لباس عروسي، لباسي بي نظير و منحصر به فردي است. در كنار تولد و مراسم تدفين، ازدواج يكي از سه موقعيت مهم و عظيم در زندگي هر شخص است و تنها موردي است كه شخص در تعيين چگونگي آن و عظمت و شكوه برگزاري آن، نقش اصلي را برعهده دارد. اين روز براي عروس، بيشتر از آنچه كه براي داماد مهم است، داراي اهميت است و روز بزرگ زندگي او محسوب مي شود. در سرتاسر تاريخ، زنان همواره تلاش مي كردند تا لباس عروسي خاصي داشته باشند كه با موقعيت و فضاي جشن و شادي مناسب باشد و باعث بشود تا عروس زيبا را زيباتر از آنچه هست، نشان بدهد و عروسي كه چندان زيبا نيست، حداقل عالي و با شكوه به نظر برسد.
لباس عروس، نشانه اي از مليت
در قرون وسطي، ازدواج بيشتر از پيوند ميان دو نفر اهميت داشت و در بسياري موارد اتحاد و پيوند بين دو خانواده، دو تجارت و حرفه و حتي اتحاد بين دو كشور به شمار مي آمد. بنابراين عروس بايد به شكلي لباسي مي پوشيد كه به بهترين شكلي معرف خانواده او باشد؛ لباس او تنها معرف شخص او نبود. در آن زمان ازدواج هاي سلطنتي داراي اهميت سياسي بسياري بود و براي ايجاد اتحاد و پيماني محكم بين دو كشور انجام مي شد، بنابراين لازم بود تا عروس جوان عالي و باشكوه به نظر برسد تا اعتبار و حيثيت كشور خود را تقويت كند و با نشان دادن ثروت و توانگري ملت خود، بر كشور داماد تاثير بگذارد. جواهرات عروس هم به عنوان بخشي از جهيزيه او، مورد توجه و بحث قرار مي گرفت.
خانواده هاي سلطنتي و ثروتمند از عالي تري پارچه هايي كه ممكن بود، استفاده مي كردند و گران ترين پارچه ها از قبيل مخمل، ابريشم و حرير گلدار، اطلس، خز و پارچه هاي بافته شده از نخ هاي طلا و نقره را به كار مي بردند. در آن زمان كه پارچه ها با دست ريسيده مي شد، بافته مي شد و خشك مي شد، و در نتيجه استفاده اقتصادي و صرفه جويانه از پارچه معمول بود؛ دامن ها را به شكل جمع، بزرگ و پف كرده درست مي كردند، طول آستين ها تا زمين ادامه داشت و دنباله دامن در پشت لباس به طول چند متر كشيده مي شد.
رنگ هاي استفاده شده هم گرانبها و با شكوه بود؛ تنها افراد ثروتمند قادر بودند رنگهاي گران قيمتي همچون قرمز، ارغواني و مشكي را تهيه كنند، زيرا اين رنگها بسيار سخت تر از رنگ هايي كه از رنگ هاي گياهي طبيعي به دست مي آمد، تهيه مي شد. علاوه براين، لباس عروس با جواهرات قيمتي از قبيل الماس، ياقوت سرخ، ياقوت كبود، زمرد و مرواريد تزئين مي شد. بنابراين عروس در لباس خود در برابر تابش آفتاب مي درخشيد. گاهي اوقات لباس عروس چنان با جواهرات پوشيده مي شد، به طوري كه پارچه لباس در زير آنها پنهان مي شد؛ در قرن پانزدهم زماني كه شاهزاده مارگارت در انگلستان ازدواج كرد، لباس او به حدي سنگين بود كه نمي توانست حركت كند و به كمك دو نفر به كليسا برده شد!
پيراهن سفيد عروسي
در دوران باستان عروس ها براي نشان دادن شادي خود، از رنگ هاي شاد و روشن براي لباس عروس استفاده مي كردند. رنگ سفيد مدتي طولاني است كه به عنوان رنگي سنتي و رايج براي پيراهن عروس پذيرفته شده است، اما پيراهن عروس هميشه به رنگ سفيد نبوده است.
