0

بيژن ترقي در80سالگي درگذشت

 
omidayandh
omidayandh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 7483
محل سکونت : تهران

بيژن ترقي در80سالگي درگذشت

 

اين ترانه‌سراي پيشكسوت كه مدت‌ها بود از بيماري رنج مي‌برد، ساعت 2 بامداد امروز (شنبه، پنجم ارديبهشت‌ماه) در منزلش درگذشت.

به گفته‌ي خانواده‌ي ترقي، مراسم تشييع پيكر او روز دوشنبه (هفتم ارديبهشت‌ماه) از مقابل تالار وحدت برگزار مي‌شود.

همچنين چاپ دوم كتاب‌هاي «آتش كاروان» (مجموعه‌ي سروده‌ها) و «از پشت ديوارهاي خاطره»‌ي اين پيشكسوت ترانه‌سرايي در نمايشگاه كتاب عرضه خواهد شد.

او در كتاب «از پشت ديوارهاي خاطره» (پنجاه سال خاطره در زمينه‌ي شعر و موسيقي) به نقل خاطراتش با كساني چون نيما يوشيج، شهريار، پرويز ياحقي، ابوالحسن صبا، رهي معيري، علي تجويدي و... پرداخته است.

ادامه‌ي خاطرات ترقي نيز با نام «پنجره‌ا‌ي به باغ گل» از سوي انتشارات بدرقه‌ي جاويدان به بازار كتاب عرضه خوا‌هد شد.

در بخشي از «پنجره‌اي به باغ گل»، خاطراتي از پرويز ياحقي، علي تجويدي، روح‌الله خالقي و... که قبلاً به صورت مختصر نقل شده‌اند و همچنين شأن نزول برخي از ترانه‌هاي او آمده است.

يكي از نزديكان ترقي به تازگي درباره‌ي وضعيت اين ترانه‌سرا به ايسنا گفته بود: اين روزها حالش اصلا خوب نيست و حركت، تكلم و اراده‌اي ندارد و از طريق كپسول اكسيژن نفس مي‌كشد. با اين حال، خانواده‌ا‌ش به كمك كسي نيازي ندارند؛ هرچند انتظار نداشتيم كسي كه اين همه در عرصه‌ي فرهنگ زحمت كشيده است، مورد بي‌مهري قرار گيرد.

اين ترانه‌سراي پيشكسوت كه در تابستان سال گذشته سكته‌ي قلبي كرد و بيماري‌ا‌ش تشديد شد، زماني گفته بود: با اين‌كه مردم هنوز ترانه‌هاي مرا زمزمه مي‌كنند، از يادها رفته‌ام. از وقتي مريض شدم، كسي احوالي از من نمي‌پرسد

بيژن ترقي متولد ‌1308 بود و از ترانه‌هايش به برگ خزان، آتش كاروان، تك‌درخت، طاووس و سايه مي‌توان اشاره كرد.

ترقي فعاليت ادبي خود را با استاداني چون ملك‌الشعراي بهار، اميري فيروزكوهي، نيما يوشيج و شهريار آغاز كرده بود و با هنرمندان و آهنگسازان نامي روزگار خود چون ابوالحسن صبا، رضا محجوبي، علي تجويدي، داريوش رفيعي و پرويز ياحقي همكاري نزديك داشت.

 

 

بیژن ترقی زاده ۱۲ اسفند سال ۱۳۰۸ خورشیدی در شهر تهران شاعر و ترانه‌سرای ایرانی است. وی از سال ۱۳۳۵ همکاری خود را با رادیو آغاز کردآتش کاروان با صدای دلکش یکی از پرآوازه‌ترین ترانه‌های اوست.
ترقی فعالیت ادبی خود را با استادانی چون ملک‌الشعرای بهار، امیری فیروزکوهی، نیما یوشیج و شهریار آغاز کرده و با هنرمندان و آهنگسازان نامی روزگار خود چون ابوالحسن صبا، رضا محجوبی، علی تجویدی، داریوش رفیعی و پرویز یاحقی همکاری نزدیک داشته ‌است.
 کتاب‌شناسی
آتش کاروان، نشر جاویدان، ۱۳۸۵
از پشت دیوارهای خاطره
 تصنیف‌های نام‌دار
از تصنیف‌های نام‌دار او می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:
می‌زده شب چو ز میکده باز آیم
برگ خزان
به زمانی که محبت شده همچون افسانه
صبرم عطا کن
پشیمانم
مرا نفریبی
بهار نورسیده
به خاطر تو

