چرا سران فتنه را نام نميبرند؟
شبهه نوشت؛ گاهي جرم از ناحيهي مجرم يا مجرمين بسيار مشخص و به صورت
مستقيم صورت ميپذيرد (مثل آن كه شخصي مستقل يا وابسته به يك گروهك، شخص
ديگري را ترور ميكند و يا يك گروه اعلام محاربه با نظام اسلامي را
مينمايد)، به اين ديگر "فتنه " نميگويند.
فتنه سياسي، يعني غبارآلود نمودن فضاي سياسي كشور، به گونهاي كه مردم
دشمن را به وضوح نبينند و نشناسند. لذا لازم است ابتدا فضا آرام شود و به
مرور زمان غبارها بنشيند و دشمن به وضوح ديده شود. البته نه براي مراجع
ذيصلاح يا مردم آگاه، بلكه براي آن عدهي كثيري كه به گمان خطا اسيري فتنه
شدهاند.
هميشه يكي از بزرگترين معضلات نظام اسلامي، عدم اطلاع كافي همهي آحاد
مردم است. در هر حال ميليونها نفر به آقاي موسوي رأي دادهاند! بديهي است
كه اكثريت غالب آنان، وي و مقاصدش را نميشناختند و اگر ميشناختند به او
رأي نميدادند. چنان چه كروبي را ميشناختند و رأي ندادند. و اساساً اگر
اين قشر از مردم شناخت كافي داشتند، خود آنها كانديد نميشدند. چنان چه
هاشمي، خاتمي، حسن روحاني و ... كانديد نشدند.
پس اگر در همان هفتهي اول بعد از اعلام نتايج انتخابات يا مدت كوتاهي
پس از آن و قبل از آن كه فضاي فتنه روشن شود، امثال موسوي، كروبي، حسن
خميني، خؤئينيها و دهها تن ديگر دستگير ميشدند، ميليونها نفر از آحاد
اين ملت قرباني فتنه آنها ميگرديدند، چرا كه به گمانشان در انتخابات تقلب
شده است و حق كانديداي محبوب و رأي آنان ضايع شده است و نظام با قوهي
قهريه مقابل آنها ايستاده است! و اين همان هدفي بود كه "رسم " فتنه و
فتنهگران دنبال ميكردند.
اما اكنون بخش قابل توجهي از اين عده فهميدهاند كه نه تنها هيچ تقلبي
در انتخابات صورت نپذيرفته است، بلكه اساساً موضوع "تقلب " يك بهانه بوده
است و قصد عاليجنابان فقط ابطال انتخابات - پيروزي به اصطلاح نهضت سبز
مانند گل سرخ و نارنجي در كشورهاي شمالي ... و در نهايت كنار گذاشتن ولايت
فقيه (بنا به خواست عدهاي) و براندازي نظام (بنا به خواست عدهاي ديگر)
بوده است.
در آن زمان كه سخن از "تقلب در انتخابات " به ميان آمد، اذهان عمومي
كجا مطلع از نقش سلطنتطلبها، بهاييها، گروهك منافقين ... و اتحاد همهي
گروههاي معارض يا منافق ميشدند و چگونه به نقش مستقيم آمريكا، انگليس و
اسرائيل پي ميبردند؟!
در هر حال اين تأمل و تحمل كه نشأت گرفته از بصيرت، كياست و سعهي صدر
مدبرانهي مقام معظم ولي فقيه بود، سبب نجات دنيا و آخرت برخي از مسلمانان و
هموطنان كثيري كه به دام فتنه گرفتار شده بودند و نجات كشور از فروپاشي كه
منجر به اشغال بيگانگان ميشد گرديد.
و اما در خصوص تأخير در بازداشت، محاكمه و مجازات سران، يك سويش به
همين ضرورت روشنگري در اذهان عمومي ارتباط دارد و سوي ديگرش به بررسي و
تكميل پروندهها. چرا كه (به ويژه با توجه به نقش مستقيم بيگانگان و عمليات
گروهكها از يك سو و محكوم ننمودن اين جنايات از ناحيهي سران فتنه كه خود
را نخبگان سياسي و خواص پيرو خط امام و دلسوزان به حقوق ملت ميخوانند و
امتناع از مرز بندي خود با آنا از سوي ديگر)، جرائم به يك يا دو مورد مشخص
محدود نميگردد و مجرمين (سران فتنه) نيز به دو يا سه نفر ختم نميشوند.
لذا تحقق هر دو مورد (آگاهي كامل اذهان عمومي و تكميل پروندهها) مستلزم
زمان است.
اما با توجه به اين مهم كه آن چه گذشت، تكرار مجدد تاريخ گذشته (در
زمان بازرگان و بنيصدر و تكرار آن در زمان خاتمي) بود، مطمئن هستيم كه نه
تنها همهي اهداف فتنه و شاخههاي آن گام به گام مشخصتر ميگردد، بلكه
سران نيز بازداشت و محاكمه خواهند شد.
چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا 2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا 3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا 4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا
پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com
تالارهای تحت مدیریت :
مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه
دوشنبه 19 بهمن 1388 6:00 PM
تشکرات از این پست