رسم پوشيدن لباس عروس به رنگ سفيد، به دوران ملكه ويكتوريا برمي گردد. پيش از آن عروس ها، بسته به موقعيت اجتماعي خود، انواع متنوعي از رنگ ها و مواد را براي لباس عروس انتخاب مي كردند. در آن روزگار رنگ سفيد نشانه پاكي و عفت نبود، بلكه رنگ آبي داراي اين معنا بود. در حقيقت بسياري از زنان به همين دليل رنگ آبي را براي لباس عروسي خود انتخاب مي كردند. از طرفي رنگ سفيد نشانه ثروت و توانگري بود.
ازدواج ملكه ويكتوريا با پسر عموي خود شاهزاده آلبرت در سال 1840، بيشترين تاثير را بر مراسم عروسي گذاشت. ملكه ويكتوريا نخستين فرد سلطنتي نبود كه پيراهن عروس سفيد رنگ پوشيد، اما نخستين فرد در دوره مدرن بود. رنگ سفيد، رنگ مرسوم براي مراسم سوگواري سلطنتي بود و اگرچه هميشه به اين عنوان استفاده نمي شد، اما به عنوان رنگي مناسب براي مراسم عروسي شاهانه هم محسوب نمي شد. ملكه و يكتوريا با ازدواج در لباسي سفيد، چرخ ها را به حركت درآورد.
رنگ سفيد عموما براي لباس عروسي انتخاب نمي شد و لباس ويكتوريا باعث شگفتي شد. البته اين لباس، غافلگيري ناخوشايندي نبود، زيرا به زودي زنان در سرتاسر اروپا و آمريكا از لباس هاي سفيد براي عروسي خود استفاده كردند. اگرچه عروس هايي هم وجود داشتند كه همچنان در لباس هايي به رنگهاي ديگر ازدواج مي كردند؛ اما رنگ سفيد به عنوان رنگي مناسب و عالي براي لباس عروس تعيين شده بود و از آن زمان تا كنون ادامه يافته است. در حقيقت بسيار نادر است كه عروسي در لباسي به رنگي غير از سفيد ازدواج كند. در كتابي مربوط به بانوان، در سال 1849 اين جمله چاپ شد:« بر اساس رسم و سنت و عرف، از چندين سال قبل رنگ سفيد به عنوان مناسب ترين رنگ براي لباس عروسي انتخاب شده است. اين رنگ نمادي از پاكي و خلوص و عفت دخترانه است و نشانه اي از قلب سالم و دست نخورده اي است كه به همسر آينده خود تقديم مي كند.»
با ظهور فروشگاه هاي بزرگ در دهه1890، تقريبا هر زني مي توانست روياي خود را براي ازدواج در لباس عروسي جديد و نو تحقق ببخشد. لباس سفيد مورد پسند عموم مردم واقع شد و رواج يافت. درسال 1890، در يك ژورنال بانوان نوشته شد كه:« از سال هاي بسيار قديم كه نمي توان آغاز آن را به خاطر آورد، لباس عروسي خانم ها سفيد بوده است.»
اگرچه اين جمله نادرست بود، اما عمق پذيرش اين مطلب را نشان مي داد كه لباس عروس بايد به رنگ سفيد باشد. اگرچه رنگ سفيد رايج و مرسوم شد، اما بعضي از عروس ها پيراهن هايي را مي پوشيدند كه داراي كاربرد بيشتري بود و مي توانستند بعد از مراسم عروسي هم از آنها استفاده كنند. از آنجايي كه لباس عروسي تا حد زيادي به مد زمان خود شباهت داشت و به آن نزديك بود، تنها با تغييرات اندكي مي شد تا پيراهني را براي پوشيدن مجدد آماده كرد.
اعتقادي قديمي درباره رنگهاي مختلف لباس عروس
يك شعر قديمي درباره اينكه چگونه رنگ لباس عروسي شما، بر آينده شما تاثير مي گذارد مي گويد:« ازدواج درلباس سفيد يعني بسيار خوب و صحيح انتخاب كرده ايد؛ ازدواج در رنگ خاكستري يعني به راه دوري خواهيد رفت؛ ازدواج در رنگ سياه، شما آرزو خواهيد كرد كه بازگرديد؛ ازدواج در رنگ قرمز، شما آرزوي مرگ خواهيد كرد؛ ازدواج در رنگ آبي، يعني شما همواره خالص، پابرجا و راستگو خواهيد بود؛ ازدواج در رنگ سبز يعني شما از ديده شدن خجالت مي كشيد؛ ازدواج در رنگ زرد، يعني شما از مرد خود خجالت مي كشيد؛ ازدواج در رنگ قهوه اي يعني شما در خارج شهر زندگي خواهيد كرد و ازدواج در رنگ صورتي يعني روح شما غرق خواهد شد.»
