حیوانات خشکی
تمام حیواناتی که محل زندگی آنها خشکی های روی زمین است جزو این دسته قرار می گیرند. در بین حیوانات خشکی (به جز پرندگان که حکم خاص خود را دارند) که از تنوع فراوانی هم برخوردارند فقط سیزده حیوان حلال گوشت وجود دارد و مابقی هرچه هست همگی حرام گوشتند یعنی دین اسلام خوردن آن را برای انسانها ممنوع کرده است. 1
از آن سیزده حیوان عبارتند از: 1. گاو 2. گوسفند 3. بز 4. شتر 5. اسب 6. الاغ 7. قاطر 8. آهو 9. گوزن 10. قوچ 11. بزکوهی 12. گاو وحشی 13. گورخر
. غیر از این سیزده حیوان هر حیوانی که روی خشکی زندگی می کند حرام گوشت است. بنابر این خوردن گوشت خوک (چه اهلی و چه وحشی که به آن گراز می گویند)، میمون، جوجه تیغی و ... حرام است
چند نکته قابل توجه
1. در بین این سیزده حیوان که برخی اهلی و برخی وحشی هستند خوردن گوشت اسب، الاغ و قاطر مکروه است ولی حرام نیست یعنی با اینکه حلال است و می شود آن را خورد اما بهتر آن است که خورده نشود.
2. غیر از این سیزده حیوان هر حیوانی که روی خشکی زندگی می کند حرام گوشت است. بنابر این خوردن گوشت خوک (چه اهلی و چه وحشی که به آن گراز می گویند)، میمون، جوجه تیغی و ... حرام است.
3. برخی از حیوانات خشکی هستند که در حفره های زمینی زندگی می کنند اینها نیز همگی حرام گوشت هستند مانند خرگوش، مار و ...
4. در مورد خرگوش شایع شده که سمت چپ آن حرام است و سمت راست آن حلال و یا در مورد مار می گویند اگر یک وجب از سر، یک وجب از دم آن قطع شود خوردن مابقی حلال خواهد بود. ما در اینجا عرض می کنیم که این شایعات هیچ اساسی نداشته و همگی کذب محض اند و همانگونه که گذشت خرگوش و مار تمام بدنشان حرام است.
طبق اطلاعات موجود متاسفانه در بخشی از شمال کشور چند روز مشخص از سال به عنوان ایام شکار خرگوش مشهور گشته که در این ایام عده ای از مردم خصوصا جوانان به شکار خرگوش رفته و با گوشت آن غذاهایی نظیر کباب و آبگوشت تهیه می کنند.
«چرا حرام است؟»
5. رایج ترین سوالی که پس از طرح اینگونه مباحث پرسیده می شود این است که «چرا حرام است؟»
در پاسخ به این سوال باید گفت که این گونه سوالها به دو معنا پرسیده می شوند که هر معنا جواب خاص خود را دارد.
الف. گاهی سوال از چرایی حکمی به معنای انکار آن حکم است. چرا حجاب واجب است؟ یعنی من وجوب آن را قبول ندارم و می خواهم که بی حجاب باشم. چرا گوشت خرگوش حرام است؟ یعنی من حرمت آن را قبول ندارم و می خواهم آن را بخورم.
اگر آن «چرا حرام است؟» به این معنا باشد پاسخ این است که مسلمان تابع احکام اسلام است؛ بر او لازم است حرام را ترک و واجب را عمل کند. پس چنانچه روشن شد که گوشت فلان حیوان حرام است باید از خوردن آن امتناع کرد و الا مرتکب معصیت شده ایم. قبول یا انکار کسی تاثیری در گناه بودن آن کار ندارد اگر رعایت کردیم سود کردیم و الا جز به ضرر خود گام برنداشتیم.(سوره فصلت/ آیه 46)
در مورد خرگوش شایع شده که سمت چپ آن حرام است و سمت راست آن حلال و یا در مورد مار می گویند اگر یک وجب از سر، یک وجب از دم آن قطع شود خوردن مابقی حلال خواهد بود. ما در اینجا عرض می کنیم که این شایعات هیچ اساسی نداشته و همگی کذب محض اند و همانگونه که گذشت خرگوش و مار تمام بدنشان حرام است
ب. گاهی هم سوال از چراییِ حکمی به معنای واقعی سوال است یعنی پرسشگر واقعا می خواهد بداند که چرا فلان چیز حرام است و آن دیگری واجب.
اگر آن «چرا حرام است؟» به این معنا بود پاسخ می دهیم که ما در احکام شرعی تابع دلیل شرعی هستیم یعنی همین که با ادله شرعی ثابت شد (البته این کار بر عهده متخصص مربوطه است) که فلان چیز حرام است بر ماست که با استناد به گفته آن متخصص (مجتهد) آن حکم را تعبداً بپذیریم. زیرا دست ما و آن متخصص از چرایی واقعی اکثر احکام کوتاه است. از این رو همین که ثابت شد این حکم، حکم خداست ما با اعتمادی که به حق بودن سخن خداوند حکیم داریم آن حکم را بدون چون چرا پذیرفته و آن را به کار می بندیم.
پس جواب «چرا حرام است؟» به معنای دوم این خواهد بود که «چون خدا گفته است.»
6. رفتار مردم ولو اینکه مسلمان باشند و نیز نوع قانون و عملکرد حکومت و دولتمردان، ملاک حرمت یا حلیت چیزی نیست. به عنوان مثال اگر ترانه ای شماره مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشت و یا از صدا و سیمای نظام اسلامی پخش شد هیچ یک از این امور دلیل بر حلال بودن آن موسیقی نمی شود.2 و یا اگر مردمی کباب گراز به دندان کشیدند و آبگوشت خرگوش بار گذاشتند این رفتار آنها باعث حلال شدن آن گوشتها نمی شود.
ملاک همان چیزی است که متخصصین امر از منابع دین استنباط کرده و در قالب رساله و یا استفتائات در اختیار ما قرار می دهند. با رجوع به آنها که از باب مراجعه به متخصص، امری عقل پسند و بجائیست اگر روشن شد فلان چیز حرام است برماست تا به طور جدی از آن اجتناب کنیم.
به یاری خداوند متعال در مقالات بعد به آبزیان، دوزیستان و پرندگان خواهیم پرداخت.
پی نوشت ها:
1- این مساله از مسائل اختلافی نیست و برای مطالعه بیشتر می توانید به توضیح المسائل مراجع عظام تقلید بخش «احكام سر بریدن و شكار كردن حیوانات» مراجعه کنید. به طور مشخص می توانید به مساله 2703 رساله آیة الله فاظل لنکرانی (ره) نظر کنید
2- ر.ک. به استفتائات مقام معظم رهبری سوال 1129 و 1140