مامان های بلاگر؛ نسل جدید زنان خانه دار
مادران در سراسر ایالات متحده دیوانهوار وبلاگ مینویسند. البته ذکر عبارت «مادر وبلاگنویس» برای بسیاری از طرفداران اینترنت و در اولین واکنش بسیاری از افراد، غفلت از جایگاه ویژه زنان را در قدرت اقتصادی و قابلیتهای بازاریابی نشان میدهد.
فناوران، یک مادر وبلاگنویس، زنی را توصیف میکند که دارای حداقل یک فرزند در خانه است، اما باز هم مرتبا وبسایت شخصی خود را مدیریت کرده و حتی به طور منظم برای سایر بلاگرها اظهار نظر میکند.
تعداد این زنان کم نیست و بر اساس آمار و تصاویر اینفوگرافی اخیر موسسه تحقیقاتی H & R Block، حدود ۹/۳ میلیون زن آمریکایی وبلاگنویسی میکنند. جالب است بدانید که فضای وبلاگ این مادران بسیار رقابتی و متنوع است.
در میان چهار میلیون وبلاگ زنان، حدود ۵۰۰ وبلاگ از نظر محتوایی کاملا قوی و قابل توجه هستند.
با این حال، این به آن معنا نیست که وبلاگهای دیگر مهم نیستند؛ همانطور که برخلاف یکی دیگر از تصورات غلط رایج در مورد اصطلاح «مامانهای وبلاگنویس»، زنان وبلاگنویس صرفا در مورد فرزندان خود وبلاگ نمینویسند. بلکه این زنان در مورد موضوعات مختلف از خردهفروشی و کسبوکارها گرفته تا مشاوره و آمادگی جسمانی صحبت میکنند.
«مامان وبلاگنویس» کیست؟
بسیاری از مادران وبلاگنویس، تحصیلکردههایی در دهه سوم زندگیشان هستند که کودکان خردسال دارند.
در ابتدا این زنان برای ارتباط با مادران دیگر به وبلاگنویسی روی آوردند، اما هماکنون این کار را برای افزایش قدرت خود انجام میدهند.
میراندا گریم، صاحب وبسایت «ماجراهای کار در خانه» که به بررسی فرصتهای مشاغل خانگی و ارایه راهکارها، نگرشها و چالشهای دور کار شدن (telecommuter) میپردازد، میگوید که وبلاگنویسی را از سال ۲۰۱۰ و به منظور کسب درآمد از داخل خانه آغاز کرده؛ در حالی که فرزند دوم خود را باردار بوده است.
او میافزاید: من مشتاقانه در جستوجوی راهی برای پول درآوردن از خانه بودم که وابسته به تلفن نباشد، چون به خاطر بچههایم نیاز به سکوت کامل داشتم. به همین دلیل شروع کردم به یافتن فرصتهای شغلی.
در همان زمان هم دوستان آنلاینم سوالات بسیاری در مورد مشاغل خانگی از من میکردند و احساس کردم که باید هر جوری شده راهی پیدا کنم و لینکهای مربوط به آن کار را برایشان ارسال کنم.
هرچند، تصور غلط رایج این است که مادران وبلاگنویس، اصولا بیسواد هستند و هرگز در خارج از خانه کار نمیکنند، اما ترا بولمن (Terra Bohlmann)، صاحب وبلاگ «کار در خانه» بهترین مثال از زنان وبلاگنویسی است که تحصیلات بالایی داشته و سابقه کاری خوبی نیز دارد. او سابقه حرفهای در مدیریت فناوری پروژه دارد.
بولمن میگوید: من مشاوره شرکتهای فناوری با درآمد بالا را ترک کردم که روی خدمت به جامعه کسبوکارکوچک متمرکز شوم و به آنها کمک کنم که با استفاده از تکنیکهایی مشابه آنچه شرکتهای غول به کار میبرند، کسب و کارشان را توسعه دهند؛ البته با بودجهای معقولتر.
درآمدهای مادران
با توجه به تحقیقات ملی آمریکا، مادران در حال حاضر بیش از دو تریلیون دلار قدرت خرید را در ایالات متحده به خود اختصاص دادهاند. در طول پنج سال گذشته، شرکتهای اسباببازی با درک پتانسیل بالای بازاریابی در میان مادران وبلاگنویس، دست از پخش نمونه کالاهای خود در رسانههای سنتی نظیر تلویزیون، روزنامهها و مجلات برداشتهاند و این کار را به مادران وبلاگنویس سپردهاند.
مشهور شدن
اکثریت قریب به اتفاق مادران وبلاگنویس میتوانند از موفقیت متوسط خود لذت ببرند و احتمالا به دنبال چیزی فراتر از شرکت در جامعه آنلاین نیستند، اما موقعیتها بزرگ دیگری هم در کسبوکار وبلاگنویسی وجود دارد، مخصوصا برای حدود ۵۰۰ وبلاگی که محتوای قابل توجه و قویتری نسبت به وبلاگهای دیگر دارند.
