لطفاً ابتدا سئوالات را پاسخ دهيد و سپس جواب ها رو ببينين. خودتون رو هم گول نزنيد... اما سئوالات!!
مسئله 1 - فرض کنيد راننده يک اتوبوس برقي هستيد. در ايستگاه اول 6 نفر وارد اتوبوس مي شوند، در ايستگاه دوم 3 نفر بيرون مي روند و پنج نفر وارد مي شوند. راننده چند سال دارد؟
مسئله 2 - پنج کلاغ روي درختي نشسته اند. 3 تا از آنها در شرف پرواز هستند. حال چه تعداد کلاغ روي درخت باقي مي ماند؟
مسئله 3 - چه تعداد از هر نوع حيوان به داخل کشتي موسي برده شد؟
مسئله 4 - شيب يک طرف پشت بام شيرواني شکلي، شصت درجه است و طرف ديگر 30 درجه است. خروسي روي اين پشت بام تخم گذاشته است. تخم به کدام سمت پرت مي شود؟
مسئله 5 - اين سئوال حقوقي است: هواپيمايي از ايران به سمت ترکيه در حرکت است و در مرز اين دو سقوط مي کند. بازمانده ها را کجا دفن مي کنند؟
مسئله 6 - من دو سکه به شما مي دهم که مجموعش 30 تومان مي شود. اما يکي از آنها نبايد 25 توماني باشد. چطور؟
-----------------------------------------------
جواب ها:
مسئله 1 - راننده اتوبوس هم سن شما بايد باشد. چون جمله اول سئوال مي گويد: "تصور کنيد که راننده اتوبوس هستيد."
مسئله 2 - همه کلاغ ها، چون آنها فقط "در شرف پرواز" هستند و هنوز از روي درخت بلند نشده اند. (اگر جواب شما 2=3-5 بوده، بدانيد دوباره محاسبات جلوي تفکرتان را گرفته است.)
مسئله 3 - هيچ. آن نوح بود که حيوانات را به کشتي برد و نه موسي ("چه تعداد" جلوي فکر کردن شما را گرفته است.)
مسئله 4 - هيچ کدام. خروس ها که تخم نمي گذارند. اگر شما سعي کرديد جواب توسط محاسبات و مقايسه اعداد بدست آوريد، شما دوباره به وسيله اعداد منحرف شديد.
مسئله 5 - بازمانده ها را دفن نمي کنند. آنها جان سالم بدر برده اند! شما به وسيله کلمات "حقوقي" و "دفن کردن" منحرف شده ايد.
مسئله 6 - يک 25 توماني و يک 5 توماني. به ياد بياوريد (فقط يکي از آنها) نبايد 25 توماني باشد و همين طور هم هست. يک سکه 5 توماني داريم. شما با عبارت "يکي از آنها نبايد …" فريب خورديد.