خوشا دوباره کنار تو و کتابی باز
درخت و سبزه و آبی و آفتابی ، باز
به قدر روزی یک روزه ، میوه ای ، نانی
ز دستپخت تو هم ، دلمه ای ، کبابی ، باز
یکی دو پنجه سه تار و سه چار ناله نی
دو چشم بر هم و بر سینه تو خوابی باز
سحر ز شبنم نوش لبان غنچه تو
چون آفتاب مکیدن ، گهی شرابی ، باز
گهی به بوسه فرو بستن آن لب شیرین
که می کند ز سر دلبری ، عتابی ، باز
یکی دو دور ورق در قمار عشق زدن
چو باختی ، ستدن بوسه های نابی باز
قسم به چشم تو، گیتی و هر چه دارد، نیست
به چشم عاشق من ، بی تو، جز سرابی باز