در حالی که بسیاری از مادران وبلاگنویس هرگز در سطح ملی شناخته شده نیستند، برخی از آنها حتی قرارداد چاپ کتاب دارند، مصاحبه میکنند و حتی به کاخ سفید راه مییابند.
به عنوان مثال، استفانی آرورا کلارک نیلسون مقیم یوتا که از یک سقوط هواپیمای مرگبار جان سالم به در برده، در وبلاگ Nie Nie Dialogues، وقایع زندگیاش را در حالی که با پنج بچه کوچک و شش وبلاگش سر و کله میزند، شرح میدهد.
او تاکنون موفق به کسب تعدادی جایزه شده است و به دلیل نگرش خوبش در زندگی، تبدیل به یک چهره برجسته در برنامههای «نمایش امروز»، «سرگرمی امشب»، «اندرسون کوپر» و «فاکس و دوستان» شده است.
آیا وبلاگنویسی سرگرمی است؟
این یک تصور غلط است که مادران وبلاگنویس برای سرگرمی این کار را انجام میدهند. حتی اگر در ابتدای کار، وبلاگنویسی را به عنوان سرگرمی شروع میکنند، بعد از مدتی آن را یک کار سخت خواهند یافت؛ به خصوص اگر بخواهند ۹/۳ میلیون زن وبلاگنویس دیگر را به خود جلب کنند.
گریم میگوید: من مجبور شدهام چیزهای بیشتری درباره بازاریابی، نگارش، قوانین کپیرایت و رسانههای اجتماعی یاد بگیرم و این یادگیری هرگز تمام نمیشود. بولمن نیز میگوید که یکی از چالشهای شخصیاش کار روی وبلاگش است، چرا که او زمان زیادی را صرف نوشتن در وبلاگهای دیگران میکند تا نوآوری برای مخاطبان خودش. با وجود این هر دوی این مادران وبلاگنویس به مادران دیگر که میخواهند وبسایت خودشان را ایجاد کنند توصیههایی دارند و به آنها هشدار میدهند که داشتن یک وبلاگ همیشه هم کار آسانی نیست.
بولمن میگوید: باید بدانید که چرا میخواهید وبلاگ داشته باشید. اگر وبلاگ را برای تفریح میخواهید که هیچ، اما اگر وبلاگ را برای کسب درآمد میخواهید باید بفهمید که برنامهتان برای پول درآوردن چیست.
وبلاگ یک پایگاه بزرگ برای به اشتراک گذاشتن محتوای رایگان و پیگیری آن است، اما اگر میخواهید صورت حسابهای خود را پرداخت کنید، باید بفهمید چگونه یک وبلاگ سودآور بسازید.
گریم همچنین به زنانی که میخواهند از این طریق یک شبه پولدار شوند، هشدار میدهد: روشی را پیدا کنید که واقعا درمورد آن شور و اشتیاق زیادی دارید. شما به احتمال زیاد پول زیادی در سال اول در نخواهید آورد.
فکر نکنید این کار آسانی است. به آن بچسبید، با بقیه همصدا باشید، مطالب جالب توجه و هیجانآمیز ارایه کنید. همه چیز به طور طبیعی پیش خواهد رفت.
آیا مردان وبلاگ مادران را میخوانند؟
در حالی که به طور سنتی، بسیاری از مادران وبلاگنویسی را شروع کردهاند و یا از رسانههای اجتماعی برای ارتباط با دیگر مادران استفاده میکنند، رشد به اصطلاح «وبلاگ مامان» به معنی این است که مردان هم این وبلاگها را میخوانند.
بسیاری از وبلاگها مانند وبلاگهای گریم و بولمن درگیر مسایل دیگری هستند، از جمله جستوجوی شغل، آموزش آنلاین و یا هر موضوعی که یک زن میتواند تصمیم به نوشتن آن بگیرد.
در حالی که که برخی از وبلاگنویسان تحصیلکرده و نویسندگان فعال سیاسی از لقب «مامان بلاگر» اجتناب میکنند، بسیاری از آنها با مشهور شدن وبلاگهایشان و تاثیر گذاری در اجتماع، این برچسب را میپذیرند.
گریم میافزاید: همیشه سعی میکنم که به مردم بفهمانم وبلاگ «ماجراهای کار در خانه» فقط مختص مادران نیست، به همین دلیل هم سعی میکنم بیش از حد روی مادران متمرکز نشوم، چرا که بسیاری از خوانندگانم مادر نیستند. البته ناگفته نماند که بیشترین مخاطبان وبلاگم قطعا زنان هستند و من هم یک مادر هستم.
بنابراین به طور طبیعی، نتیجه یک «مامان وبلاگنویس» از کار درمیآید. گریم و بولمن میگویند هنوز بیشتر خوانندگان منظم آنها زنان هستند، نه مردان.