0

معرفي آثار و فرزندان و زندگي نامه يغما جندقي ، شاعري از خطه " خور "

 
ZEYNABBANOO
ZEYNABBANOO
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1388 
تعداد پست ها : 5
محل سکونت : تهران

معرفي آثار و فرزندان و زندگي نامه يغما جندقي ، شاعري از خطه " خور "

از منطقه

خور شاعران و نويسندگان چيره دست و توانايي ظهورکرده اند که اين خود نشان دهنده علافه و استعداد ساکنان خطه کوير به فرهنگ و ادب فارسي است.هر چند در ميانه اين نويسندگان و شعرا يغما از معروفيت و مقبوليت بيشتري برخوردار است ليکن به جرأت مي توان گفت که اکثر قريب به اتفاق ساکنان خور از طبع شعر برخوردارند .

يغما جندقي ، 1196-1276 هجري قمري

زندگي يغما

نوشته اي که در پيش رو داريد شمه اي از زندگي پر فراز و نشيب يغما مي باشد.ابوالحسن يغما جندقي به سال 1196 هـ.ق. در «خور» مركز بخش جندق و بيابانك متولد شد . نام نخستين او «رحيم» بود . بعدها نام خود را به ابوالحسن تغيير داد و تخلص «مجنون» را براي خود برگزيد وي فرزند حاج ابراهيم قلي از گوسفند داران آن منطقه بود. رحيم در دوران كودكي گوسفندان پدر را به چرا ميبرد. روزي از روزها كه با اطفال همسال خود به چرانيدن گوسفندان مشغول بودۀ ناگهان از دور اميراسماعيل خان عرب عامري حكمران منطقه - كه كوس برابري و رقابت در برابر آقامحمدخان قاجار ميزد- با لشكريانش نمودار شد. همه كودكان از سر راه گريختند ليكن رحيم همچنان بر جاي خود استوار باقي ماند. امير عامري با تعجب از وي نامش را پرسيد و او به نظم چنين پاسخ داد

:

ما مردمك خوريم از علم و ادب دوريم

اميري از اين بديهه گوئي خوشش آمد و چون به خور آمد، حاج ابراهيم قلي را فرا خواند و از وي خواست كه فرزندش رحيم را جهت تعليم و تربيت به او بيپارد. رحيم در دستگاه امير عامري با استعدادي كه داشت بزودي مراحل مقدماتي آموزش را طي نمود و بعد از زمان اندكي منشي امير نامبرده گرديد. بعد از اينكه امير اسمعيل خان عامري از قواي دولتي شكست خورده و به سمت خراسان متواري گشت، جندق و بيابانك نيز ضميمه ايالت سمنان گرديد و ذوالفقارخان سمناني حكمران آن منطقه بر اين ولايت نيز مسلط شد.در همين هنگام ميرزا ابوالحسن جندقي نخست بعنوان سرباز عادي و سپس بعنوان منشي در دستگاه ذوالفقار خان بكار مشغول شد. بعد از چند سال اقامت در سمنان، خشكسالي بي سابقه اي در آن مناطق پيدا شد كه عموم مردم از دادن ماليات عاجز شدند . يغما را به وساطت نزد ذوالفقار خان فرستادند ليكن او نه تنها وساطت يغما را قبول نكرد بلكه او را بسختي تنبيه نموده و به چوب بست و تمام اموال او را نيز توقيف و ضبط كرده . بعد از اين وقايع شاعر از سمنان گريخت و مدتي را در شهرهاي قم و اصفهان و مشهد گذراند و سپس راهي تهران شد. در تهران با حاج ميرزا آقاسي صدر اعظم محمد شاه كه عقايد صوفيانه داشت آشنا گرديد. گفته اند در مسافرت محمدشاه و حاجي ميرزا آقاسي به افغانستان براي تسخير هرات، يغما نيز همراه آنان بوده است ، اما اين روايت كاملا معتبر نيست.در تهران يغما با شعراي معروف آن عصر همچون قاآني و فروغي بسطامي معاشرت و دوستي داشت و مطايبات و شرط بنديهائي بين آنان صورت ميگرفتن . در دوران اقامت در تهران با شاهزادگان دانشمند قاجار نيز مراوده داشت و برخي از آنان همچون سيف الدولة سلطان قاجار نزد او تلمد مينمودند. حاج ميرزا آقاسي بدليل ارادتي كه نسبت به يغما پيدا كرده بود ، او را به وزارت حكومت كاشان منصوب نمود. وي كه از پذيرفتن هرگوهه شغل ديواني امتناع مي روزد بخاطر فيض ديداد مستمر حاج ملا احمد نراقي مجتهد معروف اين شغل را پذيرفت و رهسپار كاشان شد . يغما و نراقي در طي مدت اقامت در كاشان بسيار مأنوس شدند. گفته اند كه زماني نراقي شعري سروده و براي يغما خواند و از او خواست كه نظرش را پيرامون آن بيان كند شعر نراقي اين است

:

