تعظيم و تكريم امام عصر عليهالسلام
------------------------
ابوالفضل عليدوست ابرقويي
از وظايف مهم شيعيان در عصر غيبت امام عصر، عليهالسلام، بزرگداشت
نام و ياد آن حضرت و نيز تكريم و تعظيم آن بزرگوار است. اين وظيفه مهم مبتني
بر رواياتي است كه در آنها به احياي امر ائمه، عليهمالسلام، اشاره شده است.
در اين خصوص به دو روايت كه بزيبايي مكمل يكديگرند توجه فرماييد:
شخصي به نام «خثيمه» ميگويد:
براي خداحافظي خدمت امام باقر، عليهالسلام، شرفياب شدم. آن حضرت
فرمودند: «اي خثيمه! هر كس از دوستانمان را ديدي سلام برسان و آنان را به
پرهيزكاري سفارش كن و بگو توانمندان از بينوايان و قدرتمندان از ضعيفان دلجويي
كنند و زندگان در تشييع جنازه مردهها شركت نمايند و در منازل خود يكديگر را ملاقات
كنند كه همين ديدار زندهكردن امر ماست. خدا رحمت كند بندهاي كه امر ما را
زنده بدارد! اي خثيمه! به دوستان ما ابلاغ كن كه ما از ] عذاب [ خداوند چيزي از آنها دور نميكنيم مگر با عمل ] نيك [ و آنها به ولايت ما نميرسند مگر با پرهيزكاري و حسرتخورترين مردم درقيامت
كسي است كه عدالت را ستايش كند اما مخالف آن عمل نمايد... ».
احياي امر ائمه، عليهمالسلام، به چه معناست؟ در اين زمينه روايتي
از امام صادق، عليهالسلام، گوياست: آن بزرگوار فرمودند:
يكديگر را ملاقات نماييد و علم را براي يكديگر بازگو كنيد كه با بيان
حديث دلهاي زنگارگرفته روشني مييابد و با حديث، امر ما احيا ميگردد و هر كس
امر ما را زنده بدارد، خدايش بيامرزد ».
از تلفيق دو حديثي كه بيان شد به نتايج ارزشمندي ميرسيم:
اول: وظيفه شيعيان احيا و زندهكردن امر ائمه، عليهمالسلام، است
چه در زمان حضور امام معصوم و چه در زمان غيبت حجت خدا.
دوم: بيان و ترويج علوم ائمه، عليهمالسلام، و ذكر احاديث آنان
زيباترين مصداق براي زندهكردن امر ائمه، عليهمالسلام، است. همان طور كه
در حديث دوم بدان اشاره شده است، ترويج علوم ائمه، عليهمالسلام، و ذكر احاديث
و روايات آن بزرگواران شامل تبيين مسائل حلال و حرام، تعليم و تعلّم علوم
اخلاقي و معنوي، ترسيم زيباترين روابط اجتماعي و اتخاذ بهترين شيوه در امور
سياسي و فرهنگي و نيز ترويج مناقب و مكارم اخلاقي آن بزرگواران از مصاديق
احياي امر ائمه، عليهمالسلام، است. جمعبندي آنچه گذشت آن است كه شيعيان
وظيفه دارند مناقب و مكارم اخلاقي معصومين، عليهمالسلام، را ذكر كنند، سيرة
آنان را نه تنها خودشان در عمل مراعات كنند، كه ديگران را نيز در اين امر ياري
رسانند (در حقيقت مكارم معنوي آنان را احيا و اقامه نمايند) و مردم را از صبر
و شكيبايي آن حضرات آگاه سازند، مقام و منزلت آنان را براي مردم بيان نمايند
و در تبيين چهرهاي واقعي از آن واسطههاي فيض پروردگار بكوشند. رهنمودهاي آنان
را در زمينههاي مختلف اجتماعي، سياسي و فرهنگي ترسيم كنند و مواردي از اين
دست. (نمونههايي از آن را ميتوان در توصيههاي امام باقر، عليهالسلام، به
خثيمه به نظاره نشست).
بايد توجه داشت اگر موارد گفته شده اهميت دارند، بيترديد در زمان
غيبت در خصوص تكاليفي كه در قبال حضرت مهدي، عليهالسلام، بر عهده ماست،
اهميتي دوچندان پيدا ميكنند؛ زيرا عصر غيبت يعني عصري كه فضائل و مكارم اخلاقي
رنگ و لعاب باخته و انسانها تشنة رسيدن به الگويي هستند كه مقبوليت بشري
و همگاني داشته باشد و چه كسي در عصر حاضر بزرگوارتر از حضرت مهدي، عليهالسلام،
است؟ بر اساس آنچه گفته شد وظيفه مهم منتظران است كه فضائل و مناقب حضرت
ولي عصر، عليهالسلام، را براي خود، خانواده خود و ديگران بازگو كنند. در معرفت
و معرفي آن عزيز بكوشند، با رعايت تقوا و پرهيزگاري زمينه ظهور ايشان را فراهم
سازند. به هر طريق ممكن و منطقي در تعظيم و گراميداشت آن بزرگوار تلاش نمايند.
مجالس خود را به ذكر و ياد آن حضرت مزيّن سازند و موارد فراواني كه در اين
قالب ميگنجد. در ادامه اين نوشتار به مواردي اشاره ميكنيم كه ميتواند تعظيم
و تكريم آن حضرت به حساب آيد:
1- برخاستن هنگامي كه از حضرت مهدي، عليهالسلام، نام و ياد ميشود.
اين مهم نه تنها عملي است كه ظاهراً تعظيم و بزرگداشت آن حضرت و احترام
به آن عزيز غايب از نظر محسوب ميگردد، بلكه سيرة معصومين، عليهمالسلام، نيز
چنين بوده كه وقتي اسم آن حضرت در مجالس برده ميشد، از جا برميخاستند. در
كتاب «النّجمالثّاقب» آمده است كه روزي در مجلس امام صادق، عليهالسلام،
نام حضرت صاحبالزّمان، عليهالسلام، برده شد. امام صادق، عليهالسلام، به
خاطر احترام به آن بزرگوار از جا بلند شدند . همچنين هنگامي كه در محضر امام رضا، عليهالسلام، ذكر حضرت قائم، عليهالسلام،
شد، آن حضرت از جا برخاستند، دو دست بر سر نهادند و براي ظهور حضرتش دعا كردند .
البته بايد دانست احترام و تعظيم، هنگامي كه نام آن بزرگوار برده
ميشود ظاهري دارد و باطني. ظاهرش همان اداي احترامي است كه هنگام ورود يك
شخص محترم، با بلندشدن از جا به عمل ميآوريم و باطن آن اعلام آمادگي براي
همراهي با آن وجود شريف هنگام ظهور است. و طبعاً اين دومي مهمتر از اولي است.
2- از ديگر مصاديق ذكر و ياد حضرت مهدي، عليهالسلام، و نيز تكريم
و تعظيم آن بزرگوار، ناميدن فرزندانمان به نام يا القاب آن حضرت است. اين
عمل از يك سو ترويج نام و القاب ايشان است و از سويي ديگر بيانگر محبت به
آن وجود شريف.
شخصي به نام «ربيع بن عبداللّه» ميگويد.
به امام صادق، عليهالسلام، گفتم: ما فرزندان خود را به نام شما
و پدران شما ميناميم. آيا اين كار برايمان سودمند است؟ حضرت فرمودند: «آري
به خدا قسم. مگر دين چيزي جز مهرورزيدن ] به خوبيها و خوبها [ و نفرت ] از بديها و بدها [ است؟».
3- نهادن نام و يا القاب حضرت ولي عصر، عليهالسلام، بر اماكن
مذهبي، آموزشي، فرهنگي، درماني و مؤسسات عامالمنفعه از ديگر مصاديق تكريم
آن حضرت است. البته در اين مورد بايد حسن سليقه داشت. مثلاً نهادن نام آن
عزيز بر برخي مغازهها و فروشگاهها مانند اغذيهفروشيها، فروشگاههاي البسه و
اين گونه مكانها اگر نگوييم اهانت به آن حضرت است، تكريم و تعظيم آن جناب
نخواهد بود و يا نهادن نام و القاب آن حضرت بر برخي مؤسسات فرهنگي و هنري
كه توليدات آنها يا مغاير با خواستههاي آن امام است و يا با قدري مسامحه بايد
گفت با اهداف آن وجود شريف همخواني ندارد.
گراميداشت و تعظيم و تكريم حضرت مهدي، عليهالسلام، به موارد مطرحشده،
خلاصه نميگردد. مصاديق ديگري مانند تشكيل مجالس به نام و ياد آن حضرت، ذكر
صلوات هنگام بردن نام يا القاب آن امام و مواردي ديگر از مصاديقي هستند كه
تكريم و تعظيم حضرتش محسوب ميگردند
پينوشتها:
1. مكيالالمكارم، ميرزا محمدتقي جعفري، ج1، ص370.
2. همان، ج1، ص370.
3. همان، ج2، ص245.
4. فوز اكبر، مرحوم ميرزا محمدباقر فقيه ايماني، ص151.
موعود جوان شماره يازدهم
*****
خدايا؛دوست
بدارآنهايي راکه دوستمان دارندونمي دانيم،و سلامت بدار آنهايي راکه دوستشان داريم
ونمي دانند
http://sogandnameh.parsiblog.com
http://sogandnameh.rasekhblog.com