تاثير جنگ جهاني بر لباس عروس
در تمام دوره ها، عروس ها سعي مي كنند تا به شكلي لباس بپوشند كه مناسب موقعيت اجتماعي آنها باشد و هميشه تا حد امكان متناسب با مد باشد و براي تهيه آن از زيباترين، بهترين و گرانبهاترين موادي كه توانايي فراهم كردن آن را دارند، استفاده بشود. ميزان و كيفيت موادي كه درتهيه لباس عروس به كار مي رود، انعكاس ثروت و موقعيت اجتماعي عروس است.
مدها و مدل هاي لباس در دوره ادوارد هفتم، روز به روزتجملي تري و پرخرج تر مي شد، تا با آغاز فاجعه جنگ جهاني اول، اين روند متوقف شد و سبك لباس ها ساده تر شد. همچنين با انعكاس تغيير نقش زنان در جامعه، دامن لباس ها كوتاه تر شد. كوكو شانل نيروي قدرتمندي در تغيير فشن زنان بود و نخستين كسي بود كه در دهه 1920، رسما لباس عروسي كوتاه را معرفي كرد. اين لباس، پيراهن سفيدي تا زانو بود با يك دنباله بلند. اين رنگ سفيد سيماني به عنوان رنگ جهاني و همگاني لباس عروس مورد توجه قرار گرفت.
در زمان جنگ جهاني دوم بسياري از عروس ها احساس كردند كه ازدواج در لباس سفيدي مجلل، شايسته نيست، بنابراين لباس هاي ساده اي را براي مراسم عروسي خود انتخاب مي كردند. در زمان جنگ جهاني دوم زنان وظيفه خود ديدند تا مراسم ازدواج سنتي را ترك كنند، اگرچه اكثر عروس ها ممكن بود تنها چند هفته يا حتي چند روز، پس از مراسم نامزدي خود عروسي كنند. در نتيجه آنها زمان كافي براي يافتن لباس عروس مناسب نداشتند، بنابراين بايد بهترين لباس خود را براي اين كار انتخاب مي كردند. اگر عروسي مي خواست كه حتما لباس عروس سفيد داشته باشد، مي توانست آن را براي مراسم، قرض بگيرد يا اجاره كند. اگر عروس و داماد هر دو در جنگ شركت داشتند، در اونيفورم هاي نظامي خود ازدواج مي كردند.
پس از جنگ جهاني، يك دوره پر رونق و مرفه آغاز شد و اين موضوع در لباس هاي عروسي هم منعكس شد. لباس هاي بلند سفيد عروسي رسمي، مجددا رايج شد و به مد بازگشت. رنگ مايه هاي سفيد مانند كرم، زرد بسيار كم رنگ و عاجي رنگ، همگي به عنوان رنگ لباس عروس قابل قبول بود؛ در حالي كه رنگ هاي روشني از قبيل آبي، سبز يا صورتي كمتر استفاده مي شد؛ ازدواج در لباس سياه رنگ، نشانه بدبختي و بخت بد محسوب مي شد.
لباس عروس در قرن جديد
مركز توجه لباس هاي عروس از دهه 1950 تغيير كرد. امروزه بيشتر ازهمه، تاكيد بر روي شخصيت خود عروس است.
در حال حاضر عروس ها مي توانند تقريبا ازهر مدل و سبك لباسي براي مراسم ازدواج خود استفاده كنند، يك پيراهن طراحي شده بسيار تزئين شده و مجلل يا حتي يك پيراهن ساده غير رسمي. هر سبكي كه عروس انتخاب كند تا زيباتر به نظر برسد، قابل قبول است.
بنابراين شما مي توانيد هر رنگي را براي ازدواج خود انتخاب كنيد، اما حداقل حالا اندكي درباره سابقه و تاريخچه استفاده از لباس عروسي سفيد آگاهي پيدا كرده ايد.