عاشق ار بر رخ معشوق نگاهي بكند

نه چنان است گمانم كه گناهي بكند

مابه عاشق نه همين رخصت ديدار دهيم

بوسه را نيز دهيم اذن كه گاهي بكند

يغما بعد از شنيدن اين قطعه همچنان ساكت بود. نراقي گفت چرا چيزي نمي گوئي؟ يغما گفت: «منتظر فتواي سومينم».در دوران اقامت در كاشان بود كه يغما دومين زن خود را از اهالي آنجا برگزيد و اسمعيل هنر فرزند ارشد خود را نيز از بيابانك به كاشان فراخواند و او را در مدارس علوم ديني براي تحصيل سكني داد.يغما در اواخر عمر طولاني خود به جندق و بيابانك بازگشت و در خور مسقط الرأس خود مسكن گزيد . ليكن در ساير دهات بيابانك از قبيل بياذه، گرمه، جندق و ارديب نيز براي خود آب و املاكي فراهم نمود كه بخش اعظم آن را چند سال قبل از فوت وقف بر عزاداري حضرت سيدالشهدا (ع) نمود و قسمتي ديگر را وقف اولاد كرد. سرانجام يغما به سال 1276هـ. بعد از هشتاد سال زندگاني در خور وفات يافت و در بقعه امام زاده داود مدفون گرديد

.

آخرين شعر يغما كه آن را لحظاتي قبل از مرگ سروده

:

وقت مرگ ار نرسد اي تو به عالم نزديك

وز در صورت و معني همه عالم ز تو دور

بسط بخشايش و فر فرج و امن امان

واي بر تنگي و تاريكي و تنهائي گور

فرزندان يغما

:


يغما چهار فرزند پسر داشته که سه تن از آنان دنباله رو راه پدر و از شعراي برجسته و استاد بوده اند ليکن بدليل سکونت در دهات دور افتاده ، شهرتي نيافته اند .

اين چهارفرزند عبارتند از: 1)

اسماعيل هنر : فرزند ارشد يغما که به سال 1225 هجري قمري متولد و در 1228 هجري قمري وفات يافته است اين شاعر داراي ديوان اشعار است که به همت آقاي سيد علي ال داود ديوانش چاپ و منتشر شده است2) احمد صفايي : در سال 1236 هه.ق متولد و در سال 1314 ه .ق وفات يافته است وي يشتر دوران زندگاني را در قريه جندق گذرانده است صفايي شخص بسيار مذهبي بوده و مراثي جالب و استواري سروده است ديوان اشعار اين شاعر نيز به همت آقاي سيد علي آل داود چاپ و منتشر شده است 3)ا براهيم دستان ملقب به يغماي ثاني که در بين سالهاي 1237 الي 1240 متولد و در سال 1310 ه . ق در اثر ابتلا به وبا فوت کرده است ، ديوان او بر جاي مانده است مقام ادبي او به پاي برادرانش نمي رسد. 4 ) محمد علي خطر : وي کوچکترين فرزند يغما بود که در جواني به سمنان رفته و در آنجا فن تلگراف را آموخته و از سوي ناصر الدين شاه به رياست تلگراف خانه سمنان برگزيده شده است .

آثار يغما

از نوشته هاي اين شاعر گرانقدر مي توان به

:

1

) غزليات : يغما در سرودن غزلهاي خود بيشتر به سعدي و حافظ نظر داشته و مي توان سبک او را در غزل سرايي تقليد استادانه اي از راه و روش آن دو استاد پيشين انست.2) مثنوي صکوک الدليل : در هجو رستم السادات خواري 3) مثنوي خلاصه الافتضاح : شرح واقعه اي که در کاشان رخ داده است .4) مثنوي قاضي نامه : در هجو حاجي سيد ميرزاي جندقي 5) مراثي 6 ) نوحه سينه زني : اين قسم شعر از ابداعات منحصر به فرد يغماست و قبل از او شاعران ديگر در اين زمينه طبع آزمايي نکرده اند !7) سرداريه : از بهترين آثار يغماست که به صورت غزل سروده شده و شاعر آنها را بنام سردار ذوالفقارخان سمناني ساخته است.8) ترجيعات : شامل دو سه ترجيع بند مفصل و هر يک از آنها در هجو کسي است.9 ) احمدا : اين اشعار را با تخلص احمدا سروده و مملو از مطالب هزل آميز است 10) قصابيه : غزلياتي هجو آميز است با تخلص قصاب11) رباعيات : که به رباعيات سرداريه ، قصابيه – انابت نامه و غيره تقسيم مي شود.12) قطعات که اغلب آنها از اشعار برگزيده شاعر است .13) آثار مراديه : منظومه اي است در هجو عليمردان خان توني 14) شبيه حجاج کاشي : منظومه اي هزل آميز به سبک تعزيه خواني 15) منشات و مکاتيب : که از دو بخش است . نامه هايي که به پارسي نوشته و نامه هاي مرکب http://geoaria.blogfa.com
ZEYNABBANOO62
جمعه 11 اردیبهشت 1388  1:38 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها