فرصتها و موقعیتها را
شناسایی میکنند این اصل
اساسی را به طور یکسان میتوان در معاملات جدید املاک ، خرید و فروش سهام یا زدن
اولین ضربه در مبارزه به کار گرفت . اول بودن همیشه مزایای بسیاری دارد . جالب است
بدانید که چگونه وقتی در مبارزه فرصتی برای خود بوجود میاورید تا این ضربه را وارد
کنید ، تحرک و پویایی مبارزه تغییر می کند
جان ویل میگوید : ای کاش
وقتی در نیروی پلیس اندونزی تازه شروع به کار کرده بودم ، این فرصت را داشتم که
کتابهای جف تامپسون را مطالعه کنم ، اما او متاسفانه درآن زمان نوجوانی بیش نبود و
هنوز کتاب ننوشته بود ، با وجود این ، مدت زیادی طول نکشید تا توانست بر روی تعدادی
از هدفهای پایه تمرین کنم و به نظر میرسید که این تمرینات نتیجه ای بسیار عالی داشت
.
در آن زمان هدف اصلی من بر
زمین زدن حریف بود تا در گرماگرم درگیری فرصت فرار از ضربات از او بگیرم . برای این
منظور ، در چند بار اول با سر خود به حریف ضربه میزدم . هیچ کس انتظار چنین چیزی را
نداشت و اگر ضربه به درستی اجرا میشد برای بار نخست بود که حریف را زمین می زد .
این عمل به استراتژی من تبدیل شد .
من کلاه بی لبه بر سر
میگذاشتم و در زیر آن یک دستمال کاغذی کوچک قرار میدادم . این دستمال به من کمک می
کرد تا کمتر احساس درد کنم . اکنون کلید استفاده از ضربه نخست استفاده کامل از عنصر
غافلگیری است . اگر حریف منتظر چنین حمله ای نباشد ضربه نخست و غافلگیرانه می تواند
بسیار موثر باشد. مسلما حریف با چنین ضربه ای بر زمین میافتد . پس از گذشت یکماه ،
در حالیکه نیم دوجین زخم زیر کمربندم به وجود آمده بود ، تصمیم گرفتم که کمی بیشتر
تجربه کنم . با ضربات پا شروع کردم و اغلب این ضربات را بر قسمت داخلی ساق پای
پیشین حریف وارد میکردم . این کار معمولا سبب می شد پاهای حریف به قدری از هم باز
شوند که تعادل او بر هم بخورد و با صورت بر زمین بیافتد ، در غیر اینصورت می
توانستم یک ضربه مشت راست به صورت حریف وارد کنم .همچنین ، این فن مانع از آن می شد
که حریف بتواند با چاقوی دندانه دار ، به سرم ضربه بزند . یکی از چیزهایی که من
درباره این تکنیک یاد گرفتم این بود که می بایست پیش از پرتاب اولین لگد کوتاه خود
، پاهای حریفم را به میزان زیادی از یکدیگر باز کنم . اگر من اینکار را نمیکردم و
پاهای حریف نزدیک به یکدیگر بودند احتمال خرد شدن پنجه پایم در میان ران پای دیگر
حریف، بسیار زیاد بود .
هنگام جایگیری پاهایم پیش
از ضربه زدن ، تقریبا مطمئن میشدم که تنها به یک پای حریف ضربه می زنم و این امکان
را برای خود ایجاد کنم که با مشت راست ضربه ای به فک حریف وارد نمایم و مراقب باشم
بر اثر این ضربه ، بندهای انگشتان ان دستم مجروح نشوند . اما مشکل من به زانو در
آوردن حریفانی نبود که غیر قابل پیش بینی بودند ، بلکه بزرگترین مشکل من مجرمین
سواره بودند . گاهی اوقات اتفاقات و حوادث در محیط های سربسته اتفاق نمی افتد
بنابراین بین نیروی پشتیبان من و صحنه جرم و حوادث هیچ ارتباطی وجود نداشت . بعضی
اوقات مجبور بودم فریاد زده و کمک بخواهم اما به نظرم سالها طول می کشید تا نیروی
کمکی برسد . البته مطمئنم که اینطور نبود . اما خودتان می دانید که در مواقع خطر ،
آدرنالین است که ترشح شده ، سبب وحشت شما می شود به طوری که زمان را گم میکنید ،
در طی دستگیر کردن مجرمان که بسیار زیاد برایم اتفاق میافتاد متوجه تاثیر بسیار
زیاد نخستین ضربه شدم . مفهوم ضربه نخست یا غافلگیرانه چیز تازه ای نیست . این
مفهوم هزارها سال است که به همراه ترس و محافظت استفاده شده است یه هر حال در دهه
اخیر استادان هنرهای رزمی نگاه عمیقتری به کاربرد و مفهوم این جنبه مبارزات واقعی
داشته اند ، جف تامپسون اولین نفری است که این مفهوم را به طور علمی تبیین کرده و
در اختیار عموم مردم قرار داد . جف رزمی کار فوق العاده ای است که سابقا بوکسور
بوده است و نویسنده ای است که جایزه دریافت کرده است . او در کاونتری انگلستان
زندگی میکند . تجزیه و تحلیل او از استراتژی ضربه نخست یا غافلگیرانه کشف بزرگی
برای رزمی کاران سراسر دنیا بود . چند ماه قبل من چند ماه را با او سپری کردم ، ما
از موضوعات مختلفی صحبت کردیم که در میان آنها صحبت از مراحل اولیه مبارزه پویا به
میان آمد که او نیز استاد چنین مبارزه ای است . او بر پایه تجربیاتی از مبارزات
واقعی خیابانی به دست آورده بود اطلاعات بسیار گرانبهایی دارد . این مبارزات به او
آموخته اند که معمولا ضربه نخست عامل مهم تصمیم گیری و بسیار تعیین کننده است . یکی
از موفقترین استراتژی های غافلگیرانه چیزی است که من آن را فرمول می نامم
.
این فرمول چنین است
:
(( دفاع کن ، سئوال کن ، برو ! ))
دفاع کن
:
این مرحله در واقع سد جسمانی است که ما با کمک بازوهایمان بین خود و
حریف ایجاد میکنیم و بخشی مهمی از چیزی است که من آن را وضعیت بدنی پیش از مبارزه
می نامم .
سئوال کن
:
به محض آنکه حریف یا مهاجم سد دفاعی ما را بشکند به عقب رانده شده ایم و
او می تواند مجدداً به حمله کند برای مشخص شده است که درگیری بدنی غیر قابل اجتناب
است .
بنابر این ما سئوال را
مطرح کرده ایم . این سئوال تاثیری دوگانه دارد : اول اینکه به مهاجم اطمینان می دهد
که ما نمیتوانیم از پس حمله او برآییم در نتیجه واکنش آنی و غیر ارادی او را کاهش
میدهد . دوم این کار مشخصا سبب کاهش زمان واکنش او میشود چرا که مغزش درگیر پاسخ
دادن میگردد .
برو :
این حرکت غافلگیرانه یا ضربه نخستین ماست و در حقیقت می تواند شامل هر
عملی باشد ، از ضربه ای آرام گرفته تا حرکتی تند و کوبنده آن حرکت ممکن است کشیدن
بازو یا سایر تکنیک های درگیری یا استفاده از آرنج یا در صورت مناسب بودن موقعیت ،
ضربه ای از جانب ما باشد . اگر اخلاقیات و جنبه های قانونی و نیز اصول حرفه ای را
کنار بگذاریم ضربه غافلگیرانه یا حرکت نخست میلیونها سال است که مورد استفاده قرار
گرفته است . میتوانید موافق یا مخالف استفاده از آن باشید اما وجودش را نادیده
نگیرید .