اشعاری از بیژن ترقی

امشب شده ام مست که مستانه بگریم
بگذار شبی ، گوشه ی میخـــانه بگـــریم
زآن آمده ام مست در این میکده کامشب
بر قـهـقهه ی ســاغــر و پیــمانه بگـــریم
افسانهء دل قصهء پـــر رنــج و ملالیست
بگذار براین قصه و افســـانه بگــــریــــــم
ای عقل ، تـــو برعاشق دیـــوانه بخندی
من نیز به هـــر عاقل و فـــــرزانه بگـریم
طـــفل دل من بــاز تو را می طلبد بــــاز
بگذار بر این طفـــــل ، یتیمانه بگــریـــم
امشب زچه رو در وطن خویش غـــریبم
بگذار در این شهـــر غــــریبانه بگـــریـم
آن طایــر زیبـــــای مـــرا بال ببســــتند
شبها به پرافشــــانی پـروانه بگـــریـم
بیژن ترقی

***
چو مجنون گیرم از عاشقان نشانه کعبه    دل بشکسته را می برم به خانه کعبه
شکایت می برم از تو بر خدای تو  ، زان همه بلای تو ، تا رسد او به دادم
در آن آشفتگی ، با دلی شکسته تر ، گریه ها کنم ، که در اشک خود غرقه گردم
آنجا اگر اشکی دود بر دیده دلداده ای ، سیلی به پا نماید
آنجا اگر آهی کشد افتاده غمدیده ای ، دود از فلک بر آید
در آن مدهوشی من از خدا خواهم تو را عاشق کند عاشق رسوا
چو از عاشقی دیدی بلا رو می کنی آنگه تو بر کعبه دلها

مجنون چو حدیث عشق بشنید          اول بگریست پس بخندید
از جای چو مار حلقه برجست           در زلف زلف کعبه زد دست
یا رب به خدایی خداییت                       آنگه به کمال کبریاییت
کز عشق به غایتی رسانم                 کو ماند اگر چه من نمانم
پرورده عشق شد سرشتم              جز عشق مباد سرنوشتم
از چشمه عشق ده مرا نور       این سرمه ز چشم من مکن دور
بیش از این جور و جفا و سرکشی   حال مسکینان چو می دانی نکن
از چشمه عشق ده مرا نور          این سرمه ز چشم من مکن دور
گر چه شده ام چو موی از غم             یک موی مباد از سرش کم
از عمر من آن چه هست برجای         بستان و به عمر لیلی افزای
گر چه ز شراب عشق مستم   عاشق تر از  ین کنم که هستم
***
آوای دل
 استاد بیژن ترقی
به زمانی که محــبت شـــده همچون افسانه
به دیــــــــاری کــه نیـــابی خبـــــری از جانانه
دل رسوا دگــر از مـن چــــه خـــــواهی دیوانه
از آواز دلــــم زمزمه ســاز دلـــم من به فغانم
ای دل چه بگویم وز شررت چه بگویم حیرانم
تو همان شرری که خــرمن جان من بسوزی
تو که با نگهی به جـان مــن شــعله برفروزی
تو کــه از صنــــمی ندیــــده ای روی آشنایی
ز چه رو دل من تــــو اینچنین کشـــته وفایی
   تا تو همدم شبهای منی
    شبها شاهد تبهای منی
   همچون آتشـــــی
    شعله می کشـی
     شمع هر انجمنی
         ای دل ز تو ما را چه نصیبی بود
      گشتم ز تو رسوا چه فریبی بود
       غمهای جهان را تــــــو خریداری
        آخر تن ما را چه شکـــــیبی بود
        به کجا، به کجا، فریاد ای دل رسوا
            به کجا ای دل رسوا
            نکنی تو چرا پروا
           تو چرا پروا

 بیژن ترقی شاعر و ترانه‌سرا
بیژن ترقی زاده ۱۲ اسفند سال ۱۳۰۸ خورشیدی در شهر تهران شاعر و ترانه‌سرای ایرانی است. وی از سال ۱۳۳۵ همکاری خود را با رادیو آغاز کردآتش کاروان با صدای دلکش یکی از پرآوازه‌ترین ترانه‌های اوست.
ترقی فعالیت ادبی خود را با استادانی چون ملک‌الشعرای بهار، امیری فیروزکوهی، نیما یوشیج و شهریار آغاز کرده و با هنرمندان و آهنگسازان نامی روزگار خود چون ابوالحسن صبا، رضا محجوبی، علی تجویدی، داریوش رفیعی و پرویز یاحقی همکاری نزدیک داشته ‌است.
 کتاب‌شناسی
آتش کاروان، نشر جاویدان، ۱۳۸۵
از پشت دیوارهای خاطره
 تصنیف‌های نام‌دار
از تصنیف‌های نام‌دار او می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:
می‌زده شب چو ز میکده باز آیم
برگ خزان
به زمانی که محبت شده همچون افسانه
صبرم عطا کن
پشیمانم
مرا نفریبی
بهار نورسیده
به خاطر تو

بیژن ترقی: واقعا ترانه‌ی در شان فرهنگ و تمدن ایرانی این است؟
هنوز وقتی از رهی ‌معیری و علی تجویدی یاد می‌كند، برانگیخته می‌شود؛ كسانی كه به همراه او، ترانه‌هایشان در یادها مانده و هنوز بر لب‌ها زمزمه می‌شوند و یادها را به گذشته‌های دور می‌برند.
بیژن ترقی در آستانه‌ی ‌٧٦ سالگی و در بستر بیماری، هنوز به فكر ترانه است و ترانه‌سرایی كاری است كه یك عمر به آن پرداخته است.
این روزها ترانه‌ای برای وطن سروده كه به‌تازگی در تالار وحدت بنیاد رودكی، توسط سالار عقیلی اجرا شده است. به قول خودش، می‌خواسته آخر عمری برای وطنش شعری ساخته باشد.
این پیشكسوت ترانه‌سرایی كشور در دیدار بخش ادب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، وضعیت ترانه‌سرایی معاصر را دلخراش می‌داند و معتقد است كه عده‌ای آبرو و حیثیت موسیقی، شعر و ادب این مملكت را در داخل و خارج از كشور، از بین می‌برند.
او رهی را ترانه‌سرای بزرگی می‌داند كه هنوز ترانه‌های او احساسش را برمی‌انگیزند. رهی از نظر او كسی است كه سر و سامان و شكل ادبی فوق‌العاده‌ای به ترانه بخشیده و جامه‌ای به كار آهنگ‌سازی داده و آبرویی به ترانه‌سرایی بخشیده است.
ترقی عمرش را صرف ترانه‌سرایی كرده؛ با گله از وضعیت ترانه‌سرایی امروز، می‌گوید: باید كار آهنگسازی و ترانه‌سرایی را به دست متخصص دهند؛ نه اینكه هر كس از راه رسید و ادعای آهنگسازی كرد، ترانه به دستش دهیم؛ این ترانه‌ها اعتباری نخواهد داشت و باری به هر جهت‌اند. ”بزنم به تخته رنگ و روت وا شده / بزنم به تخته صورتت ماه شده”، ترانه‌ی در شان این فرهنگ و تمدن سترگ است؟ واقعا ترانه‌ی ما این است؟ این ترانه‌ است؟ حاصل زحمات ‌٥٠ ساله‌ی ما باید این باشد؟ این عده اصلا یادشان نیست مملكت آبرو و فرهنگی دارد و عده‌ای عمرشان را سر این وادی گذاشته‌اند. گله نمی‌كنم؛ اما هر كس را خدا برای كاری آفریده، این كار كاری الهی است. كاری نیست كه هر كس انجام دهد.
ترقی پرویز یاحقی را بتهوون ایران می‌داند كه عشق و فكرش را تا آخرین نفس روی موسیقی و مضمون والای ایرانی می‌گذارد. سراغ آن‌ها نیامدن و قطع حقوق كردن یاحقی را شوخی بدی می‌داند.
می‌گوید: ترانه‌سرایی عشق می‌خواهد و عشق‌هایی چون من و پرویز دیگر دیدنی نیست. مردم كه دیوانه نیستند همه‌ی عمرشان را سر چیزی بگذارند كه آخرش هیچ چیزی نیست.
نقبی به گذشته‌های دور می‌زند؛ زمانی كه برنامه‌ی گل‌ها بنیان گذاشته شد، یك اتاق ‌٦ در ‌٤ شد اتاق برنامه‌ی گل‌ها، یك فرد، از این اتاق سراغ حسین یاحقی، مجید وفادار، مرتضی‌ محجوبی، بزرگان موسیقی اصیل سنتی ایرانی كه كنار افتاده‌ بودند، رفته و آنان را به میدان آورد و این‌گونه، آثار آن دوره به‌یاد ماندنی شدند.
ترقی كار شعر و شاعری را هرگز با سیاست مخلوط نكرده، معتقد است: عشق به وطن و خانواده، مثل نماز و روزه، مختص خودمان است. مسائل هنری را مثلا نمی‌شود با نفت قاطی كرد، ما با نفت كاری نداریم، راه دیگری را رفته‌ایم. هنرمند، نباید داخل مسائل سیاسی شود.
او از این موضوع دلگیر است كه دیگر برای ساختن ترانه‌های امروز كسی به سراغ ترانه‌سرایان پیشكسوت نمی‌رود. تجربیات گذشتگان را در ترانه‌سرایی بسیار مهم می‌داند، اما امروز كمتر كسی از این تجربیات استفاده می‌كند. می‌گوید: امروز شعر نو را هم به صورت ترانه‌ درآورده‌اند؛ مثلا شعر ”زمستان” اخوان ثالث را خوانده‌اند، روی شعر نو كه نمی‌توان آهنگ گذاشت.
ترقی آرزویش این است كه آینده‌ی ترانه‌سرایی این مملكت درخشان و روشن باشد و معتقد است: برای این كار، باید آثار اصیل گذشته را بازخوانی كرده و بزرگان این مملكت، بزرگانی مثل بنان، معرفی شوند.
در میان كلامش دوباره از رهی معیری یاد می‌كند و ترانه‌های به‌یاد ماندنی او، می‌گوید: به دنبال كار باید رفت؛ چراكه هنوز اشخاصی در كار ترانه‌سرایی هستند، اما امثال رهی را باید به خواب دید.
بیژن ترقی متولد ‌١٣٠٨ است كه از آثار او، مجموعه‌ی «برگ‌ریزان» است. «از پشت دیوارهای خاطره» اثری دیگری از این ترانه‌سراست كه در آن، به نقل خاطراتش با كسانی چون نیما یوشیج، شهریار، پرویز یاحقی، ابوالحسن صبا، رهی معیری، علی تجویدی و... پرداخته است.
از ترانه‌های این ترانه‌سرا، به برگ خزان، آتش كاروان، تك‌درخت، طاووس و سایه می‌توان اشاره كرد.
ترقی فعالیت ادبی خود را با استادانی چون ملك‌الشعرای بهار، امیری فیروزكوهی، نیما یوشیج و شهریار آغاز كرده است و با هنرمندان و آهنگسازان نامی روزگار خود چون ابوالحسن صبا، رضا محجوبی، علی تجویدی، داریوش رفیعی و پرویز یاحقی همكاری نزدیك داشته ‌است.
وی هم‌اكنون مشغول تدوین گزیده‌ای از مجموعه‌ی ترانه‌هایش، با عنوان ”آتش كاروان” است.
گزارش از: خبرنگار ایسنا، زینب كاظم‌خواه
انجمن شاعران ایران
http://www.poetry.ir/archives/000659.php

 بیژن ترقی به تازگی مجموعه اشعار و ترانه های خود را كه طی ۵۰ سال گذشته سروده به ناشر سپرده است.نام این مجموعه آتش كاروان است كه دربرگیرنده ۱۵۰ ترانه است. اشعار و مشاعره های او نیز در این كتاب ۶۰۰صفحه ای گنجانده شده است. بیژن ترقی متولد ۱۳۰۸ و مدیر انتشارات خیام است. انتشاراتی كه نخستین كتاب های «نیما یوشیج» را به چاپ رساند. او همكاری خود را با رادیو از سال ۱۳۳۵ آغاز كرد و در این مدت ترانه های بسیاری سرود. همكاری او با پرویز یاحقی، روح الله خالقی، علی تجویدی و حبیب الله بدیعی هم اشعار او را جاودانی كرد. از ترانه های مشهور او می توان به گرد بام، در میان گل ها، بهار دلنشین، به رهی دیدم برگ خزان، آتشی ز كاروان به جا مانده، كعبه دل ها و بیداد زمان اشاره كرد. ترانه هایی كه ما را با خود به گذشته ها می برد.اولین ترانه ای كه بیژن ترقی نوشت مربوط به دورانی است كه او با پرویز یاحقی آشنا شده بود و در كوچه فردوسی روبه روی خانه آل احمد و نیما یوشیج خانه ای داشت كه تابستان ها آنجا می رفت. او آن زمان ویولن می نواخت. او با ترانه «آتش كاروان» و «به رهی دیدم برگ خزان» سبك جدیدی در ترانه سازی ایجاد كرد. او در حوزه طبیعت آثاری نمادین و البته احساسی آفرید.ترقی اعتقاد به ساخت موسیقی با اشعار نو ندارد و مانند نیما یوشیج معتقد است شعر نو برای موضوعات اجتماعی گفته می شود. شعر نو برای اشعار عاشقانه نیست. ترقی «آتش كاروان» را حاصل یك عمر فعالیت خود می داند و می گوید امروز خانه نشین شده ام با این حال یك ثانیه هم بیكار نمی مانم. انتشارات جاویدان چاپ این كتاب را برعهده دارد. بیژن ترقی سال ها است كه ترانه های بسیاری سروده است و می گوید: «من تمام زندگی ام را از باغ مشهد گرفته تا تهران فدای ترانه و شعر این مملكت كرده ام.»

مجموعه سروده های بیژن ترقی با عنوان " آتش کاروان " توسط انتشارات بدرقه جاویدان به مدیریت علیرضا علمی منتشر شد.
این کتاب شامل : ترانه ها ، غزلیات ، قصاید ، مثنوی ها ، اشعار نو ، رباعیات پیوسته ، مطایبات و اخوانیات شاعر نامدار معاصر بیژن ترقی است که حاصل پنجاه سال شاعری وی را دربر می گیرد . بسیاری از ترانه های بیژن ترقی را هنرمندان آواز ایران همچون : بنان ، شجریان ، افتخاری ، گلپایگانی و ... اجرا کرده اند.
بیژن ترقی در سال های اخیر سروده های خود را در مجله بخارا به سردبیری علی دهباشی منتشر می کرد که در این کتاب یکجا آمده است . در بخشی از کتاب " آتش کاروان " اظهار نشرهای : منوچهر همایون پور ، ادیب برومند ، حسینعلی ملاح ، محمد کلانتری ، سیمین بهبهانی و احمد سمیعی درباره سروده ها و زندگی ادبی بیژن ترقی آمده است . در بخشی دیگر تمامی ترانه های بیژن ترقی با نام خواننده و آهنگساز همراه است.


دوشنبه 7 اردیبهشت 1388  5:22 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها